سلام دوستان
دختري هست كه 4 ساله كه با پسر دوسته. دختره الان 20 ساله اس و پسره 26 ساله. در طي اين 4 سال دوستم شديدا به پسره وابسته شده و بهش علاقمنده پسره هم همينطور اما تا به حال هيچ قولي به هم در رابطه با ازدواج ندادن مخصوصا از طرف پسر.
در طي اين مدت پسر كم كم با مادر و برادر و سپس پدر دختر آشنا شده و با هم به مسافرت و پيك نيك رفتن به منزل دختر رفت و آمد داره و مي دونم كه روابطشون بسيار جلو رفته حتي روابط شخصي شون.
حالا پسره به دختر مي گه كه معلوم نيست كه حتما ما با هم ازدواج كنيم شايد من كيس ديگري رو انتخاب كردم شايدم با تو ازدواج كردم. از طرفي هم با رفت و آمد به منزل دختر در نزد فاميل و همسايه ها اينچنين برداشت شده كه به نوعي نامزدشه.
الان دختره نمي دونه كه چيكار كنه از طرفي نميتونه بعد از 4 سال وابستگي و دلبستگي از طرف جدا بشه و از طرف ديگر هم پسر هيچ قول يا حركتي در جهت اقدام به ازدواج نمي كنه.
مي خواستم ازتون راهنمايي بخوام كه اين دختر چه جوري با اين پسر بايد برخورد كنه كه هم شخصيت خودش رو حفظ كرده باشه و هم پسره تكليفش رو مشخص كنه؟
سپاس فراوان
وقتی همه لوازم وقوع یک حادثه تلخ در حال مهیا شدن هست؛وظایف ومسئولیت ها نامشخص اند اما ! چون مصیبت واقع شودکوتاهی ها روشن میشود.
نوشته اصلی توسط **سهیل **
راستش ما هم بهش همين رو گفتيم اما چون مستقيما تكليفش رو روشن نمي كنه انگار خودش هم ترديد داره يا اينكه مي ترسه كه زير بار مسئوليت بره . البته دختر رو هم به خانواده اش و خواهر و برادرش نشون داده و يه جورايي رفت و آمد ايجاد كرده اما اينكه چرا نهايي نمي كنه تو ابهامه.
علاقه مندی ها (Bookmarks)