به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 92 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    23
    سطح
    1
    Points: 23, Level: 1
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Question لطفا بهم بگین این شخص برای ازدواج مناسب هست؟

    سلام
    من دختری هستم 28 ساله که 7 ماه پیش با پسری 29 ساله در اینترنت (دوست یکی از اقواممان) آشنا شدم. ما هردو کارشناسی ارشد خوندیم. همرشته هستیم. خانوادهامون در یک سطح هستن. هردو از خانواده تحصیلکرده هستیم و پدرهامون کارمند. خود ایشون هم کنار درس در شرکتی که پدرش دارن ده ساله مشغول به کار هست و بزودی همین شرکت به نام خودشون میشه. از روز اول آشنایی ایشون تصمیم به ازدواج داشتن البته به من گفته بودن من تا وضعیت مالیم در حدی نباشه که بتونم یک زندگی خوب تامین کنم به هیچ دختری قول نمیدم.

    باید بگم این آقا فرد رک گو، مسئولیت پذیر، احساساتی و خونگرم و گاهی زودجوش هستن. من خودم احساساتی، پر توقع هستم و متأسفانه زود وابسته میشم و گاهی غر میزنم. من خیلی سعی کردم نقاط منفی اخلاقم رو بهتر کنم، حتی گاهی این آقا مثل یک دوست واقعی عیب هام رو گوشزد میکردن که من سعی در برطرف کردنشون داشتم. من حتی سعی کردم برای این موضوع احساساتم رو کم کنم و با منطق جلو برم چون ارتباط با یک شخص برای ازدواج موضوع مهمی هست.

    اوایل آشنایی من درگیر پایان نامه بودم و ایشون بدون درخواست من بهم خیلی کمک کرد. ما از نظر شخصیتی خیلی بهم نزدیک هستیم. من همیشه برای ازدواج معیارهایی مد نظرم بود که اکثر اونهارو در ایشون دیدم. آشنایی ما فقط در حد تلفن و اس ام اس بود. اولین دیدار ما در یک همایش بود که من اونجا شرکت میکردم و ایشون بخاطر ملاقات بامن و کمک به من اومدن و اولین بار از نزدیک همدیگرو دیدیم. بعداز اون دوسه بار و هربار در حد دوساعت بیرون از خونه همدیگرو ملاقات کردیم. تمام حرفهای ما تلفنی بود و گاهی با وبکم از طریق نت ملاقات داشتیم. میتونم بگم انگار همیشه کنار هم بودیم.

    ما اوایل آشنایی یعنی تا سه چهار ماه اول باهم خوب بودیم. این آقا به گفته خودشون از همون اول به مادرشون گفته بودن من با دختری ارتباط پیدا کردم برای ازدواج و فعلا قصد آشنایی داریم. ایشون شخصی بودن که کلی درباره خانوادشون به من گفتن و ما خیلی باهم درددل کردیم و از اکثر جریاناتی برامون اتفاق میفتاد به هم میگفتیم و اکثر اوقات بدون اینکه من درباره خانوادشون بپرسم ایشون درددل میکردن حتی یکبار برام تعریف کردن که در سایتی در اینترنت دختری بهشون تقاضای دوستی داده که ایشون رد کردن و به من گفتن میتونی پروفایلش رو ببینی، منم وقتی توی سایت پیگیری کردم دیدم حرف ایشون درسته. در همون سایت من با خواهر ایشون هم در حد کمی آشنا شدم که البته گفتگوی خاصی بین ما نبود. حالا بعد از چندین ماه ایشون به طور جدی به خانوادشون (پدر و مادر و برادرشون) اطلاع دادن برای خواستگاری. و به من گفتن خانوادشون بخاطر فوت یکی از اقوامشون خواستن تا بعد از عید صبر کنن. و وقتی خانوادشون موافق بودن خبر میدن تا من هم خانوادم رو درجریان بذارم که بزرگترها باهم آشنا بشن.


