به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array

    آیا به خاطر شرایطم خواستگاری را که به او علاقه ندارم قبول کنم ؟

    سلام
    من تازه عضو این سایت شدم . امیدوارم دوستان منو راهنمایی کنند.
    دختری 28 ساله هستم که با وجود چهره معمولی ، تحصیلات بالا ، خانواده سطح متوسط اقتصادی و روابط اجتماعی خوب تا به حال خواستگار رسمی نداشتم. البته پیشنهادات دوستی و آشنایی زیاد داشتم که پیشنهادات دوستی رو قبول نکردم و پیشنهادات آشنایی رو هم دیدم بعد از مدتی درخواست هایی توش مطرح میشد که آشنایی رو کات می کردم. یعنی در واقع آشنایی برای ازدواج ها هم با همون هدف دوستی بود.
    در خانواده ما دخترا در سن پایین ازدواج می کنند. مثلا نهایت در 24-25 سالگی
    همه دوستانم هم ازدواج کردن و هر کدوم یکی ، دو تا بچه هم دارن .

    حالا من چند ماهیه که یه خواستگار رسمی دارم که خیلی هم پافشاری می کنه . با وجود اینکه از نظر شرایط خیلی خوبه ، اما هر کاری می کنم احساس می کنم به دلم نمی شینه . یعنی کلا از اخلاقیاتش خوشم نمیاد. در کنارش که هستم لذت نمی برم. از حرفاش ، کاراش و ..... همیشه ناراحتم. اصلا اون شخصیتی رو نداره که من دوست داشتم همسرم داشته باشه .

    اما به خاطر شرایطی که گفتم می ترسم که ردش کنم و بعد مورد مناسب تری برام پیشنهاد نشه . مدام تو این چند وقت منتظرم که کسی بهتر از اون برام پیشنهاد بشه . اما هیچ ....
    از سرزنش خانواده می ترسم. اگه ردش کنم و بعد چند سالی خواستگاری برام نیاد چون ایشون شرایطش خوبه مسلما بعدا سرکوفت زیادی بهم می زنن
    خودمم آدمی هستم که زیاد خودم رو سرزنش می کنم . می ترسم رد کنم و بعدا حسرت بخورم و خودمو سرزنش کنم
    موندم سر دو راهی
    نمی دونم چیکار کنم .

    من اینو می دونم که یکی از علت های غلطی که دخترا به خاطرش ازدواج می کنن اینه که می ترسن مورد مناسبی براشون پیش نیاد و خودشون رو با دوستاشون و فامیل مقایسه می کنن . شنیدم که ازدواج های این مدلی زیاد سرانجام خوبی ندارن.

    اما شرایط جامعه ما چی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    بالاخره نمیشه چشم روی این شرایط بست .

    مثلا همکاری دارم که خانمی 42 ساله ست. بسیار زیبا ، شغل خیلی خوب و شان اجتماعی بالا ، خانواده تحصیلکرده و دانشگاهی و بسیار خوب و خوش قلب . اما هرگز ازدواج نکرده . چند تایی خواستگار رو رد کرده وقتی جوون بوده و دیگه بعد از اون هرگز خواستگار نداشته .

    خواهش می کنم منو راهنمایی کنید .
    ازتون ممنون میشم .

    - - - Updated - - -

    دیوونه بچه ام . خیلی دوس دارم زودتر مادر بشم . وقتی بچه های کوچولو رو می بینم ضعف می کنم.

  2. کاربر روبرو از پست مفید veis تشکرکرده است .

    یکی مثل شما (شنبه 19 مرداد 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 26 آبان 92 [ 23:58]
    تاریخ عضویت
    1392-4-13
    نوشته ها
    51
    امتیاز
    439
    سطح
    8
    Points: 439, Level: 8
    Level completed: 78%, Points required for next Level: 11
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class250 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    17

    تشکرشده 68 در 33 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط veis نمایش پست ها
    . با وجود اینکه از نظر شرایط خیلی خوبه ، اما هر کاری می کنم احساس می کنم به دلم نمی شینه . یعنی کلا از اخلاقیاتش خوشم نمیاد. در کنارش که هستم لذت نمی برم. از حرفاش ، کاراش و ..... همیشه ناراحتم. اصلا اون شخصیتی رو نداره که من دوست داشتم همسرم داشته باشه ..
    یه مقدار بیشتر توضیح میدین که یعنی چی شرایطش خوبه؟؟؟؟؟؟؟؟

