به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 64
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دلم و شكست و رفت.....

    با سلام،اونقدر به آرامش و حرف زدن با كسي نياز دارم. چون كسي رو هم ندارم به كي بگم آروم شم به كي بگم من اشتباه كردم تو زندگيم به كي بگم 2.5سال عمرم تلف شد!!! من يه دختر 22 ساله ام كه مي تونم بگم از يه خانواده خوب و از لحاظ مال خوبيم يه خواهر دارم كه ازدواج كرده من حدود 2.5 سال پيش يا يه پسري آشنا شدم البته خانوادم چيزي نمي دونستند اونقدر بهم اطمينان داشتن كه نفهميدن يام خواهرم مي دونست و به روش نمي يورد. رابطه خوبي بود البته با حفظ حريم هاي دوستي چون آدمه معتقد و حساسي هستم جوري كه الان فكر مي كنم كاري نكردم كه باعث عذاب وجدانم بشه . فكر مي كردم دوستم داره چون كاراش رفتاراش اينو به هم مي گفت اولا فكر مي كردم به خاطر موقعيت خانوادگيمه كه تلاش مي كنه به دستم بياره ولي بعدها فكر مي كردم دوستم داره به خاطر خودم فقط نه به خاطر موقعيت خانواديگ و چيزاي ديگه ( الان مي گم فكر مي كردم ولي اون موقع ها مطمئن بودم ولي اتفاق ديشب باعث شد به همه چي شك كنم) بگذريم كه حتي دارم مي نويسم هم بغض داره خفم مي كنه. روزاي خوبي داشتيم در كنار بديهاش البته ولي من دختر آروم و مودبي هستم حالا نمي خوام تعريف كنم از خودم ولي تو يه خانواده اي بزرگ شدم كه احترام حرف اول و مي زنه هيچ وقت بهشون بي احترامي نكردم و هميشه متانتم رو حفظ كردم و ايشون هم مي گفت عاشق اين پاك بودن اتم خلاصه ايشون در عرض اين سالها مي گفت نظرت در مورد ازدواج با من چيه ولي من چون از خانوادم مطمئن بودم كه مانع اين ازدواج مي شن مي گفتم نمي تونم قولي بدم و بعد تو نفرين ام كني اگه نرسيم چون نظر والدين ام واسم مهم بود و پا رو احساسم هم مي تونستم بزارم ولي مي دونستم شرايط ازدواج و هنوز ندارن واسه همين گفتم بزار ببينيم زمان بگذره تا اگه شرايطشون بهتر شد منم جدي فكر كنم . خلاصه تا اينكه 16 روز پيش بهشون گفتم جدا شيم چون ديدم نه ايشون هنوز آمادگي داره نه ديگه من ولي باز خيلي بد باهم جدا شديم كه ايشون حرفايي زد كه من و ناراحت كرد اينم بگم هميشه بعد تموم كردن ها ايشون پيش قدم مي شدن منم چون دوسشون داشتم نمي تونستم نه بگم تا اينكه 4 روز پيش دوستم گفت دوست پسرت رو با يه دختر خانم ديدن من دنيا رو سرم خراب شد چون تو اين 16 روز باز ايميل مي دادن ولي من جواب نمي دادم فقط يه بار گفتم بزار تموم شه فقط همين. تا اينكه من 2 روز پيش گفتم مي دونم دوست دختر داريد و خواهش هچي برام نفرست و بزار زندگي مو بكنم و اين يه جور خيانت واسه اون دختر خانمو ايشون شوكه شد چون من زده بودم به هدف كه دوست دختر گرفتن اول انكار كرد و بعد گفت تو مرحله آشنايي هستيم حالا واسم اين مهم نبود كه بعده 16 روز پا گذاشت تو يه رابطه اين من و داغون كرد كه بهم گفت تو آش دهن سوزي نبودي!!!!! مي دونيد داغون شدم دستام ميلرزيد ولي فقط گفتم مرسي دستت درد نكنه شايد نبودم خوب بهم گفت بروووو در حال كه اون اومده بود اون اذيتم مي كرد. غرورم شكست داغون شدم. گفتم خدا اين همون عشق من بود كه تحمل يه روز بي خبري از من و نداشت چرا باهام اينكارو كرد و رفت

