به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 13
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 اردیبهشت 04 [ 21:37]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    797
    امتیاز
    24,495
    سطح
    95
    Points: 24,495, Level: 95
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 855
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,042

    تشکرشده 2,234 در 570 پست

    Rep Power
    0
    Array

    حرفهای خودمانی

    سلام
    در یه کلوبی عضو هستم به نام "نت خاموش " از زیر مجموعه کلوب مجازی ایرانیان (cloob.com) که شاید خیلی از شما هم عضوش باشین . اخیرا مدیر کلوب یعنی آرش قمیشی بحثی رو باز کرده به شرح زیر . به نظرم حیف بود اگراینجا مطرحش نمی کردم . عین جملاتش رو آوردم تا اون حسی که پشت حرفاش نشسته عینا منتقل بشه ...


    چالش آینده ما!‌ (آرش قمیشی) 24 مرداد 87 - 20:51

    این بحث را باز نمودم برای کسانی که می‌خواهند با خود سخن بگویند، نه اینکه درد دل کنند و از خاطره‌های خود بگویند و داستان بنویسند، کسانی که دست کم آن قدر با خود صادق هستند که نواختن تلنگر را از خود آغاز کنند برای خویشتن. گاهی اعتراف نزد صدها تن تلخی تلنگر را افزوده می کند اما مطمئنم که زخم‌اش به یادماندنی تر و اثربخش‌تر خواهد بود. این‌جا فضایی است که خود درون هر انسان از ضعف‌های او پرده بر می دارد. بی خیال از تمسخر،‌ تحقیر و حرف دیگران. آیا هنوز هم همه ما همان قدر که خود را عاقل می‌پنداریم، صادق هم می‌پنداریم؟‌ صادق بودن همیشه آسان نیست. چالش اینده ما ضعف‌های ماست. ضعف‌هایی که نباید پنهان بماند اگر نمی‌خواهیم انسان ضعیفی باشیم . یادمان باشد، نقد ما از دیگران و دنیای‌شان زمانی اعتبار دارد که خود از درد تیغ نقد خود آخ نگوییم! دنیای ما دیگر به فیلسوف و روشنفکر نیاز ندارد! دوره‌اش تمام شد. جهان ما تشنه آدم‌هایی است که ترجیح می‌دهند برای منصف بودن و فرار نکردن از خود قدمی بردارند، گام‌هایی برای اصلاح از خود، حتی یک قدم! چه لذتی بهتر از این که دریابیم چقدر برای زیر ذره‌بین قرار دادن ضعف‌های خود پیش از موشکافی دیگران وقت گذاشته‌ایم!!!

    بخونیدش و اگه دوست دارین در این گفتار با من شریک بشین .

  2. 5 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (یکشنبه 03 شهریور 87)

  3. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 اردیبهشت 04 [ 21:37]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    797
    امتیاز
    24,495
    سطح
    95
    Points: 24,495, Level: 95
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 855
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,042

    تشکرشده 2,234 در 570 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: یک نقل قول (چالش آینده ی ما )

    سلام به طاهره ی دوست داشتنی خودم

    می دونی که خیلی دوستت دارم ، همیشه از اینکه به من و به رشد من اهمیت میدی و بهم فکر می کنی لذت بردم ... از اینکه می تونی اونقدر بزرگ باشی که واژه ی عشق با وجودت یکی بشه به تو افتخار کردم... از محکم بودنت .. از ریسک پذیریت ... از عشقت به آموختن مستمرزندگی ... تجربه لحظه های نو ... از نگاه جستجوگرت به خودت برای کشف ضعفها ...از قدرتت در رویارویی با واقعیتهای سخت زندگی و ....

    اما خوب گاهی هم می ترسم ...

    از اینکه یه وقت مغلوب ناشناخته های خودت بشی. نادانسته ها و ضعف ها بر تو غلبه کنن . از اینکه غرور و خود بزرگ بینی باعث بشه تلاشهای بی وقفه ات برای کشف ضعفها و غلبه بر اونها و تجربیات باارزشی که در زندگی بدست آوردی جایگاه واقعیشون رو از دست بدن و خودشون به مانع و نقطه ضعف تبدیل بشن ... نکنه چشم اندازها ، اهداف و رویاهای شیرینت زیر فشار تعلل ،تنبلی و پشت گوش انداختن له بشن . می ترسم . می ترسم همه ی گذشته و حال و آینده ی تو در پیشگاه چهره ی فریبنده ی راحت طلبی و عادت به سادگی قربانی بشن ، بی ارزش بشن و رنگ ببازن .. . به من بگو این بی ارادگی چیه که گاهی غل و زنجیرت می کنه ؟