    در مورد اخلاقشم باز اگه به طور خاص چند تا مثال از روحیاتش بگی بهتر میشه راهنمایی کرد

    یه چیز که میخوام بگم اینکه ما نباید بخاطر اینکه تا اخر عمر ممکنه تنها بمونیم تحت هر شرایطی ازدواج کنیم و چشمونو رو نواقص ببنیدم .مطمنا اثر چنین اتفاقی تا اخر عمر همراه ما خواهد بود و سوهان روح ادم میشه ...تنها زندگی کردن بهتر از زندگی در کنار ادمیه که یه دنیا فاصله بینتون باشه

  4. 4 کاربر از پست مفید سیمین‌دخت تشکرکرده اند .

    sanjab (شنبه 19 مرداد 92), shapoor (شنبه 19 مرداد 92), tamanaye man (شنبه 19 مرداد 92), فرهنگ 27 (شنبه 19 مرداد 92)

  5. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    مرسی سیمین دخت عزیز.
    منظورم از اینکه شرایطش خوبه ، این شرایطیه که برای هر پسری در نظر می گیرن. شرایط کلی
    مثلا تحصیلات ، خانواده ، چشم و دل پاک بودن ، شغل خوب ، سن مناسب و این طور چیزهاست

    اما اینکه از اخلاقیاتش خوشم نمیاد ، در واقع خودم هم نمی دونم چطور توضیح بدم
    اصلا انگار به دلم نمیشینه . لذت نمی برم از حرفاش . از علاقه هاش . کسل میشم وقتی پیشش هستم.

    یه بار هم یکی از دوستام بهم گفت که خیلی مهمه که برات جذابیت جنسی داشته باشه
    اما ایشون برام جذابیت جنسی نداره

    حالا نمی دونم این معیار واقعا مهمه یا نه
    یعنی مهم که هست. نمی دونم الان میشه فهمید یا نه . بعدا تو زندگی معلوم میشه .

    ولی در کل وقتی بهش فکر می کنم اصلا دوس ندارم در آغوشش باشم و این جور چیزا (ببخشید رک گفتم)

    - - - Updated - - -

    ولی خب چشمم رو هم نمی تونم رو شرایط جامعه و شرایط خودم ببندم
    در همه عمرم ، اون اولین خواستگار رسمیه منه

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,023 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array
    سلام دوست عزیز

    خوش امدی به همدردی

    در یک مقاله معتبر خونده بودم به خاطر صورت گرفتن یکسری شرایط تن به ازدواج ندید:

    یکیش همین به نیت بچه دار شدن(توجه کن که درسته یکی از اهداف ازدواج بچه دار شدنه اما اگر شما بخواهی چشمت رو رو به مواردی ببندی و با وجود عدم علاقه ات تن به ازدواج بدی و بخواهی زودتر مادر بشی خب کاملا مشخصه که کار غلط و غیر منطقی هستش...پس این کار رو نکن)

    از طرفی من وقتی عنوان تاپیک شما رو خوندم فکر کردم مشکل خاصی داری...مثلا ارتباطی قبل از ازدواج داشتی...و یا خدایی نکرده مشکل جسمی خاصی داری .....

    توجه کن بحث یک عمر زندگیه....وقتی شما هنوز حتی عقد هم نکردی از کنار این اقا بودن هم خسته میشی...دیگه خدا به داد بعد از ازدواجتون برسه که قراره ساعتهای زیادی رو کنار هم بگذرونید.

    حالا فرض کنید یک بچه هم دارید....بچه ای که در خانواده ای متولد بشه که مادر نه تنها از اول علاقه ای به پدر نداشته بلکه همیشه هم از دستش ناراحته...به نظرتون میتونید یک کانون گرم تشکیل بدید؟و در اون کانون گرم فرزندتونو رشد بدین؟!

    مسلما نمیونید...

    اینجور ازدواجها در بسیاری از موارد منجر به طلاق عاطفی و چه بسا طلاق واقعی میشه.

    یک زمانی همه چیز طرف از نظر شما خوبه اما مثلا شغل خیلی دهن پر کنی نداره و یا تحصیلاتش بالا نیست.اینها انچنان مهم نیستن.
    اما در مورد شما موضوع فرق میکنه.شما با اخلاقیات این اقا مشکل داری.

