با سلام
6 سال پیش همسر سابقم به من خیانت می کنه و با یکی دوست می شه .
بعد از مدتی هم به بهانه مهریه تمام دارو و ندار منو می گیره و با پسره میرن یک شهر دیگه که زندگی کنند( هر چنند که الان اون پسره هم ولش کرده)
اما مشکل من اینه که با اینکه تمام خسارت های مادی ازدواج قبلی را جبران کردم و خودم هم الان استاد دانشگاه هستم و اما دیکه نمی تونم به هیچ زتی اعتماد کنم
با اینکه چه از بین همکارام و چه دانشجوهام کیس های مختلفی به من معرفی می شن اما نمی تونم به هیچ زنی اعتماد کنم
مادر و اقوام من هم خانم ها با وضعیت های ظاهری مختلف و طرز تفکرات مختلف هم به من معرفی می کنن اما دلم را نمی تونم راضی کنم به زن اعتماد کنم
من از نطر مادی مشکلی ندارم و دارای خونه و ماشین و مغاره هم هستم اما نمی دونم
دارم کلافه می شم
می بینم کارمندهای شرکتم به راحتی ازدواح می کنن اما من هنور مجردم
به نطر شما برای غلیه به این فکر باید چه کار بکنم
( من 31 سال دارم)
علاقه مندی ها (Bookmarks)