سلام.
من 26 سالمه دختر مورده نظر 23.این قضیه از 15 ماه پیش شروع شد.وقتی دیدمش طی دوهفته باهم صحبت کردیم و بعد ازون خانوانده ها رو مطلع کردیم و رفتم خواستگاری.دو خانواده راضی بودن و قرار شد ما یه مدت باهم باشیم تا شرایطم جورشه یعنی همون کار و تمام شدن درسم.بعد از 5ماه یعنی مرداد91 بخاطر مشکلی که واسم پیش اومد ی ترم درسم عقب افتاد و کارهم همینطور.خلاصه خانم مهندس به آقای دکتر گفتن برو هروقت درس تموم شد و کارهم جور شد بیا.همچنین گفتن تا اول مرداد 92 هم واست صبر میکنم.خلاصه من دکترامو گرفتمو ی کارم جور شد با ماهی 3-4 تومن.اون روز زنگ زد بهم گفت اگه از 1 مرداد گذشتو نیومدی اسمه منو دیگه نیار.حالا من دو دل مونوم چیکار کنم صبر کنم تا چند سال دیگه و ی مورد بهتر و هم مدرک خودم یا نامزدی کنیم.چون درسته که عاشقش نیستم ولی دوسش دارم این عاشق نشدنم برمیگرده به اون رابطه و عشقه اولم ک هیچوقت نتونستم کسی جاش تو ذهنم بزارمو عاشقش شم.
ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)