سلام من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه فقط من حس میکنم حس جدید ندارم الان واسم تکراری شده من دوسش دارم چیکار کنم حس تازگیم برگرده؟
تشکرشده 7 در 5 پست
سلام من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه فقط من حس میکنم حس جدید ندارم الان واسم تکراری شده من دوسش دارم چیکار کنم حس تازگیم برگرده؟
تشکرشده 2,190 در 377 پست
سلام
به همدردی خوش آمدید.
بسیار خوب، لطفا به این سوالات پاسخ بدید:الان با یکی دوسم قصد ازدواجیه خ پسر خوبو قشنگیه
سن شما و پسر؟
چه مدتیه که آشنا شدید؟
با این آقا رابطهی جنسی داشتید؟
معیارتون از انتخاب این آقا چی بوده؟ ویژگیهای مثبتشونو به ما بگید.
بدون توجه به پاسخ سوالات بالا، چند موضوع هست که ممکنه باعث انتخاب اشتباه و نادرست بشه. بهتره این مواردو مد نظر داشته باشید:
دوستی قبل از ازدواج، باعث ایجاد وابستگی میشه. و وابستگی مانع تشخیص درست میشه. پیشنهاد دارم که برای کمک به تصمیمگیری درست، رابطه رو موقتا قطع کنید. برای یک تا دو ماه، بدون صحبت، پیغام، قرار و ... . بعد از این مدت، برای ادامهی رابطه، جداگانه تصمیمگیری کنید و در صورت موافقت طرفین، رابطه رو ادامه بدید.
اما ادامهی ارتباط به روش سابق، به هیچ وجه به سود شما نیست. مخصوصا اگر با این آقا رابطهی جنسی دارید. در همین تالار مثالهای فراوانی هست که ادامهی ارتباط از سوی پسر، تنها برای ارضای نیازهای خودش بوده. پس به دلیل ذکر شده و دلایل بسیار دیگر (اگر خواستید دلایل را میشمارم)، بهتر است که رابطه از مجرای درست و رسمیش پیش بره. پس بعد از دوری موقت، اگر هر دو موافق ادامه ارتباط بودید، از آقا بخواهید که به همراه خانوادهاش برای خواستگاری رسمی اقدام کنه. واضحه که در صورت تعلل ایشون، هدف ایشون از رابطه مشخص میشه.
آیا با فرد یا افراد دیگری، جز این آقا ارتباط جنسی داشتید؟ آخرین موردش چه فاصلهی زمانیای با ابتدای دوستی شما با این آقا داشته؟من در گذشته رابطه جنسی تقریبن زیاد داشم
متاسفانه در این مورد، کار درستی انجام ندادید و این رفتار، تبعات ناخوشایندی خواهد داشت. اگر مدت زیادی از این روابط نمیگذره، بهتره مدت بیشتری (چندین ماه) رو بدون رابطه (رابطهی رسمی و غیر رسمی) بگذرونید. در مورد این آقا که توضیح داده شد. در مورد دیگران، به هیچوجه به ایجاد دوستی رضایت ندید. طبیعتا با رضایت ندادن به دوستی، رابطهی جنسی هم نخواهید داشت. توجه داشته باشید که هر چه بیشتر این روابط (دوستی با جنس مخالف) ادامه پیدا کنن، علاوه بر اینکه در تصمیمگیری درست شما اختلال ایجاد میکنن، در آینده باعث ایجاد مشکلاتی در زندگی مشترکتون هم میشن و نارضایتیها و دلزدگی از همسر، بیشتر رخ میده...
پس برای داشتن زندگی مشترک آرامتر (که هم لذتش بیشتر است و هم مدتش) از این روابط دوری کنید.
.
پاسخ دادن به سوالات مطرح شده را فراموش نکنید، چون باعث میشه که کارشناسان بهتر راهنمایی کنند.
موفق باشید.
مسافر زمان (دوشنبه 11 دی 91)
تشکرشده 833 در 318 پست
داریم به کجا میریم،چقدر راحت درباه رابطه جنسی حرف می زنید........ادم دلش میگیره به خدا
dolat (پنجشنبه 14 دی 91)
تشکرشده 133 در 37 پست
سلام ماندانا. من متوجه این جملتون نشدم. ببخشید خیلی پسر خوب و قشنگیه یعنی چی؟؟ هر کی قشنگ بود مگه خوبه؟یا اصلا با وجود داشتن رابطه جنسی از کجا معلوم که اون فقط بخاطر مسایل سکسی میخواد شما رو یا نه؟ به این چیزا فکر کردی؟رابطه سکسی تا چه حد داشتی خانوم؟ آیا بکارتتم از دست دادی؟
[size=medium]بخاطر اینکه رابطه جنسی داشته اید این رابطه نا خود آگاه تکراری میشود چون در چارچوب خودش نیست ورابطه ای که فقط برای بعد از ازدواج هست رو شما الان تجربه کردید.بخاطر همین دیگه طرف براتون جذابیتی ندارد![/size]
نگرش خانوادگی شما نسبت به مسایل سکسی چگونه است؟
میشه بیشتر و کامل توضیح بدی تا بشه کمک کرد؟
تشکرشده 600 در 287 پست
ماندانا70 عزیز
توضیحاتتون خیلی مختصره اگر ممکنه بیشتر در مورد خودتون و این اقا توضیح بدید.