    عزیز دلم .چرا گاهی بی خبر ترمز می کنی ؟ چرا توقف ؟ چرا قناعت ؟ می خوای منو دچار یه حسرت ابدی کنی ؟ حسرت دور موندن از یه طاهره ی واقعی ؟ خدای من! نکنه هدفهات رو گم کردی ؟ مگه نه اینکه می خوای آخر راه این جرات رو داشته باشی که بگی من در حد توانم زندگی کردم ؟ مگه نمی خوای با افتخار و شهامت وایسی و فریاد بزنی : " من آنچه در توان داشته ام ، انجام داده ام "
    پس ....
    هوشیار باش . من و تو خوب می دونیم که قافله ی زمان منتظر آماده شدن هیچکس نمی مونه ... می دونیم که فرصتهایی که از دست می رن ، دیگه هرگز برنمی گردن ... و چه بسیار بهنگامهایی که به سرعت نابهنگام میش... تو رو خدا نذار قافله سالار غریب حسرت باشم ...

    طاهره ی من،
    راههای نرفته زیادی در پیش داری و یه عالمه پیله پیش روته که رسالتشون پروانه شدنه ...
    می دونم که هیچ چیز و هیچ کس در این دنیا وجود نداره که بتونه تو رو از من دور کنه....
    اجازه نده ترس بهت غلبه کنه ...
    به خودت اعتماد کن . همیشه و در هر شرایطی ...
    روی بال لحظه ها سوار شو و پرواز کن ... تا دوردستها ....

    دوستت دارم و بهت امید بستم .

  4. 5 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (سه شنبه 03 مرداد 91)

  5. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 29 مرداد 87 [ 02:34]
    تاریخ عضویت
    1387-5-26
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    3,301
    سطح
    35
    Points: 3,301, Level: 35
    Level completed: 68%, Points required for next Level: 49
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    3

    تشکرشده 3 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    نمیدونم واقعأ چی بگم انگاری حرفی که همیشه دنبالش بودم اما تازه بهش رسیدم خیلی جالبه* اب در کوزه و....*

  6. 2 کاربر از پست مفید transporter64 تشکرکرده اند .

    transporter64 (شنبه 16 شهریور 87)

  7. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 شهریور 87 [ 17:01]
    تاریخ عضویت
    1386-9-22
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    3,862
    سطح
    39
    Points: 3,862, Level: 39
    Level completed: 42%, Points required for next Level: 88
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    31

    تشکرشده 32 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    سلام به تمام هستي ام

    درست زماني رو كه شناختمت يادم نمي ياد, ولي مطمئنم از وقتي شناختمت اينقدر برام عزيز شدي كه تمام وجودم محسوب شدي.خيلي برام عجيب بود هر از گاهي مي شد كه يبشتر از خودم دوستت داشتم "اينجا بود كه بهت حسوديم مي شد".
    خيلي از نقطه ضعفهات,توانمنديهات, شيطوني هات,مهربوني هات,از عشق فرار كردنهات و... از خودت بهتر مي شناسم.
    يادم آخرين باري كه باهات حرفم شد و تا مدتها سراغي از همديگه نگرفتيم دوران دبيرستان بود "يك شب تابستون ساعت4-3صبح ,كنار دريا" اون موقع احساس مي كردم كه تو " اكرم‌ "لجوج و شيطون به كودك درونت بيشتر از توانمندي هات توجه مي كني.از دستت خيلي عصباني شدم , هر چي هم كه بهت مي گفتم گوشت شنوا نبود "يكي از عادت هاي بد اون دورانت بود كه دلت مي خواست همه چيز رو خودت تجربه كني" يادم دعواي مفصلي بينمون اتفاق افتاد!
    چند سالي گذشت تا اين كه مجددا با هم آشتي كرديم ,آخه عادت هر دو تا مون اينه كه مغروريم....مهم نيست مهم اينه كه حالا كنار همديگه ايم.اما اينبار براي خودت كلي خانم شدي,با ابهت خاص خودت. "اكرم"ي كه حالا مورد قبول خيلي ها شده, داري به همون " اكرم "ي كه من بهش معتقدم نزديك ميشي.
    .
    .
    .
    تمام وجودم: اما حالا هم بازم ازت دلخورم ,احساس مي كنم بازم داري به خودت كم توجهي مي كني.
    وجودم: يادت نره كه تو هم آدمي بيش نيستي , پس " تو " هم مي توني خسته بشي.
    فكر مي كنم اين روزها جايگاه اشك تو زندگيت رو فراموش كردي و يادت رفته كه اين قطرات زيباي وجودت بعضي از مواقع چقدر ميتونه آرام بخش باشه.

