به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 10:01]
    تاریخ عضویت
    1392-1-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array

    از اینده میترسم

    دوستم که قراره باهم ازدواج کنیم بهم گفت که مدتی با یه خانم دکتر اشنا شده .اون صادقانه چگونگی اشناییشونو گفت واینکه اون خانم شروع کننده دوستی بوده و از دوستم خاسته باهاش ازدواج کنه
    ولی چون از یه قومیت دیگه بوده موافقت نکرده
    گویا این خانم هرچندوقت بادوستم تماس میگیره ولی ادوستم میگه جوابشو نمیده
    ما میخاییم باهم ازدواج کنیم و دوستم این مسئله رو به اون خانم گفته
    این مسئله نگرانم کرده
    ازش خاستم سیمکارتشو عوض کنه
    ولی امروزوفردا میکنه
    خیلی نگرانم
    البته اون نمیدونم از صداقتشه یا ؟که حتی ادرس محل کار اون خانم و مشخصاتشم گفته
    هربارم میگه همیشه پاک زندگی کرده و بارها قسم خورده که هیچوقت به من خیانت نمیکن
    حرفاشو باور کنم؟ موندم چطور مطمعن بشم اون رابطه تموم شده

  2. کاربر روبرو از پست مفید selin تشکرکرده است .

    میشل (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 10:01]
    تاریخ عضویت
    1392-1-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    خیلی ناراحتم اصلا چه لزومی داشت این موضوع رو مطرح کنه
    متاسفانه من اعتمادمو بهش از دست دادم
    گاهی فکرمیکنم شاید هنوزم رابطه دارن باز دچار اظطراب شدید شدم
    وگرنه چه لزومی داشت اون خانم تااینحدپیش بره که رفت و آمد خانوادگی بادوستم داشته باشن

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 02 خرداد 92 [ 12:42]
    تاریخ عضویت
    1391-12-29
    نوشته ها
    61
    امتیاز
    337
    سطح
    6
    Points: 337, Level: 6
    Level completed: 74%, Points required for next Level: 13
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class250 Experience Points
    تشکرها
    47

    تشکرشده 27 در 18 پست

    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط selin نمایش پست ها
    خیلی ناراحتم اصلا چه لزومی داشت این موضوع رو مطرح کنه
    متاسفانه من اعتمادمو بهش از دست دادم
    گاهی فکرمیکنم شاید هنوزم رابطه دارن باز دچار اظطراب شدید شدم
    وگرنه چه لزومی داشت اون خانم تااینحدپیش بره که رفت و آمد خانوادگی بادوستم داشته باشن
    بیخیال شو داداش
    زندگی که با بی اغتمادی شروع بشه آخرشو خادا بخیر کنه

  5. کاربر روبرو از پست مفید (محرک) تشکرکرده است .

    selin (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  6. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 10:01]
    تاریخ عضویت
    1392-1-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط (محرک) نمایش پست ها
    بیخیال شو داداش
    زندگی که با بی اغتمادی شروع بشه آخرشو خادا بخیر کنه
    ولی من دوسش دارم نمیتونم فراموشش کنم

    - - - Updated - - -

    انگار فکرم قفل شده دنبال راهی هستم که مطمعن شم با اون خانم دیگه رابطه نداره

  7. #5
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    شنبه 29 بهمن 01 [ 12:00]
    تاریخ عضویت
    1391-12-24
    نوشته ها
    1,690
    امتیاز
    42,348
    سطح
    100
    Points: 42,348, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 99.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteranOverdrive25000 Experience Points
    تشکرها
    6,932

    تشکرشده 6,903 در 1,648 پست

    Rep Power
    348
    Array
    سلام دوستم.

    اگه می خواید با هم ازدواج کنید، بهترین کار اینه که زودتر رابطتون رو رسمی کنید تا تکلیف هر چیزی مشخص باشه، و دوگانگی های احساسیت به حداقل برسن.

    نوشتی که بهش بی اعتماد شدی، نمی دونم این فقط یه احساسه، یا علاوه بر پیشنهاد اون خانوم، دلایل دیگه ای برای بی اعتمادی نسبت به دوستت دیدی.

    بشین و صادقانه با مغزت این موضوع رو بررسی کن (بدون اینکه به قلبت اجازه دخالت بدی). ببین اتفاقی که افتاده نشونه عدم تعهد دوستت بوده یا نه. و ببین که واقعا اعتمادت از دست رفته، یا فقط دلخور شدی، اما بعدا می تونی این احساس منفیت رو کاملا عوض کنی و بهش بعنوان همسرت اعتماد کنی.

    اگه منطقت تاییدش کرد، ترتیب خواستگاری رسمی رو بده. و خیلی جدی هم باهاش مطرح کن که باید رابطتون مسیر منطقی خودش رو طی کنه تا دلایل منطقی ای برای خرج کردن احساس در رابطه وجود داشته باشه. چون ممکنه در هر مرحله ای ازدواج شما به دلایل مختلف منتفی بشه و اون موقع دل کندن براتون سخت تره.

