به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 19
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 خرداد 92 [ 08:02]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    1 تورو خدا کمکم کنین . دارم عذاب میکشم از زندگیم

    سلام . من تازه عضو شدم . دلم میخواست بیام اینجا یک کم حرف بزنم شاید اروم بشم . 28 سالمه . شغل و خانواده خوبی دارم و ( تعریف از خود نباشه ) موقعیتم از همه لحاظ خوب بود . 26 سالم بود که ازدواج کردم ولی متاسفانه منجر به جدایی شد ( تو سن 27 سالگی ) . الان حدود یک ماهه که با یکی از بچه های گروه کوهنوردیمون عقد کردم . پسر سالم و پاکیه . اون اوایل خیلی دوستم داشت و میگفت تو بله رو بگو بقیه اش به عهده من . ولی الان یک مدته که سر کوچکترین بی توجهی یا بی حوصلگی من سریع به هم میریزه و همش دنبال دلیل میگرده که چرا بی حوصله ام . راستش از نظر سطح خانوادگی از ما پایین ترن ولی از لحاظ طرز فکری مثل خودمونن . شغلش ازاده و از اینکه زیاد به خودش نمیرسه باعث فاصله افتادن بینمون میشه . هر چی هم بهش میگم میگه تو از بی مشکلی داری اینارو میگی . خدارو شکر مشکل مالی ندارم . خودم خونه و ماشین و کار خوب دارم . اونم ماشین داره و تازه میخواد ونه بخره . ولی با همه اینا از زندگیم راضی نیستم فقط به این خاطر که میترسم همه بگن این انتخابش بدتر از قبلی هست . و اینکه چهره اش به خاطر سبزه تند بودنش دیگه به دلم نمیشینه . خیلی دوست دارم همیشه مرتب باشه و بوی ادکلن بده و به خودش برسه چون خودم همینطوریم ولی چون تا 8 شب معمولا سر کاره وقتی میاد خیلی خسته است و حوصله این کارهارو نداره . تنها دلخوشی من همینه که اونم زیاد بهش اهمیت نمیده . مثل بچه ها باید بهش بگم برو مسواک بزن . برو اسپری بزن . دیگه نمیدونم چیکار کنم . خیلی نا امیدم

    - - - Updated - - -



    - - - Updated - - -

    هیچ کی نیست جوابمو بده ؟ دلم میخواد ازش جدا بشم و اصلا از این شهر فرار کنم که دیگه نه سربار خانواده ام باشم نه باعث اذیت و ازار کسی ولی جرات این کارم ندارم . فقط از خدا میخوام زودتر مرگم برسونه
    ویرایش توسط مریم گل : چهارشنبه 08 خرداد 92 در ساعت 12:29

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    جمعه 11 بهمن 98 [ 21:22]
    تاریخ عضویت
    1390-1-21
    محل سکونت
    یه جای دور دور دور
    نوشته ها
    662
    امتیاز
    12,717
    سطح
    73
    Points: 12,717, Level: 73
    Level completed: 67%, Points required for next Level: 133
    Overall activity: 19.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    2,167

    تشکرشده 2,912 در 637 پست

    Rep Power
    86
    Array
    سلام
    بازم جدا بشین که چی بشه؟ اصلاً چرا با فاصله کم از جدایی دوباره سریع ازدواج کردین؟ آدم عجولی هستین؟
    نمی دانم چه کرده ام
    اما
    می دانم به تو نیاز مندم