    مهربانم:بعضي مواقع ممكن كه خيلي مسائل خارج از حيطه قدرت من و تو باشه, پس فراموش نكن بابت چيزهايي غمگين بشي كه مي توني كاري انجام بدي ولي كم كاري مي كني.
    وجود خستگي ناپذير من:فكر مي كنم كه اين روزها داري كم كم خسته مي شي,هر چند خودت خلاف اين فكر مي كني ولي شايد بد نباشه در طي هفته يا ماه بعضي از روزها خيلي ديرتر از آنچه فكر مي كني از خواب بيدار شي اضلا دراز بكشي و از جات بلند نشي.
    يگانه ام :فراموش نكن در برابر اتفاقاتي كه از ديد تو ناگوارند شايد يك لبخند و سكوت كافي باشد.



    وجودم: دوستت دارم و بهت قول ميدم كه تا ابد, با تمام بدي ها و خوبي هات در كنارت باقي بمونم و سعي كنيم كه با هم اوج بگيريم و در كنار همديگه بمونيم.
    دوستت دارم.اكرم

  8. 3 کاربر از پست مفید اكرم تشکرکرده اند .

    اكرم (شنبه 16 شهریور 87)

  9. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 30 آبان 88 [ 11:45]
    تاریخ عضویت
    1386-7-10
    نوشته ها
    1,573
    امتیاز
    16,204
    سطح
    81
    Points: 16,204, Level: 81
    Level completed: 71%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    898

    تشکرشده 926 در 486 پست

    Rep Power
    175
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    درود بر شما گردآفرید جان؛خیلی جالب است که برخی چه شجاعانه سخن از پایان فلسفه ی دهد چرا که هیچ شناختی از شناخت شناسی ندارند.گردآفرید خوب،بزرگ،پاک و گرامی درست است که آدم های حساس والاترند،اما از حساسیت تان بکاهید و تیزی زبانتان را نیز همین طور.
    من و شما که مایی بنام گردآفرید را می سازیم،باید همچنان بر سر باورهای راستین و منطقی خود مانده و لذت را سرلوجه زندگی قرار دهیم،هیچ کس در جهانی که در آینده در آن خواهیم بود اررزش آزار رساندن به ما را ندارد و خود ما مهم هستیم.خدا را داریم،تندرستی و آگاهی را.
    ولی هنوز در اوایل جاده پیشرفت و روشنگری هستیم و باید بیشتر و بهتر بکوشیم.

  10. 4 کاربر از پست مفید گرد آفرید تشکرکرده اند .

    گرد آفرید (شنبه 16 شهریور 87)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 28 شهریور 90 [ 18:24]
    تاریخ عضویت
    1387-2-14
    نوشته ها
    226
    امتیاز
    4,810
    سطح
    44
    Points: 4,810, Level: 44
    Level completed: 30%, Points required for next Level: 140
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran1000 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 49 در 25 پست

    Rep Power
    40
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    اسماء جان سادگي و بي آزاريت رو خيلي دوست دارم .ولي خيلي دلم برات مي سوزه كه گاهي بدجوري رودست مي خوري و مي خوره توي ذوقت . روزهايي كه يه ضربه مثل يه پتك بهت وارد شده و سر نازنينت تبديل به پاندول ميشه بيشتر دلم به حالت مي سوزه .اما بازم خوش به حالت كه خدا هميشه باهات ياره مواظب باش كه فراموش نشي .اگه بهت بر نمي خوره مي خوام يه كم نصيحتت بكنم سعي كن دنيا رو از بالا ببين چون اينجوري اگر چه همه چيز كوچيكتر مي شه ولي وسعت ديدت مي ره بالا .چرا اينقدر عجولي؟چرا اينقدر تو تصميم گيري قاطي پاطي مي شي چرا اينقدر اضطراب داري؟تو كه اينقدر خدا رو احساس ميكني كنارت چرا بايد ترس داشته باشي . آرزو دارم كه هميشه شاد باشي و پويا زندگي كني .

