به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    چگونه مادر خواستگارم رو راضی کنم؟

    سلام مشکل:من ی خواستگاری دارم ی خانمی که خواستگار منو دوست داشت برای اینکه منو کنار بزنه با برادرش توطئه کرده ورابطه ما رو بهم زده وخانواده ی پسره (خواستگار)رو بر علیه من شورونده حالا من و خواستگارم تو مخمصه گیر کردیم که چطور این مشکل رفع کنیم.من خیلی داغون شدم نمیدونم مسعود منو هنوز دوست داره یا نه باید براش صبر کنم تشویقش کنم یا خودم هم کنار بکشم.چون آخرین بحثی که باهم داشتیم من حرفهایی بدی بهش زدم ولی اون اینقدر با حیا ست فقط سکو ت کرد.بهش گفتم تو زن عقدی خودت رو هم با حرف دیگران طلاق میدی نمیتونی مستقل عمل کنی. لطفا منو ذاهنمایی کنید آیا باید به موندن باهاش اصرار کنم یا نه؟دیگه نه حالی واسه دعا مونده واسم نه فکر کردن به خواستگار جدید. هیچ کس به دلم نمیتونه راه پیدا کنه.انگار قفلش کرده کلید رو با خودش برده.اون هم خسته شده میگه مادرم سر اون پسره مخالفه در صورتی که من با اون پسره هیچ رابطه ای ندارم بخاطر خواهرش هر دفعه زنگ میزنه خونه خواستگارم با گریه میگه من نامزدسم دست از سر من بردارید.

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array
    دوست عزیز

    چقدر آشفته و پریشان به نظر می آیی؟ متاسفانه این در نوشتهاتون بارز و آشکار است.

    لطفا خیلی ساده و خوانا بیان کن چند سال داری و چه تحصیلات یا شغلی داری؟

    خواستگارت چند سال داره چه تحصیلات یا شغلی دارد؟

    نحوه و مدت آشنایتون چقدر است؟

    چرا فکر می کنند برادر اون خانم (عاشق خواستگارتان) با شما رابطه دارد؟

    آیا خانواده ایشان و خانواده شما یکدیگر را ملاقات کرده و پذیرفته اند؟

    لطفا کمی آرام بگیر و خودت و اون آقا را رها کن تا بتوانی با راهنمایی و مشاوره دوستان اینجا تصمیم درست و عاقلانه ای بگیری.
    ویرایش توسط sanjab : یکشنبه 16 تیر 92 در ساعت 19:09

  3. 2 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 17 تیر 92), ویدا@ (دوشنبه 17 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوباره سلام من 29 سالمه کارشناسی ارشد دارم با خواستگارم هم سنیم. راستش هر مشکلی تو خانواده خواستگارم پیش بیاد همه از اون مشورت میگیرن یعنی ی جورایی همه روش حساب میکنن.قبل این اتفاق مادرشون هیچ مشکلی با انتخاب ایشون نداشتند .بعد از این موضوع بهم گفت بدجور تو دردسر افتادم فکرشو بکن دنبال زن آدم چه حرفهایی باشه.خودش منو باور داره که من با اون آقا هیچ رابطه ایی ندارم چون براش ثابت کردم چون خواهر اون آقا بهم پیشنهاد پول کرده بود که من خواستگارم رو رد کنم.و برادرش هم برام میل فرستاده بود میرم میگم تو نامزد من بودی اگه خودتو کنار نکشیدی. خواستگارم به اون آقا گفت من نه خواهر تو رو میخام نه منو که دست از سرش برداره ولی همچنان به مزاحمت ادامه میدن. تا جایی که من گفتم اصلا فرض به مادرت بگو من نامزد داشتم مگه گناه کردم؟ولی خودش همش میگه تو برزخ گیر کردم. ی بار بهم گفت با کمک هم درستش میکنیم ولی دوباره گفت از نظر روحی خسته م میخام برم سفر نمیدونم برگشتی هست یا نه نمیخام تو رو بلا تکلیف بزارم .کلا جلسه خواستگاری سر این موضوع بهم خورده . خواستگارم همش میگه اعصابم خرده مادرم گیر داده برو زن بگیر در صورتی که میدونه پسرش ی نفر رو میخاد ولی بخاطر مزاحمت اون آقا دیگه نمیتونه به خانوادش چیزی بگه.دیگه نمیدونم منم باید پا پس بکشم یا نه؟آخه بعد این همه خواستگار این اولین نفر که من قبولش کردم اونم شرایط منو داره. بهم گفته دیگه نمیخام ازدواج کنم چون از 20 سالگی دنبال کیس مورد نظر بود که ما با هم آشنا شدیم.جفتمون تو انتخاب سختکیریم الان که همو پیدا کردیم به این مشکل بر خوردیم ما از طریق ی آشنا با هم آشنا شدیم حدود 1سال و چند ماه آشنا شدیم در قرار اول این آقا دید مشغله کاری بهش اجازه ازدواج نمیده بهم گفت و ما از هم گذشتیم تو این مدت من برام خواستگار اومد ولی به نتیجه نرسید بعد 1 سال بهم گفت من الان میتونم ازدواج کنم و میخام بیام خواستگاری که 3جلسه همو دیدیم صحبت کردیم که این مشکل پیش اومد چون این آقا از هر لحاظ پسر سالمی هست اون خانم بهش گیر داد بهم گفت من پسر سالم پیدا نکردم خودت رو از زندگیش بکش کنار بهت پول میدم .الان موندم چکار کنم هر کسی هم قصد خواستگاری از منو داره از قصد با حرفام کاری میکنم خودش منصرف بشه یا میگم کسی دیگه تو ذهنم هست یا قبول نمیکنم بیاد یا اگه میاد نا خود آگاه میخام کاری کنم که به تفاهم نرسیم.

