به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1390-10-22
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    858
    سطح
    15
    Points: 858, Level: 15
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    وابسته به توجه دیگران هستم

    سلام

    خیلی وقت بود که می خواستم مشکلمو جایی مطرح کنم. تا اینکه تصمیم گرفتم اینجا مشکلمو بیان کنم.
    بهتره اول از مشخصات خودم بگم. اگر از بیرون به خودم نگاه کنم یه پسر با این مشخصات رو میبینم. یه پسر تا حدودی خجالتی و کمرو، مذهبی در حد انجام واجبات، باهوش، عاطفی ولی خیلی سخت بروز میده، سخت دوست پیدا میکنه ولی زود وابسته میشه، خیلی مواقع احساس تنهایی میکنه، پدر و مادرش از بچگیش با هم مشکل داشتن و محبت آنچنانی بهش نکردن.

    مشکلش اینه که خیلی به نظر دیگران وابسته هست. احساس میکنه دچار کمبود محبت هست. اگر کسی همراهش باشه فعال هست ولی اگر کسی نباشه تنبل میشه. خیلی دنبال جلب توجه هست. از حق خودش اونطوری که باید دفاع نمیکنه.

    ببخشید که چندین مشکلشو با هم گفتم. آخه فکر می کنم که با هم مرتبط باشن. حالا سوالش اینه که چطوری میتونه این مشکلاشو رفع کنه؟

  2. 2 کاربر از پست مفید wiki تشکرکرده اند .

    wiki (پنجشنبه 23 آذر 91)

  3. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1390-10-22
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    858
    سطح
    15
    Points: 858, Level: 15
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    نمی دونستم که اصلا براتون مهم نیست و ارزش نظر دادن هم براتون نداره. خودمم حس می کردم که این مشکلا زیاد جدی نیستن.

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 30 مرداد 93 [ 07:39]
    تاریخ عضویت
    1391-3-18
    نوشته ها
    74
    امتیاز
    1,080
    سطح
    17
    Points: 1,080, Level: 17
    Level completed: 80%, Points required for next Level: 20
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    152

    تشکرشده 157 در 60 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم


    سلام آقای wiki

    شما قدم اول رو خودتون برداشتین و مشکلتونو شناختین. هیچ کسم پیشتون نبوده. برای پرسیدن سوالتون توی همدردی هم خودتون پیش قدم شدین. پس اون قدرا هم که فکر می کنین فقط برای جلب نظر بقیه کار نمی کنین. به فکر خودتونم هستین. حتی شاید به اون حدی که مشکل رو برای خودتون بزرگش کردین هم بزرگ نباشه. ولی چه کوچیک چه بزرک مشکلو باید حل کرد. پس یا علی

    توی سایت همدردی تاپیک های مختلفی هست که خیلی خوبه بخونین و بعد بیاین در موردشون حرف بزنین و بپرسین و از نظرات کارشناسای سایت هم استفاده کنین.
    مثلا می تونین با خوندن اینها شروع کنین

    http://www.hamdardi.net/thread-6536.html

    http://www.hamdardi.net/thread-13856.html

    http://www.hamdardi.net/thread-11497.html

    انگار اینجا یه سری از توضیحاتی که شما در مورد خودتون دادین رو هم گفته
    http://www.hamdardi.net/thread-9358.html


  5. 2 کاربر از پست مفید زهرا ۲ تشکرکرده اند .

