مشکل خودارضایی شدید

[بابک خرم دین]

سلام
بیمقدمه می رم سر اصل مطلب:
ریشه این مشکل برمی گرده به دوران کودکی بنده...جایی که از 6-7 سالگی با جنس مخالف دکتر بازی می کردم به حساب...
کلا تو بچگی خیلی به جنس مخالف وابسته بودم و همه اش از دخترا خوشم میومد تو بغل و دست و پاشون باشم...
تا 15 سالگی کلا چشم و گوشم بسته بود تا یکی از دوستام بهم فیلم پـورن داد و بعد اون بود که کارم شد این. اوایل هفته ای یه بار بود بعد شد هر چند شب یه بار موقع خواب...هی می رفتم تو نت و عکسای نامربوط می دیدم.
از 18 سالگی به بعد وضعم خیلی خراب شد و تا الان که دارم می رم تو 22 کلا رکورد ترکم 5 روز بوده الانم که فوقش یه روز بتونم تحمل کنم و اکثرا روزی 2 بار این کار رو می کنم...
تو این مدت وضع درس خوندنم گند خورد چون صب تا شب فکر و ذکرم جنس مخالف بود، می رفتم مدرسه پیش نارفیقم می گفتم از فیلم پـورن واسم بگو یا فیلم و عکس به این و اون می دادم...
علاوه به اینکه خودم روانشناسی خوندم و هیچ راه حلی پیدا نکردم پیش دو تا روانپزشک هم رفتم که قرص دادن هیچ اثری نداشت...قشنگ هم بهشون گفتم چمه.
اولی الانزاپین و کلونزپام داد که الانزاپین فقط خوابم رو درست می کرد (مشکل بی خوابیم دارم و با زدن خوابم می بره اغلب) و دومی هم کلوپرامین و هالوپریدول داد که اصلا هیچ تاثیر خاصی نداشتن... هر چی بهش گفتم من مشکلم خودارضاییه که داره روانیم می کنه گوش نداد و اینا رو واسه خاطر افسردگیم داد.
قبل از اینکه راه حل تکراری بگید خودم بگم به چه علت نمی تونم از راه حلاتون استفاده کنم:
راه حل رژیم غذایی: من لاغرم و 57 کیلوئم، چیزی نخورم می میرم و یه لیوان آب هم تحریکم می کنه از اونور.
راه حل دینی: من آگنوستیکم و از دین بیزارم، اگه بهش پناه ببرم بیزار تر می شم.
راه حل مثتب گرایی و فلسفی: من زندگی رو از دریچه رئالیسم می بینم و کاملا به این چیزا بی اعتقادم.
راه حل نرفتن سایت های پـورن: اینم هیچ سودی نداره چون نرمم فکرم هست.
راه حل ازدواج: پولش رو ندارم و عاشق کسیم نیستم، زن برام بی ارزشه کلا. فقط یکی رو دوست داشتم که 11 سال ازم بزرگتر بود و نمی شه باش ازدواج کنم.
راه حل رفتن پیش روانشناس و روانپزشک: روانشناس که خودم هستم تقریبا چون لیسانسش رو دارم و چیزیم پیدا نکردم (البته پیام نور خوندم و چیز زیادی دستگیرم نشد) در این مورد بدردم بخوره، روانپزشک هم رفتم پیش دو تا از بهترینا تغییری نکردم.
راه حل پناه بردن به جامعه: از لحاظ مذهب و شخصیت خودم رو کاملا منزوی از مردم می بینم و حالم ازشون بهم می خوره.
تا حالا هم رابطه با کسی نداشتم جز یه سری کارا که تو بچگی کردم.
خب ممنون می شم کمک کنید...
اینجا هم دوستم 400kg بهم معرفی کرد ضمنا.

[rozaneh]

راستش با این عقایدی که شما واسه خودت انتخاب کردی کمک زیادی نمیشه بهت کرد به هر حال توصیه میکنم به تاپیک زیر سری بزنید و راهنمایی های دوستان رو بخونید
http://www.hamdardi.net/thread-27708.html#post261867

[بابک خرم دین]

راستش با این راه حل هایی که شما واسه خودت انتخاب کردی کمک زیادی نمیشه بهت کرد به هر حال توصیه میکنم به تاپیک زیر سری بزنید و راهنمایی های دوستان رو بخونید (در واقع به نظر من مشکل راه حل های شماست و تا زمانیکه این راه حل ها که من اسمشو میذارم خود مشکل نه راه حل دارید اوضاع به همین منواله)
http://www.hamdardi.net/thread-27708.html#post261867

