به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array

    برخوردم از اول نادرست بوده؟

    سلام دوستان

    راستش مشکل من برمیگرده با نحووه برخورد با کسانی که برام کار میکنن

    یکیش مربی بچه ام

    به علت اینکه شاغل هستم و از طرفی خواستم رسیدگی بیشتری به بچه ام صورت بگیره نذاشتم بره مهد یک مربی براش گرفتم که 6 برابر شهریه مهد به ایشون حقوق میدم. از اول باهاش دوست شدم. شاید این صمیمیت نباید اتفاق می افتاد نمیدونم این قسمت کارم درست بوده یا غلط!

    ماه فروردین من از 5 عید رفتم سر کار ولی چون ایام عید و تعطیلی بود بهش نگفتم که بیاد چون قبل عید دائم به من میگفت ترو خدا عید رو مرخصی بگیرید و ... بعدا حقوق فروردین رو کامل بهش دادم شاید این یکی از اشکالات کارم بود

    این ماه یه روز معده درد داشت خودم بهش گفتم بره خونه بعدش فرداش هم بهش گفتم بمونه خونه استراحت کنه گفت شما مگه کلاس ندارید گفتم نه چهارشنبه ها کلاس ندارم میتونم بچه رو ببرم اتاق خودم

    دقیقا چهارشنبه هفته بعدش که حالش هم خوب بود صبح زنگ زد گفت اگه میشه من امروز نیام کار دارم من هم بهش گفتم نیا ولی عصبانی شدم و البته این تو ذهنم موند

    یه بار اومد گفت وای دیشب تا صبح بیدار بودم بچه خواهرم مریض بود اونو نگه داشتم اون روز اصلا حال و حوصله بچه منو نداشت.

    یه روز دیگه یکی از خواهر زاده هاشو برداشت آورد بدون اینکه به من بگه و هماهنگ کنه من یکهو دیدم با یه بچه اومد سوار ماشین شد و میگه امروز مجبور شدم اینو بیارم

    10 روز پیش هم اومد که دیدم مریضه و سرفه میکنه بهش گفتم برگرد خونه (چون باعث مریضی من و بچه ام میشد)و این 10 روز خودم بچه رو با خودم بردم سر کار. البته این رو هم بگم این مریضی رو از خواهر زادش گرفته بود چون ظاهرا هر کی مریض میشه تو خونه شون ایشون میره نگهش میداره و بعد هم مریضی رو میگیره و میخواد با همون حال بیاد سر کار

    من همیشه حقوق ایشونو رو اوایل ماه (بین آخر ماه قبل تا چهارم پنجم ماه بعد) بهش پرداخت میکردم. البته این ماه رو قصد داشتم بعد از اینکه بهش گفتم از این نحوه عملکرد راضی نیستم پرداخت کنم

    حالا صبح به من اس ام اس زده که لطفا حقوقمو بپردازید نیاز دارم


    یعنی ایشون که دقیقا نصف ماه رو نیومده و بقیه اش رو هم با بی حوصلگی و بی حالی اومده انقدر باید پر رو باشه که بعد از 10 روز غیبت این اس ام اس رو بده؟(حتی تا شنبه صبر نکنه که خودم بهش بدم؟) کاملا احساس میکنم داره سو استفاده میکنه مبلغ پول برام اهمیتی نداره ولی از اینکه کسی بخواد برخوردی با پر رویی باهام داشته باشه متنفرم!

    اولش تصمیم گرفتم بهش بگم باشه این ماهو میریزم ولی دیگه نیازی به ادامه این همکاری ندارم این روند قابل قبول نیست و تمام مواردی که ایشون نباید انجام میداده رو براش تو همون اس ام اس بفرستم ولی گفتم شاید زیاده روی باشه!


