با دخترهای فشن فامیل شوهرم چه کنم؟؟؟

[سارینا23]

سلام دوستان
من دختری 22 هستم و متاهل...از نظر حجاب سعی می کنم همیشه حجابم را کامل نگه دارم(مانتویی با حجاب کامل)...ولی تو فامیل شوهرم متاسفانه چند تا دختر (هم متاهل و هم مجرد) هستند که بسیار نامناسب لباس می پوشند..وحتی تو مکان های عمومی هم با مانتوهای بسیار تنگ و آستین کوتاه و موهای فشن ظاهر میشن که واقعا جلب توجه می کنن...
راستش من هر وقت قراره جایی بریم که می فهمم اونها هم هستند خیلی غصه میخورم(راستش از اینکه شوهرم اونهارو میبینه خیلی ناراحت میشم)...البته این موضوع رو به روی شوهرم نیاوردم اما خیلی از درون اذیتم میکنه...من سعی می کنم همیشه مرتب لباس بپوشم اما اونها جوری ظاهر میشن که انگار برای هر مهمانی ساده و حتی قدم زدن تو خیابون میرن آرایشگاه!!!!
من به شوهرم اعتماد کامل دارم اما اونها واسه من که زنم جلب توجه میکنن چه برسه به شوهرم
بگید چکار کنم که این احساس در من از بین بره؟؟؟؟واقعا داغونم کرده!!!!مرسی

[چنار]

سلام دوستان
من دختری 22 هستم و متاهل...از نظر حجاب سعی می کنم همیشه حجابم را کامل نگه دارم(مانتویی با حجاب کامل)...ولی تو فامیل شوهرم متاسفانه چند تا دختر (هم متاهل و هم مجرد) هستند که بسیار نامناسب لباس می پوشند..وحتی تو مکان های عمومی هم با مانتوهای بسیار تنگ و آستین کوتاه و موهای فشن ظاهر میشن که واقعا جلب توجه می کنن...
راستش من هر وقت قراره جایی بریم که می فهمم اونها هم هستند خیلی غصه میخورم(راستش از اینکه شوهرم اونهارو میبینه خیلی ناراحت میشم)...البته این موضوع رو به روی شوهرم نیاوردم اما خیلی از درون اذیتم میکنه...من سعی می کنم همیشه مرتب لباس بپوشم اما اونها جوری ظاهر میشن که انگار برای هر مهمانی ساده و حتی قدم زدن تو خیابون میرن آرایشگاه!!!!
من به شوهرم اعتماد کامل دارم اما اونها واسه من که زنم جلب توجه میکنن چه برسه به شوهرم
بگید چکار کنم که این احساس در من از بین بره؟؟؟؟واقعا داغونم کرده!!!!مرسی

سلام دوست من. به نظر می اد فراموش کردین که این خانمها قبل از اینکه شما همسر شوهرتون بشین حضور داشتن. اگه قرار به جلب توجه بود الان شما همسر ایشون نبودین.

در ضمن خانمهای فشن کم نیستن در جامعه شما می خای با دیدن هر کدومشون غصه بخوری. من جای شما بودم تازه خوشحال تر و مطمین تر هم می شدم به شوهرم چون تو این جو شما رو انتخاب کرده.

به شوهرت اطمینان داشته باش. این نگرانیها اگه کنترل نشن خیلی خودشون رو تو رفتار نشون میدن. اونوقت ناخداگاه می بینی مدام داری شوهرت رو چک و کنترل می کنی. هم خوذتو اریت می کنی هم اونرو از خودت دورتر

با مشغول کردن خودت دست از این افکار بیهوده بردار.

