به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 تیر 92 [ 10:28]
    تاریخ عضویت
    1392-4-25
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Bow سردرگمي در ارتباط با همسر

    سلام
    من 28 سالمه همسرم 30
    خودمم شاغلم
    من 2 سال ونيم ازدواج كردم ازدواجمون سنتي بودش 8 ماهم نامزد بوديم تو زندگيم خيلي مشكلات داشتم به حدي جنگيدم كه انگار 20 ساله ازدواج كردم-تو دوران عقدمون با هم خيلي اختلاف داشتيم خوب بودنمون در حد يك ماه بود ديگه خودشو نشون داد با خواهرش بدون اينكه به من بگه رفتن مسافرت و هزاران كاره ديگه كه كارمون همش دعواو جروبحث بود
    گفتيم ازدواج كنيم حل مي شه اين به خاطره اينكه دنبال كارامون هستيم باهم اختلاف پيدا مي كنيم
    بعد ازدواج تمامه ارزوهام به هم ريخت
    همون اول ازدواجمون سرديشو حس مي كردم حتي تو رابطه زناشوييمون
    تا يه ماه بعد فهميدم كه سيم كارت ديگه داره همش كه تنهاست يا من شبا خوابم بيدار ميشه چت مي كنه فهميدم بهش گوشزد كردم از ترس ابروم به روم نياوردم قول داد درست ميشه ولي گذشت و گذشت تا ادامه پيدا كردو نه يكي بلكه با 4 نفر ديگه كارش شده بود همين پيشرفت كرده بودو قرار مي ذاشت به روش نمي اوردم ولي داغون بودم مريضيم واسش مهم نبود حتي حالمو نمي پرسيد تا به جنون رسيدم از برادرش از مادرش كمك خواستم فايده نكرداز خانوادم كمك خواستم ولي بازم نشد خانوادم نمي ذاشتن طلاق بگيرمالن كه به اين صادقي مي گم نبود چه حرفاشو با زنا مي شنيدم قراراشو مي ديدم حرفاي تو چتشو مي خوندم داغون بودم
    بهش مي گفتم اگه دوسم نداري طلاق بگيريم يا بگو مشكلم چيه درست كنم يا بريم به مشاور بگو ولي فايده نداشت كه نداشت پرپر شدم تا به خانوادم گفتم و رفتم اونجا باز اومد برد ولي چه فايده داغون شدم چه حرفا كه نشنيدم ولي برگشتم به اجبار وي رفتاراش بي توجهي هاش بي محبتياش ادامه داشت تا به زور رفتيم مشاوره 2 بار اومد ولي با سيستش خودشو مظلومه مظلوم به همه نشون ميده هيچ كي حرفامو باور نداره همه مي گن اين بچه امام
    طلاق نمي داد فقط زجرم مي داد خانوادمم پشتم نبودن مي گفتم عابرومون ميره طلاق بگيري
    تا يه مدت كاراشو قطع كرد به حرفه دكتر بچه دار شدم الان 3 ماهمه ولي باز شروع كرده باز كاراش اداهاش واي ديوانه شدم
    مي گه همش با دوستام باشم با خانوادش باشه اگه خونه هم هست يا tvيا لپ تاپ
    واسم ارزش قائل نيست سعي ميكنه جلوي همه عابرومو ببره حتي به دروغ
    دارم ديوانه مي شم اين بچه ام تو شكمم چي كارش كنم
    فكرم هيچ جا قد نمي ده حالم ازش بهم مي خوره دروغگوي ماهريه
    نمي دونم كجا پناه ببرم محبتم واسش اثر نداره ميگه تو بيش از حد خوبي
    چي كار كنم شما بگيد دوست دارم بمي رم
    نه راه پس دارم نه راه پيش
    ببخشيد طولاني شد
    مرسي از كمكتون

  2. کاربر روبرو از پست مفید ارزو ارامش تشکرکرده است .

    mah naz (سه شنبه 25 تیر 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 28 بهمن 95 [ 11:36]
    تاریخ عضویت
    1392-4-15
    نوشته ها
    123
    امتیاز
    4,459
    سطح
    42
    Points: 4,459, Level: 42
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 91
    Overall activity: 10.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    141

    تشکرشده 70 در 40 پست

    Rep Power
    24
    Array
    ای جاااااااان! خیلی متاثر شدم یه سوال برام پیش اومد پیش تو چت میکنه و قرار میذاره یا تو بعدا یا یواشکی میفهمی؟

    - - - Updated - - -

    البته وقتی ایشالا بچه تون به دنیا اومد فکر نکنم دیگه سراغ این جور کارا بره !

