سلام
برادرم چند روز پیش قرص خورده بود که خودکشی کنه وقتی فهمیدیم بردیمش بیمارستان لان مرخص شده ولی باز هم سر حرف خودش هست.هرچقدر پدرم باهاش صحبت می کنه انگار اثری نداره.شاید هم هنوز عوارض قرص هایی که خورده هست که پرخاشگری می کنه. ما زندگی خوبی داریم منظورم صمیمیت تو خانواده هست.پدرم باهامون دوسته ولی یه مدت هست که برادرم دوست های بدی دورش را گرفتن. فکر می کنیم حتی همین قرص خوردن هم به احتمال زیاد از اون ها شنیده(طبق حرف های خودش و اطلاعاتی که در این مورد داره...) داداشم 18 سالشه و چند وقت پیش یکی از دوستان خوبش فوت کرد. خیلی براش گریه می کرد و چون خیلی ساده و دلپاک هست شاید فکر کرده اگه بمیره میره پیش اون. الان هم توی هذیون هاش همش اسم دوستش میاره و مرگ اون رو هنوز نتونسته تحمل کنه. از حرفاش معلومه که از دست مردمی که نمی فهمنش و کارهای غلطی انجام میدن و از این اوضاع جامعه داره عذاب می کشه و نمی تونه تحمل کنه.به نوعی کم اورده
چطوری می تونم کمکش کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)