در ضمن من فکر م یکنم خ اعتماد بنفس ندارین. اگه بیرون محجبی تو خونه که می تونی فشن باشی
اینها همه نظر من بودن دلیل بر درست بودنشون نیست. در پناه حق

[sara 65]

سلام
مطمئنید که به شوهرتون اعتماد کامل دارید؟!! اگه توی فامیلای شوهرتون هم خانومای این تیپی نبودند، بالاخره دخترا و خانومای بی حجاب یا با پوشش نامناسب تو اطراف ما هستند و شما هم که نمیتونید واسه هر باری که چشم شوهرتون به یکی از این دخترا میخوره غصه بخورید!!! به نظر من اعتماد به نفستون پائینه. یادتون باشه که قبل از اینکه شما وارد این خانواده بشین، فامیلای همسرتون بودن و اگه تیپ و شخصیت اونا براشون جالب بود دلیلی نداشت که با شما ازدواج کنن. به هیچ وجه راجع به این موضوع با همسرتون صحبت نکنین چون به نظرم واقعا با اینکار به شخصیتشون توهین میکنید و به شوهرتون نشون میدین که بهش اعتماد کافی ندارین
پستم با آقای چنار همزمان شد! حرفامون کاملا یکی بود!!!!!

[hamrahi]

نیازی نیست با دخترهای فشن فامیلتون کاری بکنید این زنها زیاد هستن در جامعه در مهمونی ها سرکار همه جا .. دیدتون رو عوض کنید ادمها ازادند هر طور که مایلند بگردند و شما می بایست این موضوع رو قبول کنید ... دوست داشتن بیش از حد حسادت میاره روی حسادتتون کار کنید

[ساحل75]

عزیزم تو فامیل شوهر منم از این دخترا هست اما به این دقت کن که اگه شوهرت میخواست به اونا توجه کنه پس چرا زن گرفته؟

این احساسات و افکار منفی رو از خودت دور کن چون اگه نسبت به اونا فکر منفی داشته باشی این حست نه خودآگاه به همسرت و اونها منتقل میشه و این اصلا خوب نیست

به جای این افکار ها هرجایی که دیدیشون باهاشون صمیمی باش بلکه اونا از شما تاثیر بگیرن . نحوه رفتار شما به عنوان یه خانم باحجاب با اونها خیلی میتونه سازنده باشه

[سارینا23]

مرسی از همتون

راستش این موضوع رو کاملا قبول دارم که اعتماد به نفسم کمه...اما مشکل من اینه که اون ها توی جمع های زنونه ساده تر ظاهر میشن تا جمع های مردونه!!...واقعا از طرز نشست و برخاست و حرف زدنشون کاملا مشخص میشه که قصد جلب توجه دارن...

باید بگم که هردوتا جاری هام جلو شوهرم حتی روسری هم نمی ذارن...اما من اصلا مشکلی ندارم..چون خیلی ساده و پوشیده ظاهر میشن و کاملا سنگین برخورد میکنن.

این چند نفری که گفتم تازه وارد فامیل شوهرم شدن و این موضوع که قبلا شوهرم میتونسته اون ها رو برای ازدواج انتخاب کنه در این مورد صدق نمی کنه...

من اصلا و ابدا در این مورد چیزی نمی خوام به شوهرم بگم ولی خودم از درون ناراحتم...اصلا بیزارم ازشون...هرچی سعی می کنم باهاشون صمیمانه برخورد کنم متاسفانه نمی تونم...

[دریا72]

سلام عزیزم نگران نباش
توو فامیل شوهر من هم از اینجور دخترها زیاد هست منم اوایل میترسیدم وقتی شوهرم باهاشون صحبت میکرد یا....
اما چندباری شوهرم وقتی توو خیابون راه میریم همچین دخترایی رو که دیده که مثل دخترهای فامیل خودشون هستن بهم میگه خدارو شکر که من تونستم همچین زن خوبی پیدا کنم
نگران این هم نباش که این دخترها تازه وارد خونواده شما شدن ،قبلا که از این دخترها زیاد بودن دختر همسایه هم دانشکگاهی هم کلاسی و... اگه قرار باشه شوهرت جذب اونا شه قبلا فرصت بیشتری داشته که جذبشون بشه
تو سعی کن توو خونه بیشتر به خودت برسی و کاملا با بیرون فرق داشته باشی و پر انرژی باش و شاد و باهاش شوخی کن و لوس کن خودتو واسش

[majid_k]

سلام.ببخشید که رک صحبت میکنم. سعی کن در محیط خانه برای همسرت چیزی کم نگذاری. کاری کن که دختر خانمهای فشن فامیل از نظر دلبری به گرد پات هم نرسند.

