به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 91 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1389-9-16
    نوشته ها
    195
    امتیاز
    3,588
    سطح
    37
    Points: 3,588, Level: 37
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    175

    تشکرشده 175 در 96 پست

    Rep Power
    0
    Array

    از این وضعیت حسته شدم

    سلام دوستهای خوبم ، دلم خیلی گرفته جایی بهتر از اینجا را سراغ نداشتم برم ، آمدم باهاتون صحبت کنم تا هم آروم بشم هم راهنماییم کنید.
    الان سه ماه که عروسی کردم ، و همزمان با مراسم عروسی سرکارم رفتم ، تو محل کار خیلی اذیت میشم کلی حرف میزنن که من کار بلد نیستم و .... در حالیکه خودشون از وضعیت من خبر داشتم که در چه سطحیم تو محل کار که ضعف شخصیت گرفتم ، دیرم که از محی کار میام تا میام خونه فقط فرصت یک غذا درست کردن را دارم و بعد هم خواب در واقع خونمون شده خوابگاه .
    همسرم خیلی خوبه ولی نیازهای من را برطرف نمیکنه اصلا حمایتم نمیکنه وقتی دلم از محل کار پره میام باهاش حرف بزنم تا آروم بشم بدتر اعصابم بهم میریزه و منم دلخوریهام را سرش خالی میکنم.
    دلم هم از دست خودش هم خانوادش پره ، به همسرم گفتم که من عاشق هدیه گرفتنم ولی ... ، از حرفایی که میزنه که من تو را اول دوست نداشنم و میخواستم بهت جواب رد بدم و از این فبیل حرفا دلم پره .
    از رفتارهای مادرش ، من یک ماه مریض بودم حالم را نپرسیدن ولی تا بچه خودشون سرما خورد تازه منم سرما خورده بودم و کارهایی که مادرش میکرد که پسرش را از خونه میشوند خونشون تا بهش میوه و ... بده یا خونه خودشون تند تند براش میوه و جوشنده و .... میداد بعد به من برای از سر باز کردن خودش یک تعارف میکرد.
    من تو دوران عقدم به تعداد انگشتای دستم شاید کمتر خونشون رفتم چون هربار مادرشوهرم میگفت نیا من آمادگی ندارم و با اگر من را حتی همین الانم از طرف فامیلشون دعوتم کنن بهم نمیگه تا مراسم بگذره علت این رفتارش را نمیدونم .
    از این وضعیت خسته شدم
    از محیط کاری که دوستش ندارم و خونه ای که خوابگاهه و همسری که پشت و پناهم نیس بهش اعتماد ندارم حرفام را به مامانش اینا میگه
    چیکار کنم؟بدجوری حس تنهایی دارم
    ممنون میشم کمکم کنید.

  2. کاربر روبرو از پست مفید sara20 تشکرکرده است .

    sara20 (پنجشنبه 23 آذر 91)

  3. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,025 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    373
    Array

    RE: از این وضعیت حسته شدم

    سارا جان

    کمی از خودت بگو برامون

    سن خودت و همسرت؟تحصیلاتتون؟

    خانومی چرا با این شرایط میری سرکار؟

    همین دیر امدنها و فرصت نکردن رسیدگی به همسر و خانه و خستگی کار و ...همسرت رو به سمت مادرش سوق میده

    شما 3 ماهه ازدواج کردی .باید برای همرست بمب انرژی و شادی باشی.نه اینکه دور از جونت مثل جنازه میرسی خونه و حتی فرصت یه ته ارایش هم برای همسرت نداری....

    در واقع راحت بگم این شمایی که بیشتر به نیازهای همسرت توجه نمیکنی....

    شما الان .قت خوش گذرونی و کنار هم بودن و از هم لذت بردنتونه...نه وقت اوردن مسائل و مشکلات کاری به خانه و بحث درموردش...

    خانومی شما چند سالته؟خیلی ساده صحبت میکنی ....

