سلام. قبلا در پست (چرا با وجود موقعیت خوب من بهم جواب نه داد؟) شرح ماجرا را نوشتم: پس از درخواست ازدواج از دختری در محل کارم ایشان علی رغم موقعیت مناسب من که مثلا در حد رییس وی بودم جواب نه داد و گفت که فعلا قصد ادامه تحصیل دارد. در آن موقع فکر کردم شاید کسی را داشته. یا شاید چون من خیلی فی البداهه موضوع را مطرح کردم و قبلا به او نزدیک نشده بودم که توجهش را جلب کنم حس خاصی نسبت به من نداشته. یا شاید هم برداشت منفی خاصی داشته یا شاید چون قضیه را خیلی قطعی نگفتم خواسته ناز کنه تا ببینه چقدر جدی هستم و ...
بعد گذشت 2 ماه حس کردم گاهی رفتارش خیلی خوشرویانه هست. گر چه من بسیار جدی و رسمی بودم. که البته این جدی بودن کلا ویژگی ذاتی من است. فکر کردم شاید پشیمان شده و دنبال راهی بودم که به واقعیت مساله پی ببرم. از طرفی هم فکر کردم چون در محیط کار برای پروژه ای به اصطلاح دستش زیر ساطور من است و باید من وی را ارزیابی کنم خواسته از سر ترس کمی با من ملاطفت به خرج دهد که مثلا من در کارش اخلالی نکنم. اخیرا به دلیل ارتباط کاری نزدیکتری که داشتیم بعد اتمام پروژه عملکرد ایشان را در آن را بسیار عالی ارزیابی کردم. خوشحال شد. بعلاوه با ایشان گرم و صمیمی برخورد کردم. از همان لحظه رفتارش کاملا عوض شد. گویا منتظر بود تا من کمی لبخند بزنم و به اصطلاح به او راه بدهم. خیلی صمیمانه و خوشرویانه می اید و راحت مینشیند و با من راجع به مسائل مختلفی که میپرسم صحبت میکند. قبلا اصلا خارج از چارچوب کاری راجع به هیچ چیزی صحبت نمیکرد. و البته من هم رفتارم جدی بود و خیلی مهربانی به خرج نمیدادم. حتی خودش میاید و میپرسد که مثلا از کار چه خبر و باید چه کاری انجام دهد. در اینکه رفتارش 100 درصد عوض شده شکی نیست. کاملا دوستانه خودمانی و با ارامش میاید و حتی به نظرم خیلی وقتها دقت هم دارد که وقتی بیاید که غالبا من در اتاق تنها هستم و مثلا همکار هم اتاقی من نیست.
میخواهم یکبار دیگر به او پیشنهاد دهم. اما 2 سوال دارم. اول اینکه به چه صورت مطرح کنم؟
دوم اینکه میترسم برداشت من از اینکه رفتارش به قصد ازدواج است اشتباه باشد. مثلا همینطوری چون میدونه که من بهش علاقه دارم میخواد با من یک رابطه دوستانه داشته باشه. اما نه برای ازدواج.
چه کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)