به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مرداد 96 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,138
    سطح
    34
    Points: 3,138, Level: 34
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    Bow من با این بشر چیکار کنم؟؟؟

    سلام.٢٠ سالمه.2 سال پیش پسرى تو محيط كار بهم پيشنهاد دوستى داد.ما حدود ٢هفته با هم بوديم و ١بار همديگرو ديديم.بعداز ٤،٣ روز احساس كردم نسبت بهم سرد شده و بالأخره يه روزگفت:احساس ميكنم رفتاروطرز فكرمون به هم نميخوره!البته من اونموقع هيچ حسى بهش نداشتم واين قطع رابطه برام انقدر سخت نبود و فقط ازاين رفتارش متعجب شده بودم و احساس ميكردم بهم توهين شده !ولى بعد از٤،٣ماه همديگرو تو محيط كار ديديم و من چون از دستش ناراحت بودم زياد تحويلش نگرفتم.روز بعد اس ام اس داد كه دوست نداره منو اينجورى ناراحت ببينه و دوباره بهم پيشنهاد دوستى دادوباز هم سرد بود.تااينكه چند بار با هم تلفنى صحبت كرديمو بالأخره مشكلشو بهم گفت.گفت:من دوست دارم يه رابطه ى جديد شروع كنم،دوست دارم باهات باشم ولى ميترسم،نميتونم!يه شكست عشقى خوردمو تا ميام يه رابطه شروع كنم خراب ميكنم و سرد ميشم،هيچ چيزى خوشحالم نميكنه،به جاى اتفاقات خوب اتفاقات بدى كه در طول روز برام ميفته تو ذهنمه،پيش دكترم رفتمو يه مدت تحت درمان بودم.گفتم از دست من چه كمكى ساختس؟گفت هيچى،تو فقط باش..قرار شد دوستاى معمولى باشيم.اين دوستى معمولى ادامه داشت تا اينكه 7,8ماه پيش من قطعش كردم.اين مدت گذشت و 2 ماه بعدش بهم اس ام اس دادوگفت:يعنى ما بايد به كلى همو بندازيم دور؟خلاصه بحث دوباره شروع شد و اينبار گفت كه تو اين ٥،٤ ماه علاوه بر احساس گناه(چون احساس ميكنه منو خيلى اذيت كرده)،همش به خودمون فكر ميكنه،اينكه در كنار من چى ميشه،حتى زندگى با من چى ميشه!ولى بهم گفت هنوز اون حس ترسو داره،ترس از اينكه آخرش چى ميخواد بشه،ولى ميخواد تلاششو بكنه.خلاصه توافق كرديم كه يه مدت با هم باشيم.اينبار خيلى خوب بودواحساساتشو راحت ابراز ميكرد.همه چى خوب بود ولى هرازگاهى بهم ميگفت از آخرش ميترسه واينكه اگه نشه من ناراحت ميشم يا نه؟تااينكه دوباره همون حرفاشو تكرار كرد.البته من انتظارشو داشتم.بهش گفتم منتظرت بمونم؟گفت اگه من بهت بگم منتظرم باش آدم خودخواهيم،تو حق دارى زندگى طبيعيتو داشته باشى،من ظاهرأ لياقت تو رو ندارم ،منى كه ٣،٢بار اذيتت كردم. و من از اون روز تا مدتی هيچ حرفى باهاش نزدم .منتها مشكلم اين بود كه اينبار نسبت بهش احساس پیدا کرده بودم!!مطمئنم اونم منو دوست داره و همش به خودمون فكر ميكنه!به يه چيزه ديگه هم ايمان دارم،اينكه آدم درستو راستگوئيه،چون از يه خانواده ى آبرودارو اصيله،خانوادشو ميشناسم.تا حالا چندین بار دوستیمونو شروع کردیم ولی احساس میکنم تا رابطمون یکم رو به جدی شدن میره عقب میکشه! انگار نمیخواد مسئولیت قبول کنه!حتی یه بار سر عنوان رابطمون بحث کردیم.میگفت تو دوست دختر من نیستی.یکی از دخترایی هستی که من باهاشون دوستم ولی برام خیلی خاصی..این مهم نیست که الان واسم چی هستی این مهمه که بعدآ میخوای واسم چی باشی.همین زیادی رک بودنو صادق بودنش بعضی وقتا اذیتم میکنه.البته این مشکله شکست عشقی رو بار آخر که همدیگرو دیدیم گفت کاملآ فراموش کرده.الآنم با هم درارتباتیم ولی فقط در حد sms البته همش اون sms میداد و من بی محلی میکردم...این دفعه که sms داد میخوام بهش بگم دیگه این رابطه ی اس ام اسی رو هم نداشته باشیم ! چونکه شخصیت من جوریه که نمیتونم یه رابطه ی مبهمو تحمل کنم.رابطه ای که هیچ پیمانی توش بسته نشده.چیزی به اسمه مسئولیت توش تعریف نشده.رابطه ای که با سلامو احوال پرسی میگذره به نظرم خیلی مضحکو خنده داره!!! به نظرتون با این آدم چیکار باید بکنم؟؟؟اینایی رو که گفتم بهش بگم خوبه؟؟