    من با توجه به معیارهام و شخصیت ایشون بهشون علاقه دارم، ایشون هم به من علاقه دارن، علاقشون رو در کارهاشون دیدم ( بخاطر من از بیرون رفتن منصرف شدن چون نمیخواستم قبل از خواستگاری بریم کافی شاپ و از این قیبل . برای درسم خیلی بهم کمک کردن بدون اینکه خودم بخوام و ...)

    در ارتباط من و این آقا گاهی کدورت پیش میومد (از ماه پنجم آشنایی به بعد بیشتر شد) که بیشترشون بخاطر خواسته های جنسی ایشون و مخالفت من بود.
    ما هردو از نظر جنسی گرم مزاج (تمایل بالا) هستیم البته ایشون بیشتر. و همین گرم مزاجی باعث شده تا خیلی مواقع از من درخواست ارتباط تلفنی جنسی داشته باشن. هر وقت من مخالفت کردم و ازشون خواستم صبر کنن تا وقتی وضعیت آیندمون مشخص بشه ایشون خیلی ناراحت میشن و میگن ما همدیگرو دوست داریم در حدی که میخواییم ازدواج کنیم. پس اینجور رابطه تلفنی مشکلی نداره. ایشون به من میگن: حتما من رو دوست نداری و اینجوری میخوای منو آزار بدی و از علاقه من سواستفاده کنی و گرنه اینهمه خواستگاری رو بهونه نمیکردی. من چندبار به خواستشون عمل کردم و بعد پشیمون شدم و با خدای خودم عهد بستم و توبه کردم. و سپس با ایشون منطقی صحبت کردم و به خواسته شون پاسخ منفی دادم. اولش ایشون ابراز ناراحتی کردن و من گفتم ارتباطمون قطع چون نمیخوام توبه ای که با خدا دارم بشکنم و من نیاز شمارو قبل از ازدواج برآورده نمیکنم. ایشون بعد از چند روز با این موضوع کنار اومدن و ما بدون هیچ مشکلی باهم ارتباط داشتیم.

    گاهی ایشون از اینکه باهم نمیریم بیرون گله داشتن که تحمل میکردن و فقط در حد درددل بود. حتی ایشون که به گفته خودشون (بخاطر یه مشکلی که برام تعریف کرده بودن) انگیزه ای برای ادامه تحصیل نداشتن اما این همنشینی و تصمیمی که من برای خودم داشتم باعث شد هردو در آزمون دکترا شرکت کنیم و ایشون مصمم شدن برای توسعه شغلشون و ایجاد یک شغل جدید و مورد علاقشون که مرتبط با رشته دانشگاهیشون هست. ما هر دو به هم وابسته شده بودیم به نحوی که من برای درسم به مسافرت رفته بودم و امکان ارتباط تلفنی زیاد نداشتم ایشون خیلی اظهار تنهایی و ناراحتی میکردن و حتی این اواخر اگر من توی خونه دستم به کاری مشغول میشد ایشون از من میخواستن اگر میشه تنهاشون نذارم و کمی بیشتر باهم حرف بزنیم.

    تا روزی که مشکلی بینمون پیش اومد و برای من این تردید رو ایجاد کرد که آیا این شخص برای ازدواج مناسب هست یا نه؟

    مشکل این بود که ایشون در اوایل آشنایی ما به من گفته بودن حدودا دوسال پیش از دختری جدا شدن، موضوع از این قرار بود که با دختری ارتباط داشتند برای ازدواج و هردو خانواده در جریان بودن تا زمانی که توجه ایشون بخاطر تحصیل نسبت به دختر کم میشه و بعد متوجه میشن این خانوم با شخص دیگه ای آشنا شده و دیگه قصد ازدواج نداره. ایشون برای من تعریف کردند که ضربه بزرگی خوردن و مدتی افسرده بودن و میگفتن خانواده دختر حتی بهشون زنگ زدن و گفتن دختر ما اشتباه کرده و در حق تو بدی کرده ، تو از او بهتری و دنبال شخص دیگه ای باش و ...

    خود ایشون گاهی میگفتن این دختر به من تهمت خیانت زد و خودش خیانت کرد و گاهی البته نه خیلی زیاد درباره این دختر گله ای میکردن. از طرفی من ازشون پرسیده بودم اگر روزی اون دختر برگرده پیشت و بخواد ببخشیش قبول میکنی؟ که ایشون در جواب گفتن نمیدونم.

