نوشته اصلی توسط
hello
سلام عزیزم.
پدر من هم اخلاقش خیلی تنده
یادمه دو سه سال پیش خیلی حرفای تحقیرکننده بهم زد و یادمه داشتم از نفرت و عصبانیت منفجر میشدم رفتم یه صفحه نوت پد تو کامپیوتر باز کردم و شروع کردم حرفایی که از مغزم میگذشت رو نوشتم و هی پاک کردم و دوباره نوشتم خیلی یادم نیست چه حرفایی بودن چه می دونم شاید بد و بیراه و این حرفا، ولی باورت نمیشه هنوزم یادمه که چقدر آروم شدم به نظرم اگه احساس کردی می خواد دوباره همچین موقعیتی پیش بیاد یه همچین روشی رو امتحان کن.
من خودم پدرم خیلی پرخاشگره بعضی وقتا ازش طوری متنفر میشم که حد نداره ولی بعضی وقتا به شدت دلم بهش می سوزه که با این بدرفتاریهاش باعث میشه همه ازش بدشون بیاد و همین پرخاشگری و تحقیرها باعث می شن خوبیهاش هم به چشم نیان.
به نظرم وقتی همچین موقعیتهایی می خواد پیش بیاد سعی کن تصور کنی یه مسابقه یا یه بازی داره شروع میشه که باید برندش خودت باشی و قانون بازی هم این باشه که سعی کنی خودت رو آروم نگه داری و احترام پدرت رو حفظ کنی، با خودت بگو یه آدم قوی با آرامش مشکلات رو حل می کنه و با جنجال به مشکلات دامن نمی زنه، فکر کن این یه جور تمرین برای رسیدن به کماله و اگه موفق شدی به نظرم اون موقع خودت احساس بهتری خواهی داشت و اگه چند دفعه بتونی این کار رو انجام بدی فکر می کنم دفعه های بعد برات راحت تر و راحت تر میشه شاید پدر شما هم که ببینه شما آروم برخورد میکنی دیگه دست از این رفتار ناراحت کنندش برداره.
پدر من با همین رفتارهای پرخاشگرانش تقریباً همه ما بچه ها و همین طور مادرم رو مریض کرده از نظر روحی حالا یکی کمتر یکی بیشتر ولی بعضی وقتا که نگاش می کنم می دونم که خودش از همه مریض تره.
الآنم با خدا صحبت کن و ازش بخواه که رابطت رو با پدرت خوب کنه مطمئنم تأثیر می زاره و ایشالا تا چند روزه دیگه اوضاع به حالت عادی بر می گرده.
علاقه مندی ها (Bookmarks)