ممنون از نظرتون
بله من با مشاوره صحبت کردم و این خانم کاملا با معیارهای من همخونی دارند و مطمئنا" اگر با وجود مشکلاتی که عرض کردم ، کوچکترین نکته ی منفی من در این خانم میدیدم هرگز تصمیم به این کار نمیگرفتم.
- - - Updated - - -
نوشته اصلی توسط
هدف
خانواده شما حق دارن نگران این موضوع باشن
اولا سعی کنید معیار های دقیقتون در ازدواج رو مشخص کنید و بعد تصمیم بگیرید
به هر حال پدر و مادر ایشون از هم جدا شدن و همین تاثیر منفی ممکن در روابط شما بزاره
همچنین دختر خانوم مورد نظر یک ازدواج ناموفق هم داشته
پس نتیجه این میشه که مشکل فقط 3 سال بزرگتر بودن این دختر نیست
آیا به مشاور مراجعه کردید ؟
خانواده دختر از این رابطه شما خبر دارن ؟
نظر خود دختر چیه ؟
ممنون از نظرتون
بله منم میدونم که اونا تا حدی حق دارن، خب این یک مورد میشه گفت خاص هستش.
من با مشاوره صحبت کردم و این خانم کاملا با معیارهای من همخونی دارند و مطمئنا" اگر با وجود مشکلاتی که عرض کردم ، کوچکترین نکته ی منفی من در این خانم میدیدم هرگز تصمیم به این کار نمیگرفتم.
- - - Updated - - -
نوشته اصلی توسط
meinoush
اختلاف سنی تا 3 سال اگه اقا پسر بعدا براش مهم نباشه و پشیمون نشه اصلا توی زندگی مشترک به چشم نمیاد.
اما اینجا مشکل این نیست. مشکل اینه که ایشون یه بار ازدواج کرده و کلی هم مشکل داشته که البته نمی دونم چرا جزییات مشکلشو شما می دونین. و اصلا معلوم نیست واقعا تا چه حد ایشون مقصر بودن تا چه حد همسرشون و اگه هم ایشون هیچ تقصیری نداشتن به هر حال زندگی مشترک سختی داشتن و روحیاتشون تا حدی شاید ازرده شده باشه و با مشکلاتش درست کنار نیومده باشه. شایدم کلی تجربه کسب کرده باشه و مشکلاتشو هم پشت سر گذاشته باشه. بهتره که مشاوره برین برای ازدواج اگه واقعا خواستین ازدواج کنین. شاید اصلا مناسب هم نباشید. شایدم خیلی مناسب هم باشید. حتما مشاور خوبی پیدا کنین برای ازدواج و مشورت بگیرید.
اینا نظر من بود و ممکنه اشتباه کنم.
بسیار بسیار ممنونم از نظرتون.
من دلیل جدا شدنشون رو گفتم و نیازی به تکرارش نمیبینم اما بازهم نیاز به تحقیقات بیشتر هست و من حتما اینکار رو خواهم کرد و با گفته ی شما کاملا موافقم که تجربیات گذشته و مشکلات گذشته ی ایشون میتونه همراهش باشه و من تا به امروز تلاشم رو کرد که این مشکلات رو بشناسم و درکشون کنم و سعی کنم رابطه مون رو به سمتی سوق بدم که هردومون میخواییم. فردا مجددا جلسه ی مشاوره دارم به امید خدا و تلاش خودم و دعای دوستان امیدوارم انتخابی صحیح کرده باشم.
- - - Updated - - -
نوشته اصلی توسط
میـشل
سلام دوست عزیز.
اگه بر اساس عقل به یک شناخت درست و اساسی رسیده باشید، نه اختلاف سنی مسئله سازه، و نه مشکلی که در گذشته ایشون پیش اومده.
مهم ترین نکته اینه که شناختتون درست باشه. و احساسات دخیل نباشه. چون صحبت یک عمر زندگی هست.
پیشنهاد می کنم که اولا با یک مشاور خانواده مشورت کنید تا مطمئن بشید انتخابتون درست بوده.
اگه همه چی اوکی بود، ارتباطتون رو با خانوم مورد علاقتون در سطح پایین نگه دارید. که این هم از تصمیمات احساسی بعدی جلوگیری می کنه، و هم باعث می شه مادرتون خودش رو در مقابل عمل انجام شده نبینه و بیشتر موضع نگیره.
در مورد مادرتون باید با صبر و حوصله باشید. بهشون بگید که نظرشون براتون مهمه. و ازشون بخواید که فرصت شناخت بیشتر رو به خودشون بدن.
اگه می بینید صرفا بخاطر حرف مردم مخالفت می کنن، می تونید با مثال های مناسب ایشون رو آگاه کنید، اما خیلی بهش فشار نیارید.
با حوصله و آروم پیش برید و بگذارید در عمل ببینه که نظرش برای شما و برای خانوم مورد نظرتون مهمه.
در واقع ایشون باید ببینند که شما هنوز انتخابی صورت ندادید و صرفا یک فرد رو کاندید کردید. چون اگه انتخابتون رو کرده باشید ایشون بیشتر هیجانی برخورد می کنن چون خودشون رو در مقابل عمل انجام شده می بینند و خودشون رو مجبور می بینند که به هر طریقی که شده راه شما رو سد کنند.
باید این امید رو درشون تقویت کنید که با رفتار معقول، شما رو به فکر وا می دارن.
موفق باشید.
- - - Updated - - -
و بهتره بصورت موقت با اون خانوم قطع رابطه کنید. بهشون بگید که یه فرصتی به شما بدن که تلاشتون رو برای جلب رضایت مادرتون بکنید.
و به مادرتون بگید که رابطه رو قطع کردید، و بدون رضایت ایشون انتخابی نمی کنید. اما در عین حال ازشون بخواید که به شما برای یک انتخاب اصولی و درست کمک کنند. و با هم بررسی کنید که چه معیارهایی برای ازدواج اساسی هستند و باید در نظر گرفته بشن.
ایشون رو با خودتون همراه کنید و یادتون باشه ازدواج صرفا انتخاب یک همسر برای خودمون نیست. بلکه انتخاب یک عروس برای مادر و پدرمون، انتخاب مادر شوهر و پدر شوهر برای همسرمون، و غیره هست. در واقع قرار نیست فقط یک نسبت بین شما و یک خانوم پیش بیاد. بلکه یک شبکه ارتباطی قراره ایجاد بشه.
میشل جان خیلی ازت ممنونم که وقت گذاشتی و من رو راهنمایی کردی. من 100 درصد با حرفای شما موافقم. اولش خیلی آتیشم تند بود و سعی میکردم نظرم رو تحمیل کنم اما دقیقا مخالفت ها بیشتر میشد. یک هفته ایی میشه که رویه رو عوض کردم و میبینم که خیلی اوضاع بهتره و حتی مامان راضی شده که تحقیقات خودش رو شروع کنه اما باز هم صبر میکنم و آرومتر پیش میرم.
واقعا نمیدونم گناه آدمی که یه بار به اشتباه ازدواج کرده و جدا شده چیه که اینقدر نگاه جامعه بهش بد و زشت است.
علاقه مندی ها (Bookmarks)