    - - - Updated - - -

    چرا كسي چيزي نمي گه حال خيلي بدي دارم. ..
    ویرایش توسط Unique5 : چهارشنبه 12 تیر 92 در ساعت 11:13

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    بگذریم از این که چقدر اشتباه کردی.از اینکه دختر با کمالاتی مثل شما با شرایط خانوادگی خوب چرا باید تن به چنین رابطه ای بده.چرا حاضر میشه با یه پسری دوست بشه اونم بدون قصد ازدواج.چرا بدون اطلاع خانوادش اقدام به چنین ارتباطی میکنه و هزازان چرای دیگه.اما حالا دیگه اینا مهم نیست عزیزم.
    خدارو شکر
    واقعا خدارو شکر که همه چی تموم شد و اتفاقی نیفتاد که نتونی دیگه به زندگیت ادامه بدی.درسته زمان زیادی ازت گرفته شد اما میتونست خیلی اتفاقای بدتری بیفته و نیفتاد.اون آدم لیاقتشو نداره که دیگه حتی لجظه ای بخوای بهش فکر کنی.مطمئن باش اون دنبال چیزهای دیگه ای بود.معلومه که براش آش دهن سوزی نبودی چون نتونست با شما به خواسته هاش برسه.پس بیشتر از این وقتتو تلف نکن و سعی کن انرژی از دست رفته تو دوباره به دست بیاری و منتظر باشی که با یک انسان در شان خودت ازدواج کنی و دیگه تن به چنین روابطی ندی.برات آرزوی خوشبختی میکنم

  3. 3 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (چهارشنبه 12 تیر 92), سپیده خانم (سه شنبه 25 تیر 92), شیدا. (چهارشنبه 12 تیر 92)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مرسي دوست عزيز از جوابتون به خدا اونقدر چراها دارم تو ذهن ام نمي تونم حل كنم با خودم. يعني ارزش ام واسش تا اين حد بود من كه كاري نداشتم باهاش من كه تموم كردني اونقدر غرور داشتم كه برنگردم چون دوستش داشتم هيچ وقت راضي به ناراحتيش نبودم ولي ايشون با اينكه مي دونست شب با حرفاش داغونم كرد و من گريه مي كردم تا الان هيچي نگفت . دوست داشتم مي گفت چون راهمون و جدا كرديم منم با اين خانم آشنا شدمنه كه به شخصيت ام توهين كنه. اون شب وقتي با خيال راحت خواب بود من تا صبح گريه كردم به خاطر اينكه فهميدن دوسم نداشت دروغ بود وگرنه كدوم پسري حاضر ميشه كسي و كه دوسش داره خوردش كنه و با خيال راحت بره دنبال دوست دختري كه 15 روزه با من تموم كرده با اون خوش باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا اون همش تو ذهن امه چرا من نمي تونم هنوز فراموشش كنم با همه بديهاش ولي اون تونست راحت يكي و وارد زندگيش كنه و بگه از تو سرتره . چطوري آدما 15 روز مي تونن يكي و بشناسن و بگن از تو سرتره. ازم يه معذرت هم نخواست و نگفت ان شاله توام خوشبخت شي

  5. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 23 آذر 92 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1392-2-02
    نوشته ها
    232
    امتیاز
    1,214
    سطح
    19
    Points: 1,214, Level: 19
    Level completed: 14%, Points required for next Level: 86
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    128

    تشکرشده 214 در 130 پست

    Rep Power
    35
    Array
    خب شاید این فرق دخترا و پسراست.شما الان شرایط سختیو داری میگذرونی.اما خواهش میکنم هر چقدر هم این شرایط سخته با اون هیج ارتباطی دیگه برقرار نکن و جواب اون رو هم به هیچ وجه نده.حتی همه راههای ارتباطیت با اون رو از بین ببر.
    دیگه لازم نیست دنبال جواب چراهات باشی.فقط هیچ ارتباطی باهاش برقرار نکن.