    چندماه پیش یک شب که طبق معمول از حال هم باخبر میشدم من به ایشون زنگ و اس ام اس دادم اما جوابی نگرفتم و چندین بار تکرار کردم اما بازهم خبری نبود و من با احتمال اینکه دستشون بنده تماس نگرفتم تا روز بعد که با ایشون صحبت کردم و از شب قبلش جویا شدم. ایشون به من گفتن اون دختر(دوست دختر سابقشون) تماس گرفته بوده تا صحبت کنه و گفتن باهم کلی گریه کردند تا صبح و دلیل گریه این بود که دوست پسر جدید این دختر کسی نبوده که میخواسته.

    این موضوع من رو ناراحت کرد و بهشون گفتم حالا که دوست سابقتون قراره بیاد من رو فراموش کنید و ارتباطمون قطع بشه. ایشون در جواب گفتن نه او دوست جدید داره و قرار نیست بامن باشه و فقط یه تلفن زده بوده. دوباره فردای همون شب این دختر تماس میگیره و من باز با ایشون برخورد داشتم که ایشون به من جواب دادن : من زنگ نزدم و خود دختره زنگ زده بود به من میگفت میخوام از دور هواتو داشته باشم. منم گفتم نمیخواد.
    من در جوابشون گفتم دختر اگر هم زنگ زد تو چرا جواب دادی؟ اگر قرار نیست توی زندگیت باشه جواب نده.

    این ماجرا تموم شد تا چند شب پیش که من از بیرون اومدم خونه و به ایشون اس ام اس دادم و زنگ زدم تا رسیدنم رو خبر بدم و حرف بزنیم که باز جواب منو ندادن تا خودشون اس ام اس دادن و وقتی جویا شدم با اصرار من گفتن که چون دلشون گرفته بود با دوست دختر سابقشون صحبت میکردن این لحظه بود که به من شوک خیلی بزرگی وارد شد چون از کسی که با هدف ازدواج عاشقانه دوستش داشتم و معیارهای منو داشت انتظار همچین کاری نداشتم. خیلی عصبانی شدم و با عصبانیت به ایشون گفتم چرا ؟ ما که باهم خوب بودیم؟ ما که قرار بود باهم ازدواج کنیم پس چرا سراغی از او گرفتی؟ و ... ایشون همبا عصبانیت در جواب گفتن من هشت ماه با تو بودم از همه چی محرومم کردی و دلم گرفته بود به یاد دوستم افتادم و زنگ زدم بهش و اصلا تو چه نسبتی با من داری که دخالت میکنی و...
    من به ایشون گفتم اگر من به غیر از تو با کسی دیگه حرف میزدم شما نارحت نمیشدی؟ و ایشون گفتن توعرضه اش رو نداری.

    من همون شب بهشون گفتم دیگه نمیخوام باشما باشم و شما بهتره با این دختر بمونین.
    من به طور جدی ارتباط رو قطع کردم و حتی شماره ایشون رو توی لیست سیاه موبایلم گذاشتم که البته ایشون بعد از دعوا چندین بار بامن تماس گرفتن که شمارشون رد تماس میشد.

    من با تمام علاقه زیاد قلبی که به ایشون داشتم همیشه سعی میکردم با توجه به شرایطم بهشون محبت کنم و دلم میخواست کسی که دوسش دارم رو بتونم شاد کنم(با زدن یک تلفن و احوالپرسی تا کمک به ایشون درباره ادامه تحصیل و حتی شغلشون) اما من توی رفتارم با ایشون گاهی اشتباه کردم یا حتی ناخواسته باعث ناراحتیشون شدم و گاهی پیش اومد که سوتفاهمی بینمون باعث شد از من رنجیده خاطر بشن. ولی آیا این انصافه کسی که با فردی ارتباط داره و قراره چند صباحی بعد ازش خواستگاری کنه موقع دلتنگی بره سراغ یک نفر دیگه؟