    زهرا ۲ (پنجشنبه 23 آذر 91)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 21 مرداد 92 [ 18:11]
    تاریخ عضویت
    1391-8-26
    نوشته ها
    96
    امتیاز
    756
    سطح
    14
    Points: 756, Level: 14
    Level completed: 56%, Points required for next Level: 44
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    232

    تشکرشده 239 در 79 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    آقای ویکی یکمی صبر داشته باشید
    آخه سوالتون تخصصیه

    من فکر می کنم مشکلاتتون همه برمیگرده به مشکل اعتماد به نفس
    کتابایی که در مورد اعتماد به نفس هستن رو بخونید. اینجا هم شاید مقاله هایی داشته باشه

    برای بالا بردن اعتماد به نفس باید خودتونو دوست داشته باشید، به خودتون احترام بذارید و واسه خودتون ارزش قائل بشید
    دو تا لیست درست کنید، یکی کارایی که علاقه دارید انجام بدید، یکی اهدافی که دارید و میخواید بهشون برسید
    از همین الآن شروع کنید و طبق خواسته خودتون (فقط خودتون و نه دیگران) زندگی کنید. در مسیر اهدافتون قدم بردارید و به علایقتون بپردازید

    شما این همه ویژگی های خوب دارید، از جمله اینکه باهوش هستید، پس چه نیازی دارید که دیگران شما رو تشویق کنن به انجام کاراتون؟ شما خودتون بهترین مشوق باشید برای خودتون. این شما هستید که به نظر دیگران در افکارتون قدرت میدید و اجازه میدید روی شما تاثیر بذارن. این قدرت رو از دیگران بگیرید و بدیدش به خودتون. خودتون که دوست داشتنی، قابل احترام و لایق پیشرفت هستید البته در مسیر آرزوهای خودتون

    پس 1- تلاش جهت افزایش اعتماد به نفس و 2- قدم برداشتن در جهت آرزوهای ویکی عزیز فراموش نشه

    پستم با زهرا جون همزمان شد. ایشون زحمت مقاله ها رو هم کشیدن
    وقتی کمتر سزاوارم، به من مهر بورز، آخر آن زمان نیازمندترم

  7. 6 کاربر از پست مفید زنده دل تشکرکرده اند .

    زنده دل (پنجشنبه 23 آذر 91)

  8. #5
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1390-10-22
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    858
    سطح
    15
    Points: 858, Level: 15
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    ممنون از اینکه نظر خودتون رو گفتین.

    مطالبی در متن پایین که با خصوصیات من همخونی داره با رنگ سبز، اونایی که همخونی نداره با قرمز و اونایی که نمیدونم یا مربوط نیست با رنگ سیاه مشخص کردم.

    بيماران مبتلا به اختلال شخصيت وابسته (Dependent Personality Disorder)، نيازهاي خود را تحت‌الشعاع نيازهاي سرگردان قرار مي ‌دهند، مسئوليت‌هاي مهم زندگي خود را به گردن ديگران مي‌ اندازند، به خود مطمئن نيستند و اگر مدت كوتاهي تنها بمانند، احساس نگراني و ناراحتي مي ‌كنند.
    اگر تمايل داريد با اين افراد بيشترآشنا شويد، گفتگوي زير كه با دكتر محمدمهدي قاسمي، روان‌پزشك، انجام شده است را مطالعه نماييد.

    اختلال شخصيت وابسته در آقايان بيشتر است يا خانم‌ ها؟

    اختلال شخصيت وابسته در خانم ‌ها شايع ‌تر از آقايان است. تقريبا 2/5درصد از تمام اختلالات شخصيتي در اين مقوله جاي مي‌ گيرد. اين اختلال در بچه ‌هاي كوچك خانواده شايع ‌تر از بچه‌ هاي بزرگ تر است. كساني هم كه در كودكي بيماري جسمي مزمني داشته ‌اند ممكن است بيش از بقيه ي افراد، مستعد اين اختلال باشند.