به نظرتون یکی که تو جو مسموم دبیرستان دولتی پایین شهر بار اومده این چیزا باهاش جور درمیاد؟ درسته اهل کتاب و مطالعه بودمم و هستم ولی تحت تاثیر اون جو هم بودم!
اصل موضوع اینه که من این کار رو نکنم حالم خراب می شه، استرس شدید، دستشویی، بیخوابی، افکار منفی و هزارتا چیز دیگه. چطور می خوام با وجود شخصیتی که شهر دادم با چند تا شعار حلش کنم؟

- - - Updated - - -

اون تاپیک رو هم خونده بودم راستی، تو سایت کانون ترک هم جزو اولین کاربراش بودم، ولی وقتی متد اونجا بر اساس دو عامل مذهبی و مثبت گراییه یعنی با من جور درنمیاد دیگه!

[Milad1]

سلام
بیمقدمه می رم سر اصل مطلب:
ریشه این مشکل برمی گرده به دوران کودکی بنده...جایی که از 6-7 سالگی با جنس مخالف دکتر بازی می کردم به حساب...
کلا تو بچگی خیلی به جنس مخالف وابسته بودم و همه اش از دخترا خوشم میومد تو بغل و دست و پاشون باشم...
تا 15 سالگی کلا چشم و گوشم بسته بود تا یکی از دوستام بهم فیلم پـورن داد و بعد اون بود که کارم شد این. اوایل هفته ای یه بار بود بعد شد هر چند شب یه بار موقع خواب...هی می رفتم تو نت و عکسای نامربوط می دیدم.
از 18 سالگی به بعد وضعم خیلی خراب شد و تا الان که دارم می رم تو 22 کلا رکورد ترکم 5 روز بوده الانم که فوقش یه روز بتونم تحمل کنم و اکثرا روزی 2 بار این کار رو می کنم...
تو این مدت وضع درس خوندنم گند خورد چون صب تا شب فکر و ذکرم جنس مخالف بود، می رفتم مدرسه پیش نارفیقم می گفتم از فیلم پـورن واسم بگو یا فیلم و عکس به این و اون می دادم...
علاوه به اینکه خودم روانشناسی خوندم و هیچ راه حلی پیدا نکردم پیش دو تا روانپزشک هم رفتم که قرص دادن هیچ اثری نداشت...قشنگ هم بهشون گفتم چمه.
اولی الانزاپین و کلونزپام داد که الانزاپین فقط خوابم رو درست می کرد (مشکل بی خوابیم دارم و با زدن خوابم می بره اغلب) و دومی هم کلوپرامین و هالوپریدول داد که اصلا هیچ تاثیر خاصی نداشتن... هر چی بهش گفتم من مشکلم خودارضاییه که داره روانیم می کنه گوش نداد و اینا رو واسه خاطر افسردگیم داد.
قبل از اینکه راه حل تکراری بگید خودم بگم به چه علت نمی تونم از راه حلاتون استفاده کنم:
راه حل رژیم غذایی: من لاغرم و 57 کیلوئم، چیزی نخورم می میرم و یه لیوان آب هم تحریکم می کنه از اونور.
راه حل دینی: من آگنوستیکم و از دین بیزارم، اگه بهش پناه ببرم بیزار تر می شم.
راه حل مثتب گرایی و فلسفی: من زندگی رو از دریچه رئالیسم می بینم و کاملا به این چیزا بی اعتقادم.
راه حل نرفتن سایت های پـورن: اینم هیچ سودی نداره چون نرمم فکرم هست.
راه حل ازدواج: پولش رو ندارم و عاشق کسیم نیستم، زن برام بی ارزشه کلا. فقط یکی رو دوست داشتم که 11 سال ازم بزرگتر بود و نمی شه باش ازدواج کنم.
راه حل رفتن پیش روانشناس و روانپزشک: روانشناس که خودم هستم تقریبا چون لیسانسش رو دارم و چیزیم پیدا نکردم (البته پیام نور خوندم و چیز زیادی دستگیرم نشد) در این مورد بدردم بخوره، روانپزشک هم رفتم پیش دو تا از بهترینا تغییری نکردم.
راه حل پناه بردن به جامعه: از لحاظ مذهب و شخصیت خودم رو کاملا منزوی از مردم می بینم و حالم ازشون بهم می خوره.
تا حالا هم رابطه با کسی نداشتم جز یه سری کارا که تو بچگی کردم.
خب ممنون می شم کمک کنید...
اینجا هم دوستم 400kg بهم معرفی کرد ضمنا.

