به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 15
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array

    Dead همش داخل خونه الافم و هیچ دوستی ندارم و هیچ هدفی هم ندارم

    دوستان دیگه از این اوضاع خودم خسته شدم . اول بزارین وضعیت زندگیم رو شرح بدم : من دانشجوی ترم آخر کاردانی رشته کامپیوترم و با خواهرم دوتا بچه ایم .
    حقیقتش من فردی هستم که هیچ هدف خاصی واسه خودم ندارم .و اوقاتی که دانشگاه تعطیله مثل الان تک و تنها تو خونه تو یه اتاق میشینم و فقط تو اینترنت ول میچرخم و یا این که بازی کامپیوتری میکنم و اصلا از خونه بیرون نمیرم پدر و مادرم هم به خاطر این کار من رو سرزنش میکنن البته حقم دارن من هرکی رو که تو فامیل و غریبه اصلا هر جوان همسن خودم که میبینم اینقدر رفیق و دوست داره و اینقدر سرش شلوغه و کار مفید انجام میده و مثل من الاف نیست که بشینه خونه و بازی کامپیوتری انجام بده..

    باور کنید
    هر سال به این فکر میکنم که کاش من یه آدم اجتماعی بودم ..

    البته یه دوست صمیمی دارم ولی منطقه ای که اونا زندگی میکنن از منطقه ی ما دوره و محل زندگی من وخانواده داخل شهرکیه که تا مرکز شهر یه 20کیلومتری راهه.و آدم به قولی پدرش درمیاد که هروز بخواد واسه معاشرت با این دوست این همه راه رو هرروز بره وبیاد.
    اصلا تو شهرک خودمون هیچ رفیقی ندارم..

    این رو هم بگم که وقتی با فامیل مثل پسرعمو و پسرخاله و پسر دایی و... که همنشین میشم جالبه که اصن یه کلمه هم به ذهنم نمیرسه که در باره ی چیزی با اونها صحبت کنم.
    دیگه خسته شدم از این که سالهاست همینطوریم

  2. 2 کاربر از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده اند .

    roze sepid (یکشنبه 27 اسفند 91), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  3. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,284
    سطح
    28
    Points: 2,284, Level: 28
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 91 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    خودت فکر میکنی ریشه ی اینکه نمیتونی با کسی معاشرت کنی چی هست ؟آیا در کودکی والدین سختگیری داشتی؟یا مشکل اعتماد به نفس و کمروویی و خجالت رو داری؟و اصلا دوست رو برای چی میخوای ؟ در ضمن این که درس میخونی خودش یه هدفه ولی در کنارشم سعی کن ورزش کنی یا با پسرای فامیلتون صمیمیتر بشی یا بیرون بری..

  4. کاربر روبرو از پست مفید خانوم تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array

    همش داخل خونه الافم و هیچ دوستی ندارم و هیچ هدفی هم ندارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خانوم نمایش پست ها
    خودت فکر میکنی ریشه ی اینکه نمیتونی با کسی معاشرت کنی چی هست ؟آیا در کودکی والدین سختگیری داشتی؟یا مشکل اعتماد به نفس و کمروویی و خجالت رو داری؟و اصلا دوست رو برای چی میخوای ؟ در ضمن این که درس میخونی خودش یه هدفه ولی در کنارشم سعی کن ورزش کنی یا با پسرای فامیلتون صمیمیتر بشی یا بیرون بری..
    از پاسخ سریعتون ممنونم خودم دقیقا نمیدونم ریشش از کجاست ولی این رو بگم که از 14سالگی به اینور که در محله جدیدمون زندگی میکردیم اکثرا بچه های نابابی تو محلمون بودن و هستن و همین موضوع باعث میشد که پدرم از دوستی با اینها ناراحت بشه که بنظرم حقم داشت

    ,اعتماد بنفسم هم خیلی پایینه طوری که تو جمع دو پسرعموهام که خیلی آدمهای مسخره کننده ای هستند خیلی اشتباهات بدی انجام دادم که دیگه از این که در باره ی چیزی که در جمع گفته میشه همیشه این ترس رو دارم که یه سوتی بدم و اکثرا هم سوتی های خیلی ضایعی میدم
    این ورزشی رو هم که میگین به دلیل یه مقدار ضعف بدنی بخصوص از پا در زمان دویدن زیاد دارم میترسم به باشگاه برم و زمانی که مربی دستور دویدن میده پام خسته بشه و نتونم ادامه بدم و ضایع بشم..