  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    40
    Array
    عزیزم چرا با این چیز ها زندگی ات رو تلخ می کنی . کاری نکن که اون هم دلسرد شه
    مگه ندیدیش و باهاش عقد کردی . خوبپس یعنی قبولش کردی
    حرف های مردم هم تمومی نداره . ضمنا اصلا درست نیست هی خونه و شغل و ماشینت رو به رخ بکشی .
    خوب اون هم به این چیز ها اهمیت نمیده شما کم کم بیارش تو خط نه تو یک شب .
    مردم مشکلاشون خیانت و از این حرف هاست شما مشکلت حرف مردم و ادکلن نزدنه شوهرته
    شما که وضعت خوبه لباس هایی با سلیقه خودت براش کادو بخر . و هی نگو تیپت رو دوست ندارم . کادو بخر و بگو دوست دارم کادو هام رو تند تند استفاده کنی تا بازم بخرم . بابا این راهش نیست که هی بهش بگی . لج می کنه ها ! اون وقت میشه دومین طلاق . و دیگه همه می گن لابد مشکل دختره است که هی طلاقش می دن( همون مردمی که ازشون میترسی)
    ادکلن بخر واسش خودت بزن بهش با خنده با شوخی نه اینکه بگی من می زنم تو بزن من این رو می خوام تو باید باشی .
    این موضوعی که شما رو ناراحت کرده خیلی سطحی ایه . زندگیت رو به خاطر این چیز ها خراب نکن شما که دیگه بچه نیستی
    ضمنا شما سبزه تیره بودنش رو ندیده بودی ! آخه سبزه ها که خیلی با مزه اند من عاشقه مرد های سبزه هستم . دوست دارم مرد عین قیر باشه حالا شوهرم سفید از آب در اومد . جان من بیخیاله این حرف ها دختر

  4. 2 کاربر از پست مفید sare jo0on تشکرکرده اند .

    tamanaye man (چهارشنبه 08 خرداد 92), دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92)

  5. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 13:36]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    20
    امتیاز
    228
    سطح
    4
    Points: 228, Level: 4
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class31 days registered100 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 33 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array
    دوست عزیزم مردا دوست ندارن که بهشون بگی چی کار کنن و چی کار نکنن از اینکه کنترل بشن متنفرن بهت پیشنهاد می دم کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی از باربارا در آنجلیس رو مطالعه کنی خیلی به دردت می خوره
    اینکه صورتش سبزه است که دلیل بر دلزدگی نمی شه منم شوهرم سبزه سبزه است کارش هم زیاده و زیاد به سرو تیپش نمی رسه ولی می دونم اگه بهش بگم لج می کنه وقتی که می یاد خونه یه ساعتی استراحت می کنه و بعدش ظاهرشو درست می کنه
    ولی عزیزم یه صحبت دوستانه به مردا نگو چی کار کنن و چی کار نکنن ما ها که مامانشون نیستیم زنشونیم

  6. 4 کاربر از پست مفید s7.tahery تشکرکرده اند .

    mercedes62 (پنجشنبه 09 خرداد 92), rozaneh (چهارشنبه 08 خرداد 92), tamanaye man (چهارشنبه 08 خرداد 92), دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92)

  7. #5
    Banned
    آخرین بازدید
    شنبه 19 دی 94 [ 18:27]
    تاریخ عضویت
    1390-10-12
    نوشته ها
    633
    امتیاز
    6,328
    سطح
    51
    Points: 6,328, Level: 51
    Level completed: 89%, Points required for next Level: 22
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    2,084

    تشکرشده 1,278 در 497 پست

    Rep Power
    0
    Array
    مشکلت انقدر بزرگ نیست که بخوای به خاطرش از همسرت جدا شی . همسر اولت چه مشکلاتی داشت که ازش جدا شدی ؟
    وقتی عروسی بگیرید برید سر خونه زندگی خودتون مشکلاتتون به مراتب خیلی کمتر میشه . میتونی لباس براش بزاری که مرتب عوض کنه و به لباساش خودت اسپری بزنی .

    خیلی دخترا مرد سبزه دوست دارن ، اگر خودت ظاهر همسرت رو پسندیده بودی که باهاش ازدواج کردی پس خودت هم توی فامیل بالا ببرش .
    وقتی کنار فامیلیت نشستی مثلا از سبزگیش حرف بزن و قربون صدقه اش برو .باور کن مردم حسرت میخورن که ببینن انقدر خوشحالی و خوشبخت .( همون مردمی که منتظر آتو هستند که حرف بزنن)
    ولی اگر بخوای از همه قایمش کنی و خجالت بکشی مردم هم بیشتر باورشون میشه که توی انتخابت اشتباه کردی .

    باور کن مردم اصلا به چیزایی که تو فکر میکنی فکر نمیکنند ، اونها منتظرن خوشحالی و یا نگرانی رو توی چهره تو ببینند تا در موردت قضاوت کنند .

  8. کاربر روبرو از پست مفید tamanaye man تشکرکرده است .

    دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92)

  9. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 16 مهر 92 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1392-2-29
    نوشته ها
    126
    امتیاز
    790
    سطح
    14
    Points: 790, Level: 14
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 10
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class500 Experience Points3 months registered
    تشکرها
    139

    تشکرشده 82 در 51 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [طلاق برای بار دوم؟که چی بشه؟دلیلت برای طلاق اصلا منطقی نیست سبزه تند ؟ مگه از اول ندیده بودیش حالا گیر دادی به صورتش؟سبزه مگه چشه ؟ خیلی هم خوشکله دوست عزیز سر این جور مسائل خیلی جزیی که نمی شه فورا به طلاق فکر کرد همون که دوستان می گن براش کادو عطر بخر بعد به شوخی بهش بزن بنده خدا از صبح تا شب سر کار می ره شب هم می اد انتظار داری اراسته باشه می تونی همه چیز رو در قالب حرف زدن اونم از نوع ملایم و با شوخی برای توضیح بدی مثلا بگو دوست دارم همیشه مرتب باشی بعد وقتی دیدی یه بار مرتب اومد جلو چشمامات کلی ازش تعریف کن بگو چقدر حال می کنم این طوری می بینمت مطمن باش تشویق می شه که مرتب تر باشه الکی گیرنده طلاق طلاق دلت خوشه سر هیچی و طلاق ؟سنتم کم نیست احساسی نباش

  10. کاربر روبرو از پست مفید سان آی تشکرکرده است .

    دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92)

  11. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 خرداد 92 [ 08:02]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    الان دقیقا همین شده که دارم از همه قایمش میکنم . احساس میکنم اون موقع اینطوری نبود . خیلی تلاش کردم که بدستش بیارم . اخه اون مجرد بود و من یک مطلقه . ولی حالا که بدستش اوردم دارم با رفتارام از خودم سردش میکنم . ادمی نیست که لج کنه . خداییش هر چی میگم گوش میکنه ولی وای به حالی که یک روز همین طوری اخم هام تو هم باشه . میگه میدونی من بهم میریزم یا بگو چی شده یا اخم نکن . میگه سرم غر بزن ولی اینطوری برخورد نکن . همونجا بگو چی شده و تمومش کن

    - - - Updated - - -

    مرسی از همه . خیلی سبک شدم اومدم اینجا حرف دلم زدم . خدا کنه بتونم راه و روش برخورد درست باهاش یاد بگیرم

    - - - Updated - - -

    ولی خداییش نه اهل خیانت نه اهل هیچ چی دیگه . از این بابت ها خیالم راحته . خدا کنه سر عقل بیام . دائم با هم جنگ اعصاب داریم .

    - - - Updated - - -

    براش عطر خریدم . میزنه ولی بعضی وقت ها که یادش میره میگه تو بهم یاداوری کن . واسه لباس هاشم چون اینجا تنها زندگی میکنه و خانواده اش شهرستانن خوب خدائیش نمیرسه . خودمم احساس میکنم بریم خونه خودمون درست میشه ولی دائم باید دنبالش باشم و بهش برسم . میترسم یک روز کم بیارم

    - - - Updated - - -

    نقل قول نوشته اصلی توسط roozaneh نمایش پست ها
    سلام
    بازم جدا بشین که چی بشه؟ اصلاً چرا با فاصله کم از جدایی دوباره سریع ازدواج کردین؟ آدم عجولی هستین؟
    اشتباه کردم . انقدر که خانواده ام قبولش داشتن و گفتن اگه یکی بیاد که اونم ازدواج کرده باشه و بچه داشته باشه خوبه ؟ الان پسرها ازدواج نمیکنن چون هر چی بخوان دور و برشون هست پس هیچ کس زیر بار مسئولیت زندگی نمیره اونم تو این اوضاع اقتصادی . احساس کردم پیش خانواده ام هم دیگه جایی ندارم . بابام میگفت لالن من یک کم سر پام ولی اگه چند سال بگذره دیگه حال و حوصله تحقیق و این چیزارو ندارم

    - - - Updated - - -

    همیشه دلم میخواست با یک ادم شسته رفته و مرتب و کامل ازدواج کنم که نخواد تغییرش بدم و خیالم واسه همیشه راحت باشه ولی مثل اینکه یک ارزوی محاله:(