    به نظر شما ایراد از اول نحوه برخورد من بوده؟ الان این برخورد نادرسته؟اصولا از اول باید چطور برخورد میکردم ؟ کلا با کسایی که به نوعی کارمند آدم هستند و در واقع از آدم حقوق میگیرن چطور باید برخورد کرد؟

    اگه کسی نظری داره برام بنویسه هر چند شاید موضوع مهمی به نظر نیاد ولی خیلی اعصابمو به هم ریخته!




    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 05 اردیبهشت 03 [ 11:57]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    435
    امتیاز
    12,597
    سطح
    73
    Points: 12,597, Level: 73
    Level completed: 37%, Points required for next Level: 253
    Overall activity: 13.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,016

    تشکرشده 2,385 در 431 پست

    Rep Power
    62
    Array
    سلام مامان فکور
    خوبی؟
    نی نی تون خوبه؟:)
    به نظر من با کسی که قراره برات کار کنه در عین دوستی باید بی تعارف باشی!
    تو برخوردایی که توضیح دادی مشخصه هر دفعه به خاطر دوستی و تعارف و.. باهاشون درست برخورد نکردی
    نگران ناراحتی و دلخوری احتمالی ایشون نباش کاری که درسته انجام بده تا هم خودت اذیت نشی هم اون آدم بفهمه کارش اشتباه بوده و حداقل برای دیگران تکرار نکنه
    همین حرف هایی که اینجا نوشتی به خودشون بگو و بگو طبق این قاعده حقوقتون کم میشه و از حرفت هم کوتاه نیا
    اگر نخواست با این شرایط و طبق اصول کار کنه میتونه بره ولی شما باید حرفتو بزنی چون حق باهاته!
    در مورد صمیمیتت هم با تجربه ای که من دارم با افرادی که تو خونه و.. برات کار میکنن خیلی صمیمی نشو,دوست باش و بگو وبخند ولی نذار کار به درد و دل و تعارف و رودربایستی برسه که اینجوری اذیت نشی
    من خودم همیشه به رفتارهایی که گاهی پدرم با سرایدارمون داشت اعتراض میکردم ولی تو یه مشکل مشابه شما دیدم رفتار پدرم درست ترین برخورد بوده
    پدر من با سرایدار دوسته و میگه و میخنده ولی تو انجام کار کاملا جدیه و اگه یه اشتباه کوچک ببینه بازخواستش میکنه و اصلا کوتاه نمیاد و همین باعث شده همیشه کار سرایدارمون رو نظم و قاعده باشه
    موفق باشی

  3. 4 کاربر از پست مفید taraneh89 تشکرکرده اند .

    tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92), فکور (پنجشنبه 02 خرداد 92), ویدا@ (جمعه 03 خرداد 92), شیدا. (پنجشنبه 02 خرداد 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 08 خرداد 99 [ 15:45]
    تاریخ عضویت
    1391-10-02
    نوشته ها
    399
    امتیاز
    8,219
    سطح
    61
    Points: 8,219, Level: 61
    Level completed: 23%, Points required for next Level: 231
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    14

    تشکرشده 833 در 318 پست

    Rep Power
    58
    Array
    کار سر جای خودش،مسائل دیگه هم سر جای خودش،خانم این روزا ادم با هنکارش نمیتونه صمیمی شه دیگه یه امی که براتون اومده کار کنه جای خودش،ه نظر من باید از اول باهاش رسمی برخورد میکردید تا فکر دیگه ای نکنه الانم حتما بهش بگید از عملکردشون راضی نیستید

  5. 3 کاربر از پست مفید samanft تشکرکرده اند .

    tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92), فکور (پنجشنبه 02 خرداد 92), شیدا. (پنجشنبه 02 خرداد 92)

  6. #4
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    شاید بشه یک فرصت دوباره به ایشون داد بعد از صحبت و مشخص کردن وظایف و شرایط کارش.

    این بار قاطع تر و جدی تر.