  6. 2 کاربر از پست مفید reyhan تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (چهارشنبه 12 تیر 92), شوکا (چهارشنبه 12 تیر 92)

  7. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هيچوقت ديگه جوابش و نمي دم البته معلومه دختر خانم جديد خيلي سرشو گرم كرده و شايدم واقعا سرتر از من هستن كه از من گذشت. خيلي سخته واسم همه جا خاطره دارم هر لحظه از زندگيم پر خاطره است الان با يكي ديگش اون خوشحاله من دارم فقط گريه مي كنم. اونقدر دوسش دارم نمي تونم نفرينش كنم فقط مي گم لياقت همو داشته باشن و خوشبخت بشه. اونقدر حرفاي بد گفت بهم شب ولي من فقط مي گفتم بسه فقط تنهام بزار اونم بدتر مي كرد انگار جايي بنزين بريزي و كبريت بكشي. خيلي ادعاي دوست داشتن مي كرد برامهمش الكي بود 2.5 ساله عمرم رفت احساس گذاشته بودم وقت گذاشته بودم حالا دو دستي دادم به يه دختر خانم ديگه .

  8. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 10 اسفند 92 [ 21:31]
    تاریخ عضویت
    1392-4-06
    نوشته ها
    119
    امتیاز
    724
    سطح
    14
    Points: 724, Level: 14
    Level completed: 24%, Points required for next Level: 76
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    8

    تشکرشده 76 در 56 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    22
    Array
    سلام دوست عزیز
    از چرا بگذر منتظر معذرت خواهی هم نشو مطمئن هم باش اون که با شما بود با خیلی ها دیگه هم بوده و لیاقت شما رو نداره میدونم خیلی سخته غرورت شکسته خودت رو خرد کردی ولی بازهم خوبه که به گذشته که برمیگردی عذاب وجدان نداری و همه چیزو رعایت کردی و بدون روزی به این اشکها میخندی شما خودتو راحت کردی بهترین کارو هم کردی لطفا تمام راههای ارتباط مجدد ببند چون منم یک دخترم میدونم عشق ما دخترا انقدر قوی که واقعا چشمامون بسته میشه به همه چیز به همه واقعیات و اون براحتی میتونه دوبار شما رو گول بزنه پس حتی سیم کارتو عوض کن ایمیل تو عوض کن نذار هیچی راهی رو داشته باشه تا باز دوبار غصه این روزها رو نخوری

  9. 2 کاربر از پست مفید niloo1 تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (چهارشنبه 12 تیر 92), سپیده خانم (سه شنبه 25 تیر 92)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 آذر 92 [ 23:00]
    تاریخ عضویت
    1392-1-08
    نوشته ها
    127
    امتیاز
    791
    سطح
    14
    Points: 791, Level: 14
    Level completed: 91%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 202 در 83 پست

    Rep Power
    24
    Array
    الان مشکل چیه ؟؟ شما بهش گفتید جدا بشیم و این رابطه صلاح نیست و ایشون هم جدا شدند و حالا اصلا بعد 24 ساعت دوست دختر جدید جایگزین کردند
    زندگی خودشه با شما تو رابطه نبوده از هم جدا شدید و بعد وارد رابطه جدید شده .. ایا دوست داشتید بعد از به هم خوردن رابطه بیاد و اصرار کنه که برگردی
    خب چی میشد بر میگشتی و دوباره وارد رابطه ایی میشدی که میدونستی صحیح نیست .. خوبه که رفته شما هم خوشحال باش زندگی و جوانی رو پیش روت داری
    انقدر انتخاب های زیادی قراره سر راهت قرار بگیره که خودت هم باور نمیکنی .. اینده تو دستهای توست غمگین نباش محکم و استوار به زندگیت ادامه بده

  11. 3 کاربر از پست مفید hamrahi تشکرکرده اند .

    دختر مهربون (چهارشنبه 12 تیر 92), شیدا. (چهارشنبه 12 تیر 92), شوکا (چهارشنبه 12 تیر 92)

  12. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    228
    سطح
    4
    Points: 228, Level: 4
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 33 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    زندگی می کنم...
    حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم !....
    چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم می سازد...
    بگذار هر چه از دست می رود برود....
    من آن را می خواهم که به التماس آلوده نباشد
    حتی زندگی را .....
    "ارنستو چگوارا"
    رفت ؟ چه بهتر
    راه رو واسه رسیدن بهترین موقعیت های خوب زندگیت باز کرد
    عزیزم اگه دلت شکسته حقته چرا ؟ چون به تجربیات این همه کاربران سایت و یا اطرافیانت اهمیت ندادی
    انتظار نداشته باش که به زودی فراموش کنی کم کم و به مرور زمان از ذهنت و قلبت بیرون می ره
    اینو مطمئن باش که اون بر می گرده ولی این توئیی که باید تصمیم خودتو بگیری و برای احساس خودت ارزش قائل باشی هر گز و هرگز دوباره بهش بر نگردی

