به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 20
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 دی 92 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    579
    سطح
    11
    Points: 579, Level: 11
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array

    جا زدن بخاطر مادیات

    سلام به دوستای همدردی.
    من تازه عضو سایت شدم. ولی مطالب و زیاد دنبال میکنم. 1 ساله نامزد کردم. اوایل خیلی خوب بود. منو خیلی می خاست و با مخالفت خونوادش اومد جلو. ولی الان جا زده. بخاطر مسائل مالی و به بهانه پول نداشتن واسه عروسی و طلا و خونه میخواد همه چی تموم شه . دیگه بهم سرده و میدونم دوسم نداره ولی من عاشقشم. تحمل جدایی رو ندارم...

  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    338
    Array
    سلام بیتا

    به تالار همدردی خوش آمدی

    شما و نامزدتون چند سالتونه؟

    چه جور با هم آشنا شدید؟

    چرا فکر میکنید بخاطر مسایل مالی سرد شده؟

    نظر خانوادش چیه؟

    یه کم بیشتر از مشکلتون بگید تا دوستان راهنمایی کنن.

    موفق باشی
    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  3. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 دی 92 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    579
    سطح
    11
    Points: 579, Level: 11
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من 27 نامزدم 3 سال ازم بزرگتره. با هم دوست بودیم قبل از ازدواج.
    خونوادش که از همون اول مخالف بود و الانم دارن تمام تلاششونو میکنن برای جدا کردن ما از هم. قرار بوده به پسرشون کمک مالی کنن برای مسکن و خرج عروسی ولی الان زدن زیرش و نامزدم هم احترام و نزدیکیش به اونا بیشتر شده و بجای اینکه کوچکترین گلایه ای به اونا کنه، زیر تمام قولایی که به منو خونوادم داده زده و با خونوادم بد شده، میگه این شرایط منه میخواین بخواین نمیخواین نخواین. میدونم الان نداره ولی اگرم داشته باشه نمیخواد برام خرج کنه. خودشو از من جدا میدونه.
    اوایل برام هرکاری از دستش بر میومد میکرد ولی الان حتی اگه یه کار واجب داشته باشم برام انجام نمیده و با گلایه من میگه "لطف مکرر حق مسلم میشه" و من نوکر نیستم، ولی من میگم بین زن و شوهر این حرفها نباید باشه و هرکاری از دستشون بر میاد باید برا هم کنن. ولی اون تمام خوبی هایی که بهش میکنم نمیبینه و میگه تو برامن هیچ کاری نکردی.
    اوایل هرروز میومد منو میدید ولی الان فقط روزای تعطیل اونم برای بیرون رفتن و خوشگذرونیش و نیاز... خودش. خساستش هم انقد زیاد شده که گاهی وقتا خریدن یه چیز کوچیک برای خوردن هم براش سنگینه با اینکه روز به روز حقوق و اوضاع کاریش داره بیشتر میشه.
    همش بفکر خودش و پیشرفتشه و اصلا به من و خواسته هام فکر نمیکنه.
    قراره بزودی یه جلسه جدی بین خونواده ها باشه سر مطرح کردن شرایط جدیدش که میدونم با وجود حرفای بی منطق و زور اونا، خونواده منم زیر بار نمیرن و همه چی تموم میشه.
    خیلی خستم از خودخواهیش، نمیدونم باید چکار کنم.
    ویرایش توسط bita65 : پنجشنبه 13 تیر 92 در ساعت 11:50

  4. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 دی 92 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    579
    سطح
    11
    Points: 579, Level: 11
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هیچکی نظری نداره بگه تو این شرایط چه کاری انجام بدم بهتره؟

  5. #5
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    آیا شما عقد هستید یا فقط نامزد؟

    آیا با شما رابطه جنسی کامل داشته؟

    از چه زمانی متوجه سرد شدنش شدید؟
    شما توی این یکسال تلاشی برای نزدیک شدن به خانواده اش نکردید؟
    علت مخالفت خانواده اش چیه؟