اوضاع شما با توصیه های من یا بقیه درست نمیشه ...بلکه نیاز به یک دوره ی درمانی بسیاز قوی دارید.
خودتون گفتید که در محیطی با دوستان ناباب هستید اولین قدم برای رهایی از استمناء جدایی از هر گونه فیلم های پورنو و بقول شما دوستان ناباب است...
این هم که شما درونگراء هستید در این مورد خودش یک معضل ...چون بیشتر وقت خودتون رو در تنهایی میگذرونید واین افکار سراغ شما میاد...
من فکر می کنم یکی از دلایل منزوی شدن شما هم همین باشه...چون استمناء برای جسم ضرری نداره بلکه روحیه ی انسان رو تخریب می کنه...
تنها پیشنهادی که من می تونم به شما بدم اینه که روحیه ی خودتون رو دوباره به دست بگیرید نسبت به جامعه ، مرم و فرهنگ دید مثبتی داشته باشید سپس از این محیطی که هستید (دوستان ناباب و فیلم) خارج شوید،بیشتر در جامعه برید برای جامعه فعالیت مفید داشته باشید ...ورزش هم می تونه به شما کمک کنه...
اگر در تهران هستید روانپزشک خوب می تونم معرفی کنم

[rozaneh]

اصل موضوع اینه که من این کار رو نکنم حالم خراب می شه، استرس شدید، دستشویی، بیخوابی، افکار منفی و هزارتا چیز دیگه. چطور می خوام با وجود شخصیتی که شهر دادم با چند تا شعار حلش کنم؟

راستش دلیل خراب شدن حالتون تکرار این عمله. نه ترکش و اینا توجیه. استرس و ... به خاطر خود ارضایی بروز میکنه . اگه تونستی مردونه 40 روز پاک بمونی مطمئن باش میتونی ترکش کنی حالا اصلا مذهب و دین و ... رو هم قبول نداشته باش خودتو که کمی قبول داری خودتو که کمی دوست داری آدمی که خودشو هم دوست نداره کس دیگه ای نمی تونه براش کاری بکنه و کمکی بهش بکنه.

- - - Updated - - -

به قول امام حسین
اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید!

[بابک خرم دین]

اوضاع شما با توصیه های من یا بقیه درست نمیشه ...بلکه نیاز به یک دوره ی درمانی بسیاز قوی دارید.
خودتون گفتید که در محیطی با دوستان ناباب هستید اولین قدم برای رهایی از استمناء جدایی از هر گونه فیلم های پورنو و بقول شما دوستان ناباب است...
این هم که شما درونگراء هستید در این مورد خودش یک معضل ...چون بیشتر وقت خودتون رو در تنهایی میگذرونید واین افکار سراغ شما میاد...
من فکر می کنم یکی از دلایل منزوی شدن شما هم همین باشه...چون استمناء برای جسم ضرری نداره بلکه روحیه ی انسان رو تخریب می کنه...
تنها پیشنهادی که من می تونم به شما بدم اینه که روحیه ی خودتون رو دوباره به دست بگیرید نسبت به جامعه ، مرم و فرهنگ دید مثبتی داشته باشید سپس از این محیطی که هستید (دوستان ناباب و فیلم) خارج شوید،بیشتر در جامعه برید برای جامعه فعالیت مفید داشته باشید ...ورزش هم می تونه به شما کمک کنه...
اگر در تهران هستید روانپزشک خوب می تونم معرفی کنم

موقعی که دبیرستان بودم رفیق داشتم...این برای 4 سال پیشه. تو دانشگاه تمام همکلاسیام دختر بودن منم با دخترا کاری ندارم...به علت همون تضاد با جامعه. فیلم و عکس هم نبینم باز همین آش و کاسه هست.
بله شدید تنها هستم...از بچگی تاریخ رو دوست داشتم و با اینکه نسبتا باهوش بودم به عشق تاریخدان شدم رفتم انسانی و به هیچ جا هم نرسیدم آخرش. برای آینده ام برنامه دارم و می خوام برم سرکار ولی قبلا تجربه اش رو داشتم زیاد تنها نبودن هم دردی رو دوا نمی کنه.
سعی می کنم جامعه رو تحمل کنم و برم بیرون ولی خودمو نمی تونم گول بزنم که حالم خراب می شه با دیدن ملت!
ورزش هم بدنم طاقت نداره، یه مدت پارسال بدنسازی رفتم مکمل هم خوردم ریقم در میومد موقع تمرین...
روانپزشک هم که ماشالا برای نفس کشیدن هم پول می گیرن و آخرشم می گن یا افسرده ای و یا اسکیزوفرنی داری و برای اونا نسخه می نویسن نه اعتیاد جنسی...