  12. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 11 دی 95 [ 09:45]
    تاریخ عضویت
    1391-12-20
    نوشته ها
    343
    امتیاز
    5,466
    سطح
    47
    Points: 5,466, Level: 47
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    59

    تشکرشده 378 در 207 پست

    Rep Power
    53
    Array
    عزيز من شرايط خودتو در نظر بگير
    با اين شرايطت شوهر خوبي داري‌
    بعدش بري خونه خودتون وقت داري بهش برسي و كم كم خودشم عادت ميكنه
    حيف نيست به خاطر اين چيزا ميخواي جدا شي ؟

  13. کاربر روبرو از پست مفید paria_22 تشکرکرده است .

    دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92)

  14. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 25 خرداد 92 [ 08:02]
    تاریخ عضویت
    1392-3-08
    نوشته ها
    9
    امتیاز
    74
    سطح
    1
    Points: 74, Level: 1
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class7 days registered
    تشکرها
    0

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    [QUOTE=paria_22;271326]عزيز من شرايط خودتو در نظر بگير
    با اين شرايطت شوهر خوبي داري‌
    بعدش بري خونه خودتون وقت داري بهش برسي و كم كم خودشم عادت ميكنه
    حيف نيست به خاطر اين چيزا ميخواي جدا شي ؟[/QU

    برم خونه خودم درست میشه ؟ اخه الانم که تو عقدیم هر شب میاد خونه ما . چون اینجا تنها زندگی میکنه میگه کسی که عقد کرده خوبیت نداره شب تنها بخوابه . منظور اینکه خیلی تو چشم خانواده ها ییم . ولی امیدوارم بریم خونه خودمون بهتر بشه . خودش خیلی به زندگی امیدواره . میگه یک جوری باید زندگی کنیم که همه حسرتشو بخورن و به همه ثابت بشه که تو تو زندگی قبلیت مشکلی نداشتی

    - - - Updated - - -

    اگه بگم تو این مدت باهاش چیکار کردم و اون باهام راه اومده شاید بهم بخندین . رفتم براش کرم خریدم که پوستش روشن بشه . اخه 6 ساله کوهنورده و پوستش تو افتاب تیره شده و دستهاش از ارنج به پایین تیره شده . براش پشت گردن و دستاشو دکلره کردم که مجبور شد موهای دستش بزنه و الانم فقط لباس استین دار میپوشه تا موهاش در بیاد . . طفلک صداش در نمیاد . ولی همه حرفش اینه که انقدر به جزئیات اهمیت نده . شاید من راز و رمز همسر داری بلد نیستم

  15. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 تیر 95 [ 16:53]
    تاریخ عضویت
    1390-8-28
    نوشته ها
    744
    امتیاز
    8,604
    سطح
    62
    Points: 8,604, Level: 62
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 146
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,594

    تشکرشده 1,946 در 612 پست

    Rep Power
    88
    Array
    بله
    را و رسم همسر داری بلد نیستی
    به این روند ادامه بدی چند وقت دیگه میای یه تاپیک میزنی با این عنوان که همسرم دیگه بم اهمیت نمیده و به اندازه قبل دوسم نداره !
    [align=center]ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم ...از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم[/align]

  16. 5 کاربر از پست مفید جوانه؟؟؟ تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 11 خرداد 92), tamanaye man (شنبه 11 خرداد 92), آویژه (دوشنبه 13 خرداد 92), دریا72 (دوشنبه 13 خرداد 92), شمیم الزهرا (پنجشنبه 09 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: یکشنبه 07 خرداد 91, 22:27
  2. توجه توجه، سریعا صندوق پیامهای خصوصی خود را تخلیه فرمایید
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 29 تیر 90, 16:22
  3. توجه توجه :نكات بسیار مهم در رویكرد جدید تالار همدردی
    توسط مدیرهمدردی در انجمن آموزش استفاه از تالار گفتگوی همدردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: شنبه 16 خرداد 88, 22:57
  4. تجربه نيست ولي نظريه است ( توجه ، توجه ، توجه )
    توسط honarmand در انجمن تجربه های فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 25 اسفند 86, 18:39

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.