    خب شما عاشق هدیه گرفتن باشی.منظورت چیه؟یعنی همسرت و خانوادش باید بهت زیاد هدیه بدن چون شما عاشق این کار هستی؟

    ما ممکنه عاشق خیلی کارها باشیم اما از نظر اطرافیانمون کار خیلی پسندیده ای نباشه.باید خودت رو با خواسته های همسرت تعدیل بدی

    ببین سارا جان

    خیلی لازم داری که مهارتهای همسرداریت رو ارتقا بدی

    من هم اگر جای مادر همسرت بودم و میدیدم عروسم تمام وقت و انرژیش داره برای کارش میره و دیگه جونی براش نمیمونه که میاد خونه به شوهرش برسه رفتار اونو میکردم !

    این خودتی که دور خودت داری حصار میکشی

    ممکنه یه روزی به خودت بیا و ببینی زندگی و همسرت از دست رفته

    الان شاید لازم نبود شما بری سرکار

    در این دوران شما باید هرشب ارایش کرده و لباس مناسب پوشیده و منتظر همسرت باشی....باید دست پختت رو به رخ همه بکشونی و سلیقه ات رو نشون بدی....

    ارامش رو به روح و جسم همسرت بدی....

    فعلا دور مادر همسر و کاراش رو خط بکش.

    روی خودت کار کن و تمام سعیت رو برای جذب همسرت بکن

    اگر همسرت تو خونه میوه و جوشونده و ....بخوره و بهش رسیدگی کامل بشه کمتر سمت مادر و خانوادش میره






  4. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (جمعه 24 آذر 91)

  5. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 22 آذر 91 [ 23:49]
    تاریخ عضویت
    1389-9-16
    نوشته ها
    195
    امتیاز
    3,588
    سطح
    37
    Points: 3,588, Level: 37
    Level completed: 59%, Points required for next Level: 62
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    175

    تشکرشده 175 در 96 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: از این وضعیت حسته شدم

    ممنون مریم 123 که تاپبکم را خوتدی، عزیزم من وقتی از سرکار میام اولین کاری که میکنم پوشیدن لباس شیک و آرایشه بعدم با وحود همه خسنگیای کار ولی برای همسرم سرشار از انرژیم خودشم به این موضوع اقرار میکنه .
    نه عزیزم من نمیگم همسرم دائم برام کادو بگیره میگم هر از گاهی اینقدر که بفهمم دوستم داره ، تا حالا چندین بار شده که گفته میخواسته برام کادو بگیره وقتی بهش گفتم کادوم چی شد گفت دیگه نمیخرم چون کادو خریدن لوس میشه و هیچی نخرید.
    عزیزم من با اینکه سرکار میرم ولی از غذا درست کردن و دسر و شیرینی و ... هم برای همسرم کم نگذاشتم همسرمم خیلی راضیه و همیشه پیش خانوادش از کدبانویی و ... تعریف میکته
    سن منم 24 و همسرم 27 ، منظورتم از ساده حرف زدن متوجه نشدم.
    میشه بگید مهارتهای همسرداری را از کچا باید یاد بگیرم؟
    ممنون عزیزم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: جمعه 08 فروردین 93, 18:27
  2. چطور از این موقعیت بهترین استفاده رو داشته باشم؟؟
    توسط **سهیل ** در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 14
    آخرين نوشته: دوشنبه 11 شهریور 92, 11:39
  3. عاشق دختر هستم ولی موقعیت ازدواج ندارم
    توسط hossein_bga در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 25
    آخرين نوشته: پنجشنبه 26 مرداد 91, 19:12
  4. از این وضعیت خسته ام
    توسط نوشین بدبخت در انجمن سایر سئوالات مربوط به ازدواج
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: چهارشنبه 24 اسفند 90, 19:39
  5. ادامه تحصیل با این وضعیت درسته؟
    توسط mahi91 در انجمن ارتباط مراجعان - مشاوران
    پاسخ ها: 8
    آخرين نوشته: جمعه 23 دی 90, 14:17

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 20:33 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.