  7. 3 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 03 خرداد 92), tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92), فکور (پنجشنبه 02 خرداد 92)

  8. #5
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    دوشنبه 18 اسفند 93 [ 18:59]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    2,769
    سطح
    32
    Points: 2,769, Level: 32
    Level completed: 13%, Points required for next Level: 131
    Overall activity: 21.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registeredTagger First Class
    تشکرها
    92

    تشکرشده 345 در 153 پست

    Rep Power
    0
    Array
    سلام

    فک کنم مشکلی نداشتین گفتین اینو بگم کمی دور هم باشیم باز :)

  9. کاربر روبرو از پست مفید ahuman تشکرکرده است .

    فکور (پنجشنبه 02 خرداد 92)

  10. #6
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    سلام به همه دوستان

    ممنون از نظراتتون حتی اون کاربری که گفته من برای سرگرمی نوشتم

    ولی واقعا اعصابم خرد بود دوست ندارم به کسی ظلم کنم ولی خیلی از حس مورد ظلم واقع شدن هم متنفرم

    شاید مشکل من مربوط به طلاق و عشق و بی وفایی و کتک کاری و ... نباشه ولی به هر حال این مشکل منه و شاید خیلی از نظر داستانی جذاب نباشه البته فکر میکنم قصد شما بیشتر شوخی بوده:rolleyes:

    خوب من بهش sms دادم و حرفامو زدم چون خودش همیشه حرفاشو با sms بهم میزد و من هم اینجوری راحت تر بودم براش نوشتم که ازاین به بعد سعی کنه با حوصله تر باشه و ضمنا از وظایفش تو خانواده کم کنه


    بعدش همه حرفام رو چپ و چوله متوجه شد یا شاید هم خودشو زد به اون راه و در جواب اینکه بهش گفته بودم کمی بیشتر مراقب سلامتیت باش نوشته بود من آزمایش دادم و هیچ مریضی خاصی ندارم سرماخوردگی هم که بیماری خطرناکی نیست!و ضمنا نوشته بود من و خانوادم مشکلی نداریم

    در حالیکه من براش نوشته بودم با بیماری هم بی حوصله میشی و هم یه مدت باید غیبت کنی که برنامه های من به هم میریزه لطفا وظیفه مراقبت از بیمارها رو در خانواده به عهده نداشته باش که هم انرژیت رو میگیره و بی حوصله ات میکنه و هم احتمال بیمار شدنت هم هست

    البته ایشون اصالتا ترک هست و خوب من منظورمو به فارسی شاید نتونستم که خوب بفهمونم یا اون نتونست خوب بفهمه

    بعد هم که در جوابش نوشتم منظورم این نبود که شما و خانوادت مشکل یا بیماری خطرناکی دارید منظورم اینه که اگر انرژیتو بذاری برا اون کار همش خواب آلودی و حوصله بچه منو نداری

    جواب داده بود ممنون که نگران من هستید و من دیگه از شنبه نمیام ولی یادتون باشه شما باعث شدید من از کار قبلیم بیرون بیام و اون موقعیت رو از دست بدم


    من براش نوشتم که الان بیرون هستم رسیدم خونه بهت زنگ میزنم کاری به تصمیمت ندارم ولی همه چیزو اشتباه برداشت کردی

    دیر رسیدم خونه و sms زدم اگه بیداری زنگ بزنم که جواب نداد من هم زنگ نزدم و شاید هم اصلا دیگه تماس نگیرم باهاش

    ایشون البته اون موقع مشغول به کار نبود ولی اگر هم مشغول به کار بود به نظر شما ترک اون کار و اومدن سر کاری که من بهش دادم برای من این مسئولیت رو ایجاد میکنه که هر مدلی خواست بیاد و من هیچی نگم؟

    اولش یه خرده ناراحت شدم و شاید کمی هم وجدان درد گرفتم ولی الان فکر میکنم من ازش خواستم طبق نظرات من کار کنه نه اینکه اخراجش کنم

