به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 35
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array

    امروز واقعا دیگه فهمیدم که من واسه شوهرم هیچی نیستم،دلم میخواد بمیرم ،کمکم کنید

    سلام
    4روزه که من خونه مارشوهرم اینا هستم،توو این 4روز 1بار خونوادمو ندیدم
    امروز از شوهرم خواستم که بریم شب خونه مامانم اینا اما قبول نکرد گفت فردا بریم
    منم گفتم پس صبح که میری سر کار منم باهات میام که گفت نمیشه اگه صبح بیای باز بعد از ظهر باید برگردیم اینجا در صورتی که از قبل گفت شنبه تا دوشنبه رو میریم خونه مامانم اینا
    بعد منم گفتم که چرا باز بعد ظهر باید برگردیم خونتون که گفت چون من میگم و منم گفتم دلیلش چیه که باز حرفشو تکرار کرد
    منم گفتم فقط دوست داری با من لج کنی
    بعد وایستاد گفت تو چی هستی که من باهات لج کنمبعد منم عصبانی شدم و دعوامون شد
    در اتاقمون هم باز بود خواهرشو و مامانش همه حرفامون رو شنیدن و کلی خوشحال بودن و کلی بعد اون تحویلش گرفتن

    بعد شوهرم اومد بوسم کرد اما من اصلا نمیتونم ببخشمش و وقتی بوسیدم دستشو پس زدم
    وای دلم میخواد بمیرم
    من دیگه چه ارزشی واسش دارم وقتی همچین حرفی بهم میزنه
    چیکار کنم باهاش
    دلم میخواد بترکه

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 12 بهمن 92 [ 11:56]
    تاریخ عضویت
    1390-11-16
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    4,421
    سطح
    42
    Points: 4,421, Level: 42
    Level completed: 36%, Points required for next Level: 129
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    182

    تشکرشده 174 در 86 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام
    چرا 4روزه خونه مادرشوهرت هستي؟

  3. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط khoshkhabar نمایش پست ها
    سلام
    چرا 4روزه خونه مادرشوهرت هستي؟

    سلام
    به خاطر بازی شوهرم ،یه بازی داره که on line هست و میخواد بفروشتش و علاقه زیادی بهش داره و چند وقتی بود که تحریم شده بود بازیش، حالا که دوباره هستش به من گفت یه چند وقتی رو تحمل کن تا بازیم وقتش تموم شه منم قبول کردم یعنی مجبور بودم قبول کنم

    فقط هم همین 4 روز نیستش که من اونجام چند هفته ای هست که هر روز صبح برمیگردم خونمون و باز دوباره از سر کار که اومد برمیگردیم خونه اونا
    توی این مدت هم احساس میکنم که بیشتر به خونوادش وابسته شده

    من دیگه از دست این بچه بازی هاش خسته شدم،چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  4. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    امروز با هم آشتی کردیم تا حدودی

    خیلی لجم گرفته که تازه شوهرم بیشتر از من که باهاش سرنگینم باهام سرنگینه


    ناراحتم به شدت از دستش

    اونشب که دعوامون شد و مامان و خواهرش حرفامون رو شنیدن بعد افطار من و خواهر شوهرم ظرف هارو شستیم و مادر شوهرم اصا تعارف نکرد که تو برو من خودم میشورم حتی یک کلمه هم نگفت ولی به دختر خودش کلی اصرار کرد که تو برو خودم میشورم

    با این که تعداد ظرف ها هم خیلی زیاد بود اما وقتی تموم شد تشکر هم ازم نکرد

    سر سفره هم اصلا به من محل نمیذاشتن و خیلی واضح داشتن پسرشون رو تحویل میگرفتن

    خییییییییییییییییییییلی از دست شوهرم ناراحتم چون باعث این کارا و این حرکات خودشه

    تازه بعدش هم شوهرم هی اونا رو تحویل میگرفت و یک کلمه هم با من حرف نزد

    چیکا کنم که دیگه بفهمه حق نداره پش کسی با من بد رفتاری کنه
    و این که حق نداره به من همچین حرفایی بزنه،آخه قبلا هم از این حرفایی که آدم می مونه یگه چی بهش بگه زیاد بهم گفته

    الان رفتار درست چیه که من باهاش همون جوری رفتار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


    و این که باز اگه گفت بریم خونشون چی بگم و اونجا چه رفتاری با ودش و خونوادش داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  5. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم تمام زمان هایی که احساس میکنی همسرت داره باهات لجبازی میکنه و یا ناراحتت میکنه فقط سکوت کن ، و خودت رو به مظلومی بزن ، به خصوص وقتی خونه مادر شوهرت هستی ، میدونم تحملش واقعا سخته ، درک میکنم ، ولی عزیزم به خاطر خودت باید این کار رو بکنی . به خاطر زندگی خودت .
    یکم تحمل کن ، به زودی میری سر خونه زندگی خودت .

  6. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط tamanaye man نمایش پست ها
    عزیزم تمام زمان هایی که احساس میکنی همسرت داره باهات لجبازی میکنه و یا ناراحتت میکنه فقط سکوت کن ، و خودت رو به مظلومی بزن ، به خصوص وقتی خونه مادر شوهرت هستی ، میدونم تحملش واقعا سخته ، درک میکنم ، ولی عزیزم به خاطر خودت باید این کار رو بکنی . به خاطر زندگی خودت .
    یکم تحمل کن ، به زودی میری سر خونه زندگی خودت .