[rozaneh]

گاهی باید شکست و خاک شد گاهی باید گذاشت و رفت و رها کرد چه را و چه چیز را را هم باید رها کرد همه را آنها را که ناپاکت میکنند را و گاهی باید خدا را دید و انوار رحمتش را طلبید گاهی و فقط گاهی باید مرد بود و مردانگی کرد شاید فردا دیگر وقتی نباشد...

[بابک خرم دین]

به قول امام حسین
اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید!

تو بچگی قبل 15 سالگی هم نماز می خوندم هم قرآن و هم هزارتا کار دیگه، تو دبیرستانم پای نماز جماعت و اینا بودم. ولی وقتی ذاتا خوشم نمیاد چیکار کنم؟ همونطور که بالفرض شما خوشت میاد من بدم میاد البته اونطور نیست که بیام فحش بدم. دست خودم نیست.

[omid65]

فکر نمی کنی این همه موضوع هایی که مطرح کردی مشکل اصلی ات باشه ؟‌
بیزاری از دین - واقع گرایی - بی ارزش بودن زن برات - تنفر از مردم ؟! - انزوا

من فکر می کنم مشکل اصلی همون ؛دور بودن از خدا باشه .
میدونی چرا ؟‌
من کاری به آدم های ریاکار و اینها ندارم . کاری به آدمهایی که توی tv هم نشون میده ندارم .
یه آدم کاملا ناشناس امروزی . یکی که مثه من و تو باشه .
فکر شو بکن یه آدم با خدا ، یکی که زورش حتی به مورچه هم نمیرسه ،‌ به نظر تو اون این مشکلها رو داره ؟‌

آیا اون فرد خودش رو درگیر مسایلی مثه خود ارضایی می کنه ؟‌ اون فرد معتقده که این خودارضایی به همان دلیلی که یک فرد بیزار از دین ازش متنفره و معتادشه برای یک فرد باخدا هم همین حکم رو داره . کما این که هم آدمهای نمازخون و هم آدمهای غیرنماز خون گیر این موضوعند .

آیا اون فرد هم از مردم متنفره ؟‌ به چه دلیلی از مردم بی گناه متنفره . افرادی که هیچ مشکلی برای تو بوجود نیاوردند . آیا درسته که مثلا ار فردی مثه من ،‌ندیده و نشنیده متنفر باشی ؟‌

بی ارزش بودن زن ؟‌‌ والا من موجودی به زیبایی ،‌عاطفه ،‌محبت و ... این موجود ندیده ام . آیا مادری که ۹ ماه درد رو تحمل می کنه و سالها بچه اش رو نگهداری میکنه بی ارزشه ؟

- - - Updated - - -

فکر نمی کنی این همه موضوع هایی که مطرح کردی مشکل اصلی ات باشه ؟‌
بیزاری از دین - واقع گرایی - بی ارزش بودن زن برات - تنفر از مردم ؟! - انزوا

من فکر می کنم مشکل اصلی همون ؛دور بودن از خدا باشه .
میدونی چرا ؟‌
من کاری به آدم های ریاکار و اینها ندارم . کاری به آدمهایی که توی TV هم نشون میده ندارم .
یه آدم کاملا ناشناس امروزی . یکی که مثه من و تو باشه .
فکر شو بکن یه آدم با خدا ، یکی که زورش حتی به مورچه هم نمیرسه ،‌ به نظر تو اون این مشکلها رو داره ؟‌

آیا اون فرد خودش رو درگیر مسایلی مثه خود ارضایی می کنه ؟‌ اون فرد معتقده که این خودارضایی به همان دلیلی که یک فرد بیزار از دین ازش متنفره و معتادشه برای یک فرد باخدا هم همین حکم رو داره . کما این که هم آدمهای نمازخون و هم آدمهای غیرنماز خون گیر این موضوعند .

آیا اون فرد هم از مردم متنفره ؟‌ به چه دلیلی از مردم بی گناه متنفره . افرادی که هیچ مشکلی برای تو بوجود نیاوردند . آیا درسته که مثلا ار فردی مثه من ،‌ندیده و نشنیده متنفر باشی ؟‌

بی ارزش بودن زن ؟‌‌ والا من موجودی به زیبایی ،‌عاطفه ،‌محبت و ... این موجود ندیده ام . آیا مادری که ۹ ماه درد رو تحمل می کنه و سالها بچه اش رو نگهداری میکنه بی ارزشه ؟

[بابک خرم دین]

فکر نمی کنی این همه موضوع هایی که مطرح کردی مشکل اصلی ات باشه ؟‌
بیزاری از دین - واقع گرایی - بی ارزش بودن زن برات - تنفر از مردم ؟! - انزوا