    من هم حق دارم یه چهارچوب و اصولی رو بخوام رعایت کنه نمیشه که هر ماه نصفشو نیاد و بعد هم ادعای حقوق بکنه

    البته الان هم هنوز تو فکرم ولی کمتر ناراحتم فکر میکنم اگه نیاد هم مهم نیست چون حضور ناقص و بی حوصله یک نفر منو عصبی میکنه و برای رسیدن به آرامش باید حرفامو میزدم

    به نظر شما من زیاده روی کردم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  11. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92)

  12. #7
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    790
    Array
    یکی از اشکالاتی که من در مکالمه و برخوردتون دیدم این است که راه حل و توضیحات زیاد و گاهی نامربوط می دهید.
    با مثال شاید بهتر بتونم توضیح بدم.

    به من می گن ساعت 8 باید سرکار باشی. دیگه لازم نیست که بگن شب زود بخواب یا غذای سبک بخور که راحت بخوابی و زود بیدار بشی.
    اگه وسط هفته مهمون خواست بیا بگو آخر هفته بیان که بتونی به موقع بخوابی و ....
    اینها دیگه برنامه ریزی شخصی من هست.

    شما باید وظایف اون خانم و انتظاراتتون را براش توضیح بدید. این که تو خونشون چیکار کنه و به مریضها رسیدگی کنه یا نه به خودش مربوطه.
    شما انتظار دارید سر ساعت و روز مقررش بیاد. به اندازه سرو کله زدن با بچه انرژی و حوصله داشته باشه و ...

    فکر می کنم دخالت در برنامه ریزی یا زندگی شخصی دیگران درست نیست.
    البته درک می کنم که شما از سر دلسوزی و این که مساله را طوری مطرح کنید که شکل دستوری و از بالا به پایین نداشته باشه وارد این مباحث شدید.

  13. 4 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    asemani (جمعه 03 خرداد 92), meinoush (جمعه 03 خرداد 92), tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92), فکور (جمعه 03 خرداد 92)

  14. #8
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    شیدا جان

    راست میگی شاید دخالت در نحوه زندگی دیگران صحیح نباشه ولی من چطور بهش بگم وقتی شب تا صبح خواهر زاده مریضت رو نگه میداری اون روز و چند روز دیگه بعدش انقدر بی حوصله و خواب آلودی که کار کردنت به درد من نمیخوره!البته از این مثالها زیاد بوده فقط یه مورد نبوده که بگید پیش میاد نباید سخت گرفت!

    خانوادشون پر جمعیت هست نمیدونم لازمه تمام وظایف به عهده ایشون باشه اتفاقا میخواستم بدونه که در صورتیکه بخواد بدون انرژی و حوصله سر کار حاضر بشه این همکاری ادامه پیدا نمیکنه

    یه روز میگفت پسر من بهش لگد زده من رسیدم خونه به بچم گفتم چرا خاله رو لگد زدی و کلی ملامتش کردم بعدا بچه ام گفت آخه خاله میگفت سر صدا نکن من یه خرده بخوابم منم میخواستم بازی کنم هی با پام بهش زدم گفتم پاشو بازی کنیم البته من بازم به بچه ام گفتم کار بدی کردی آدم با بزرگترش حق نداره اینجوری برخورد کنه.
    ولیبه نظر شما سر کار جای خوابیدنه؟

    اون به حساب خودش سنگ تموم گذاشته که مثلا روزی که سرحال نبوده هم اومده ولی از نظر من اون موظفه حداقل 70 الی 80 درصد اوقات سر حال و شاداب بیاد سر کار کسالت و بی حوصلگی شاید برای همه باشه ولی حدی داره!