  6. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 دی 92 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    579
    سطح
    11
    Points: 579, Level: 11
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    -عقد هستیم.
    -رابطه جنسی نداشتیم.
    -ریشه سردی رفتار شوهرم در مسائل مادیه که کم کم تغییراتش حس شد. مثلا وقتی که برام با اصرارم یک کادو (ی کوچک و نه چندان قیمتی) یا عیدی میخرید برای مناسبتی که برای عروسای ما رسمه. یا جرو بحثهایی که سر خسیسی و خودخواهیش و بدی خونوادش باهم داشتیم. یا داشتن انتظارات مالی نابجا ازم مثل فروش طلاهایی که حتی خودش یه تکه برام نخریده و دادن حقوق ناچیزم بهش و هیچ درخواست مالی نداشتن ازش و ...
    -برای بهبود روابطم با خاونوادش تلاش زیادی کردم در حد توانم ولی نه خواستند نه دیدند جز اینکه از هر چیز برداشت منفی داشتند و توی ذوقم زدند و کنایه و زخم زبان بارم کردند. مثل خرید کادو، سر زدن و زنگ زدن.
    نامزدم و خونوادش طورین که فقط مسائل مالی براشون مهمه، میخوان خودشون کمترین خرج رو کنن ولی دیگران براشون بهترین مایه رو بذارن.
    -هرچه تلاش کردند دلیل روشنی برای مخالفت نداشتند. روز تحقیق قبل از خواستگاری که از بالای 10 تا از همسایگانم داشتند جز تعریف و خوبی نشنیدند از من و خانوادم. اوایل دلایلی مثل چادری نبودنم، همشهری نبودن(فاصله شهرهای ما 15 کیلومتره) و الان دلایلی مثل کمک مالی نکردن به شوهرم و نگذشتن من و خانوادم از عروسی و طلا و خونه و داشتن یک سری جر و بحثهایی که بین من و همسرم سر خساست و کوتاهی نامزدم برام پیش میومد و همرو به خونواده ها منتقل میکرد.
    ویرایش توسط bita65 : جمعه 14 تیر 92 در ساعت 01:30

  7. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    این که رابطه جنسی نداشتید خوب هست.
    چون اولا این فکر که بعد از رابطه جنسی سرد شد و از شما استفاده ( سواستفاده ) کرده آزارتون نمی ده.
    حداقل یک مورد فکر یا فشار منفی کمتر روی شما هست.

    در ثانی در صورتی که رابطه منتهی به جدایی بشه، از نظر عاطفی و عرفی ضربه کمتری خواهید خورد.
    باز جای شکرش باقی هست که یک مورد فشار کمتری روی شما خواهد بود. چون جدایی آسون نیست و اذیت خواهید شد.

    نمی دونم قبل از عقد چه مدت همسرتون را می شناختید که متوجه شرایط اقتصادی و خسیس بودنش نشدید.
    بهتر بود این مسائل را قبل از عقد حل می کردید.
    و یا وقتی قبول کردید که عقد کنید و از مخالفت خانواده اش هم آگاه بودید، کمی محتاط تر رفتار می کردید.

    جر و بحث های مادی روی علاقه آقایون تاثیر منفی زیادی داره.
    وقتی حس کنند که نتونستند همسرشون را خوشحال کنند و در تامین نیازهاش ناتوانند
    احساس بی مصرف بودن و ناتوان بودن و ضعیف بودن می کنند و خیلی روی رفتارشون تاثیر می ذاره.
    موقعیت اجتماعی اقتصادی و غرور مرد براش خیلی مهم هست.

    شاید هنوز دیر نشده باشه و بتونی با کمی تغییر رفتارت و یاد گیری مهارتهای ارتباط با همسر
    رابطه تون را ترمیم کنی و یا حتی بهتر از قبل بشه.
    زندگی زناشویی سیاست و مهارتهای خاص خودش را می طلبه.