  12. 4 کاربر از پست مفید اسماء تشکرکرده اند .

    اسماء (پنجشنبه 03 تیر 89)

  13. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 اردیبهشت 04 [ 21:37]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    797
    امتیاز
    24,495
    سطح
    95
    Points: 24,495, Level: 95
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 855
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,042

    تشکرشده 2,234 در 570 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    سلام طاهره

    هنوزم دوستت دارم اما گاهي از دستت عصباني مي شم ..
    مي فهمم كه عملي كردن اصولي كه بهش معتقدي و پذيرفتيشون ، كار ساده اي نيست و حتي گاهي بسيار سخته .. اما بهت حق نمي دم و اجازه هم نمي دم كه عادت كني به راحت ترين شيوه ها ، يعني فكر نكردن و همينجوري روزگار گذروندن ...
    چرا واقعا سعي نمي كني در طول شبانه روز زماني رو به خودت اختصاص بدي ؟ اين چه وضعيه براي خودت درست كردي؟چرا به دلايل رفتارهايي كه از خودت بروز مي دي فكر نمي كني؟ چرا مي ترسي از خودت در مورد خودت سوال كني؟ از چي طفره مي ري؟
    اصلا نمي خوام باور كنم فقط شعار مي دي ...

    پاشو عزيز من پاشو ... كار هميشه هست... درگيري هميشه هست .. اتفاقات بد و خوب هميشه هست ... خودتو گم نكن .. خواهش مي كنم .. زمان به سرعت داره سپري مي شه و تو هنوز اندر خم يك كوچه اي ...

    لطفا يادت باشه : گاهي لازمه به جاي دويدن و عرق ريختن تبرت رو تيز كني ..


  14. 5 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    طاهره (چهارشنبه 02 تیر 89)

  15. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 02 شهریور 01 [ 10:24]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    محل سکونت
    قم
    نوشته ها
    1,166
    امتیاز
    41,377
    سطح
    100
    Points: 41,377, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranSocial25000 Experience PointsTagger Second Class
    تشکرها
    2,961

    تشکرشده 3,584 در 906 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    سلام ستاره
    خوشحالم که لبخند و رضایتت رو می بینم .
    می دونم کلی وقت گذروندی و درجا می زنی !می دونم بعضی راهها رو دوباره باید دور بزنی و برسی به شاهراهش , روز از نو و روزی ازنو! می دونم خسته ای !
    راحت باش ! صبور باش! عجله ای نیست !
    نقشه راهت رو دوباره خوب بررسی کن!کوله بارت رو خوب کامل و محکم کن!
    راستی چراغ فراموشت نشه !
    درمسیرهای قبلی بعضی جاها رو چشم بسته رفتی !یه قسمت هایی روهم چشم هات رو خوب باز کردی و همه توانت رو بکار گرفتی اما چون چراغ نداشتی ,پات رفت تو چاله .
    شنیده بودی که یه چراغ بسیار روشن هست که می تونه مسیر راه رو برات روشن کنه اما اهمالکاری کردی و نرفتی سراغش .
    خب!عیبی نداره ! از همین حالا شروع می کنیم دستت رو بده به دستم . ما به هم قول می دیم که این دفعه با کمک هم مسیرهای بهتر و روشن تری رو بپیماییم .
    به تو قول می دم بیشتر باهات همراه و همدل باشم .

  16. 4 کاربر از پست مفید setareh تشکرکرده اند .

    setareh (پنجشنبه 03 تیر 89)

  17. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 31 خرداد 91 [ 10:54]
    تاریخ عضویت
    1386-12-10
    نوشته ها
    1,675
    امتیاز
    16,606
    سطح
    82
    Points: 16,606, Level: 82
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 244
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Veteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,060

    تشکرشده 3,145 در 958 پست

    Rep Power
    187
    Array

    RE: حرفهای خودمانی

    سلام شادی عزیزم، خوشحالم که همیشه به من فرصت میدی، خوشحالم که منو همیشه قبول داری و بهم انرژی میدی..