    هر چی بهش بگم باید فلان ساعت بیای و ... میگه باشه ولی چطور میشه گفت کیفیت کارت مطلوب نیست نباید توان و انرژیت رو جای دیگه گذاشته باشی و فقط جسمت بیاد سر کار؟فقط روزای اول که اومده بود خیلی شاد و سر زنده کار میکرد

    الان هم احتمالا پیش خودش خیلی فکر میکنه که مظلوم واقع شده که هم سر کار قبلیش نیست و هم من بهش گفتم با این روند نمیخواد بیای!

    جالبیش به اینه که من به مدیر قبلیش (توی مهد کودک کار میکرد) هم گفتم ایشون رو دعوت به کار میکنید (قبل پیشنهادم به این خانم) بعدا مدیرش گفت نه ایشون فوق دیپلمه هست و من میخوام نیروهامو لیسانس کنم حالا ایشون فکر میکنه اگه من بهش نمیگفتم بیا مدیرش بهش میگفته بیا

    اینا هم مهم نیست چرا فکر میکنه من چون باعث شدم سر کار قبلیش نره (که البته اساسا توهم هست) باید با هر شرایط ایشون کنار بیام نصف ماه نیاد وقتایی که میاد با سر درد و بی حوصلگی بیاد و ... اونوقت من هم بگم اشکال نداره و حقوق کامل هم بدم؟

    حقوقشو دیشب ریختم به کارتش فکر میکنم . شاید بهتر باشه دیگه تماسی هم باهاش نگیرم البته شاید هم بهتر باشه تلفنی صحبت کنم و مسالمت آمیزتر تموم بشه این قضیه !!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  15. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    352
    Array
    چه خوبه که مشکلت این چیزاست :)
    - مجبور نیستی همه رو از خودت راضی نگه داری.
    - در مورد افرادی مثله ایشون که می گی فارسیش خوب نیست یا افراد روستایی یا حتی خارجی که خیلی خوب حرفا و لهجه ها رو متوجه نمیشن و همینطور بچه ها بهتره مختصر واضح و محکم صحبت کنی و در عین حال همراه با نگاه و رفتاری مهربانانه. یعنی نگاهت مهربون باشه اما حرفت مشخص کوتاه و محکم باشه. این باعث میشه که حرف رو خوب بفهمن چون زیاد وقت نمیبره. در عین حال حسن نیت شما رو هم می فهمن.
    - معمولا حرفای مهم رو رو در رو می زنن. اس ام اس متنه و حالات و روحیات شما رو نشون نمیده برای همین به راحتی می تونه باعث سوتفاهم بشه.
    - وقتی که قراره اینطور مطالب رو به کسی گوشزد کنی بهتره حال و روحیه خودت هم خوب باشه و ارامش داشته باشی که توی بحث نیفتی. یعنی باید حالت خوب باشه که در ارامش روند بحثو کنترل کنی.
    - در این مورد هم کلی نوشتی هم کلی حرص خوردی هم اخرش همه ی پولو دادی. به نظرم سه تا راه داشتی. 1- اگه مهد کودک خوب هست توی شهرتون خوب بچه اتو بفرست مهد که کنار بچه های دیگه هم بزرگ شه واسه خودش خوبه. اگه خودت از بچه ات می تونستی نگهداری کنی خوب بود چون چیزایی داشتی که بهش یاد بدی. اما این خانم مثلا چه درسی چه چیزی رو می خواست به پسرت یاد بده؟ راستی به نظرم این جالب نبوده که لگد زده بهش. 2- می تونستی دقیقا بشینی حساب کنی حقوق این ماهه اون خانمو و کسر کنی روزایی که نیومده رو از حقوقش. اون بهت گفته بوده حقوقشو می خواد تو هم می تونستی که حقوقشو بدی. مثلا اگه 20 روز اومده همون 20 روزو بدی. بعدش اگه می پرسید دلیلشو توضیح مختصر و واضح می دادی. ببین من بی سواد نیستم ولی من یکی حوصله ندارم توضیحات طولانی رو بشنوم. تمرکزم به هم میریزه . کوتاه و مختصر مفید واسه خودتم راحت تره واسه شنونده هم راحت تره. 3- می تونستی همه ی پول یه ماهو بهش بدی بعدشم بگی که از خدماتش ممنونی اما فکر می کنی که بهتره دیگه ایشون نیان! من خودم اگه بودم اینکارو می کردم چون حال کله زدن با کسی رو ندارم. البته مهد خوب بهتره.