  2. #2
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,391 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام قضیه خیلی ساده است.او شمارودیده به دلایلی(تنهایی یانیازعاطفی)تمایل به برقراری دوستی باشماکرده.دچارتناقض شده(دراصل درست بودن رابطه دختروپسر)رابطه روتموم کرده.ناراحتی شما درمحل کارباعث احساس گناه اوشده(به خاطراعتمادبه نفس ضعیف)دوباره سعی کرده باشمارابطه برقرارکنه تاشماروقانع کنه ساده تمومش کنید.باز دچارتناقض شده وباتغییرتعابیروکلمات سعی درقانع کردن خودش داشته هزاربارهم رابطه روادامه بدید این دورباطل رو نتیجه میگیرید.................................... .................................................. ....................مطمئنا این روابط ازاساس اشتباست با"تغییرتعابیر"(مثل دوستی ساده وپاک ،دختران دوست وغیره)واقعیت عوض نمیشه.ساده وقاطعانه بگو"به صلاح هر دوتون نمیدونی اینچنین ارتباطی برقرارکنی".و مطمئنش کن ازش ناراحت ودلخورنیستی هردوتون اشتباه کردیدونهایتا براش دعاکن وتموم.دیگه قطعا جواب پیامک وزنگهای همدیگه رو ندهید.این لینک هم مطالعه کنhttp://www.hamdardi.net/thread-19072.html

  3. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    ن.س (شنبه 22 تیر 92), مهربونی... (شنبه 22 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مرداد 96 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,138
    سطح
    34
    Points: 3,138, Level: 34
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ammin.n مرسی از حرفا و راهنمایی هاتون.خیلی کمکم کرد.ولی فکر نکنم دچار تناقض و چیزای دیگه ای که گفتید باشه چون در کل حرفش اینه که میخواد یه رابطه ی معمولی داشته باشیم و همدیگرو بیشتر بشناسیم که اگه دیدیم به درد هم نمیخوریم از نظر احساسی وابسته نشیمو لطمه نخوریم.آخرین باری که همدیگرو دیدیم گفت مطمئن باش اگه یه زمانی آمادگی یه رابطه ی جدی رو داشته باشم اولین گزینم تویی!منتها مشک من اینه که خب بالاخره چطوری باید همدیگرو بشناسیم؟؟!!باید در مورد مسائلو موضوعات مختلف با هم صحبت کنیم تا با طرز فکر هم آشنا بشیم.آخه با 4تا دونه sms اونم sms ها ی سلام احوال پرسیو چطوریو چیکار میکنی چطوری میشه همدیگرو بیشتر شناخت؟؟؟!!!!! و مشکل دیگم اینه که نمیخوام فکر کنه که من همیشه هستمو هر وقت آمادگی یه رابطرو پیدا کرد من دم دستشم!! بلاخره من یه دخترمو نمیخوام فرصتا و پیشنهادهایی که بهم میشرو از دست بدم چون آدمی نیستم که بتونم همزمان با چند نفر باشم..حالا به نظر شما این چیزارو چجوری باید بهش بفهمونم؟یعنی همینجوریی که اینجا نوشتم بهش بگم؟؟؟ممنون میشم اگه راهنماییم کنید

  5. کاربر روبرو از پست مفید ن.س تشکرکرده است .