    ما قبلا باهم دعوا کرده بودیم و حتی قهر که بعد از چندروز و یا چندساعت که عصبانیت هردومون تموم میشد باهم صحبت میکردیم و منطقی مسئله رو حل میکردیم. حالا ازتون خواهش میکنم بگین با توجه به این که هردو از عصبانیت دعوا کردیم و خانوادشون درجریان بودن و مسئله خواستگاری و آشنایی من و ایشون تا حدی در خونشون مطرح شده بود، بعد از یکروز از قطع ارتباط و ایشون به من ایمیل زدن (حاوی مطالب و مقالات جالب و سرگرمی)، با توجه به اینکه ایشون از قبل میدونستن من همیشه از ایمیلهای سرگرمی و مطالب جالب خیلی خوشم میومد و با دریافتش خوشحال میشدم اما ایشون زیاد اهل ایمیل زدن نبودن و اینبار ایمیل زدن که به نظرم منظورشون دلجویی هست. البته من هنوز پاسخی به ایشون ندادم. و مجددا بعد از سه روز دوباره ایمیل فرستادن.

    من چه عکس العملی نشون بدم؟ آیا چنین فردی برای ازدواج مناسب هست و میتوان کار ایشون را بخشید؟

    با توجه به این موقعیت و رخدادها بی صبرانه منتظر پاسختون هستم.
    از اینکه پرحرفی کردم عذر میخوام. با تشکر

  2. کاربر روبرو از پست مفید sun63 تشکرکرده است .

    ویدا@ (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array
    سلام دوست عزیز

    اینکه راه مشاوره رو در پیش گرفتید خیلی خوبه نشونه درایت شماست

    همچنین قطع این رابطه کاملا منطقی و عاقلانه بوده....

    اما تردید کنونی شما برای چیه؟آیا از طرف این آقا درخواست رسمی داشتید؟

    یک ایمیل سرگرمی دلیل بازگشت شما به یک رابطه تمام شده دلیل عقل پسندی نیست......

    نمیخواهم راهنمایی یا نظر بدم چون رابطه ات را با منطق حسنه میبینم اما دوست دارم دلیل این تردید رو برامون بگی

    فردی که هنوز قدم رسمی برای ازدواج برنداشته چطور میشه نظر داد که برای ازدواج مناسبه یا خیر؟

    موفق باشی و ممنون از تاپیک کاملت


    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  4. 4 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    rozaneh (چهارشنبه 21 فروردین 92), she (چهارشنبه 21 فروردین 92), sun63 (چهارشنبه 21 فروردین 92), کامران (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 22 فروردین 92 [ 10:39]
    تاریخ عضویت
    1392-1-19
    نوشته ها
    2
    امتیاز
    23
    سطح
    1
    Points: 23, Level: 1
    Level completed: 45%, Points required for next Level: 27
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class
    تشکرها
    6

    تشکرشده 2 در 2 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط ویدا@ نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز

    اینکه راه مشاوره رو در پیش گرفتید خیلی خوبه نشونه درایت شماست

    همچنین قطع این رابطه کاملا منطقی و عاقلانه بوده....

    اما تردید کنونی شما برای چیه؟آیا از طرف این آقا درخواست رسمی داشتید؟

    یک ایمیل سرگرمی دلیل بازگشت شما به یک رابطه تمام شده دلیل عقل پسندی نیست......

    نمیخواهم راهنمایی یا نظر بدم چون رابطه ات را با منطق حسنه میبینم اما دوست دارم دلیل این تردید رو برامون بگی

    فردی که هنوز قدم رسمی برای ازدواج برنداشته چطور میشه نظر داد که برای ازدواج مناسبه یا خیر؟

    موفق باشی و ممنون از تاپیک کاملت



    ایشون درخواست رسمی نکردن. ما وقتی باهم قهر بودیم معمولا اکثر اوقات با ایمیل زدن از هم دلجویی و بعد شروع به صحبت و بررسی سوءتفاهمی که بود میکردیم، بنابراین من ایمیل زدن ایشون رو بخاطر دلجویی میدونم.
    تردید من: آیا اگر ایشون درخواست رسمی کردند، با توجه به اتفاقاتی که رخ داده درباره خواستگاری با خانوادم صحبت کنم و این آقا با خانوادشون به منزل ما بیان؟ یا اصلا ازدواج با چنین شخصی صلاح نیست؟

  6. کاربر روبرو از پست مفید sun63 تشکرکرده است .