    پس فردا هم که انتقاد کنی میگه مگه از روز اول ندیدی من اینجوری بودم؟(حق هم داره)
    و همین میشه بنای ناسازگاری و شروع مشکلات.

    بله..باید شرایط جامعه رو هم در نظر گرفت...یکی از شرایط همین جامعه ای که ما در وان زندگی میکنیم بالا رفتن امار طلاقه.

    اگر از ترس ازدواج نکردن ازدواج کنی مطمئن باش پشیمون میشی

    موفق باشی

    - - - Updated - - -
    گاهی برای رشد کردن باید سختی کشید،گاهی برای فهمیدن باید شکست خورد،گاهی برای بدست آوردن باید از دست داد،چون برخی درسها در زندگی فقط از طریق رنج و محنت آموخته میشوند.

    ویرایش توسط maryam123 : شنبه 19 مرداد 92 در ساعت 02:06 دلیل: با اینکه یک کلیک برای ارسال پست کردم اما دوبار فرستاده شد.برای همه پستها همینه.مشکل چیه

  7. 8 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    bahar.65 (سه شنبه 12 شهریور 92), jazire (شنبه 19 مرداد 92), reihane_b (شنبه 19 مرداد 92), sanjab (شنبه 19 مرداد 92), shapoor (شنبه 19 مرداد 92), tamanaye man (شنبه 19 مرداد 92), toojih (شنبه 19 مرداد 92), فرهنگ 27 (شنبه 19 مرداد 92)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    مرسی مریم جان بابت جواب کامل و منطقی ای که نوشتی .
    نه من مشکل خاصی ندارم. حتی طاهرم هم با اینکه گفتم معمولیه ، اما خیلی ها میگن جذابه . ارتباط و ... هم نداشتم. از نظر شغل و تحصیلاتم خدارو شکر خوبم. پر توقع هم نیستم تو زندگی . مشکلات افسردگی و .... هم ندارم.
    اما فقط خیلی غمگینم.
    و خیلی نگران
    در واقع مشکلم اینه که می ترسم
    می ترسم ردش کنم و یهو ببینم چند سال گذشت و هنوز مجردم.
    این ترس انگار فلجم کرده و نمیذاره تصمیم درستی بگیرم.
    مدام میگم خب همینو قبول می کنم. کم کم هم به رفتاراش عادت می کنم. شاید حتی بعدا خوشم بیاد و به دلم بشینه .
    نمی دونم
    ولی حرفاتون واقعا منو به فکر برد
    ممنونم

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 26 بهمن 95 [ 01:37]
    تاریخ عضویت
    1392-3-28
    نوشته ها
    191
    امتیاز
    3,793
    سطح
    38
    Points: 3,793, Level: 38
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 7
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    146

    تشکرشده 406 در 140 پست

    Rep Power
    30
    Array
    وای عزیزم چقد شبیه منی.منم هرکی میاد جلو ازش خوشم نمییادو نمیتونم به عنوان همسر نگاش کنماین خیلی بده
    میگن عشق بعدش به وجود میاد منم قبول دارم ولی آخه وقتی یه نفر میاد جلو حتی اگه عاشقش نشیم بادی یه جرقه کوچیک تو دلمون ایجاد شه تا بعدخا بتونیم دوسش داشته باشیم ولی اگه حتی این جرقه ایجاد نشه سخته دوست داشتنی به وجود بیاد
    منم این مشکلو دارم
    از کسی تا حالا خوشم نیومده

  10. 5 کاربر از پست مفید dokhtare kordestan تشکرکرده اند .

    bahar.65 (سه شنبه 12 شهریور 92), hedye63 (چهارشنبه 07 خرداد 93), shapoor (شنبه 19 مرداد 92), sima.aass (شنبه 03 خرداد 93), toojih (شنبه 19 مرداد 92)

  11. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 تیر 97 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1392-5-19
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    8,869
    سطح
    63
    Points: 8,869, Level: 63
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 181
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class5000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    480

    تشکرشده 882 در 242 پست

    Rep Power
    60
    Array
    مرسی لیلا جان
    ایشالا توام مشکلت حل بشه
    راستش من در مورد همه این طور نیستم. از خیلی از همونایی که بهم پیشنهاد میدن خوشم اومده بود. اما هدفشون ازدواج نبود. تو محل کار و محل تحصیل هم از خیلی ها خوشم میاد. اما نمیشه که بری پیشنهاد بدی .
    اما در مورد ایشون نمی دونم چرا این طوری ام
    حتی قبل از اینکه خواستگاری کنه هم ، با وجود اینکه مدتی بود می شناختمش ، بهش علاقه ای به این عنوان نداشتم. براش احترام خاصی قائلم. اما نمی دونم چرا !!!