    اگرم دیدی که این کارش به احساس اعتمادت آسیب های جدی زده و منطقا هم ممکنه بعدا باز تکرار کنه و در نتیجه برای ازدواج مناسب نیست، دیگه رهاش کن. و مثل یه عالم انسان عاشق دیگه ای که به عشقشون نمی رسن، دوره سختش رو بگذرون و به زندگی عادی برگرد.

    در کل یادت باشه اونیکه مسئول زندگیه توه، و متعهد شده که زندگی سالم و آرامی برای تو ایجاد کنه و برات *احترام* بیاره، تو هستی. فقط و فقط تویی که با تعیین مسیر زندگیت به خودت ارزش می دی، یا خودت رو بی ارزش می کنی.
    موفق باشی.

    هر اتفاق بدی، یه اتفاق خوبه...



  8. 3 کاربر از پست مفید میشل تشکرکرده اند .

    reihane_b (چهارشنبه 21 فروردین 92), rozaneh (چهارشنبه 21 فروردین 92), selin (چهارشنبه 21 فروردین 92)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 10:01]
    تاریخ عضویت
    1392-1-20
    نوشته ها
    4
    امتیاز
    38
    سطح
    1
    Points: 38, Level: 1
    Level completed: 76%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    7 days registered
    تشکرها
    3
    تشکرشده 1 در 1 پست
    Rep Power
    0
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط میـشل نمایش پست ها
    سلام دوستم.

    اگه می خواید با هم ازدواج کنید، بهترین کار اینه که زودتر رابطتون رو رسمی کنید تا تکلیف هر چیزی مشخص باشه، و دوگانگی های احساسیت به حداقل برسن.

    نوشتی که بهش بی اعتماد شدی، نمی دونم این فقط یه احساسه، یا علاوه بر پیشنهاد اون خانوم، دلایل دیگه ای برای بی اعتمادی نسبت به دوستت دیدی.

    بشین و صادقانه با مغزت این موضوع رو بررسی کن (بدون اینکه به قلبت اجازه دخالت بدی). ببین اتفاقی که افتاده نشونه عدم تعهد دوستت بوده یا نه. و ببین که واقعا اعتمادت از دست رفته، یا فقط دلخور شدی، اما بعدا می تونی این احساس منفیت رو کاملا عوض کنی و بهش بعنوان همسرت اعتماد کنی.

    اگه منطقت تاییدش کرد، ترتیب خواستگاری رسمی رو بده. و خیلی جدی هم باهاش مطرح کن که باید رابطتون مسیر منطقی خودش رو طی کنه تا دلایل منطقی ای برای خرج کردن احساس در رابطه وجود داشته باشه. چون ممکنه در هر مرحله ای ازدواج شما به دلایل مختلف منتفی بشه و اون موقع دل کندن براتون سخت تره.

    اگرم دیدی که این کارش به احساس اعتمادت آسیب های جدی زده و منطقا هم ممکنه بعدا باز تکرار کنه و در نتیجه برای ازدواج مناسب نیست، دیگه رهاش کن. و مثل یه عالم انسان عاشق دیگه ای که به عشقشون نمی رسن، دوره سختش رو بگذرون و به زندگی عادی برگرد.

    در کل یادت باشه اونیکه مسئول زندگیه توه، و متعهد شده که زندگی سالم و آرامی برای تو ایجاد کنه و برات *احترام* بیاره، تو هستی. فقط و فقط تویی که با تعیین مسیر زندگیت به خودت ارزش می دی، یا خودت رو بی ارزش می کنی.
    موفق باشی.
    مرسی راهنماییم کردین
    چطور میتونم به شما پیغام خصوصی بفرستم؟

    - - - Updated - - -

    اینکه سیمکارتشو عوض نمیکنه و به بهانه پرکاری به پیامهام جواب نمیده
    نگرانم به خاطر موقعیت اجتماعی اون خانم بهش توجه کنه


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. قلبم داره میترکه
    توسط بی _پناه در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 بهمن 95, 21:51
  2. داریم به نامزدی نزدیک میشیم اما میترسم!!!
    توسط mahan26 در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 52
    آخرين نوشته: دوشنبه 28 مرداد 92, 18:33
  3. میترسم هرگز ازدواج نکنم
    توسط lida afshari در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: دوشنبه 10 تیر 92, 21:13
  4. از مریض بودن همسرم میترسم!
    توسط mehr-banoo در انجمن سایر مشکلات خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: جمعه 31 خرداد 92, 21:24
  5. از رو برو شدن با خواهر شوهرم میترسم
    توسط aphd در انجمن اختلاف و دعوا با خانواده همسر
    پاسخ ها: 19
    آخرين نوشته: پنجشنبه 11 آبان 91, 11:15

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 00:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.