    خیلی خوبه که میتونی تموم خستگیهامو با فکرای خوب بگیری و بهم پیشنهادهای هیجان انگیز میدی، ممنونم که دلواپسی هامو تحمل می کنی و با حوصله بهم می فهمونی که نباید نگران هیچ چیزی باشم.. ممنون که تا این لحظه پا به پام اومدی، زمین خوردنم رو دیدی و بلندم کردی، اگه تنبلی کردم گوشمو گرفتی و دعوام کردی، اگه توی چیزی زیاده روی کردم جلومو گرفتی و نذاشتی زیاد پیش برم.. بعضی وقتها به جام بچگی کردی و بعضی وقتها بزرگترم بودی..

    ممنون که همیشه منو به یاد خدا انداختی و نذاشتی زیاد توی تاریکی فرو برم. ممنون که همیشه توی تاریک ترین مواقع زندگیم سکوت کردی تا صدای نفسهای خدا رو بشنوم...

    حالا میخوای به یکی از برنامه هات برسی، میدونم روی من حساب باز کردی، میدونم که هنوز به من اعتماد داری، از خدا بخواه که کمکم کنه تا سربلند بیرون بیام، کمکم کنه و دستم رو بگیره، از ته دل ازش بخواه.. من هم دعا می کنم..
    دوستت دارم عزیزم و ازت میخوام که بیشتر مواظب خودت باشی..


  18. 4 کاربر از پست مفید shad تشکرکرده اند .

    shad (پنجشنبه 03 تیر 89)

  19. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 13 اردیبهشت 04 [ 21:37]
    تاریخ عضویت
    1386-6-22
    نوشته ها
    797
    امتیاز
    24,495
    سطح
    95
    Points: 24,495, Level: 95
    Level completed: 15%, Points required for next Level: 855
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    VeteranRecommendation Second Class10000 Experience PointsSocialTagger Second Class
    تشکرها
    2,042

    تشکرشده 2,234 در 570 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام طاهره ی محبوب من،

    این روزها زیاد با هم حرف می زنیم.. من و تو .. تو و من .. ما .. و با هم از بودن با هم لذت می بریم و احساس رهایی رو تجربه می کنیم ..


    می دونم که جبران همه ی اون زمانهایی که بی توجه به تو و راهنمایی های تو ، روزگار گذروندم شاید حتی ساده نباشه ..
    اما می دونم که تو مرا خواهی بخشید ، مثل همیشه .. و میدونم که خوب میدونی تمام مسیری که تا امروز طی کردم شاید لازم بوده برای رسیدن به درک امروز من ز تو ..

    امروز می دونم شکر کردن برای اینکه خدای باریتعالی توی زیبا رو در قالب من آفریده کمترین کاریست که می توانم انجام بدم ..
    ضمن اینکه عذرخواهم به خاطر همه ی ندیدن ها و بی توجهی ها ..

    امروز می خوام بگم بی نهایت دوستت دارم و می خوام تمام تلاشم رو بکنم که قدردان باشم برای ذات الهی ودیعه داده شده به من ..
    و می خوام سعی کنم لحظه هامو با درک صحیح از حضورت سپری کنم ..

    می دونم که تو هیچوقت منو تنها نمیزاری ..
    می دونم که تو همیشه خواستی من بهترین باشم در نقشی که برایم رقم خورده ..
    می دونم که گاهی قادر به درک تو نبودم و مسیری که انتخاب می کردم با آنچه بر من واجب است یکی نبوده ..
    می دونم که گاهی اکتفا کردم به روزمرگی ها .. به استدلالهای هر چند منطقی اما دور از تو .. و خارج از مسیر تو ..

    اما تو ..
    توی مهربون با مهر تمام ایستادی و با قدمهای کوتاه من همراهی کردی .. دستم رو گرفتی و با سعه صدر منو راه بردی ..


    از تو می خوام باز هم کمکم کنی ..
    کمکم کنی که نقشم رو شفاف تر ببینم ..
    و همراهیم کنی تا برای تحقق اون نقش هر چه بیشتر تلاش کنم ..
    که در اون صورت تو و من ، من و تو .. ما با هم به بار خواهیم نشست ..


    امیدوارم همیشه یادم بمونه که
    تو گوهر نایاب طاهره ای ..
    و هدیه ای ارزشمند از خالق زیبای هستی ..
    تو خود خود عشقی ..


    «آمین یا رب العالمین»
    We are oneAll is one
    Everything is love

    در من شکفته شده است هزاران مادر

  20. 2 کاربر از پست مفید طاهره تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (سه شنبه 28 فروردین 97), zolal (پنجشنبه 30 فروردین 97)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 13:05 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.