به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 22:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    17
    سطح
    1
    Points: 17, Level: 1
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    1 سردر گمی و ازدواج اینترنتی و مشکل سنی

    سلام و خسته نیاشید لطفا فقط زود جواب بدید چون گیر گیرم اجر تون با فاطمه زهرا (ص) از اینجا بگم مدتی چت روم میرفتم و با بعضی ادم ها چه دختر چه پسر می حرفیدیم یه روز یعنی 90/9/10 یه دختر اومد بعد از سلام اشنای یه نفر دیگه یهش گفته بود باهام ازدواج می کنی منم از لج بهش گفتم با من از دواج کن گیر دادم بهش قضیه جدی نبود یه کم حرفیدیم شمارمو دادم بهش دو روز بعد اس داد سلام خوبی نمیدونستم اونه گفتم شما گفت مریم مریم کیه گفت تو چت اشنا شدیم بیشتر تو چت می اومدیم تو خصوصی با هم می چتیدیم و مثل خاله بازی ازدواج کرده بودیم مثلا سر زندگی خودمون بودیم حدود یه ماه گذشت باهم خیلی خوب بودیم همیشه ثانیه شماری می کردیم با هم بحرفیم من اون موقه سرباز بودم ساعت دو می اومدم خونه منتظر بود بایم خونه به حرفیم چت شد اس بازی بعد تماس خیلی خوب بودیم عالی عالی هر موقه میموندم پادگان تلفنی می حرفیدیم یه روز گفت فلانی جدی میای خواستگاریم گفتم تا امروز چیز های که دیدم راست گفته باشی چرا که نه از اون موقه خیلی خوب بودیم عالیی تمام زندگی هم فهمیدیم زیر بم خلاف غیر خلاف همه همه از پاکی و نجابتش شکی ندارم چون خانواده فوق العاده مذهبی دارند اما یه چیز دروغ گفته بود بهم اونم سن بود گفته بود منم همسن توم یعنی متولد 68 ولی گفت یه چیز بگم باز هم میای خواستگاریم گفتم تا ببینم چی باشه گفت من متولد 65 هستم سه سال ازم بزرگتر اولش ناراحت بودم خیلی زیاد به روی خودم نیوردم بعد چند روز فکر کردن گفتم چیزی که من الان دیدم از این سن یه ملاک واسه ازدواج بقیه که داره حجاب کامل خانواده تحصیلات سطح فکری دوست داشتن و خیلی های دیگه ... خیلی گریه می کرد حتی من حتی اون که خانواده هامون نمیزارن با این تفاوت سن با هم ازدواج کنیم منم یه دروغ گفته بودم بهش که خونمون تو روستا بود گفتم تو شهر هستیم خیلی ناراحت شده بود بعد اون موضوع خیلی خوب بودیم این بگم ما یه شهر هم زندگی نمی کنیم 300 کیلومتر دوریم از هم هنوز هم ندیدیم ولی از عکس هم دیدیم هر دو در شکل ظاهر مث هم هستیم اون بهتر قشنگتر .من سربازی 91/1/1 تموم کذپردم همون موقه رفتم دانشگاه که دو ترم دیگه تموم میکنم ولی بیکارم .من یه مشکل خانوادگی دارم اونم اینه پدرم از دواج مجدد کرده یه کم کمتر به ما میرسه .پدر خانوم هم خیلی سختگیر .ما یک کلام عاشق هم هستیم .یه چیزدیگه من برادرم 5 سال از من بزرگتر بیکار ازدواج نکرده اگر من ادواج کنم با این خانوم بعد برادرم ازدواج کنه با خانومی کوچکتر از ایشون لطمه روحی نمی خوردیم .الان ما چند مشکل داریم یک اشنایمون از اینترنت که واسه خانواده ها قابل پذیرش نیست .یک سن که واسه خانواده اون ها بیشتر ابل پذیرش نیست .الان هم دو خواستگار داره دو تا متولد 60 هستند یکی شون دکتر یک دیگه مهند س و از لحاظ مالی شغلی جایگاه خوبی دارند .دکتر 60 درصد راه رفته ولی دل خانوم پیش منه .من هم گفتم میام جلو البته الان نه تا پایان امسال باید بهونه واسه اشنای جور کنم اون هم این دانشگاه برم شهرشون .الان سر دو راهی هر دو مون موندیم چیکار کنیم من دارم دایم دعا میکنم از دستش ندم چون از لحاظ خانوادگی برای من خوبه هم خودش که دیونه وار دوستش دارم دوستم داره دو سال با بدی و خوبی هم زندگی کردیم بد خوب هم هم میدونیم لطفا کمکمون کنید ثواب داره هر کاری کر پا روی دلش گذاشت فراموش کنیم هم نشد که نشد من دو هفته افسرده شدم کارم شده دع از دستش ندم سطح مالی هم تقریبا در سطح هم هستیم . کمکم کنید ایا همه ازدواج های اینترنتی شکست می خورن ایا همه ازدواج های بزگتر بودن دختر شکست می خورن این بگم ما دیونه هم هستیم نمیدونیم چیکار کنیم شب روز دعا می کنم زودی بهم برسیم و خوشبختش کنم این کار من اشتباه ؟ تشکر 