    رفتار اين افراد را چگونه تحليل مي ‌كنيد؟

    مشخصه اختلال شخصيت وابسته، رفتاري حاكي از وابستگي و سلطه ‌پذيري به صورت الگويي نافذ و فراگير است. افراد مبتلا به اين اختلال از تصميم‌‌ گيري عاجزند، مگر آن كه با ديگران زياد مشورت كرده و كاملا مطمئن باشند. آن ها از موقعيت‌ هاي مسئوليت‌آور پرهيز مي ‌كنند و اگر از آن ها خواسته شود كه نقش مدير را در جايي به عهده بگيرند، مضطرب مي‌ شوند و ترجيح مي‌ دهند تحت سلطه باشند.
    انجام تكاليفي را كه مربوط به خودشان است دشوار مي ‌يابند، اما اگر قرار باشد آن تكاليف را براي كسي ديگر انجام دهند مداومت در آن ها كاري برايشان ندارد. اين گونه بيماران دوست ندارند تنها باشند و دلشان مي ‌خواهد كسي را پيدا كنند كه بتوانند به او دلبسته شوند و همين دلبستگي، روابط آن ها را خدشه ‌دار مي سازد.

    اگر بخواهيم درباره مهم ‌ترين خصيصه ‌هاي اين افراد صحبت كنيم به چه نكاتي مي ‌توان اشاره كرد؟

    مهم‌ ترين خصيصه "اختلال شخصيت وابسته" نداشتن اعتماد به نفس، وابستگي كامل به ديگران، رفتار تسليم ‌جويانه، كمرويي، ترديد و پرهيز از پذيرش مسئوليت است. نياز بيش از حد شخصيت وابسته به اينكه تحت حمايت و مراقبت قرار گيرد، سبب مي ‌شود تسلط ديگران و اجحاف و بد رفتاري آنان را بپذيرد. ترس اين افراد از جدايي موجب مي ‌شود رفتاري تسليم ‌جويانه و حقارت ‌آميز در برابر ديگران در پيش گيرند. فرد مبتلا به اختلال شخصيت وابسته، خود را بدون كمك ديگران كاملا بي ‌پناه و ناتوان‌ مي ‌پندارد، در نتيجه مي ‌كوشد كه با رفتارهاي حقيرانه و چاپلوسانه، حمايت و مراقبت ديگران را كسب كند.

    اين رفتارها از چه زماني بروز مي‌ كند؟

    اين رفتارها از ابتداي جواني و در زمينه‌ هاي گوناگون بروز مي‌ يابد. شخصيت وابسته در تصميم‌ گيري‌هاي معمولي روزانه هم، دچار مشكل است. اين افراد هيچ‌ گاه كاري را خودشان شروع نمي‌ كنند و منتظر مي ‌مانند ديگران آغازگر كار باشند و حتي درباره مسايل كاملا شخصي از ديگران مي‌ خواهند برايشان تصميم بگيرند و مسئوليت را بر عهده آن ها مي‌ گذارند، بنابراين ديگران براي اين افراد تعيين مي‌ كنند كه آنان چه كاري بايد انجام دهند يا چه كاري نبايد انجام دهند.

    با اين توضيحات "گفتن نه" براي افراد با شخصيت وابسته نيز خيلي دشوار است؟

    اين افراد به دليل اين كه مي‌ ترسند حمايت يا تاثير ديگران را از دست بدهند قادر به گفتن "نه" نيستند و نمي ‌توانند مخالفت خود را با نظر ديگران بيان كنند.
    اين افراد مي ‌ترسند كاري را به تنهايي انجام دهند و براي خريد، رفتن به مطب پزشك، رفتن به مدرسه فرزند بايد فرد ديگري آنان را همراهي كند. چنين افرادي جرات و جسارت ندارند يا به خود حق نمي‌ دهند نسبت به ديگران به ويژه افرادي كه به آنها تكيه دارند، خشمگين شوند زيرا همواره مي‌ ترسند حمايت و اتكاي اين افراد را از دست دهند، در نتيجه مورد ظلم و بدرفتاري از سوي ديگران قرار مي ‌گيرند و با اينكه ناراحت اند وخودخوري مي‌ كنند، ولي لام‌ تا كام حرفي نمي ‌زنند.