  12. کاربر روبرو از پست مفید veis تشکرکرده است .

    sima.aass (شنبه 03 خرداد 93)

  13. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 06 تیر 93 [ 06:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-22
    نوشته ها
    523
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,312

    تشکرشده 1,508 در 444 پست

    Rep Power
    64
    Array
    سلام خانم veis، من چون تجربه این مورد رو دارم البته با این تفاوت که یک مرد هستم خواستم چند نکته رو بهتون بگم. حتما میدونین که

    ورود به این زندگی یه جور ریسکه. میتونه علاقه بعدش بوجود بیاد میتونه هم نیاد. اگر بعد از سبک سنگین کردن هاتون به این نتیجه رسیدین

    که بر اساس شرایطی که دارین میتونین یا به نفع تونه که سر خوشبختی تون این ریسک رو بکنید لطفا به اون بیچاره هم فکر کنید که از همه جا

    بیخبر احتمالا با امیدها و آرزوهایی داره وارد این زندگی میشه. شما در حقیقت سر خوشبختی او هم دارین ریسک می کنین. او الان این شانس

    رو داره که در کنار یک کس دیگه ای که دوستش داشته باشه آرامش و خوشبختی رو در زندگیش احساس کنه و شما با اینکار سر این شانس

    او هم دارین ریسک میکنین. تازه بماند که اگه این علاقه براتون ایجاد نشد اونوقت برای خود شما هم حتما تحمل این احساس که باعث شدین خوشبختی

    یک آدم دیگه ازش گرفته بشه سخت تر از تحمل بدبختی خودتون خواهد بود.

    نمیگم بهش جواب رد بدین میگم تا زمانیکه به دلتون ننشسته لطفا وارد زندگیش نشین.

  14. 10 کاربر از پست مفید toojih تشکرکرده اند .

    Eram (یکشنبه 20 مرداد 92), jazire (شنبه 19 مرداد 92), reihane_b (شنبه 19 مرداد 92), shapoor (شنبه 19 مرداد 92), sima.aass (شنبه 03 خرداد 93), tamanaye man (شنبه 19 مرداد 92), فرهنگ 27 (شنبه 19 مرداد 92), نیلا (سه شنبه 22 مرداد 92), نوروزیان. (شنبه 19 مرداد 92), مصباح الهدی (شنبه 19 مرداد 92)

  15. #9
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 10 آذر 94 [ 23:23]
    تاریخ عضویت
    1392-3-07
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    3,323
    سطح
    35
    Points: 3,323, Level: 35
    Level completed: 82%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    1,117

    تشکرشده 633 در 254 پست

    Rep Power
    42
    Array
    خانم veis عزیز

    حرفای شما منو یاد یه مطلبی انداخت که فکر کنم بد نباشه براتون تعریف کنم.

    ماجرا مربوط به خانمی بود که بعد از (اگه اشتباه نکنم) 15 سال در خواست طلاق داده بود علتش هم تنفر از شوهرش بود می گفت که از همون اول که این آقارو دیدم هیچ علاقه و حس خاصی بهش نداشتم ولی پدر ومادرم همش می گفتن که بعد از ازدواج علاقه بوجود می آد ولی بعد از 15 سال نه تنها علاقه ای شکل نگرفته بود بلکه حس نفرت هم درون خانم به وجود اومده بود.حالا زندگی هر دوتشون خراب شد هیچ اونا یه پسر هم داشتن که الآن شده بچه طلاق.

    دوست عزیز شما تا آخر عمرتونم مجرد بمونید بهتره تا یه ازدواج ناموفق داشته باشی.