    با پسرای فامیل هم به خدا من خیلی سعی دارم با دو پسرعموم که هم سن منن صحبت کنم و صمیمی باشم برخلاف پسرخاله هام که گرچند سنشون از من خیلی بیشتره ولی با اونها وقتی سر صحبتی رو باز کنم ادامه میدن و به حرفم توجه میکنن ولی این دو پسرعموم هیچ صحبتی با من نمیکنن و وقتی خونه ی فامیل با این پسرعموهام هستم من دو سه جمله برای باز کردن صحبت میزنم ولی اونها هیچ علاقه ای نشون نمیدن و باور کنید ساعتها کنار هم میشینیم و هیچ صحبتی با من نمیکمم ولی این دوتا با هم خیلی جورن و خیلی با هم صحبت میکنن که از این قضیه که با من اینطور نیستن به ستوه اومدم ...

  6. 2 کاربر از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده اند .

    roze sepid (یکشنبه 27 اسفند 91), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  7. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    661
    امتیاز
    3,788
    سطح
    38
    Points: 3,788, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,635

    تشکرشده 911 در 430 پست

    Rep Power
    78
    Array
    همينطور كه اشاره كرديد اين موضوع ريشه در دوران قبل داره.وبايد از يك روانشناس با حوصله كمك بگيريد.اميدوارم خيلي زود اعتماد به نفستونو به دست بياريد.:)

  8. 2 کاربر از پست مفید roze sepid تشکرکرده اند .

    Sinéad (یکشنبه 27 اسفند 91), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  9. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 25 مهر 94 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-12-26
    نوشته ها
    80
    امتیاز
    2,284
    سطح
    28
    Points: 2,284, Level: 28
    Level completed: 90%, Points required for next Level: 16
    Overall activity: 4.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 91 در 52 پست

    Rep Power
    0
    Array
    من یه پیشنهادی دارم اصلا سعی نکنید با پسر عموهاتون رابطه ی صمیمانه ای داشته باشید چون وقتی که یه نفر از لحاظ شخصیت و اخلاق وتربیت با شما فرق داره حتی اگر همسن شما هم باشه هیچ لزومی نداره که با اون ها دوست باشین.. در مورد ورزش می تونید شنا برید یا عصر ها از خونه بزنید بیرون و تو منطقه تون پیاده روی کنید .. یا تعداد دوستای دانشگاهی رو زیاد کنید .. در مورد تمسخر کردن هم زیاد به خودتون سخت نگیرید .. اتفاقا اون رو یه تمرین بدونید برای تقویت اعتماد به نفس و اینو بدونید که هیچ کسی کامل و بی عیب و نقص نیست .. تا حالا 10 بار هم به من خندیدن و منم باهاشون خندیدم زیاد سخت نگیرید از اینکه تو یه جمع احمق به نظر برسید چون مسلما کسی که به ما میخنده احمق تره:):)

  10. 3 کاربر از پست مفید خانوم تشکرکرده اند .

    roze sepid (پنجشنبه 01 فروردین 92), Sinéad (یکشنبه 27 اسفند 91), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  11. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 22 دی 94 [ 14:29]
    تاریخ عضویت
    1391-12-18
    محل سکونت
    زیر آسمان
    نوشته ها
    171
    امتیاز
    2,829
    سطح
    32
    Points: 2,829, Level: 32
    Level completed: 53%, Points required for next Level: 71
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    43

    تشکرشده 433 در 151 پست

    Rep Power
    29
    Array
    توصیه هایی که شد کاملا خوب بودند و شما تا زمانی ریشه این مشکلات رو پیدا نکنید راه حل دائمی وجود نخواهد داشت و برای همین لازمه به یک روانشناس مراجعه کنید. متاسفانه شرایط خانواده و پسرعمو های شما هم به شما کمکی نمی کنند، دقت کنید افراد فامیل قرار نیست دوست و رفیق شما باشند وقتی شباهتی با شما ندارند و استاندارد های دوستی با شما رو ندارند. روابط همیشه باید دوستانه باشه، ولی نیاز نیست دوست شما باشند.

  12. 2 کاربر از پست مفید Sinéad تشکرکرده اند .

    roze sepid (پنجشنبه 01 فروردین 92), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  13. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 23 شهریور 96 [ 00:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-27
    نوشته ها
    129
    امتیاز
    4,720
    سطح
    43
    Points: 4,720, Level: 43
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 30
    Overall activity: 12.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger First ClassVeteran
    تشکرها
    84

    تشکرشده 80 در 54 پست

    Rep Power
    24
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط Sinéad نمایش پست ها
    توصیه هایی که شد کاملا خوب بودند و شما تا زمانی ریشه این مشکلات رو پیدا نکنید راه حل دائمی وجود نخواهد داشت و برای همین لازمه به یک روانشناس مراجعه کنید. متاسفانه شرایط خانواده و پسرعمو های شما هم به شما کمکی نمی کنند، دقت کنید افراد فامیل قرار نیست دوست و رفیق شما باشند وقتی شباهتی با شما ندارند و استاندارد های دوستی با شما رو ندارند. روابط همیشه باید دوستانه باشه، ولی نیاز نیست دوست شما باشند.
    خیلی ممنون از جوابتون یه روانشناس خوب چجور پیدا کنم راستی حقیقتش رفتن پیش روانشناس برام خیلی سخته