    ویدا@ (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    سه شنبه 24 تیر 93 [ 09:39]
    تاریخ عضویت
    1390-10-15
    نوشته ها
    224
    امتیاز
    3,034
    سطح
    33
    Points: 3,034, Level: 33
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registeredTagger Second Class1000 Experience Points
    تشکرها
    450

    تشکرشده 491 در 147 پست

    Rep Power
    36
    Array
    سلام دوستم.
    ببینید به نظرم یه جای کار میلنگه ، به هر حال هر زندگی سر بالایی هم داره و اگر بنا باشه ازدواج بکنید به طور خییییلی طبیعی ممکنه با هم کنتاکت داشته باشین،دعوا بکنین، جر و بحث پیش بیاد و اصلاً با هم قهر کنید.درسته ؟ حالا اگه قرار باشه این وسط هر بار که ایشون دلش گرفت و به خواسته هاش چه به طورحق چه ناحق نرسیده باشه، پاشه بره سر صحبت رو با دوست قدیمی یا اصلاً هر شخص خانمی غیر این خانم باز بکنه و بعد دوقورتونیمشم باقی باشه که خوب دلم گرفته بود ؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!! آیا تاب میارین چنین مسائلی رو ؟که من بعید میدونم زنی داشته باشیم برای قبول چنین شرطی!!
    اون کسی که قراره زندگی کنه شما هستید و در نتیجه تصمیم گیرنده نهایی شما هستین. بیشتر دقت کنید و خواهشاً احساساتتون رو دخیل نکنید، خییلی بعیده آدما بتونن ویژگی ها و عادتهای رفتاری شون رو کنار بذارن.
    امیدوارم بهترین تصمیم رو بگیری،برات آرزوی موفقیت میکنم.

  8. 3 کاربر از پست مفید maryam1363 تشکرکرده اند .

    rozaneh (چهارشنبه 21 فروردین 92), sun63 (چهارشنبه 21 فروردین 92), کامران (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  9. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array
    ممنون از پاسخت امیدوارم بقیه دوستان هم نظر بدن بهتر بتونی نتیجه گیری کنی.

    رفتار جراتمندانه در حال حاضر اینه به احساست مسلط باشی و با تعبیر اینکه این آقا داره دلجویی میکنه وارد این رابطه نشی!!

    اگه واقعا انتخابش شما باشی مستقیما اقدام و رسما دلجویی میکنه نه با ارسال ایمیل سرگرمی!!

    به نظر من تا اتفاقی نیافتاده(اقدام رسمی)صحبت و فکر دربارش و مناسب بودن یا نبودن بی نتیجه هست!!

    اگر در آینده اقدام کردند در کنار خانواده و مشاور وارد مرحله شناخت و تصمیم گیری بشید....

    در حال حاضر به این رابطه وزن دادن یا قضاوت یا تعبیرش یا.....درست و عقلانی نیست!!

    موفق باشی دوست عزیز
    O.o°•♥خـــٌـدایــا راز دل با تــو چـہ گویَـم ڪِہ تــو خــود راز دِلــــی ♥•°o.O


    http://gifportal.ru/data/smiles/cveta-674.gif

  10. 3 کاربر از پست مفید ویدا@ تشکرکرده اند .

    she (چهارشنبه 21 فروردین 92), sun63 (چهارشنبه 21 فروردین 92), کامران (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  11. #6
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    یکشنبه 07 اردیبهشت 99 [ 02:11]
    تاریخ عضویت
    1391-11-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    719
    امتیاز
    12,958
    سطح
    74
    Points: 12,958, Level: 74
    Level completed: 27%, Points required for next Level: 292
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassSocialVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    1,329

    تشکرشده 1,605 در 532 پست

    Rep Power
    91
    Array
    همون که ویدا@ گفت!
    تازه من فکر می کنم کلن به درد نمی خوره. خودتو بیخودی درگیر این جور رابطه ها نکن. خودتو در سطح اون دختره پایین نیار! خیلی خیلی کم پیش میاد پسرا از طریق نت دنبال زن زندگی بگردن!

