به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-13
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    11,898
    سطح
    71
    Points: 11,898, Level: 71
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    387

    تشکرشده 325 در 143 پست

    Rep Power
    47
    Array

    من عاشق همسرم هستم اما در همین حال ازش متنفرم.چرا؟

    سلام دوستان همراه
    به یجور دوگانگی و تضاد تو احساساتم دچار شدم.از یک طرف عاشقانه همسرم رو دوست دارم اما حتی در همون حین ابراز عشقم میبینم ازش متنفرم.بدتر از همه اینه که این حسه تنفر رو به زبون میارم و بارها بهش گفتم ازت متنفرم
    خیلی میترسم که روش تاثیر بزاره حرفام
    دوسش دارم اما وقتی یاده اذیتایی که میکنه و کارایی که انجام میده میفتم و وقتی میبینم براش مهم نیستم حالم ازش بهم میخوره و به خودم لعنت میفرستم که چرا انتخابش کردم
    چیکار کنم که این حس از بین بره؟
    الانم که خیلی از هم دور شدیم
    خداروشکر بعد از حدود یک سال بیکاری داره میره سرکار.صبح ساعت6 میره تا 6 عصر و وقتی میاد اونقدر خسته هست که حوصلمو نداره و منم دم پرش نمیرم.شام و تلویزیون و خواب
    نه حرفی نه هیچی
    دوستان بگین چیکار کنم واسه زندگیم؟

  2. #2
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,440 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ابراز تنفر واقعا این حس را بیشتر میکنه و نباید بروت(ش) بیارید! در مورد رفع و صحبت در مورد مشکلات زمینه ایتون گفتگو کنید و اگه ممکنه مدتی از هم دور باشید
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  3. 2 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    asemani (شنبه 21 اردیبهشت 92), شارلوت (یکشنبه 22 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    112
    Array
    سلام عزیزم
    چند سالته ؟ شوهرت چند سالشه ؟ چند وقته ازدواج کردید ؟
    چه چیزهایی در گذشته باعث شده که اذیت بشی ؟ آیا الان هم اون موضوعات وجود دارن ؟
    چقدر تلاش کردی اون موضوعات رو فراموش کنی ؟

  5. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    شارلوت (یکشنبه 22 اردیبهشت 92)

  6. #4
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-13
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    11,898
    سطح
    71
    Points: 11,898, Level: 71
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    387

    تشکرشده 325 در 143 پست

    Rep Power
    47
    Array
    ممنونم دوستان
    امکان اینکه از هم دور باشیم که وجود نداره
    میتونین تاپیک های قبلیم رو بخونین .مفصل در مورد همه مسائلم توش گفتم
    شوهرم هم دروغ میگفت هم بداخلاقی میکرد(البته نه خیلی شدید ولی من حساس بودم)
    الان دیگه اون مسائل وجود نداره اما من نمیتونم بهش اعتماد کنم.هنوزم وقتی از سرکار میرم خونه و اون تو خونس همه اتاقا رو میگردم و بو میکنم تا مطمئن بشم یوقت معتاد نباشه
    نمیتونم بهش اعتماد کنم و همینم آزارم میده
    همش فکر میکنم نکنه با کسی رابطه داشته باشه(شوهرم فوق العاده شوخ و خوش برخورده با همه مخصوصا خانومها)حتی با دوستای مجردم کلن قطع رابطه کردم چون فکر میکردم شاید به اونا نظر داشته باشه
    همین تفکرات باعث میشه ازش متنفر بشم

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 اسفند 92 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    محل سکونت
    زیرطاق کبود
    نوشته ها
    226
    امتیاز
    1,316
    سطح
    20
    Points: 1,316, Level: 20
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    104

    تشکرشده 162 در 83 پست

    Rep Power
    33
    Array

    Posticon (1)