    - - - Updated - - -

    صحبتای شما کاملا درسته ولی واقعا عذاب آوره که در یه جمع فامیلی باشی و با هیشکی هم صحبت نباشی در حالی که همه دارن با هم صحبت میکنن..شنا رو میرم ..این جملتون درباره ی تمسخر هم واقعا به من آرامش داد..ولی در کل با همه من کم حرفم چجور این مشکل رو حل کنم مثلا با پسر داییم که در شهرستانن خیلی جورم ولی حرف زیادی پیدا نمکنم که باهاش بزنم.. دوستان دانشگاهی هم دارم ولی 99درصدشون خوابگاهین و بعد دانشگاه که یه ترم به پایانش مونده دیگه اونارو نمیبینم

    - - - Updated - - -

    [QUOTE=mohammad-ra;260191]خیلی ممنون از جوابتون یه روانشناس خوب چجور پیدا کنم راستی حقیقتش رفتن پیش روانشناس برام خیلی سخته

    - - - Updated - - -

    [QUOTE=mohammad-ra;260191]خیلی ممنون از جوابتون یه روانشناس خوب چجور پیدا کنم راستی حقیقتش رفتن پیش روانشناس برام خیلی سخته

    - - - Updated - - -

    ببخشید /اشتباه شد و 3تا پاسخ تکراری با نقل قول فرستادم از مدیر سایت هم عذر میخوام و لطفا دو تا پاسخ تکراریم رو پاک کنن .پیام دومی هم"صحبتهای شما کاملادرسته....."در پاسخ به کاربر خانوم هست.
    خواهشا من روکمک کنید که بدجوری حالم یده.

  14. 2 کاربر از پست مفید mohammad-ra تشکرکرده اند .

    roze sepid (پنجشنبه 01 فروردین 92), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  15. #8
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    661
    امتیاز
    3,788
    سطح
    38
    Points: 3,788, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,635

    تشکرشده 911 در 430 پست

    Rep Power
    78
    Array
    خواهشا من روکمک کنید که بدجوری حالم یده.[/quote]

    شماره يك مشاور تلفني رو تو تاپيك "نيازمندروانشناس (مشاوره )باشرايط خاص"نوشتم شايد كمكي باشه براتون

  16. کاربر روبرو از پست مفید roze sepid تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  17. #9
    Banned
    آخرین بازدید
    چهارشنبه 25 اردیبهشت 92 [ 01:15]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    64
    دستاوردها:
    31 days registeredTagger Second Class
    تشکرها
    4

    تشکرشده 48 در 35 پست

    Rep Power
    0
    Array
    هر سال به این فکر میکنم که کاش من یه آدم اجتماعی بودم ..
    تو اجتماع دروغ هست..دو رویی هست..دورنگی هست....و خیلی چیزای دیگه که تو انزوا نیست.........

  18. 2 کاربر از پست مفید 400kg تشکرکرده اند .

    roze sepid (شنبه 03 فروردین 92), میشل (شنبه 03 فروردین 92)

  19. #10
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 17 دی 93 [ 22:34]
    تاریخ عضویت
    1391-12-08
    نوشته ها
    661
    امتیاز
    3,788
    سطح
    38
    Points: 3,788, Level: 38
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 12
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    2,635

    تشکرشده 911 در 430 پست

    Rep Power
    78
    Array
    نقل قول نوشته اصلی توسط 400kg نمایش پست ها
    تو اجتماع دروغ هست..دو رویی هست..دورنگی هست....و خیلی چیزای دیگه که تو انزوا نیست.........
    تو اجتماع همه چي هست اما اجتماع يعني منو شما.پس اگه منو شما خوب باشيم وهمه رو به خوبي تشويق كنيم حداقل فقط بديهاشو نميبينيم چون واقعا خوبي نمرده ومن خيليارو ميبينم كه از من خيلي خيلي بهتر ومهربونترن وتازه از مالووقتوجونشون ميگذرن تا خيليا در رفاه باشن.خداكنه هممون همينطورباشيم.

  20. کاربر روبرو از پست مفید roze sepid تشکرکرده است .

    میشل (شنبه 03 فروردین 92)


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستی قبل از ازدواج
    توسط Fam در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 مهر 94, 17:42
  2. مشکل اختلاف سنی در دوستی
    توسط hamidmm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: چهارشنبه 14 مرداد 94, 12:21
  3. دوستی و ازدواج
    توسط ن.ف در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: چهارشنبه 01 شهریور 91, 17:48
  4. تجربه من از دوستی (مشاوره نمیخوام)
    توسط ashkan rad در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 24 مرداد 91, 16:22
  5. دوستی قبلی همسر
    توسط AUTUMN در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 21
    آخرين نوشته: جمعه 02 اردیبهشت 90, 10:37

کلمات کلیدی این موضوع

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 16:12 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.