    نمی دونم تو خودت چطوری زندگی کردی. ولی تا الان زندگی من اینطوری بوده که هر کی حال کرده بهم زور گفته! این خانم هم پرستاره بچه یا بزرگه. توی بقیه فامیلش هم احتمالا تا یکی مریض میشه بهش زنگ می زنن. یا حالت وظیفه است براش که بعید می دونم. یا یه مبلغی ازشون می گیره و حاضر میشه بره ازشون پرستاری کنه. خوب ادمه و به پول نیاز داره. نیاز نداشت که یا کار نمیکرد یا می رفت یه کاری می کرد که دوست داشته باشه.

    به نظرم خوبه که دیگرانو درک کنی یعنی از دید اونا هم قضیه رو ببینی که خودت ارامش داشته باشی. و در عین حال کاری که فکر می کنی درسته بکنی. یعنی بقیه رو درک کن اما تا یه حدی منافع خودتو در نظر بگیر. تا حدی که معقول باشه و به قول خودت بدی یا ظلمی هم به کسی نشه.

    این موضوع واقعا موضوعی نبود که بخوای خودتو به خاطرش ناراحت کنی.

  16. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    tamanaye man (جمعه 03 خرداد 92)

  17. #10
    عضو همراه آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 10 دی 02 [ 10:23]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    1,285
    امتیاز
    24,091
    سطح
    94
    Points: 24,091, Level: 94
    Level completed: 75%, Points required for next Level: 259
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocialVeteranOverdrive10000 Experience Points
    تشکرها
    3,682

    تشکرشده 4,954 در 1,249 پست

    Rep Power
    223
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط meinoush نمایش پست ها
    چه خوبه که مشکلت این چیزاست
    :)
    -
    نمی دونم تو خودت چطوری زندگی کردی. ولی تا الان زندگی من اینطوری بوده که هر کی حال کرده بهم زور گفته! این خانم هم پرستاره بچه یا بزرگه. توی بقیه فامیلش هم احتمالا تا یکی مریض میشه بهش زنگ می زنن. یا حالت وظیفه است براش که بعید می دونم. یا یه مبلغی ازشون می گیره و حاضر میشه بره ازشون پرستاری کنه. خوب ادمه و به پول نیاز داره. نیاز نداشت که یا کار نمیکرد یا می رفت یه کاری می کرد که دوست داشته باشه.

    به نظرم خوبه که دیگرانو درک کنی یعنی از دید اونا هم قضیه رو ببینی که خودت ارامش داشته باشی. و در عین حال کاری که فکر می کنی درسته بکنی. یعنی بقیه رو درک کن اما تا یه حدی منافع خودتو در نظر بگیر. تا حدی که معقول باشه و به قول خودت بدی یا ظلمی هم به کسی نشه.

    این موضوع واقعا موضوعی نبود که بخوای خودتو به خاطرش ناراحت کنی.
    سلام

    ممنون مینوش جان

    کم پیدایی؟

    راستش چون من مجبورم در حضور بچه ام با اون صحبت کنم و از طرفی نمیخوام بچه در جریان بحث ما باشه فکر کردم با sms بگم. مینوش جان من در یک شهر ترک زبان زندگی میکنم اینا هم روستایی نیستند فقط یه مقدار شاید هم منظورشونو نتونن به ما به فارسی بفهمونن و ما هم به اونا!