    - - - Updated - - -

    سلام لطفا پست منو حذف کنید

  5. #4
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 29 شهریور 00 [ 00:15]
    تاریخ عضویت
    1390-2-04
    نوشته ها
    909
    امتیاز
    16,852
    سطح
    83
    Points: 16,852, Level: 83
    Level completed: 1%, Points required for next Level: 498
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    4,315

    تشکرشده 3,200 در 813 پست

    Rep Power
    116
    Array
    دوست عزیز

    اولا امکان حذف پستی نیست (لطفا قوانین تالار را یکبار دیگر دقیق بخوانید.)

    ثانیا شروع رابطه این خانم و برادرش از کجا بوده مگر میشود کسی یک دفعه پیدا شود و چنین ادعای احمقانه ای بکند؟

    اگر شما آنها را اصلا نمی شناسید و رابطه ای نداشتید شاید خواستگارتان و خانواده شان به شما نگفته ولی با آنها بحث و مشاجره قبلی

    داشته باشند که اینچنین مادر و پسر ضعف نشان می دهند؟

    ثالثا من فکر میکنم بهتر است شما هیچ اقدام در جهت جلب نظر آنها نداشته باشید و رفتار آنها را دقیقا بررسی کنید

    کسی که قرار است مرد زندگی شما در آینده باشد باید بتواند مادرش را متقاعد کرده و این بحران رانیز با مدیریت درست

    سپری کند. لطفا ایشان را با صحبتها و رفتارتان تحریک نکنیدکه باعث دافعه یا جاذبه نابجا در شرایط کنونی شود

    در واقع این مرحله زمان شناخت و گذار از موانع است.
    ویرایش توسط sanjab : یکشنبه 16 تیر 92 در ساعت 23:24

  6. 3 کاربر از پست مفید sanjab تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 17 تیر 92), ویدا@ (دوشنبه 17 تیر 92), شیدا. (دوشنبه 17 تیر 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 19 تیر 92 [ 19:00]
    تاریخ عضویت
    1392-4-16
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    22
    سطح
    1
    Points: 22, Level: 1
    Level completed: 43%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    واقعا که ؟؟؟؟ چرا نمیشه حذف کرد؟میتونید که اکانت منو حذف کنید؟

  8. #6
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    به شما پیشنهاد پول دادند؟

    برادرش به خانواده خواستگارت زنگ می زنه که خواستگار شماست؟

    به نظرم درگیر یک بازی و رابطه بسیار ناسالم هستید. همه را با هم کنار بگذارید.
    آقای خواستگاری که شما دنبال این هستید مادرش را راضی کنید، یکی باید اول خودش را راضی کنه.

    همه ( خواستگار الکی، خواستگار دوم، مادرش، خواهرش، برادرش ... همه ) را با هم ایگنور کن و برگرد به زندگیت تا دیر نشده.

  9. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    tamanaye man (دوشنبه 17 تیر 92), احسان. (دوشنبه 17 تیر 92)

  10. #7
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خیلی غیر واقعی به نظر میرسه . مگه میشه یک دختری همین جوری پیدا شه که به شما پول بده که کنار بروید . احتمالا با هم سر و سری داشتن از قبل
    وقتی پسره میگه که نمیخوام ازدواج کنم ، یعنی یک جورایی منصرف شده ، به این واضحی بهتون گفته بعد شما میگید چطور مادرش رو راضی کنم .

    اون کسی که باید خواستگاری کنه اونا هستن ، و کسی که باید رضایت بده شما هستید .

    دوم اینکه با 3 جلسه دیدار از کجا متوجه شدید که میتونید با هم خوشبخت شید ؟ حداقل 3 تا 6 ماه آشنایی لازمه تا حداقل یکم متوجه شید که چقدر میشه به ازدواج فکر کرد .

    من فکر میکنم به پسره بگو که دیگه از این وضعیت خسته شدی و اگر شما را بخواد خودش میتونه هر کاری کنه که به شما برسه ، شما هیچ اصراری نداشته باشید .و رهاش کنید .

    اگر از اول زندگی قرار باشه شما همش تلاش کنید که قایده نداره ، اصلا این طوری میتونی امتحانش کنی که اصلا چقدر جربزه داره که یک زندگی رو بگردونه .

    خواهشا شما هیچ اصراری نداشته باشید و از همین اول خودتون رو سنگین بگیرید .

    قضیه یکم بودار هست .
    ویرایش توسط tamanaye man : دوشنبه 17 تیر 92 در ساعت 20:01

  11. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    شیدا. (دوشنبه 17 تیر 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:04 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.