سلام دوستان....وقتتون بخیر طاعات و عباداتتون قبول باشه...نمیدونم تاپیک قبلیمو خوندین یانه...من قبلا ازتون درخواست کمک کردم و به حرف عقلم گوش کردمو بیخیال هرچی نگاه بی معنا و آزاردهنده شدم...ذهنمو رو درسام متمرکز کردمو ادامه دادم...
قضیه این بود مدتی نگاه های یکی از همکلاسیامو بخودم حس میکردم.پسری بود تو دار..مغرور..سنگین.و خیلی به خودش میرسیدنسبت به پسرای دیگه..چون حالت مردونه داش حس بدی بهش نداشتم.....نگاه ها اول زیاد بود تا وقتی که منم بهش جذب شدم نمیدونم واژه خوبی نیس ولی ینی منو با نگاش ب خودش کنجکاو کرد...نزدیک من مینشست و شاد بود و ولی یک کلمه بامن حرف نمیزد...تا اینکه گفتم حداقل خیال دلمو راحت کنم و از این سر در گمی نجات پیدا کنم و ازش تو دانشگاه جزوه ای خواستم طوری که پشت به من بود و صداش کردم ولی انگار نشنید!!!!!!!!!!!1سنگ رو یخ شدم.........دیدم بدون نگاه به من رد شد...صداش کردم و گفتم که صداش کردمو شما مشغول تلفن بودینو منتظر شدم تا کارتون تموم شه ولی ی معذرت خواهی نکرد....بعد خیلی محترمانه درمورد جزوه خواستمو اونم گف که همشو برام میاره تا جزوه دلخواهمو پیداکنم...باورکنید من نه اهل جلف بازیم نه دوستی نه هیچی...فقط خواستم بدونم چیزی میتونه باشه یانه...که دقیقا مطمءن شدم که نیس..اون روز مقرر برام اورد ازجلوی منم بارها با جزوه رد شد ولی من درخواست نکردم دوباره. چون واقعا برخورد سنگینو مثلا به روی خودم نمیارم بامن داش ....حتی ازجزوه با دوستاش بلند میگف ولی بهم نداد....بعد اون ماجرا و کمک شماها حتی ی بارم نگاش نکردم...احساس تحقیر شدن داشتم..با اینکه هیچ چیزی نشده بود..تا اینکه بعد 1ماه.........
- - - Updated - - -
رفتارو نگاهش عوض شد ...اون حتی اوایلی هم که بهم نگاه میکرد بدون هیچ لبخندی بود..همش میگفتم میخواد منو بزنه!!!!!!!!اخه خودش با دوستاش میگرده ولی خب رفتارش با دخترا مودبانه ب نظرمیرسید البته من فقط رفتارش با یکیو دیدم...ما تو کلاس زیادیم...و خیلی باهمه نمیتونیم رابطه داشته باشیم...همیشه این ذهنیتو داشتم که پسر خوبیه....نگاه بدی نمیدیدم نسبت ب کسی ازش..سرش تو درس و کتاب بود..تا اینکه فهمیدم هرچی من بهش بی تفاوت تر میشم اون بیشتر جلب میشه..باورکنید توهم نیس . بزرگنماییم ندارم..اون همونطورکه گفتم هیچ لبخند نداش..ی سنگینی خاصی داش..با هیچ دختری نیود و این برام جالب بود...ولی این اواخر میبینم که تو خلوت نه تو جمع بهم لبخند میزنه....من هاج و واج رفتارشم.....ینی داره بازی درمیاره؟؟؟!!!!!چرا حرف نمیزنه؟؟!!چند وقت پیشم رفتم تو ...بوک پیداش کردم توسط یکی از دوستام..چون خودم ندارم...دیدم اووووه اووووه چ عکسایی که نداشته.....داشتم یخ میکردم.......کسی که اینطور ازش فهمیده بودم همش کشک....ینی ی ادم چقد میتونه نقاب داشته باشه...براش مهم نیس که اینا دیده میشه؟؟ینی من چقد احمق بودم این اذیتم میکنه ک چ ساده گفتم پاکه ...خوبه..مغروره..سنگینه....ینی با این عکسا خب شخصیت درستی نداره پس چرا فقط لبخند میزنه م نگته میکنه پیشنهاد دادن که براش کاری نداره؟؟!!میترسم بازیم بده....اکثر دخترای کلاسم جز لست دوستاشن..البته پسرامونم هستن ولی جالبه تو کلاس از کنار هم رد میشن بی سلام!!!!تناقض تا این حد؟؟؟؟
- - - Updated - - -من احساس میکنم تو انتخابم بابت فرد ایندم همش دچارمشکلم..با اینکه واقعا منطقی ام ولی نمیدونم میخورم ب بن بست
علاقه مندی ها (Bookmarks)