    اگر قصدت ادامه دادن این زندگی و رفع اشکالات اون و حل مساله ات هست، بگو تا دوستان در این زمینه بیشتر راهنماییت کنند.
    شما تنها کسی هستی که از اون مجموعه ( همسرت، خانواده اش، خانواده ات ) اینجا هستی.
    درسته که اونها هم باید مهارتهایی داشته باشند و قدمی بردارند، اما فعلا امکانش نیست.
    شما باید طوری قدم برداری که اونها را در مسیر مورد نظر خودت هل بدی!!
    شاید کمی سخت باشه و بار سنگینی باشه، اما فعلا تنها امکان موجود است.

    اگر با هم مشاوره حضوری بروید، مشاور می تونه همسرت را هم در این مسیر همراهت کنه و بار کمتری بر دوش شما خواهد بود.
    اگر امکان مشاوره حضوری برات هست، بهتر است که انجام بدی.

    تاپیکها و مقالات تالار می تونه کمکت کنه. در مورد شرایطت سرچ و مطالعه کن.
    مطالبی در مورد خساست همسر،
    چگونگی ترمیم روابط آسیب دیده،
    نارضایتی خانواده خواستگار برای ازدواج،
    شرایط اقتصادی همسر و
    حتی ساپورتهای مادی زن و حدود این حمایت ها و چگونگی انجام اون طوری که هم به غرور مرد لطمه نزنه و هم مرد را وابسته به این ساپورتها نکنه و ...
    ویرایش توسط شیدا. : جمعه 14 تیر 92 در ساعت 01:49

  8. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    bita65 (جمعه 14 تیر 92), کامران (جمعه 14 تیر 92)

  9. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    بعید به نظر میاد رویه و منشش تغییری کنه! جدایی اونقدر سخت نیست اگه ارادشو داشته باشی! نباید خودتو واسه حفظش کوچیک کنی!
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  10. کاربر روبرو از پست مفید کامران تشکرکرده است .

    bita65 (جمعه 14 تیر 92)

  11. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 دی 92 [ 23:27]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    579
    سطح
    11
    Points: 579, Level: 11
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    29

    تشکرشده 7 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من هدفم واقعا ادامه و بهتر کردن اوضاعه. جدایی برام غیر قابل تحمله و مطمئنم بعد از ایشون به دلایل مختلف هیچوقت ازدواج نخواهم کرد . من امیدوارم که شاید سر زندگی خودمون با دورشدن خونواده ها بتونم اوضاع رو بیشتر کنترل کنم و روابط بهتر شه. ایشون هم ظاهرا به سفارش یک راهنما دیگه حرف جدایی نمیزنه و میخواد که ادامه بده ولی با سیستم خودش و قبول شرایط نامردانش!! باهام رک حرف دلشو نمیزنه که بدونم، اگرم واقعا هدفش جداییه، میخواد که پیشنهادش از طرف ما باشه با قبول نکردن شرایطش.
    میخوام که دوستان لطف کنند و راهنماییم کنند با راهکاراشون برای ادامه. چکار کنم از خونوادش سرد شه و بیاد سمتم (چون کسی رو نداره دلش به خونوادش خوشه و عملا اونام جز حرف و راهنمایی منفی براش کاری نمیکنن و اونم فک میکنه خیرشو میخوان). آیا علیرغم قولاش ما زیر بار خواسته هاش بریم؟
    تماسم یکطرفه باهاش بیشتر شه؟ تو دوران عقد ازش هیچ انتظار مالی نداشته باشم و کمکشم کنم؟

  12. #10
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    من هدفم واقعا ادامه و بهتر کردن اوضاعه. جدایی برام غیر قابل تحمله و مطمئنم بعد از ایشون به دلایل مختلف هیچوقت ازدواج نخواهم کرد .
    اگر این حرف را به همسرت گفته باشی، هم خیالش از ناتوانی تو در جدایی مطمئن هست و هم از وابستگی به این شکل گریزان.
    کسی از دوست داشته شدن ناسالم و غلط خوشش نمی آد.
    کسی دلش نمی خواد طرف مقابلش از روی ناچاری دوستش داشته باشه یا حداقل این حس را بهش بده.


