به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 مرداد 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-14
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,441
    سطح
    29
    Points: 2,441, Level: 29
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    مادرشوهرم شخصیتم را خورد می کنه چطوری باهاش رفتار کنم؟

    سلام
    من 25 سالمه و حدود یک سال که ازدواج کردم، تو مدتی که عقد بودم مادرشوهرم زیاد دوست نداشت من برم خونشون، اگر من را یکجا دعوت می کردن بهم نمی گفت البته الانم همینطوریه بعدا که بهم می گفتن ساراخانم چرا نیومدی؟من همینطوری میموندم مگه مهمونی وبده؟مگه من دعوت داشتم البته یه وقتا مادرشوهرم میگذاشت لحظه آخر به همسرم می گفت که به من بگه که من خونه یکی از اقوام دعوتم که دیگر فرصتی برای رفتن نبود.
    ولی همین خانم بعضی مراسم ها را ده بار بهم زنگ می زد که حتما تو این مراسم شرکت کن و...
    الانم که خودش یه مهمونی به قول خودش بخاطر من گرفته بود،یعنی قرار بود اول با من هماهنگ کنه بعد با مهمنهای دیگه ولی ایشون اول همه را دعوت کرد بعد من، منم گفتم من کار دارم نمیوتنم بیام گفت من نمیوتنم مهمونی را کنسل کنم، روم نمیشه دوباره زنگ بزنم بگم مهمونا نیان تا اینکه یکی از مهمونها گفت نمیتونه بیاد بعد مهمونی را کنسل کرد خیلی بهم برخورده نمیدونم چیکار کنم؟
    حس خوبی نسبت به همسرم ندارم ازش بدم اومده از خانوادش دوست ندارم دیگه ببینمش، چیکار کنم.رفتارم با همسرم تغییر کرده و دائم گیر میدم و دعوامون میشه. از همشون متنفرم.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 01 فروردین 98 [ 02:42]
    تاریخ عضویت
    1391-9-10
    نوشته ها
    485
    امتیاز
    9,513
    سطح
    65
    Points: 9,513, Level: 65
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 137
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassVeteran5000 Experience Points
    تشکرها
    1,478

    تشکرشده 1,276 در 407 پست

    Rep Power
    73
    Array
    سارا خانوم چه ربطی به شوهرت داره؟!! حالا چرا به اون حس بدی داری؟ خوشبختانه یا متاسفانه تا دلت بخواد تاپیک در مورد مشکلات با مادرشوهر توی این سایت هست. یه سرچی بکن بعضی از دوستان توصیه های خوبی کردن. یکی از توصیه ها هم اینه که این اختلافا رو جلوی شوهرتون نگینو پای شوهراتونو وسط نکشین. اگه همه بخوان به خاطر اختلاف با مادرشوهر، با شوهراشونم اختلاف پیدا کنن فک کنم 90% ازدواجای ایرانی ها منجر به طلاق میشه!!;)

  3. 2 کاربر از پست مفید sara 65 تشکرکرده اند .

    sara2015 (سه شنبه 17 اردیبهشت 92), بالهای صداقت (سه شنبه 17 اردیبهشت 92)

  4. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    عزیزم واسه منم همچین مشکلاتی پیش اومده... اما تو سعی کن به شوهرت ربطش ندی و اونو از خودت نرنجونی.. اون که مسؤل کارای اشتباه مامانش نیست ... اگه به شوهرت گلایه کنی بدون برو برگشت از مامانش دفاع میکنه همه مردا همین طورین ... همین طور واسه تو هم این طوریه که اگه کسی پشت سرت ازت گلایه کنه بهش ،حتما حتما بدون شک از تو طرفداری میکنه و سیاست مادر شوهرا هم همینه هیچ وقت از عروسشون پیش پسرشون گلایه نمیکنن و هر گلایه ای داشته باشن به خودمون میکنن واسه همینه که پسراشون اینقدر دوستشون دارن دیگه عزییییییییییییزم حواستو جمع کن .... پس تو هم زرنگ باش و اصلا به شوهرت گلایه نکن و از اون ناراحت نباش عزیزم.... تو توو یه فرصت مناسب با احترام و با متانت و با شجاعت برو به مادر شوهرت گلایتو بکن... مثلا بگو مامان جون از این به بعد هروقت مهمونی دعوت شدیم لطفا زودتر بهم خبر بدید تا منم برنامه ریزی کنم و واسه شما هم مشکلی پیش نیاد و من ازتون دلگیر میشم که لحظه آخر بهم خبر میدید،ممنون میشم که زودتر بهم خبر بدید ... یا اگه احتمالا یادتون میره که دیر بهم خبر میدید،به اون کسی که مهمونی دعوت میکنه بگید لطفا به خودم واسه دعوتم زنگ بزنه در غیر اینصورت من وقتی بهم دیر خبر بدید نمیتونم برنامه ریزی کنم و نمیتونم بیام ،به همین راحتی اصلا هم نگران نباش که در جواب تو اون چه جوابی بهت میده... و اگه بازم دیدی درست نشد 1 یا 2 بار نرو وقتی لحظه آخر بهت گفت ،حتما دفعه دیگه زودتر بهت خبر میده...عزیزم سعی کن جواب کارای هرکسی رو به خودش بدی .. آخه شوهر طفلکت چیکار کنه الکی با اونم بدرفتار میکنی و بعد باعث میشه که اونم جواب بدرفتاریاتو بده هااااااااااااااا .. بعد یه مشکل دیگه بهت اضافه میشه بیخودی، حیف نیست به خاطر کار مسخره ی مامانش زندگیتون تلخ شه ؟تو در هر شرایطی با شوهرت اینطوری باش...... عزیزم موفق باشی
    ویرایش توسط دریا72 : سه شنبه 17 اردیبهشت 92 در ساعت 17:27

