با سلام و خسته نباشید.من به تازگی عضو انجمن شدم اما از سال اولی که این انجمن دایر شده میخونمش...توی ازدواجمم خیلی تاثیر داشت...
خانومی هستم 24 ساله و همسرمم 28 ساله.هر دو لیسانس و از خانواده ای با عقاید متفاوتیم.طوری که این عقاید خانواده هامون روی دوتامونم تاثیر گذاشته و باعث مشکلاتی توی زندگیمون شده...من و همسرم خیلی همدیگرو دوست داریم و میتونم اقرار کنم که شاید اون خیلی بیشتر از اون که من دوسش داشته باشم منو دوس داره...
مادرهمسرم خیلی خانوم مومن مذهبی و ساده ای هست که میدونم بعضی از کم و کاستی هایی که در حقم کرده از بی اطلاعیش و سادگیش بوده...ولی هرچقدر هم باخودم کلنجار میرم نمیتونم بعضی از کارهاییکه میکنه رو نادیده بگیرم و در این میان طرفداری بیش از حد و همه جانبه ی همسرم از خانوادش منو خیلی آزاد میده...همیشه قبل از اینکه بهش توضیح بدم همش میگه نه مادر من اینجوری نمیکنه امکان نداره!!!!!!تازه وقتی هم توضیح میدم بازم یجور دیگه ازش طرفداری میکنه.یکبار نشده بهش گلایه کنم اونم بگه حق با تو من میدونم اما چکار میشه کرد...
قبل از ازدواج همیشه عقیدم بر این بود که حقووق هامونو با همسرم روی هم بزاریمو خرج مشکلاتمون بکنیم وحتی اگه پول اضافی هم بود مادرا و پدرامونو بفرستیم سفرهای زیارتی.اما همسرم همه ی حرفاشو و عقیده هاشو از من قایم میکنه...مثلا به من میگه به تو ربطی نداره من امروز چقدر خرج کردم چقد قرض گرفتمو به کی پول دادم! اما من فک میکنم به عنوان همسر این آقا حق دارم از همه چیزش اطلاع داشته باشم...اما ایشون میگه پول تو مال خودت پول منم مال من...به همدیگه ربطی نداره چکارش کنیم!!!مثلا میگه من به مامانم پول میدم ذوس دارم پول خودمه به تو ربطی نداره!!!
به نظر شما این حرف همسرم درسته ؟؟؟یا حرف من که میگم میخوام از همه چیزت اطلاع داشته باشم درسته؟؟
با این حرفهای همسرم که همش میگه کارهای خونه به تو ربط داره و بقیه به تو مربوط نیس خیلی ناراحت میشم و یجوری ازش متنفر میشمو فک میکنم منو دوس نداره
خواهش میکنم کمکم کنید.من هیشکیو ندارم مشکلمو باهاش مطرح کنم تا راه حل بزاره جلوم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)