    رفتار افراد وابسته در جمع چگونه است؟

    هنگامي كه در جمع، موضوعي مطرح مي ‌شود كه اين افراد اطلاعات خوبي از آن داشته باشند، سخني نمي گويند و منتظر مي‌ مانند تا ديگران اظهارنظر كنند، زيرا به عنوان يك اصل پذيرفته ‌اند كه ديگران در هر موردي بهتر و مطلع‌ تر از آنان هستند. در واقع اين افراد اعتقاد پيدا كرده‌اند كه براي آغاز، ادامه يا پايان هر كاري محتاج به كمك ديگران هستند، چه اين كار رسيدگي به كودك ‌شان باشد يا تهيه گزارش براي رييس اداره. آنان اين گونه باور دارند كه از كاركرد مستقل ناتوان هستند و خود را به صورت افرادي نيازمند به ياري هميشگي ديگران مي ‌پندارند و در عين حال احتمال دارد كه اگر به اين افراد اطمينان دهيم فرد ديگري، كارشان را سرپرستي يا تاييد مي‌ كند، به خوبي از عهده انجام كار برآيند.
    بنابراين افراد وابسته هيچ ‌گاه به موفقيتي در زندگي‌شان دست نمي‌ يابند.

    دقيقا همين ‌طور است، زيرا اين افراد تصور مي ‌كنند كه هر پيشرفت يا موفقيتي موجب طرد شدن آنان از سوي ديگران مي ‌شود. شخصيت وابسته براي حل مشكلات خود هميشه به ديگران اتكا دارد و در نتيجه مهارت‌هايي را كه لازمه يك زندگي مستقل است، نمي ‌آموزد و به اين ترتيب سبب تداوم وابستگي خود مي ‌شود.

    روابط و تعاملات افراد وابسته، با ديگران چگونه است؟

    فرد وابسته مي‌ خواهد روابط خود را با ديگران به هر قيمتي حفظ كند، بنابراين ناچار به تحمل انواع حقارت ‌ها مي‌ شود و پيوندهاي او با ديگران نامتعادل و مخدوش است. اين فرد بدون ‌آن كه هدف والايي داشته باشند تنها به منظور حفظ رابطه خود با ديگري ممكن است دست به فداكاري‌ بزند و بدرفتاري‌هاي لفظي و جسمي را تحمل كند. اگر تنها بماند، به علت ترس‌ شديد و غير واقعي در مورد ناتواني از مراقبت خود، احساس ناراحتي و درماندگي مي‌ كند. در برخي موارد خود را تنها به اين دليل كه تنها نماند وابسته مي ‌كند، در حالي كه از بودن با ديگران هيچ لذتي نمي‌ برد. هنگامي كه رابطه نزديك او با ديگران به پايان برسد،( مثلا در اثر مرگ آن فرد يا قطع رابطه از سوي افراد)، شخصيت‌ وابسته به سرعت در جستجوي رابطه با ديگري برمي‌ آيد تا مراقبت و حمايتي كه نياز دارد فراهم كند.

    افراد وابسته معتقدند كه بدون حمايت ديگران قادر به زندگي نيستند، اين باورها چه تبعاتي در پي دارد؟

    چنين تفكري موجب مي ‌شود تا اين افراد بدون بررسي و دقت، خود را به فرد ديگري وابسته كنند، به‌طور مثال مرد وابسته ‌اي كه زنش تحمل رفتارهاي او را نداشته و از وي جدا شده است، بلافاصله با نخستين زني كه به تقاضاي ازدواج او پاسخ مثبت دهد، ازدواج مي ‌كند. اين افراد نسبت به خود، ديدگاهي منفي و بدبينانه دارند. توانايي‌ هاي خود و حتي آنچه را كه مالك هستند ناچيز مي‌ شمارند، ممكن است هميشه در خلوت و در جمع خود را نادان فرض كنند.
    هر گونه انتقاد و پذيرفته نشدن از سوي ديگران را دليلي محكم بر بي ‌ارزش بودن خود تلقي ‌كنند، و اعتماد به نفسشان كمتر مي‌ شود. در شغلي كه نياز به تصميم ‌گيري مستقل دارد، قادر به فعاليت نيستند. هنگام تصميم گيري، مضطرب مي ‌شوند و از موقعيت‌ هاي مستلزم مسئوليت، هراس دارند. روابط اجتماعي آنها محدود به افرادي مي ‌شود كه به آن ها وابسته اند. افسردگي و اضطراب در اين افراد شيوع دارد.