    منم گاهی فکرمیکنم ازهمسرم متنفرم چون نه درآغوشم میگیره نه مثله مردای دیگه که همسرشون رفتارمیکنن رفتارمیکنه امادراوج دعوامیبینم وحسم بهم میگه که دوستم داره ونمی تونه بهم ابرازکنه،همون لحظه است که تلاش میکنم تنفر روازخودم دورکنم وبایاری خداونددرک کنم که اون دوستم داره.
    دوست عزیزم شادباشی

    - - - Updated - - -

    - - - Updated - - -
    شارلوت جونم میدونی وقتی دلت به سمت خدابره چه معجزه ای اتفاق میافته،البته من اصلامنظورم نمازوقرآن وکارهای عرفانی نیست فقط و فقط دلت همه اینایادت میره توشروع کننده حرف باش باهاش مهربون شو چون به قول خودت همسرت دیگه مثله گذشته نیست وتغییرات خوبی کرده عزیزم توخوبی روباهاش شروع کن،شکاکی زندگی وقبل ازاون خود آدم روبه آتیش میکشه این تجربه سختی که من داشتم تواینطوری نباش خوب باش.

  8. کاربر روبرو از پست مفید نگاه تشکرکرده است .

    شارلوت (سه شنبه 07 خرداد 92)

  9. #6
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 03 اردیبهشت 99 [ 12:38]
    تاریخ عضویت
    1391-4-13
    نوشته ها
    357
    امتیاز
    11,898
    سطح
    71
    Points: 11,898, Level: 71
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 152
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    387

    تشکرشده 325 در 143 پست

    Rep Power
    47
    Array
    نه دیگه واقعا ازش متنفرم
    اون منو به جنون میرسونه.دو روز، فقط دو روز برای امتحان رفتم از شهرمون.تمام این دو روز رو از دستش گریه کردم
    دیگه فایده نداره
    امروز اومدم بیرون فقط به این دلیل که برم و درخواست طلاق بدم
    دیگه چیزی بین من و اون نیست
    ازش بیزارم
    توروخدا برام دعا کنید.خیلی حالم بده

    - - - Updated - - -

    نه دیگه واقعا ازش متنفرم
    اون منو به جنون میرسونه.دو روز، فقط دو روز برای امتحان رفتم از شهرمون.تمام این دو روز رو از دستش گریه کردم
    دیگه فایده نداره
    امروز اومدم بیرون فقط به این دلیل که برم و درخواست طلاق بدم
    دیگه چیزی بین من و اون نیست
    ازش بیزارم
    توروخدا برام دعا کنید.خیلی حالم بده

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 اسفند 92 [ 21:26]
    تاریخ عضویت
    1392-3-03
    محل سکونت
    زیرطاق کبود
    نوشته ها
    226
    امتیاز
    1,316
    سطح
    20
    Points: 1,316, Level: 20
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 84
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    104

    تشکرشده 162 در 83 پست

    Rep Power
    33
    Array
    دخترخوب دوست داری برات تعریف کنم که شوهرمن چه کارهایی کرده وشوهرتو ناخن کوچیکش نمیشه اما من بامددخداوندی خوب ساختمش والان خداروشکرنسبت به گذشته کلی تغییرکرده.به طلاق فکرنکن انقدرراه کارخوب هستش..
    ویرایش توسط نگاه : سه شنبه 07 خرداد 92 در ساعت 23:48

  11. کاربر روبرو از پست مفید نگاه تشکرکرده است .

    شارلوت (چهارشنبه 08 خرداد 92)

  12. #8
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    اگه دادگاه نری خیلی بهتره
    سعی کن با خودت خلوت کنی . بیشتر فکر کن .
    نقطه ضعف هاتون و ایراد هاتون رو تو یک صفحه بنویس و سعی کن برطرفشون کنی .
    نقاط قوت و اخلاقهای خوب همسرت رو تو یک یصفحه بنویس و به یاد خاطرات خوبتون بیفت
    درست میشه

  13. کاربر روبرو از پست مفید zendegiye movafagh تشکرکرده است .

    شارلوت (چهارشنبه 08 خرداد 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 19:01 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.