    البته در مورد لگد زدن، من هم خودم شماتتش کردم و اون روز رو از خوردن بستنی که خیلی دوست داره محرومش کردم

    ایشون خودش مربی مهد کودک بود پارسال البته مدیرش دیگه تصمیم گرفته بود نیروی لیسانس بیاره و نمیخواست ایشونو دعوت به همکاری کنه یعنی توان آموزش به بچه رو داشت

    از نظر پول مطمئن هستم فقط رو حساب فامیلی کاری رو میکنه جنبه پولی براش نداره مثلا خواهرش بچه اش مریض میشه (زیاد هم مریض میشه) میگه نمیتونم خودم تنهایی میاره خونه اینا این خانم هم وایمیسه نگهش میداره بعدش هم بی حوصله است هم بعد چند روز خودش هم مریض میشه.

    من حقوقش رو کامل ریختم به عنوان حقوق آخر دیگه نخواستم از این بخش خاطره بدی داشته باشه

    ولی در کل حق با شماست بهتر بود حضوری میگفتم الان هم از نیومدنش ناراحت نیستم از وقتی این روند رو شروع کرد من تو ذهنم یواش یواش حذفش کردم و الان در واقع در ذهن من حضور نداره که بخوام از نبودنش غصه دار بشم
    فقط نمیخوام در حقش ظلمی کرده باشم و این قضیه فکرمو مشغول کرده

    مینوش جان من باردار هستم و مهد کودک بچه زیاد مریض میشه و بعد هم من از بچه ام بگیرم من هم که نمیتونم دارو مصرف کنم برا همین فکر میکنم حداقل فعلا بهتر باشه نره مهد البته اگه مجبور شم بعضی روزها میذارمش الان کلاسام تمام شده فقط مونده امتحانات دانشجوها میتونم همیشه با خودم ببرمش سر کار هر چند تقریبا باید در اون مواقع نصف وقتم رو بذارم برای سر کله زدن باهاش

    نمیدونم شاید این دفعه ظالمانه عمل کردم ولی خودم تو ذهنم زیاد بهش فرصت داده بودم شاید بهتر بود بهش میفهموندم اینا فرصته و من از این عملکرد ناراضی ام

    کلا یه مشکل مهم دارم ذاتا این ایراد رو دارم از کسی که ناراحت میشم تو ذهنم میذارم اگه تکرار نکرد که فراموش میکنم در صورت تکرار باز هم میذارم تو ذهنم تا به جایی میرسم که دیگه نمیتونم تحمل کنم و به حالت انفجار می افتم و اون موقع واکنش من چکشی ، قاطع و کوبنده میشه متاسفانه در مواجهه با همه همینطورم نمیتونم هر دفعه واکنشی متناسب با اتفاق همون دفعه نشون بدم. شاید به خاطر فرهنگ ملاحظه گری و تعارفی بودن که خیلی مرسومه تو این کشور و من هم باهاش تربیت شدم باشه!


    - - - Updated - - -

    راستس یادم رفت بگم بچه رو توی خوابگاه که توی محل کارم هست نگه میداشت یعنی یکی ازمعیارام برای بردنش به اونجا این بود که بتونم گاهی نظارت کنم و از نظر تربیتی خودم روش کار کنم
    پرواز کن آنگونه که می خواهی
    وگرنه پروازت می دهند آنگونه که می خواهند

  18. کاربر روبرو از پست مفید فکور تشکرکرده است .

    meinoush (جمعه 03 خرداد 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 تیر 96, 19:57
  2. استفاده از سایت همسریابی برای آشنایی و ازدواج درست هست
    توسط شمیم بهار در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 18
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 فروردین 93, 17:30
  3. پاسخ ها: 37
    آخرين نوشته: چهارشنبه 13 فروردین 93, 16:14
  4. پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: سه شنبه 28 شهریور 91, 23:34
  5. پسری که دنبال تصاویر جنسی تو نت هست ممکنه مشکل درست کنه برای اطرافیانش؟
    توسط بهار.زندگی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: جمعه 12 اسفند 90, 15:20

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 11:16 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.