    آيا اختلال شخصيت وابسته درمان‌ پذير است؟

    درمان اين افراد بر اساس روان درماني و دارو درماني است.
    روان ‌درماني بينش ‌گرا، بيمار را قادر مي‌ سازد كه زمينه رفتار خود و چگونگي شكل‌ گيري آن را دريابد. بيمار با حمايت پزشك مي ‌تواند نسبت به قبل مستقل ‌تر، پرجرات ‌تر و متكي‌ تر به خود شود. البته بايد اين نكته را مد نظر داشته باشيم كه اگر پزشك، بيمار را به تغيير در روابطش تشويق كند، ممكن است بيمار مضطرب شود و بين پذيرفتن آن چه بهتر است انجام دهد و پذيرش وضعيت جاري سردرگم بماند و امكان دارد حتي با قطع درمان، رابطه بيمارگونه و وابسته خود را ادامه دهد.
    رفتاردرماني، درمان جرات آموزي، خانواده درماني و گروه درماني با نتايج موفقيت‌آميز در بسياري از موارد به كار رفته است.
    ____________________________
    مصاحبه کننده: دکتر مجيد ‌سلطاني
    فکر کنم الان بهتر بتونید مشکل من رو بشناسین. من از خیلی وقت پیش دارم روی خودم کار میکنم که کمتر وابسته باشم. به همین خاطر هست که خیلی از مطالب بالا در مورد من صدق نمیکنه. ولی اگر همین متن رو چند سال قبل می خواستم بررسی کنم اکثرش با من همخونی داشت.
    یکسری خصوصیات دیگه ای که دارم اینا هستن. بروز ندادن مشکلات و نیازهام، سخت بودن درخواست کمک از دیگران، عدم توانایی بروز احساسات، مشکل در صمیمی شدن با دیگران در حالی که خیلی احساس تنهایی میکنم.

  9. 2 کاربر از پست مفید wiki تشکرکرده اند .

    wiki (پنجشنبه 23 آذر 91)

  10. #6
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    جمعه 19 تیر 94 [ 19:52]
    تاریخ عضویت
    1390-7-30
    نوشته ها
    1,886
    امتیاز
    17,095
    سطح
    83
    Points: 17,095, Level: 83
    Level completed: 49%, Points required for next Level: 255
    Overall activity: 61.0%
    دستاوردها:
    Tagger Second ClassSocial1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    9,194

    تشکرشده 9,663 در 1,930 پست

    Rep Power
    213
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    سلام دوست عزیز.

    من خودم یکی دو مورد ازمشکلاتتو داشتم و اینجا راهنمایی زیاد گرفتم.الان میخوام بعضیاشو باهات شریک بشم.

    1-
    پدر و مادرش از بچگیش با هم مشکل داشتن و محبت آنچنانی بهش نکردن.
    پدر و مادر منم مشکل داشتن و دارن.بگذریم.
    راه حلی که به من دادن اینه:
    پذیرش.پذیرش این که خونواده من این بودن.اما من الان یه فرد مستقل هستم که میتونم روند زندگیمو دست خودم بگیرم.

    و بعد بخشایش.بخشش اونا بابت کودکی.و بابت هر اونچه که باید انجام میدادن و انجام ندادن.

    2-بخشش خودت بابت هر اونچه فکر میکردی بایستی انجام میدادی و انجام ندادی.و قبول اینکه تو هر لحظه سعی کردی بهترین واکنش رو نشون بدی.