از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز ،اگر شما به هر دلیلی رابطه ی جنسی به هر نوعی داشتید و الان قصد ازدواج دارید بهتره به دنبال همسری باشید که مثل شما این روابط رو تجربه کرده باشه و گرنه در زندگی اینده هم از نظر جنسی و هم از نظر تفاهم و اعتماد دچار مشکل خواهید شد.
tamas (دوشنبه 11 دی 91)
تشکرشده 7 در 5 پست
من ٢٠ سالمه ١٦ سال م بود بم تجاوز شد بخاطره تجاوز عقده یی شده بودم ١٨ سالگی با این آشنا شدم ٢٢ سالشه خالی مادرشو دوس داره باباش مرده آسان اهله سکس نیس با اینکه هروز خونشونم من فقط بش نزدیک میشم در حد خیلی کم از رابطه ام خبر داره خالی عصبانی شد والی بم فرصت داد گف میدونم درست میشی ... خواهرم میدونه باش آشنا شد گف فهمیدس خلاصه اگه من نخام کاری نمیکنه گف سره سامون بگیریم با خونوادت میحرفم الانم بم میگه بهشون بگو من نمیگم آخه زوده اصلانم دوس نداره بهم بزنیم والی خونواده داره نمیشه با اونایی ک قبلن باهاشون بودم مقایسش کرد . من اول خیلی دوسش داشم الان حس میکنم واسم تکراری شده این حصو دوس ندارم باید چیکار کنم دوباره تازگی واسم داشته باشه ؟بخدا پسری نیس ک بخاد سو استفاده کنه چون کاملا معلومه من خودم نمیخام الان ب خونوادم بگم وگرنه اون از خداشه ک به خونوادم معرفیش کنم .
تشکرشده 409 در 163 پست
دوستان توجه کنند که اینجا محل محاکمه و تفتیش عقاید و صدور حکم و اظهار عقیده درباره رفتار کاربران نیست. یک انسان آسیب دیده به اینجا پناه آورده و از من و شما درخواست همفکری و کمک کرده ، اگر درمان نیستیم به زخمش نمک نپاشیم.
ماندانا شما به خاطر اتفاقی که برات افتاده آسیب های خیلی سختی دیدی و نمیتونی به تنهایی آسیب رو درمان کنی ، یک روانپزشک ترجیحا خانوم باید به شما کمک کنه تا اول بتونی مساله رفتارهای بدی که باهات شده رو حل کنی. تا این مساله حل نشده بمونه نمیتونی تصمیم گیری صحیحی در مورد مسائل عاطفی یا ازدواجت داشته باشی.
__________________________________________________ _____________
گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می می نخوری
تو آنی کنی که می غلامست آن را
samanis (دوشنبه 11 دی 91)
تشکرشده 7 در 5 پست
ممنون ک ازم دفا کردی گاهی اوقات از خودم متنفر میشم همش میگم من خیلی دختره بدیم ب دخترای خوب حسودیم میشه دلم میخاد مثله اونا پاک باشم دوس دارم زمان ب عقب برگرده همچیزو از اول شروع کنم ولی میبینم ک نمیشه تا حرف از این بی اف جدیدم میزنم کسی باور نمیکنه ک خوبه همش بم نگرانی میدن من فقط میخام آرامشم مثله گذشته اون زمان ک هیچ رابطه نداشتم بشه دوس دارم عاشق باشم رابطه واسم تکراری نباشه ی حس جدید باشه نمیدونم منظورمو متوجه میشین یا نه میخام همچی از اول شورو بشه انگار ک اولین رابطمه با این پسر انگار ک قبله اون کسی نبوده هیجان داشته باشم حسه شادابی جدید بودن........
چرا حتمن باید با یکی باشم ک اونم مسه من رابطه داشته ؟خوب من اشتباه کردم این ک دلیل نمیشه ادمه خوب منو نخاد خوب هرکسی تو زندگیش اشتبا میکنه من الان کمک میخام ک گذشته بدم از بین بره ی آینده قشنگ داشته باشم با ی آدم خوب این با دختری رابطه جنسی نداشته چون باباش فوت شده تو فکره این بود ک مادرشو شد کنه زحمتشو جبران کنه زیاد با دخترا نبوده منم الان فقط با اونم کسی دیگه تو زندگیم نیست میخام باش ازد کنم ولی میخام بیشتر بگذره بد ب خونوادهم بگم اون خیلی مشتاقه ب خونوادم بگم فقط نمیدونه این حسه تکراری شدنو دارم میخام کمکم کنین واقعن ب کمک نیاز دارم
تشکرشده 409 در 163 پست
مشکل بزرگ تو (که خودت هیچ تقصیری در به وجود آمدنش نداری) همینه که از خودت راضی نیستی ، متنفر میشی ، فکر میکنی دختر خوبی نیستی و... ریشه این تفکر تو(که من فکر میکنم تجاوز بوده) باید به کمک روانکاو و روانپزشک کشف بشه و درمان بشی. تو مثل خیلی از ماها به کمک احتیاج داری که بتونی برای آینده ات تصمیم درستی بگیری.
تو دنبال عشق رفتی و نمیدونستی از کجا به عشق برسی. خیلی از ماها اشتباهات بدتری کردیم ولی صداشو در نمیاریم. به نظر من تا قبل از صحبتت با روانپزشک وارد رابطه جدی نشو ، تو هنوز خیلی جوونی و خیلی شانس های زیادی توی زندگی در انتظارته.
تشکرشده 7 در 5 پست
یعنی ب بی افم بگم ب ازدواج ب من فکر نکنه ؟آخه خیلی دوسم داره میترسم اینو بگم دلش بشکنه بد بم بگه دلیله این حرفت چیه چی بگم؟آخه هیچ مشکلی نداره ک ردش کنم .بگم بم کمک کن ک برم روان کاو مشکلم حل بشه؟بد راجبه ازدواج بحرفیم ؟اول خودم تنها برام پیشه روان کاو بد با اون برم بهتر نیس؟
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)