    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    من امیدوارم که شاید سر زندگی خودمون با دورشدن خونواده ها بتونم اوضاع رو بیشتر کنترل کنم و روابط بهتر شه.
    بله احتمالش هست.
    دوران عقد مدیریت رابطه بین خانواده ها و همسر سخت است. ولی بعد از ازدواج هم اگر مهارت لازم را نداشته باشی خیلی آسون تر نمی شه.


    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    ایشون هم ظاهرا به سفارش یک راهنما دیگه حرف جدایی نمیزنه و میخواد که ادامه بده ولی با سیستم خودش و قبول شرایط نامردانش!! باهام رک حرف دلشو نمیزنه که بدونم، اگرم واقعا هدفش جداییه، میخواد که پیشنهادش از طرف ما باشه با قبول نکردن شرایطش.
    شما هم بهتره به جای رک حرف زدن و بحث کردن، سیاست و درایت داشته باشی.


    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    میخوام که دوستان لطف کنند و راهنماییم کنند با راهکاراشون برای ادامه. چکار کنم از خونوادش سرد شه و بیاد سمتم (چون کسی رو نداره دلش به خونوادش خوشه و عملا اونام جز حرف و راهنمایی منفی براش کاری نمیکنن و اونم فک میکنه خیرشو میخوان).
    انتظار غلط و فکر اشتباهی دارید. شما نمی تونید کسی را به این راحتی از خانواده اش جدا کنید.
    به جای این که بخواهید همسرتون را از خانواده اش سرد و جدا کنید، سعی کنید همسرتون در کنار خانواده اش، شما را هم بپذیره.
    این انتظار اشتباه شما، حتی اگر بیان نشده باشه، مسلما توی این یکسال خودش را نشون داده. واکنشهای منفی که دارید می گیرید از این فکر است.



    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    آیا علیرغم قولاش ما زیر بار خواسته هاش بریم؟
    چیز زیادی در مورد خودت و همسرت نگفتی. قولها چی بوده و شرایطش چی هست.



    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    تماسم یکطرفه باهاش بیشتر شه؟
    فکر نمی کنم لازم باشه. کیفیت ارتباط شما مهم تر از کمیت اون هست.
    شما حتی به عنوان اولین دلیل برای جدا نشدنتون می گید که بعد از اون دیگه امکان ازدواج ندارم.
    هیچ دلیل مثبت تر و بهتری از این ندارید؟
    همسرتون هم احتمالا کیفیت و نوع علاقه شما را درک می کنه.



    نقل قول نوشته اصلی توسط bita65 نمایش پست ها
    تو دوران عقد ازش هیچ انتظار مالی نداشته باشم و کمکشم کنم؟
    در اکثر موارد حمایت مالی زن از مرد روی روابطشون تاثیر منفی می ذاره.
    دلیلی نداره شما همسرت را حمایت مالی کنی و کمکش کنی!
    اما می تونی توقعاتت را در سطح توانایی همسرت نگه داری ولی باز هم به شکل نامحسوس.
    چون هم انگیزه تلاش از همسرت گرفته نشه
    و هم براش عادت نشه که شما انتظارات کم داشته باشی.



    لطفا سن خودت و همسرت
    تحصیلاتتون
    شرایط کاریتون
    شرایط آشناییتون
    را بنویسید.

    بین خظوظ و مظالبتون فاصله بذارید تا خوندنش آسونتر بشه.

  13. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    bita65 (جمعه 14 تیر 92), sanjab (جمعه 14 تیر 92), کامران (جمعه 21 تیر 92), نوروزیان. (جمعه 18 مرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 17:28 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.