  5. کاربر روبرو از پست مفید دریا72 تشکرکرده است .

    sara2015 (سه شنبه 17 اردیبهشت 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    سه شنبه 05 مرداد 95 [ 13:12]
    تاریخ عضویت
    1392-2-14
    نوشته ها
    7
    امتیاز
    2,441
    سطح
    29
    Points: 2,441, Level: 29
    Level completed: 94%, Points required for next Level: 9
    Overall activity: 6.0%
    دستاوردها:
    VeteranTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    2

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array
    ممنون دریا72، من تا الان به همسرم چیزی نگفتم ولی توان اینکه به مادرشوهرمم بگم را ندارم واسه همین همه ناراحتیا تو دلم جمع میشه سر همسرم در میارم البته همسرمم مثل خودم و بقیه دارای یکسری مشکلات که وقتی که من ناراحتم این بدیهاش برام چندبرابر میشه. همسرم کافیه یکم خلاف میلش حرف بزنی سریع اعصابش خورد میشه صداشو بلند میکنه با آدم بد حرف میزنه و... یک طوزی که آدم ضعف شخصیت میگیره این کار هر روزشه روزهایی که حوصله دارم خیلی با نرمی و لطافت از کنار این موضوع رد میشم ولی وقتی ماجرای مامانش پیش میاد نمیتونم.
    حس می کنم مامانش از من بدش میاد نه الان از همون اول هر روز خودم را لعن می کنم چرا به همسرم جواب مثبت دادم .همسرم و خانوادش یه موقعها یه طوری باهام برخورد می کنن انگار من منتظر بودم اینها بیان منو بگیرن.در حالی که خودشونم میدونن که من شرایطم خیلی بالاتر از آنهاست.
    خانواده همسرم میخوان یطوری برخورد کنن که بگن ما گربه را دم حجله کشتیم.از قبل عقد تا الان یه کارهایی با من کردن که هرکی دیگه بود حتما ب اهاشون دعوا می کرد ولی من همش کوتاه آمدم خسته شدم.
    همسرمم خیلی به خانوادش حساسه کافیه اونا یکم ناراحت بشن آنوقت کلی با من ناراحتی میکنه انگار ناراحتیه من مهم نیست.خسته شدم چیکار کنم.

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 22 شهریور 93 [ 10:26]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    220
    امتیاز
    1,966
    سطح
    26
    Points: 1,966, Level: 26
    Level completed: 66%, Points required for next Level: 34
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    201