  2. کاربر روبرو از پست مفید مهرداد68 تشکرکرده است .

    roze sepid (دوشنبه 09 اردیبهشت 92)

  3. #2
    در انتظار تایید ایمیل ثبت نام
    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 11:24]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    36
    سطح
    1
    Points: 36, Level: 1
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 14
    Overall activity: 0%
    تشکرها
    4

    تشکرشده 13 در 6 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اول از همه اینو بگم دیدم هنوز به سوالت هیچ پاسخی داده نشده دلم سوخت . سوالو که دیدم فهمیدم چرا هیچکی جواب نداده . آخه برادر من یکم خلاصه تر مینوشتی هیچکس حوصله خوندن اینهمه رو نداره.
    به نظر من مهمترین مساله برای شما اینه که بیکارید و تا این موضوع حل نشده اصلا نباید به ازدواج فکر کنید . در مورد رابطتون و علاقه ای که گفتید پیشنهاد میکنم یه مدت رو به خودتون فرصت بدین ببینید وقتی با هم تماسی ندارید چه اتفاقی میفته . میخوام به خودتون ثابت کنید که این واقعا عشقه نه عادت و وابستگی . مشکل بزرگی که به نظر من میاد دروغه که هر دو طرف وارد رابطتون کردید و هیچ تضمینی وجود نداره که بقیه حرفاتون راست باشه . نمیخوام تهمت بزنم ولی به نظرم وجود اون خواستگارها هم یکم مشکوکه . شاید طرفتون با مطرح کردن این موضوع سعی به ترغیب بیشتر شما داشته باشه . در هر صورت به نظر من یکم به خودتون فرصت بدین شما تازه 24 سالتونه با صبر و تامل بیشتر تصمیم قطعی رو بگیرید.

  4. 2 کاربر از پست مفید جیران تشکرکرده اند .

    roze sepid (دوشنبه 09 اردیبهشت 92), شیدا. (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 22:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    17
    سطح
    1
    Points: 17, Level: 1
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط جیران نمایش پست ها
    اول از همه اینو بگم دیدم هنوز به سوالت هیچ پاسخی داده نشده دلم سوخت . سوالو که دیدم فهمیدم چرا هیچکی جواب نداده . آخه برادر من یکم خلاصه تر مینوشتی هیچکس حوصله خوندن اینهمه رو نداره.
    به نظر من مهمترین مساله برای شما اینه که بیکارید و تا این موضوع حل نشده اصلا نباید به ازدواج فکر کنید . در مورد رابطتون و علاقه ای که گفتید پیشنهاد میکنم یه مدت رو به خودتون فرصت بدین ببینید وقتی با هم تماسی ندارید چه اتفاقی میفته . میخوام به خودتون ثابت کنید که این واقعا عشقه نه عادت و وابستگی . مشکل بزرگی که به نظر من میاد دروغه که هر دو طرف وارد رابطتون کردید و هیچ تضمینی وجود نداره که بقیه حرفاتون راست باشه . نمیخوام تهمت بزنم ولی به نظرم وجود اون خواستگارها هم یکم مشکوکه . شاید طرفتون با مطرح کردن این موضوع سعی به ترغیب بیشتر شما داشته باشه . در هر صورت به نظر من یکم به خودتون فرصت بدین شما تازه 24 سالتونه با صبر و تامل بیشتر تصمیم قطعی رو بگیرید.
    قضیه خواستگار دروغ نیست جدی
    ما بجز اون دروغ ها دیگه دیگه هیچچ دروغی بهم نگفتیم
    فرصت زیاد بوده اخه ما از بهمن تا بعد عید رابطمون شده دو روز هم اس ندیم به هم خیلی دلتنگ هم شدیم
    الان خواستگار چون عموی خانوم فوت کرده هنوز استنبای 60 درصد هم اکی
    مطمنم از دستش بدم شکست سنگینی می خورم
    سر دو راهی هم استخاره زدیم عالی اومد
    خواستیم فراموش کنیم همو ولی استخاره عالی اومده
    الان یه کم سر در گم هستیم

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 16 اردیبهشت 92 [ 14:07]
    تاریخ عضویت
    1391-12-05
    نوشته ها
    39
    امتیاز
    274
    سطح
    5
    Points: 274, Level: 5
    Level completed: 48%, Points required for next Level: 26
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 48 در 26 پست

    حالت من
    Badhal
    Rep Power
    0
    Array
    سلام مهرداد جان

    منم دقیقا ! مشکل شما رو دارم !
    به نظرم این قسمتش که هنوز هم رو از نزدیک ندیدم اصلا خوب نیست من نشده برم اصلا شرایطش جور نشد برم شما چرا؟؟؟؟
    من خداییش هیچی ندارم ! اونم میگه طوری نیست !!