  16. 2 کاربر از پست مفید shapoor تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 19 مرداد 92), toojih (شنبه 19 مرداد 92)

  17. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 بهمن 01 [ 19:08]
    تاریخ عضویت
    1392-5-13
    نوشته ها
    688
    امتیاز
    14,984
    سطح
    79
    Points: 14,984, Level: 79
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 366
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger Second ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,002

    تشکرشده 1,784 در 580 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    119
    Array
    سلام دوست عزیز.

    می گن وقتی یه مورد پیدا می شه 3 حالت پیش می اد:

    1) خ ازش خوشتون می اد....................در اینجور مواقع حتما سعی کنین شتاب نگیرین و با در نظر گرفتن معیارهاتون اقدام کنین

    2) ازش بدتون می اد..................................حتی اگه شرایطش مناسب باشه ( خ از معیارها ی مد نظر شما رو داشته باشه) اصلا اقدام نکنین که دیده شده غالبا با شکست مواجه شده( خ با تاکید می گفتن)

    3) نسبت بهش بی تفاوت هستین نه بدتون می اد نه خوشتون می اد...................در این حالت اگه معیارها هم خانی داره اقدام کنین و گرنه نه.


    دوست نازنین اگه جز دسته دوم حساب میشین به هیچ عنوان اقدام نکنین چون اونوقت نه تنها با اینده خودت بازی کردی بلکه با اینده همسرتم بازی کردی پس به تمام مشکلاتت عذاب وجدان هم افزوده میشه


    من تجربیات زیادی از اطرافیانم ( حتی متاسفانه این تجربه تلخ رو جناب توجیه داشتن) رو می تونم مثال بزنم که به مشکل برخوردن. درست الان احساس تنهایی می کنی اما اگه ازدواج کردی و خدای ناکرده عشقی ایجاد نشد هم تنهایی هم احساس شکست وافسردگی داری هم احتمالا اگه خ شجاع باشین و بچه ای نداشته باشین دچار عواقب طلاق می شین.

    در همین فروم خانم فرشته مهربان مقاله ای گذاشتن که بیان می کنه یکی از عوامل ادامه دادن به روابط نادرست( نادرست منظورم شرایطی که می دونی خوب نیس ولی ادامه می دی) رو ترس از تنهایی گفتن.

    صبورتر باشین . ارتباطاتتون رو بیشتر کنین. بررسی کنین ببینین چه عاملی باعث شده خاستگار نداشته باشین. بعدش تو همین فروم راجع به تصمیم گیری درست صحبتهایی شده اونها روبخونین. چون شاید ازدواجت با بله شما شروع بشه اما با نه شما ممکنه تمام نشه


    خوشبخت باشی عزیز




    نقل قول نوشته اصلی توسط toojih نمایش پست ها
    سلام خانم veis، من چون تجربه این مورد رو دارم البته با این تفاوت که یک مرد هستم خواستم چند نکته رو بهتون بگم. حتما میدونین که

    ورود به این زندگی یه جور ریسکه. میتونه علاقه بعدش بوجود بیاد میتونه هم نیاد. اگر بعد از سبک سنگین کردن هاتون به این نتیجه رسیدین

    که بر اساس شرایطی که دارین میتونین یا به نفع تونه که سر خوشبختی تون این ریسک رو بکنید لطفا به اون بیچاره هم فکر کنید که از همه جا

    بیخبر احتمالا با امیدها و آرزوهایی داره وارد این زندگی میشه. شما در حقیقت سر خوشبختی او هم دارین ریسک می کنین. او الان این شانس

    رو داره که در کنار یک کس دیگه ای که دوستش داشته باشه آرامش و خوشبختی رو در زندگیش احساس کنه و شما با اینکار سر این شانس

    او هم دارین ریسک میکنین. تازه بماند که اگه این علاقه براتون ایجاد نشد اونوقت برای خود شما هم حتما تحمل این احساس که باعث شدین خوشبختی

    یک آدم دیگه ازش گرفته بشه سخت تر از تحمل بدبختی خودتون خواهد بود.

    نمیگم بهش جواب رد بدین میگم تا زمانیکه به دلتون ننشسته لطفا وارد زندگیش نشین.

  18. 4 کاربر از پست مفید مهرااد تشکرکرده اند .

    reihane_b (شنبه 19 مرداد 92), toojih (شنبه 19 مرداد 92), فرهنگ 27 (شنبه 19 مرداد 92), مصباح الهدی (شنبه 19 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 10:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.