باسلام
من دختری 30 ساله هستم که در یک شرکت تقریباً بزرگ کار می کنم من و سه همکار خانم دیگه در یک قسمت هستیم مدیرعاملمون 3 سال پیش گفت که من و یکی از این 3 همکار با هم به صورت یک روز درمیون جای منشی بشینیم ولی من 3 سال پیش درگیر کارهای طلاقم بودم و اصلاً در شرایط روحی خوبی نبودم این طور شد که یکی از این 3 همکار خانم که مدیر فروش هستندبه من بدون اینکه به مدیرعامل چیزی بگه گفت که تو از این به بعد جای منشی بشین من که در شرایط روحی خوبی نبودم و از طرفی حواسم را نمی تونستم به کار بدم به خاطر اینکه کارم را از دست ندم قبول کردم حالا 3 سال گذشته و من شرایط روحی خوبی پیدا کردم و کاملاً حواسم به کار هست ولی حالاً همش کارهای منشی گری را من دارم انجام می دم و حتی تلفن ها که کار من و یکی ازاین 3 همکار بود فقط بر گردن من افتاده از طرفی این 2 همکار دیگه ام که البته یکی از دو همکار مدیر فروش هست هم خیلی دوست و صمیمی شده و همه کارهای الکی گردن من افتاده و از طرفی مدیرعاملمون به مدیر فروشمون خیلی توجه داره و من بعد از 8 سال کارکردن نتونستم پیشرفتی بکنم و همه به عنوان یه منشی من و میشناسن و من خیلی خیلی حساس شدم به رفتار این دو همکارم و هرچقدر می خواهم بیخیال رفتارشان بشم نمی تونم و گاهی وقت ها بشون حسودی می کنم. و این به حدی منو اذیت می کنه که شب ها نمی تونم بخوابم به نظر شما این مشکل بزرگی هست برای نگرانی؟ دوستان لطفاً راهنمایی کنید
علاقه مندی ها (Bookmarks)