    سپیده خانم (دوشنبه 24 تیر 92)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 23 دی 93 [ 09:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-06
    نوشته ها
    147
    امتیاز
    1,812
    سطح
    25
    Points: 1,812, Level: 25
    Level completed: 12%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 353 در 123 پست

    Rep Power
    27
    Array
    سلام عزيزم وقتي مي بينم تاپيك در مورد روابط دوستي نمي تونم بخونم و چيزي نگم. چون خودم تجربه داشتم دلم نمياد كساي ديگم بدها تجربه بد داشته باشن. ايشون از حرفاتون مشخصه چون شكست عشقي خوردن و تو خلا هستند ميان اينو يكي پر كنه. اصلا به صلاح نيست وارد رابطه بشيد چون ضربه مي خورديد. اينجور آدما با تو ام باشه باز فكر و ذكرشون دوست دختر قبليشونه و همش شما كيسي هستيد برا مقايسه با رابطه قبلي. تا درگير موضوع نشديد خودت و بكشيد كنار. چون اين آقا هنوز تكليفش و با خودش نمي دونه چيه. بهش بگيد كه نمي تونيد ادامه بديد و اصلا وارد رابطه نشيد

  7. 2 کاربر از پست مفید deniz90 تشکرکرده اند .

    ن.س (شنبه 22 تیر 92), سپیده خانم (دوشنبه 24 تیر 92)

  8. #5
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,391 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ببین قاعدش اینه وقتی دختروپسری همدیگه رو توی محیط کار یا تحصیل ،مهمونی یا هرجای مشروع ودرست ،دیدند وعلاقه ای ایجادشد(نه به خاطر دوست شدن واین چیزا)اونوقت پسراول فکرشو میکنه۱_آیا استقلال مالی داره۲_آیا خدمت سربازی رفته۳_آیا خانواده پسرراضی هستند یا میتونند راضی بشن(اینها مسائل اولیه است)بعد محترمانه ومودبانه بدون درخواست شماره از دختر موضوع روبهش میگه واز دختر میخاد خانوادش رودرجریان بذاره تا گفتگو ها ودیدارهای بعدی بین خانواده هاو زیرنظر خانواده ها اتفاق بیفته،درصورتی که نیازبه جزئیات بیشتری باشه دختروپسر به یه مشاورخوب ومتاهل مراجعه میکنند(نه دوستیه قبل ازازدواج)تا ایشون با معیارهای دقیق تعیین کنه این دونفر باهم خوشبخت میشن یانه.این معیارکلیشه حالا رابطه و رفتارای اون پسر روبسنج ببین چقدرازاین معیارفاصله داره!!شما به خاطر دوستی ها هرچند کوتاه دچار"احساسات"شده اید این جذابیت احساسات داره منطق تون روتحت تاثیرقرارمیده.بهش بگو اگر علاقه ای داره زیرنظر خانواده ها وبا اطلاع اونهاحاضریدادامه بدهید.هربهانه ای آورد قبول نکنید .دنبال تعهد در"دوستی" نباش این سوالت خطاست وجوابی نداره.هرکی بیاد خواستگاریت اون حسی که گفتی به مرور ایجاد میشه"ولی اینو بدون اون حس وعلاقه "فقط یه بار بکر وزیباست"اگه قبل ازدواج باکسی دیگه بسوزونیش دوره نامزدی واقعیت باکسی دیگه اون زیبائیها مشکل ایجادمیشه مث سهمیه بنزین بعدا بایدگرون بخریش.توی این تالار دخترهای تحصیلکرده هم هستند اگه بازسوالی داشتی بپرس وصبرکن اوناهم ازموضع یک دختر جوابای خوبی بهت میدن.

  9. 2 کاربر از پست مفید ammin تشکرکرده اند .

    ن.س (شنبه 22 تیر 92), سپیده خانم (دوشنبه 24 تیر 92)

  10. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مرداد 96 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,138
    سطح
    34
    Points: 3,138, Level: 34
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    ammin.n مرسی.حرفاتون کاملآ درسته و مطمئنم همه ی دخترا دنبال همچین پسری هستن.پسری که بتونه مسئولیت قبول کنه و همه چیرو جدی بگیره.ولی اکثرآ دوستیه قبل از ازدواج و تحت نظر خانواده رو ترجیح میدن لااقل بین دوستان و اطرافیانم این نوع رابطرو هر روز دارم میبینم!!!

  11. #7
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,391 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    حرفت رو قبول دارم اخیرابعضی خانواده ها محدود کوتاه میان.باشه من ازموضعم کوتاه میام چون آمارقطعی ندارم ازاین دوستی هاونظرخاصی نمیدم.ولی یه بار دیگه اولین پستت رو نگاه کن ببین چقدر بی ثباتی ومشکل در رفتاراون پسرمیبینی فرض کن ازدواج هم کردیداین همه سرنخ برای پیش بینی آینده دراون پست هست.دوباره فرض کن دوستی رو ادامه دادید واو ازت درخواستای دیگه...کرد.شماهم به خاطراز دست ندادنش واسه ازدواج مجبورشدی کوتاه بیای.اگر اینجا اومدی که مابهت بگیم چی بگی همون حرف خودت بگو من "تعهد"میخام من درکت میکنم تو نمیتونی واضح بهش بگی بیاد خواستگاریت میخای باکلمه تعهد اینوبهش بفهمونی که دوستی ایی باهدف ازدواج میخای .ولی دخترخوب ضمانت این تعهدچیه؟فکرنمیکنی ضمانتش ‏"عقدنامه"است؟ درنهایت خودت صلاح میدونی اون حرفای آخرخودت درسته.‏(ولی من ضمانتی درمورد ثبات رفتارهای وحرفهای بعدی او بهت نمیدم تشخیص باخودت)‏