    سلام تمنا جان
    مرسی عزیزم از راهنماییت ممنون
    چشم حتما همین کار رو میکنم
    این بار منم از این حرفش که بهم زد خیلی لجم گرفت و هی جوابشو دادم که بدتر شد

  7. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 بهمن 92 [ 21:59]
    تاریخ عضویت
    1391-6-26
    نوشته ها
    286
    امتیاز
    270
    سطح
    5
    Points: 270, Level: 5
    Level completed: 40%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered250 Experience Points
    تشکرها
    1,336

    تشکرشده 1,148 در 268 پست

    Rep Power
    41
    Array
    به نظر من یه مدت کمتر برو خونه مادر شوهرت
    احساس میکنم زیاد رفتن شما به اونجا باعث شده از عزت و احترامت کم بشه
    سعی کن به هفته ای یک و حداکثر دو شب رفتن به خونه اونا اکتفا کنی

  8. کاربر روبرو از پست مفید shabe niloofari تشکرکرده است .

    sahelneshin (سه شنبه 01 مرداد 92)

  9. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط shabe niloofari نمایش پست ها
    به نظر من یه مدت کمتر برو خونه مادر شوهرت
    احساس میکنم زیاد رفتن شما به اونجا باعث شده از عزت و احترامت کم بشه
    سعی کن به هفته ای یک و حداکثر دو شب رفتن به خونه اونا اکتفا کنی

    سلام شب نیلوفری عزیز
    عزیزم خب شوهرم خیلی لج بازه
    دوستانی که تاپیکای قبلیم رو خوندن میدونن که خیلی تلاش کردم تا روابط من و شوهرم خوب شه

    خودم خیلی دوست دارم کمتر برم اونجا
    اما وقتی شوهرم درکم نمیکنه چیکار کنم؟؟
    وقتی بگم نریم میپرسه چرا؟ من بازیم داره تموم میشه
    اگه بگم که زیاد رفتیم خسته شدم میگه تو که خیلی بهت خوش میگذره خونمون
    بعد میگه پس منم کمتر میام خونتون
    بعد باز باید روابط من و شوهرم کمتر شه که هم من کمتر اونجا باشم و هم اون کمتر اینجا بیاد و کلی اعصاب خوردی بعدش پیش میاره

    اصلا نمیدونم چطوری بهش بفهمونم که دوست ندارم هر روز برم خونشون
    اصلا هم دیگه حوصله جنگ اعصاب ندارم

    اصلا درک نمیکنه که نباید بازیش اینقدر واسش اهمیت داشته باشه که منو هر روز ببره اونجا
    اصلا درک نمیکنه که منم خسته میشم
    چیکار کنم با این بچه بازی هاش؟؟

  10. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 اسفند 92 [ 21:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-06
    نوشته ها
    119
    امتیاز
    724
    سطح
    14
    Points: 724, Level: 14
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 76 در 56 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    23
    Array
    سلام دوست من
    منم دقیقا تو عقد این مشکل داشتم بازی انلاین که داشتم از دستش دیونه میشودم و از انطرف نمیتونستم بدونه اون یک شب بخوابم یعنی اصلا خوابم نمیبرد ولی یک روز تصمیم گرفتم به شوهرم گفتم من تو خونه شما راحت نیستم مثل تو که تو خونه ما راحت نیستی من میرم خونمون هروقت دلت برام تنگ شد بیا پیش من یا اینترت بکش خونه ما اونجا ازش استفاده کن و رفتم خونمون اولین شب گفت نمیام ولی یک دفعه نصف شب دیدم امد حالا خونه ما ویلای بود خدا شکر میشد و مزاحم کسی هم نمیشدیم ولی عزیزم بدون اونم بدونه تو نمیتونه زندگی کنه اگر نه میگفت اذیتی برو خونتون منم شب جمعه به شب جمعه میام مثل قدیما ولی نگفته میخواد تو کنارش باشی به مادر شوهر خواهرشوهرتم رو نده نزار روتون باز شه به هم کم کم جرات میکنن بهت بی احترامی کنن اگه خونشونم هستی برو اتاق شوهرت بیرونم نیا نزار زیاد ببیننت من تو دعوا ها همشه سکوت میکنم واقعا جواب میده بعد که امد منت کشی حرفهای که اونموقعه تو دلم بوده میگم چون وقتی اعصبانی اگه چیزی بگم اونم بدتر میکنه اگه خونه مادر شوهرت بود که کلا سکوت کن از همسرت خواهش کن ادمه بحث ببرین بیرون خونه بگو درست نیست ممکن اونها رو ناراحت کنیم و جلو مادرشوهرت حسابی خودتو به شوهرت نزدیک کن(اینها تجربه های منه عزیزم )

  11. کاربر روبرو از پست مفید niloo1 تشکرکرده است .

    sahelneshin (سه شنبه 01 مرداد 92)

  12. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 24 تیر 94 [ 05:14]
    تاریخ عضویت
    1391-10-04
    نوشته ها
    284
    امتیاز
    3,610
    سطح
    37
    Points: 3,610, Level: 37
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 40
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    517

    تشکرشده 294 در 168 پست

    Rep Power
    41
    Array
    خب نمیشه اون خودش بره بازیشو انجام بده و بیاد؟

    خودتون اینترنت بگیرید براخونتون

    میتونه از کافی نت و گیم نت هم استفاده کنه


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: یکشنبه 12 اردیبهشت 95, 09:19
  2. امروز عقدمه اصلا خوشحال نیستم
    توسط mahsa63 در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 مهر 92, 15:07
  3. مشکلات گذشته ام که امروز دست بردار نیستند!
    توسط pichak در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: دوشنبه 22 مهر 92, 22:45
  4. من هنوز بلد نیستم
    توسط asheghanezi در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 20
    آخرين نوشته: چهارشنبه 20 مرداد 89, 12:03
  5. پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: سه شنبه 01 اردیبهشت 88, 08:22

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 05:59 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.