    مهرداد اینجا و هر جا دیگه این مسئله رو بگی میگن تمومش کن ! صدتا دلییلم می ارن

    خب یه خوبیای داره این جور رابطه که خودت بهتر میدونی مثلا این که روحیات هم رو خب میشناسین

    راهش اینه که اگه می خوایش یه قدمی ور دار براش ! من خودم فعلا فقط قول دادم بش..... یعنی در حد حرف بوده

    خب این برا یه دختر سخته - من رام سه برابر شماست!! شما که می تونی
    ببین حتما برو هم ببینید - صحبت کنید بعد اگه ام طول بکشه اشکال نداره ولی اینجوری اون بیشتر از شما اذیت میشه
    حتما برین

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 03 مهر 94 [ 16:31]
    تاریخ عضویت
    1391-10-27
    نوشته ها
    991
    امتیاز
    7,073
    سطح
    55
    Points: 7,073, Level: 55
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 77
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1 year registered5000 Experience Points
    تشکرها
    2,771

    تشکرشده 1,881 در 749 پست

    Rep Power
    113
    Array
    من نمی دونم پس اون دکمه اینتر رو برا چی گذاشتن اونجا ؟؟؟ چشام در اومد تا بخونم :cool:
    برادر عزیز موارد زیر موانع ازدواج شماست . مواردی که حتی یه دونه اش برای شک به درست بودن ازدواج کافیه
    1. سن پایین شما ... شما هنوز سن و سالی ندارید و مسلما موارد خیلی بهتر در آینده براتون پیش میاد
    2. بزرگتر بودن دختر خانم از شما .... تو همین تالار قسمت مشکلات به علت اختلاف سن رو ببین تا بدونی این موضوع چقدر مهمه
    3. آشنایی از طریق اینترنت .... نه اینجا و نه هیچ کجای دیگه توصیه نمیشه (همینطور که هنوز قضیه جدی نشده ، دروغ هایی که به هم گفتید داره آشکار میشه ، چه برسه به وقتی که جدی بشه )
    4. شهرهای متفاوت ... که طبیعتا فرهنگ های متفاوت میاره (بخصوص که یکی از شهر هستین و یکی از روستا )
    لطفا از سر احساسات تصمیم نگیرید ، موقعیت های اون دختر رو هم ازش نگیرید.
    موفق باشید.

  8. کاربر روبرو از پست مفید asemani تشکرکرده است .

    شیدا. (سه شنبه 10 اردیبهشت 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 14 اردیبهشت 92 [ 22:41]
    تاریخ عضویت
    1392-2-09
    نوشته ها
    3
    امتیاز
    17
    سطح
    1
    Points: 17, Level: 1
    Level completed: 33%, Points required for next Level: 33
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    0
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ممنون که نظر دادین

    اینکه ما کلا هم دوست داریم همزمان یک چیز باهم میگیم چنان عقل شعور معرفتمون یکیه

    درضمن ما از یه قومیم و تفاوت فرهنگی انچنان نداریم

    من فرصت هم نگرفتم ازش حق انتخاب گذاشتم تو این قضیه هم من فقط یک درصد شانس پیروزی دارم

    ما روستا زندگی میکنیم ولی شاید ده خونه و اپارتمان تو شهر داریم و روستامون هم مث شهره من ادواج کنم روستا نمیمونم

    حاظرم برای کار و ازدواجم با خانوم برم شهرشون

    ما فقط همین دو دروغ گفتیم ما حتی چیزهای شخصی حتی دعوا های خونه هم گفتیم و تا اینجا به دروغ نگفتیم

    وضعیت مالی پدرم خوبه میتونه کمکم کنه واسهازدواج مشکلم بعد ازدواج

    این خانوم فرصتی که هیچ وقت دیگه برای من تکرار نمیشه .نمیدونم چمه دایم دل شوره دارم سردر گمم 40 روز دیگه چی واسم پیش میاد

    در ضمن بعد از کلی تحقیق ما عقد مدت دار کردیم چون رابطمون حلال باشه .از دلشوره دارم میمیرم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. وقتی ناراحتم به سختی می تونم حرف بزنم(دوستان قدیمی لطفا باهام صحبت کنید)
    توسط ستاره آشنا در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 10
    آخرين نوشته: یکشنبه 01 مهر 97, 23:46
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: دوشنبه 09 بهمن 96, 14:47
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: یکشنبه 19 مهر 94, 23:08
  4. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 11 آبان 93, 00:32
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: جمعه 30 فروردین 92, 11:55

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:40 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.