  12. کاربر روبرو از پست مفید ammin تشکرکرده است .

    ن.س (شنبه 22 تیر 92)

  13. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مرداد 96 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,138
    سطح
    34
    Points: 3,138, Level: 34
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دقیقآ..خیلی ممنون.حرفاتون خیلیییییی کمکم کرد...

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 28 مرداد 96 [ 23:11]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    12
    امتیاز
    3,138
    سطح
    34
    Points: 3,138, Level: 34
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 8.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran1000 Experience Points
    تشکرها
    4
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    دوستای عزیزم با توجه به راهنمایی های خوبتون و البته تصمیم نهاییِ خودم دوستی معمولیم رو هم با اون آقا قطع کردم و خیلی از تصمیمم خوشحالم یه احساسِ خوبی دارم.احساسِ آرامش....فکر کنم چون از بلاتکلیفی درومدم

    - - - Updated - - -

    دوستای عزیزم با توجه به راهنمایی های خوبتون و البته تصمیم نهاییِ خودم دوستی معمولیم رو هم با اون آقا قطع کردم و خیلی از تصمیمم خوشحالم یه احساسِ خوبی دارم.احساسِ آرامش....فکر کنم چون از بلاتکلیفی درومدم

  15. #10
    مدیران انجمن

    آخرین بازدید
    جمعه 07 اردیبهشت 03 [ 00:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-02
    محل سکونت
    ایران
    نوشته ها
    1,968
    امتیاز
    33,342
    سطح
    100
    Points: 33,342, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.1%
    دستاوردها:
    OverdriveTagger First ClassSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    4,392

    تشکرشده 6,391 در 1,793 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام ن.س،تصمیم گیری درشرایطی که بودی برای هرکسی دشوارهست ولی بالاخره راه درست روانتخاب کردی اون احساس "خوشحالی وآرامش"هم پاداش و هم نشانه تصمیم درستت هست.توی این تالارهم موضوعاتی برای سطوح روابط دختروپسر درمحیطهای مختلف اجتماعی،کاری تحصیلی و...هست که همه ما دراون قرارمیگیریم وشایدقصد ازدواج باکسی رو نداشته باشیم با این فرهنگ بابقیه برخوردمیکنیم.ازطرفی هم ملاکهاومعیارهای ازدواج هست که درصورت رخداد دچار سردرگمی وتردیدهای آزاردهنده نشویم وباتسلط ومهارت واعتمادبه نفس تصمیم بگیریم.درنهایت برای یک پسر اخلاق،اعتمادبه نفس،درصدهایی ازپختگی وعمق شخصیت،وفاداری یک دخترو... مهم هست وقتی اینهارو واقعا برای دل خودت داشته باشی پسری هم تورو زیرنظر داشته باشه یابیادخواستگاریت متوجه میشه.ودرتصمیمش موثرخواهدبود.من هیچوقت نیازت روبه همدم ومونس انکارنمیکنم ولی مطمئن باش هروقت خداصلاح بدونه این اتفاق میفته وکسی هم نمیتونه جلوی بختت روبگیره مگه خودت بخوایی.


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آیا من مقصرم یا اون؟؟؟
    توسط bluee در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: جمعه 08 مرداد 95, 17:41
  2. امیدم به زندگی کم شده ( چرا من ؟؟؟ کمکم کنید)
    توسط ab96 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: پنجشنبه 05 شهریور 94, 13:47
  3. به اين احساس اوليه اعتماد كنم؟؟؟ ... به نظرتون من زود قضاوت ميكنم؟؟؟
    توسط rama25 در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 33
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 شهریور 91, 09:00
  4. چطور بهش بگم ؟؟؟
    توسط amir_irani در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: دوشنبه 13 دی 89, 19:33
  5. با شوهر بچه ننه ام چه کنم؟؟؟
    توسط sara62 در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: شنبه 10 مهر 89, 12:08

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:48 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.