سلام دوستان،قبلا پست با عناوین" یکی به من بگه چیکار کنم"،"از تنهایی روانی شدم"و... زده بودم که شما خیلی با حرفاتون بهم روحیه دادین و البته راهکار، اما من یه مشکل اساسی دیگه دارم و اون اینکه:
از اجتماع و پیدا کردن دوست و همراهان جدید دلزده و شاید بشه گفت رانده شدم با وجودی که خیلی تنهام و به خاطر این همه تنهایی افسردگی دارم که در ادامش میتونم بگم اعتماد به نفسمم خیلی پایین اومده
نمیدونم چرا اینطوری شدم 1)به خاطر رفتارای خودمه که بلد نیستم رابطه را ادامش بدم و همینطور بعدش نگهش دارم ، یا ، 2) به خاطر رفتارای دوستانی که تا به حال داشته ام اینکه بیدلیل و یهویی دیگه نیستند یا بی محبتی بعضیشون از ابتدا ،منظورم طردشدن نیست راستش برا خودمم مبهمه چرا ،یا هردو، یا ...
اصلا نمیتونم بفهمم اونا ادامه رابطه را دوس ندارند(با همه همینطورند) یا رابطه با منا یا مسائل دیگه ای هس بعضیشون هم که بعد مدتی میفهمم اجتماعی نیستند یا اهل دوستی و تفریح
حالا به نظرتون چطور با این خاطرات بد و با این اتفاقات دوباره تو جامعه ظاهر بشم اونم با روحیه عالی که بتونم جمع پذیر باشمو دوستان جدید پیدا کنم ،چطور اعتماد به نفس داشته باشم،چطور دوباره به کسی اعتماد کنم و احساس صمیمیت داشته باشم، و چطور این مسائلمو علت یابی کنم
علاقه مندی ها (Bookmarks)