    3-نمیدونم خودتو چقد نقد میکنی؟چقد کارای خودتو زیر سوال میبری؟
    اما وقتی بدنبال تایید دیگرانی یعنی از درون داری نقد میشی و برای ارامشت دوست داری بقیه تاییدت کنن تا به خودت بگی:ببین بقیه تاییدم میکنن.من خوبم.
    اگه اینطور هستی منتقد درونیت فعاله.
    لینک زیر که تو تاپیکم نوشته شده رو بخون.البته خطاب به منه برای همین مسائل دیگه ای هم توش نوشته شده اما درباره منتقد درونی هم گفته.

    http://www.hamdardi.net/thread-26473...html#pid248223

    تو این پست هم درمورد منتقد درونی نوشته شده.

    http://www.hamdardi.net/thread-26620...html#pid248864

    4-از همین الان شروع کن به محبت کردن به خودت.دقیقا همونجوری که ازدیگران توقع داری.برای خودت کادو بگیر.گل بخر.به خودت کلمات محبت امیز رو بگو.ازخودت تعریف کن.
    اگه دیدی یکی انگار درونت بهت میخنده یا میگه این کارا واسه تو نیست.تو بی ارزشی..تو فلانی و اینا احتمالا همون منتقد درونی هست.که بهتره مرحله به مرحله مشاوره های اقای sci رو انجام بدی.

    من با توجه به حدسیاتم گفتم و نمیدونم چقد درمورد تو صادقه.

    موفق باشی


  11. 4 کاربر از پست مفید بهار.زندگی تشکرکرده اند .

    بهار.زندگی (شنبه 09 دی 91)

  12. #7
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    یکشنبه 20 خرداد 97 [ 07:57]
    تاریخ عضویت
    1391-2-16
    نوشته ها
    863
    امتیاز
    11,692
    سطح
    71
    Points: 11,692, Level: 71
    Level completed: 11%, Points required for next Level: 358
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,836

    تشکرشده 2,441 در 754 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    دوست عزیز بعضی وقتها این مشکلات یهو حل نمیشن(چون به مرور ایجاد شده اند.) بعض وقتها نیاز به مدتها کار دارندو درمان مددیاری لازم دارند که در تخصص من نیست ولی ی پیشنهاد فقط دارم و اون این که ی سری کتاب های موفقیت و یک سری سرگذشت انسانهای موفقی که در کودکی سختی های زیادی کشیدن را بخونید. حداقل بهتون انگیزه میده ولی با ی مددکار اجتماعی هم صحبت کنید بد نیست.تمریناتی را میده که کمک میکنه

  13. کاربر روبرو از پست مفید کامران تشکرکرده است .

    کامران (دوشنبه 27 آذر 91)

  14. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    دوشنبه 25 دی 91 [ 00:00]
    تاریخ عضویت
    1390-10-22
    نوشته ها
    8
    امتیاز
    858
    سطح
    15
    Points: 858, Level: 15
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered500 Experience Points
    تشکرها
    6

    تشکرشده 6 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: وابسته به توجه دیگران هستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط بهار.زندگی
    سلام دوست عزیز.

    من خودم یکی دو مورد ازمشکلاتتو داشتم و اینجا راهنمایی زیاد گرفتم.الان میخوام بعضیاشو باهات شریک بشم.

    1-
    پدر و مادرش از بچگیش با هم مشکل داشتن و محبت آنچنانی بهش نکردن.
    پدر و مادر منم مشکل داشتن و دارن.بگذریم.
    راه حلی که به من دادن اینه:
    پذیرش.پذیرش این که خونواده من این بودن.اما من الان یه فرد مستقل هستم که میتونم روند زندگیمو دست خودم بگیرم.

    و بعد بخشایش.بخشش اونا بابت کودکی.و بابت هر اونچه که باید انجام میدادن و انجام ندادن.