  12. 4 کاربر از پست مفید she تشکرکرده اند .

    sun63 (چهارشنبه 21 فروردین 92), کامران (چهارشنبه 21 فروردین 92), ویدا@ (چهارشنبه 21 فروردین 92), شیدا. (پنجشنبه 22 فروردین 92)

  13. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,441 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array
    اصلا بدرد نمیخوره! اگه بهش جواب بدی واقعا خودتو کوچیک کردی! برو پی زندگیت دیگم بهش فکر نکن و اصلا جوابشو نده! این تو زندگی مشترکتونم تا تقی به توقی بخوره میره با یکی دیگه دردل کردن
    *به جادوی چشم تو شیدا شدم*
    *ز خود گم شدم در تو پیدا شدم*
    *من آن قطره بودم که با موج عشق*
    *در آغوش مهر تو دریا شدم
    *

  14. 2 کاربر از پست مفید کامران تشکرکرده اند .

    sun63 (چهارشنبه 21 فروردین 92), ویدا@ (پنجشنبه 22 فروردین 92)

  15. #8
    عضو پیشرو

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 07 خرداد 99 [ 14:53]
    تاریخ عضویت
    1391-12-22
    نوشته ها
    4,428
    امتیاز
    70,050
    سطح
    100
    Points: 70,050, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    OverdriveSocialTagger First ClassVeteran50000 Experience Points
    تشکرها
    14,753

    تشکرشده 14,732 در 3,979 پست

    حالت من
    Khonsard
    Rep Power
    791
    Array
    عزیزم ایشون یک پسر هوس باز و بی مسئولیت است.

    برعکس این که نوشتید مسئولیت پذیر است. کدوم مسئولیت؟ حتی مسئولیت هشت ماه ارتباط و قول و قرارهاش را هم به عهده نمی گیره و به شما گفته شما با من چه نسبتی داری که توی کارهام دخالت می کنی.

    با دوست دختر سابقش که ازش با خیانت جدا شده ارتباط داره و جالب این که می گه دختر یک دوست پسر جدید داره و ما فقط درد دل می کنیم و ؟؟؟؟؟
    باور می کنی؟
    بهت گفت که خانواده دختر زنگ زدند به من و گفتند دختر ما لیاقت تو را نداشت و دنبال یک نفر دیگه بگرد؟
    خانواده اینقد پی گیر مسایل دوست پسرهای دخترشون هستند؟ نوبره!!

    عزیز من گیر یک هوس باز خوش سرو زبون و دروغگو افتادی.
    خودش هم که اولش بهت گفته من به کسی قول ازدواج نمی دم. منظورش دختر همسایه که نبوده. منظورش شما بودی.
    ایشون اصلا قصد ازدواج نداره که شما بخوای ببینی مناسب است یا نه.

  16. 2 کاربر از پست مفید شیدا. تشکرکرده اند .

    sun63 (پنجشنبه 22 فروردین 92), کامران (پنجشنبه 22 فروردین 92)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. آيا طلاق بهترين راه حل براي من هست؟
    توسط darya.f در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 79
    آخرين نوشته: یکشنبه 22 مرداد 91, 16:33
  2. چطور دو نام کاربری مشابه ممکن است؟!
    توسط هستی در انجمن پیشنهادات ،انتقادات و مشکلات تالار
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: سه شنبه 13 تیر 91, 16:24
  3. من نذاشتم یا خدا نخواست؟ درد های درونم رو چطور درمان کنم؟
    توسط sarshar در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: شنبه 05 فروردین 91, 00:41
  4. X:X اندازه قلب شما چقدر است؟
    توسط فرشته مهربان در انجمن خودآگاهی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: شنبه 29 بهمن 90, 17:12
  5. کمک کردن به دیگران وظیفه ی ماست؟!
    توسط چشم بارانی در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: یکشنبه 21 آذر 89, 15:57

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:11 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.