سلام مشکل:من ی خواستگاری دارم ی خانمی که خواستگار منو دوست داشت برای اینکه منو کنار بزنه با برادرش توطئه کرده ورابطه ما رو بهم زده وخانواده ی پسره (خواستگار)رو بر علیه من شورونده حالا من و خواستگارم تو مخمصه گیر کردیم که چطور این مشکل رفع کنیم.من خیلی داغون شدم نمیدونم مسعود منو هنوز دوست داره یا نه باید براش صبر کنم تشویقش کنم یا خودم هم کنار بکشم.چون آخرین بحثی که باهم داشتیم من حرفهایی بدی بهش زدم ولی اون اینقدر با حیا ست فقط سکو ت کرد.بهش گفتم تو زن عقدی خودت رو هم با حرف دیگران طلاق میدی نمیتونی مستقل عمل کنی. لطفا منو ذاهنمایی کنید آیا باید به موندن باهاش اصرار کنم یا نه؟دیگه نه حالی واسه دعا مونده واسم نه فکر کردن به خواستگار جدید. هیچ کس به دلم نمیتونه راه پیدا کنه.انگار قفلش کرده کلید رو با خودش برده.اون هم خسته شده میگه مادرم سر اون پسره مخالفه در صورتی که من با اون پسره هیچ رابطه ای ندارم بخاطر خواهرش هر دفعه زنگ میزنه خونه خواستگارم با گریه میگه من نامزدسم دست از سر من بردارید.
علاقه مندی ها (Bookmarks)