    2-بخشش خودت بابت هر اونچه فکر میکردی بایستی انجام میدادی و انجام ندادی.و قبول اینکه تو هر لحظه سعی کردی بهترین واکنش رو نشون بدی.

    3-نمیدونم خودتو چقد نقد میکنی؟چقد کارای خودتو زیر سوال میبری؟
    اما وقتی بدنبال تایید دیگرانی یعنی از درون داری نقد میشی و برای ارامشت دوست داری بقیه تاییدت کنن تا به خودت بگی:ببین بقیه تاییدم میکنن.من خوبم.
    اگه اینطور هستی منتقد درونیت فعاله.
    لینک زیر که تو تاپیکم نوشته شده رو بخون.البته خطاب به منه برای همین مسائل دیگه ای هم توش نوشته شده اما درباره منتقد درونی هم گفته.

    http://www.hamdardi.net/thread-26473...html#pid248223

    تو این پست هم درمورد منتقد درونی نوشته شده.

    http://www.hamdardi.net/thread-26620...html#pid248864

    4-از همین الان شروع کن به محبت کردن به خودت.دقیقا همونجوری که ازدیگران توقع داری.برای خودت کادو بگیر.گل بخر.به خودت کلمات محبت امیز رو بگو.ازخودت تعریف کن.
    اگه دیدی یکی انگار درونت بهت میخنده یا میگه این کارا واسه تو نیست.تو بی ارزشی..تو فلانی و اینا احتمالا همون منتقد درونی هست.که بهتره مرحله به مرحله مشاوره های اقای sci رو انجام بدی.

    من با توجه به حدسیاتم گفتم و نمیدونم چقد درمورد تو صادقه.

    موفق باشی

    ممنون از جواب تون

    من موردهای 1 تا 3 رو قبلا انجام دادم یعنی پذیرفتم که پدر و مادرم مثل هر دو تا آدم دیگری میتونن با هم اختلاف داشته باشن. تقصیر هیچ کدومشون هم نیست. اختلاف فکر و سلیقه هست.
    در مورد خودمم میدونم که من بچه بودم و اگر کار بدی کرده باشم فقط به خاطر این بوده که می خواستم با هم بهتر باشن.
    اینطور نیستم که کارهای خودم رو نقد کنم. کلا احساس نارضایتی از خودم دارم و خودمو نقد میکنم نه کارام. بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشه از خودم ناراضی هستم. نمیدونم چرا. هرچی فکر کردم نفهمیدم.
    بعضی مواقع به خودم محبت میکنم. به خودم جایزه میدم و ... . ولی دوباره به همون وضعیت قبلی بر میگردم. بعضی وقتا هم اگر به خودم محبت کنم بیشتر احساس تنهایی میکنم. چون فکر میکنم اینقدر کسی رو ندارم که مجبورم خودم به خودم محبت کنم.

  15. کاربر روبرو از پست مفید wiki تشکرکرده است .

    wiki (شنبه 09 دی 91)


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خیلی خسته ام توروخدا راهکار بهم بگید
    توسط abs در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: سه شنبه 31 مرداد 96, 03:34
  2. به همسرم کم توجه کردم و اون داره از دستم میره
    توسط آقای الف در انجمن درگیری و اختلاف زن و شوهر
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: چهارشنبه 02 دی 94, 10:49
  3. از بی توجهی همسرم خسته شدم
    توسط taifun در انجمن طــــــــرح مشکلات خانواده: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 آذر 93, 10:51
  4. جدایی یا صبر و ادامه دادن (خواستن همیشه توانستن نیست)
    توسط sonic.quak در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: پنجشنبه 25 خرداد 91, 01:50
  5. خواستن توانستن است؟
    توسط abolfazl.a در انجمن طـــــــــــرح مشکلات ازدواج: ارتباط مراجعان-مشاوران
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: سه شنبه 10 فروردین 89, 11:24

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 21:17 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.