[چنار]

دوست من مشکل جای دیگه است. شما اعتماد بنفست کمی مشکل داره. درستش کن. چون این کمبود اعتماد بنفس مخفی نمی مونه و یه نقطه ضعف واسه شما دوست من.
من می ترسم بنده خدا شوهرت یه صحبت کوتاه با این خانمها هم که داشته باشه شما داغ کنی !
حالا این خانمها نبودن تو فامیل. تو جامعه چی؟ اصلا مگه شما م یتونی شوهرت رو شبانه رو زچک کنی؟ می دونی با ادامه دادن به این رفتارت فقط خودتو اذیت می کنی؟
دوست من شوهرت که نابینا نبودن خانم هم که کم نبوده پس به انتخابش ( انتخاب شما) احترام بزار.

دوست من خ مواقع که این اتفاق ها می افته یه سری مشکلات ریشه ای وجود داره که اونها باید مرتفع شن.

شما وظیفه همسریت رو خوب انجام بده ایشون پایبندتون می مونن. مگه شما با دیدن مرد زیباتر از همسرتون به سمت اونا کشیده می شین که همسرتون این کارو بکنه!! چرا راجع به اقایون اینجوری فکر م یکنین اخه

اگه علی رغم تمام انجام کارهای درست اگه خدای ناکرده همسرتون رفتن این یعنی این شخص از اول موندنی نبوده دوست من. یادت باشه ادمها رو با اسارت نمی تونی نگه داری اگه م یخای داشته باشیش باید ازادش بزاری. که نفس این کارت در صورت تداوم تبدیل به یه زندان میشه.
البته اینم بگم احساس می کنم خ وقت زیاد داری که به این چیزا فکر م یکنی. خودتو مشغول کن تا شوهرتو با این نگرانیها ناراحت نکردی. فکر م یکنی نشون نمی دی. من مطمینم که شوهرت کم کم متوجه می شن.

یه راه دیگه هم هست( البته مزاح ببخشیدا): شوهرتون رو از ناحیه چشمها وگوشها و بویایی و کلا حواس پنجگانه محروم کنین. اینجوری می تونی مطمین باشی که تا ابد برا خودت. البته این یه شوخی ناراحت نشو.

مرسی از همتون

راستش این موضوع رو کاملا قبول دارم که اعتماد به نفسم کمه...اما مشکل من اینه که اون ها توی جمع های زنونه ساده تر ظاهر میشن تا جمع های مردونه!!...واقعا از طرز نشست و برخاست و حرف زدنشون کاملا مشخص میشه که قصد جلب توجه دارن...

باید بگم که هردوتا جاری هام جلو شوهرم حتی روسری هم نمی ذارن...اما من اصلا مشکلی ندارم..چون خیلی ساده و پوشیده ظاهر میشن و کاملا سنگین برخورد میکنن.

این چند نفری که گفتم تازه وارد فامیل شوهرم شدن و این موضوع که قبلا شوهرم میتونسته اون ها رو برای ازدواج انتخاب کنه در این مورد صدق نمی کنه...

من اصلا و ابدا در این مورد چیزی نمی خوام به شوهرم بگم ولی خودم از درون ناراحتم...اصلا بیزارم ازشون...هرچی سعی می کنم باهاشون صمیمانه برخورد کنم متاسفانه نمی تونم...

[سارینا23]

سلام دوستان
وای...چرا اینقدر منو سرزنش می کنین؟؟؟؟!!

باور کنین من سعی می کنم همیشه تو خونه خوب بپوشم و خوب بگردم ولی همش این حسه از درون اذیتم می کنه...آخه نمی دونم چجوری بگم؟؟ همین جمعه پیش رفته بودیم بیرون از شهر، یکیشون یک مانتو روشن پوشیده بود که اینقدر نازک بود (وای خدا.....چطور بگم؟؟؟ ) لباس زیرش از پشت دیده میشد....آخه آدم چطور چششو رو این چیزا ببنده؟؟؟؟

نمی دونم شاید مشکل از منه...اونا با هر تیپ و قیافه ای بیان و بگردن و من فقط از درون حرص بخورم و خودمو جلو شوهرم شاد نشون بدم......