    توکل به خدا کن و بدون خدا همدم دلشکستگانه




  13. 4 کاربر از پست مفید s7.tahery تشکرکرده اند .

    sara 65 (چهارشنبه 12 تیر 92), دلنشین (چهارشنبه 12 تیر 92), سپیده خانم (سه شنبه 25 تیر 92), شوکا (چهارشنبه 12 تیر 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 07 مرداد 92 [ 09:06]
    تاریخ عضویت
    1392-4-12
    نوشته ها
    36
    امتیاز
    202
    سطح
    4
    Points: 202, Level: 4
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 8 در 5 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون بابت راهنماییهاتون. من به گذشتم افسوس می خورم که با چه آدمی دوستی کردم و تا دیشب نمی دونستم. فراموش کردن رابطه سخته مخصوصا بدیهاش همیشه ملکه ذهن آدم می شه. موندم چرا باهام اینکار و کرد آدم مهربونی بود خوب بود باهام همیشه وقتی ناراحتم می کرد سعی می کرد زود از دلم در اره حالا از دیشب ناراحتم کرده بیشتر یعنی خوردم کرد و بدون خدافظی زفت من بازیچش بود من سرگرمیش بودم یعنییی؟ چرا کشش داد این سالهارو من که هیچ منفعتی واسش نداشتم که بگم مثلا ازم سواستفاده کرد.. حتی دو روز پیش که با اون دختر خانم رابطه داشت به من اصرار می کرد یک ماه بهش فرصت بدم تا خوب تموم کنه یعنی بدون دلخوری که من اول جوابش و ندادم ولی بعد گفتم من نمی خوام یه روزم ادامه بدیم . اس ام اس شبش هم اینجوری شروع کرد: تو عزیزمی می دونستی....که بعد اینارو گفت بهم که رابطه دارم با اون دختر خانم حتی گفت ایمیلی بهت توضیح میدم که کیه تا تو بدونی آش دهن سوزی نبودی اون موقع من گفتم من توضیح نمی خوام ازت هر کی باشه امیدوارم لایق هم باشین گفتم من اشتباه کردم . بعد به دوستم فوش داد و بد و بیرا گفت گفتم به من بگو فشلتو و با اون کاری نداشته باش . آخر سرم گفت بسه سرم و به درد اوردی و بدون خدافظی رفت.

  15. #10
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    228
    سطح
    4
    Points: 228, Level: 4
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 33 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دنبال چرا نباش
    اینکه چرا رفت ؟ چرا خداحافظی نکرد ؟ چرا به من خیانت کرد و چرا و چرا و چرا
    جواب نگرفتن خودش نوعی جوابه
    ارزش و لیاقت تو رو نداشت
    همون بهتر که رفت این بهترین نوع جدا شدنه حداقل تکلیف خودت واست روشنه اینکه واسه اون آش دهن سوزی نبودی خیلی مهم نیست مهم اینه که از این رابطه سالم بیرون اومدی یه کمی احساست خش برداشته ولی خوب می شه بهت قول می دم
    فکر کنم زیاد ی محبت کردی و خودت رو محق می دونستی به این راحتی رهات نمی کنه
    عزیزم با پسرا هزار بار هم دوست بشی هزار بار دلت رو می شکنن

  16. کاربر روبرو از پست مفید s7.tahery تشکرکرده است .

    سپیده خانم (سه شنبه 25 تیر 92)


 
صفحه 1 از 7 1234567 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چطوريه آدم انتقادپذيروشكست ناپذير بشم
    توسط tanin_eshgh در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 25 آبان 95, 18:02
  2. احساس شكست در ازدواج
    توسط whiterose در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 08 آذر 93, 23:29
  3. با اين شكست عاطفي همه زندگيم به هم ريخته
    توسط sahand745 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 24
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 تیر 92, 08:50
  4. ايا من شكست خوردم؟
    توسط reza12 در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 03 شهریور 89, 01:23

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.