    تشکرشده 120 در 72 پست

    حالت من
    Narahat
    Rep Power
    0
    Array
    سارا جون عزیزم اگه نمیخوای جواب بدرفتاری های هر کسو به خودش بدی پس اصلا حق نداری دلخوریاتو سر همسرت دربیاریو درباره بدرفتاری های شوهرت 1:اصلا به هیچ وجه وقتی عصانیه تو هم جواب بدرفتاریاشو بهش برنگردون 2:وقتی اون داره حرف میزنه بهش نگاه کن اما اصلا پورخند و... اینجور حرکات که نشون دهنده ی تحقیر کردنه انجام نده 3:وقتی حرفاش تموم شد تو بدون گریه و بدون اینکه رفتارت رو طوری کنی که اون عصبی تر بشه برو و خودتو مشغول کارای کن و فقط یکم باهش سرسنگین رفتار کن اما باهش لج نکن و به هیچ وجه قهر نکن 4:سعی کن بیشتر بهش محبت کنی نه وقتی که با هم دعواتون شده ها بعد که آشتی کردین منظورمه 5:از همین الان هرکار اشتباهی که شوهرت کرده از ته دلت ببخشش چون هم خودت آروم میشی و هم اینکه دیگه ازش دلگیر نیستی و فکر تلافی کردن اشتباهتش هم به ذهنت نمیاد 5:یه روزی که با هم خوب هستید ازش بخواه تا با هم درمورد رنجش هاتون از هم حرف بزنید و اگه قبول کرد که دو لیوان آمیوه یا هرچیز دیگه درست کن و برو کنارش بشین و خیلی آروم و مهربون باهاش از دلخوریات اینکه دوست داری چطور باهت رفتار کنه حرف بزن و ازش بخواه که بهت کمک کنه از اون هم بخواه با تو درباره ی رنجش هاش از تو حرف بزنه و اینکه دوست داره چطور باهش رفتار کنی و خواسته هاش چیه ... و سعی کن در طول گفت و گو آرامش و مهربونیتو حفظ کنی تا تجربه ی شیرینی بشه تا دفعه بعد هم باز دلش بخواد باهات درد و دل کنه و اینکه اگه وقتی بهش پیشنهاد حرف زدن رو دادی و گفت فعلا حوصلم نمیشه و غیره تو عصبانی نشیا با مهربونی بهش بگو باشه عزیزم پس هروقت موقعیتشو داشتی بهم بگو من منتظرم چون خیلی دوست دارم باهات درد و دل کنم ... بازم میگم اصلا درباره کارای اشتباه مادرشوهر و ... با شوهرت حرف نزن که اون مجبور میشه ازشون دفاع کنه و بدتر دلخوری بوجود میاد بینتون.. واینکه میگی توان اینکه خودم به مادرشوهرم بگم رو ندارم باید بهت بگم تو نمیخوای بهش بی اخترامی کنی تو با احترامو مهربونی و البته شجاعت فقط میخوای خواسته ی خودتو بهش بگی همون طوری که قبلا گفتم مطمئن باش چیزی چپیش نمیاد و اگه یکی دوبار این کارارو بکنی دیگه خودتو هم اینقدر از توو نمیخوری و اعصابت خورد نمیشه و اونام واسشون طبیعی میشه که تو حقته که خواسته هاتو بهشون بگی . موفق باشی عزیزم

  8. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    دوشنبه 20 دی 00 [ 13:07]
    تاریخ عضویت
    1390-10-20
    نوشته ها
    1,523
    امتیاز
    24,667
    سطح
    95
    Points: 24,667, Level: 95
    Level completed: 32%, Points required for next Level: 683
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,759

    تشکرشده 3,304 در 1,073 پست

    Rep Power
    218
    Array
    سلام
    مشکل حادی نیست بین خیلی از عروس ها و مادرشوهرا پیش میاد مهم اینه که شما احترامتو حفظ کنی هم جلوروشون هم وقتی حضور ندارن و هرگز پیش شوهرتون ازشون بدگویی نکنین بعد از یه مدت شوهرتون می فهمه حق با کیه
    اینقدر سخت نگیر سعی کن به شوهرت بیشتر محبت کنی و آینده زندگیتو بر پایه گذشته ها بنا نکنی روزهای شیرین تری بوجود بیار لحظات شاد بسازتا شوهرت بیشتر بهت جذب شه
    آینده مهمه نه گذشته
    موفق باشی


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. ازدواج با اعمال شاقه!! دیگه شخصیتم له شده
    توسط زن امیدوار در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 26
    آخرين نوشته: شنبه 10 خرداد 93, 11:42
  2. مشکل با شخصیتم
    توسط sima162 در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: شنبه 26 مرداد 92, 20:18
  3. شخصیتم آشفته و درهم شده!خیلی با خودم مشکل دارم (کمکککککککککککک)
    توسط sheida412 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 08 مرداد 92, 14:10
  4. میخوام شخصیتم به طور کل عوض بشه
    توسط Sky180 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 بهمن 91, 21:32
  5. میخوام شخصیتمو پاک کنم ولی نمیتونم
    توسط hichkas.a در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: چهارشنبه 12 مهر 91, 23:16

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.