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 14 مرداد 93 [ 12:35]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    90
    امتیاز
    1,935
    سطح
    26
    Points: 1,935, Level: 26
    Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    271

    تشکرشده 287 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم واقعا ناراحت شدم خانومی من نمیدونم باید چیکار کنی ولی غصه نخور حتما مشاوران تالار به تو کمک میکنند تا مشکلت حل بشه . تو رو خدا یکی به داد این بنده خدا برسه

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 19 بهمن 95 [ 05:25]
    تاریخ عضویت
    1392-2-15
    نوشته ها
    229
    امتیاز
    4,356
    سطح
    42
    Points: 4,356, Level: 42
    Level completed: 3%, Points required for next Level: 194
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    321

    تشکرشده 247 در 117 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    35
    Array
    خانمی فکر نمی کنی بااین بحران بچه دار شدن کار درستی نبوده؟

  6. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 29 تیر 92 [ 10:28]
    تاریخ عضویت
    1392-4-25
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    21
    سطح
    1
    Points: 21, Level: 1
    Level completed: 41%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    mah nazعزيز مرسي از محبتت
    نه جلوي من اين كارو نمي كرد ولي من تو لپ تاپ بعدا مي فهميدم يا جوري بود كه انگار كسي از خواب بيدارم مي كرد كه پاشو ببين
    منو به خواب مي دادو خودش بلند مي شد يا فكر مي كرد كه من خوابم اس ام اس بازي مي كرد بعد كه يواشكي مي رفتم سر گوشيش مي ديدم اره خود دخترست
    البته به اسم پسر ذخيره كرده بود
    اميدوارم با امدن بچه درست بشه مشاورم اينو به من گفت ولي خودم هم پشيمونم از باردار شدنم ولي سپردمش به خدا و روزها گريه مي كنم كه خدا اين بچه بيچاره رو به خودت سپردم مصلحت نگه دار مصلحت بيفته
    جالبي اين جاست كه 5تا مشاور عوض كردم(البته خودم تنها ميرم همسرم نمي اومد)ولي با توضيح دادنه زندگيم و خانواده خودم هيچ كدوم نمي تونستن كمكم كنن بازم مرسي از وقت گذاشتنتون

  7. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    790
    سطح
    14
    Points: 790, Level: 14
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 82 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    کدوم مشاوره عاقل بهت پیشنهاد داد بچه دار بشی ؟ به نظر من او مشاوره یک اپسیلون هم عقل نداره که بهت گفته بچه دار بشید خوب دیگه پیش این مشاوره نرو دوست خوبم چون مخ نداره کارت خیلی اشتباه بود حالا که بارداری زیاد به خودت فشار نیار و زیاد غصه نخور که رو بچت تاثیر می زاره ولی در مورد همسرت تا حالا نشستی باهاش حرف بزنی تا حالا بهش گفتی که اطلاع داری از کارای که می کنه بهش بگو می دونی اسمس بازی می کنه و چت می کنه و خیلی کارای دیگه که فکر نکنه نمی فهمی بعد تهدیدش کن که باهاش نمی مونی بزار یه ذره به خودش بیاد شما رفتید باردار هم شدید انگار که خیلی از زندگیت راضی هستی خیلی قرص و محکم باهاش حرف بزن اخه یک زن چقدر باید مظلوم باشه ها؟

  8. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    سه شنبه 06 خرداد 04 [ 02:44]
    تاریخ عضویت
    1388-2-21
    نوشته ها
    1,176
    امتیاز
    33,210
    سطح
    100
    Points: 33,210, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience Points
    تشکرها
    6,023

    تشکرشده 6,300 در 1,292 پست

    Rep Power
    140
    Array
    سلام به تالار همدردی خوش آمدید

    شاید درست نبوده که شما در شرایطی که زندگیت ثبات نداشته بچه دار بشی اما بدتر از اون اینه که الان که این اتفاق افتاده همش فکر کنی اشتباه کردی و چه خواهد شد اگر بیاد . اصلا ذهنت رو درگیر این مسئله نکن و تمام تلاشت رو برای آرامش روحیت بکن چرا که در این شرایط حالات روحی شما تاثیر مستقیم روی فرزندتون داره و بهتره به فکر سلامتیش باشید .

    ان شاالله که مشکلات حل بشه اما سعی کنید مقاوم باشید و بهم نریزید و این مدام گریه کردن خوب نیست و کاری رو هم درست نخواهد کرد . سعی کنید خودتون رو به کارهایی مشغول کنید تا این رفتارهای همسرتون رو نبینید و حتی پیگیری و تجسس نکنید .

    همسرتون قبل از ازدواج هم اهل روابط اینگونه بوده اند ؟

    چند وقت بعد از ازدواج این رفتارها شروع شد ؟

    آیا تا به حال تلاش کردید که همسرتون رو متوجه این خط قرمزها در زندگی مشترک بکنید ؟ اگر بله عکس العمل همسرتون چه بوده؟

    غیر از صحبت جدایی اقدام جدی هم داشتید یا نه ؟

    در دوران عقد هم چنین رفتارهایی داشتند؟

    اطرافیان با ازدواج شما موافق بوده اند یا مخالف هم داشتید ؟

  9. 3 کاربر از پست مفید baran.68 تشکرکرده اند .

    del (پنجشنبه 27 تیر 92), rozaneh (چهارشنبه 26 تیر 92), tamanaye man (چهارشنبه 26 تیر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.