من فکر می کنم مشکل اصلی همون ؛دور بودن از خدا باشه .
میدونی چرا ؟‌
من کاری به آدم های ریاکار و اینها ندارم . کاری به آدمهایی که توی tv هم نشون میده ندارم .
یه آدم کاملا ناشناس امروزی . یکی که مثه من و تو باشه .
فکر شو بکن یه آدم با خدا ، یکی که زورش حتی به مورچه هم نمیرسه ،‌ به نظر تو اون این مشکلها رو داره ؟‌

آیا اون فرد خودش رو درگیر مسایلی مثه خود ارضایی می کنه ؟‌ اون فرد معتقده که این خودارضایی به همان دلیلی که یک فرد بیزار از دین ازش متنفره و معتادشه برای یک فرد باخدا هم همین حکم رو داره . کما این که هم آدمهای نمازخون و هم آدمهای غیرنماز خون گیر این موضوعند .

آیا اون فرد هم از مردم متنفره ؟‌ به چه دلیلی از مردم بی گناه متنفره . افرادی که هیچ مشکلی برای تو بوجود نیاوردند . آیا درسته که مثلا ار فردی مثه من ،‌ندیده و نشنیده متنفر باشی ؟‌

بی ارزش بودن زن ؟‌‌ والا من موجودی به زیبایی ،‌عاطفه ،‌محبت و ... این موجود ندیده ام . آیا مادری که ۹ ماه درد رو تحمل می کنه و سالها بچه اش رو نگهداری میکنه بی ارزشه ؟

- - - Updated - - -

فکر نمی کنی این همه موضوع هایی که مطرح کردی مشکل اصلی ات باشه ؟‌
بیزاری از دین - واقع گرایی - بی ارزش بودن زن برات - تنفر از مردم ؟! - انزوا

من فکر می کنم مشکل اصلی همون ؛دور بودن از خدا باشه .
میدونی چرا ؟‌
من کاری به آدم های ریاکار و اینها ندارم . کاری به آدمهایی که توی TV هم نشون میده ندارم .
یه آدم کاملا ناشناس امروزی . یکی که مثه من و تو باشه .
فکر شو بکن یه آدم با خدا ، یکی که زورش حتی به مورچه هم نمیرسه ،‌ به نظر تو اون این مشکلها رو داره ؟‌

آیا اون فرد خودش رو درگیر مسایلی مثه خود ارضایی می کنه ؟‌ اون فرد معتقده که این خودارضایی به همان دلیلی که یک فرد بیزار از دین ازش متنفره و معتادشه برای یک فرد باخدا هم همین حکم رو داره . کما این که هم آدمهای نمازخون و هم آدمهای غیرنماز خون گیر این موضوعند .

آیا اون فرد هم از مردم متنفره ؟‌ به چه دلیلی از مردم بی گناه متنفره . افرادی که هیچ مشکلی برای تو بوجود نیاوردند . آیا درسته که مثلا ار فردی مثه من ،‌ندیده و نشنیده متنفر باشی ؟‌

بی ارزش بودن زن ؟‌‌ والا من موجودی به زیبایی ،‌عاطفه ،‌محبت و ... این موجود ندیده ام . آیا مادری که ۹ ماه درد رو تحمل می کنه و سالها بچه اش رو نگهداری میکنه بی ارزشه ؟

خب ببین دوست عزیز همه اینا دلیل داره.
کسی مثل من که شدیدا وطن پرسته وقتی که می بینه همه فرهنگ کشورشو به اسم دین زدن ریشه کن کردن مطمئنا دلخوشی از دین نداره. حالا بحث اینکه به دلیل فقر تو شرایط فعلی نمی تونیم جوونی کنیم و تا سر کوچه هم بریم بماند. بعدش من گفتم خوشم نمیاد نه اینکه کلا ذهنیت منفی داشته باشم و صبح تا شب فحشش بدم! نمی دونم چرا مذهبی ها تا می بینن یکی عقایدشون رو دوست نداره می کوبنش اینطوری.
در مورد واقع گرایی: این چیزایی که تو مجله موفقیت اینا می خونید مال بالا شهره. تو پایین شهر مردم فکر نون اند که خربزه آب است...
بی ارزش بودن زن واسه همین انحرافمه دیگه... البته گفتم یه نفر بود که برام ارزش داشت ولی نشد به دست بیارمش!
در مورد خدا اصلا از کجا معلومه کی باشه شاید اصلا یه maker بوده که اولین مولکول یا اتم رو خلق کرده!
این بحث رو بیخیال شیم بهتره من دلایل خودم رو دارم که چرا اینطوریم! موندم چرا برای این مشکل کوفتی یه قرص نیست!