به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 11
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    231
    سطح
    4
    Points: 231, Level: 4
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    سلام..من محمدامین هستیم وسوم راهنماییم...توروخداهرکی که میتونه کمکم کنه..به خدادیگه نمیدونم بایدچیکارکنم؟؟؟من پارسال که دوم بودم یه پسری تازه واردمدرسه مون شده بودوهمکلاسی بودیم..ازش نه خوشم میومدنه بدم میومدیه حس کاملابی تفاوت..شایدهم به خاطراینکه شبیه دخترهام هم ازلحاظ صداوقیافه مسخره م میکردازش بدم میومد..خلاصه مثل دوتاهمکلاسی معمولی بودیم..تااینکه مدرسه هاتعطیل شد.تابستون ومن اصلااین روبه کلی ازیادبردم..تااینکه امسال اول مهرکه دیدمش احساس کردم خیلی دوستش دارم مثل برادرنداشته...براش نامه نوشتم که خیلی دوستت دارم وتورومثل برادرم میدونم ....نامه دوم رودادم که نمیتونم فراموشت کنم بگوچی کارکنم که جواب نداد...من دوست های صمیمی خیلی دارم ولی نسبت به هیچ کدومشون هیچ حسی ندارم ولی حالانمیدونم چراعاشق پسری شدم که خیلی هم باهم صمیمی نبودیم؟؟؟این روهم بگم که من تااین ماجراهیچ حس خاصی نه به دخترهاداشتم نه پسرها..شایدمیشه گفت اولین عشق..این روهم میدونم که اون ازمن متنفرنیست مثلاپارسال توی امتحانات تقلب میرسوندیاتودرس هاکمکم میکردیاهرکی توحیاط باهام دعواش میشداون سریع میرفت وطرف رومیزد!!!امانمیدونم چراازوقتی بهش نامه دادم بامن انگارقهرکرده وسرسنگین شده؟؟؟کمکم کنیدمن اون رومثل برادرم خیلی دوستش دارم والبته اصلااهل اون چیزهانیستم وحتی اجازه فکرکردنش روبه خودم نخواهم دادواین دوست داشتن پاک پاکه وازطرفی یه چیزی مثل موریانه توفکرم رخنه کرده که چراعاشق یک پسرشدم؟؟؟کمکم کنید..ممنون.

  2. #2
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    شنبه 13 بهمن 03 [ 13:58]
    تاریخ عضویت
    1391-6-06
    محل سکونت
    تهــــران
    نوشته ها
    437
    امتیاز
    13,189
    سطح
    74
    Points: 13,189, Level: 74
    Level completed: 85%, Points required for next Level: 61
    Overall activity: 40.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    3,017

    تشکرشده 2,386 در 432 پست

    Rep Power
    63
    Array

    RE: عاشقش شدم...

    از این حس و حالا تودوره ی راهنمایی و دبیرستان زیاده.تو دخترا هم هست و معمولا از هم کلاسی هایی خوششون میاد که یه ویژگی خاص رو که خودشون ندارن اون فرد داره یا خیلی باحال و شوخ و شنگه!حس خاص و عجیبی نیست یه حس عادیه!واسه خودت بزرگش نکن عشق کجا بود! بشین درستو بخون بچه جان
    اوووووووه حالاها حالاها باید درس بخونی13-12 سال دیگه تازه وقت عاشقیته!!به این حسا که نمیگن عشق!!!!

  3. کاربر روبرو از پست مفید taraneh89 تشکرکرده است .

    taraneh89 (یکشنبه 28 آبان 91)

  4. #3
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 04 دی 91 [ 09:55]
    تاریخ عضویت
    1391-8-07
    نوشته ها
    30
    امتیاز
    332
    سطح
    6
    Points: 332, Level: 6
    Level completed: 64%, Points required for next Level: 18
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    81

    تشکرشده 85 در 23 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عاشقش شدم...

    سلام گل من .اصلا لازم نیست به خاطر این حس ذهنتو مشغول کنی .این حس کاملا تو سن شما طبیعیه و بین دخترهای همسنت هم زیاد دیده میشه.و یکی از دلایلش تفاوتهای شخصیتیه که برای شما جالب بوده وشما خصوصیاتی که متضاد با اخلاقهای خودته جذبت کرده.راحت باش و به فکر درسهات چون ممکنه این افکار شمارو از تمرکز روی درسهات دور کنه ومیدونم که الان روزهای امتحانته.به موفقیتت در اینده تو ورزش و درسهات فکر کن واینکه یه پسر ورزشکار موفق فرصتهای عالی در اینده خواهد داشت.موفق باشی اقا پسر گل...

  5. #4
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    231
    سطح
    4
    Points: 231, Level: 4
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: عاشقش شدم...

    دوستان کسی نمیتونه یه راه حلی چیزی بده؟؟؟یکی خیالم روراحت کنه بگه دوست داشتن پسرگناه نیست؟؟؟اخه من عاشقش شدم..چی کارکنم؟؟؟

  6. #5
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 09 بهمن 92 [ 23:55]
    تاریخ عضویت
    1389-10-14
    نوشته ها
    2,085
    امتیاز
    11,615
    سطح
    70
    Points: 11,615, Level: 70
    Level completed: 92%, Points required for next Level: 35
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience Points10000 Experience PointsVeteran
    تشکرها
    12,283

    تشکرشده 12,256 در 2,217 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    سلام،

    به تالار همدردی خوش آمدی.

    جهت اطلاع: من عنوان تاپیکت رو تغییر دادم تا برای سایر اعضا مشخص تر باشد.

    بهت پیشنهاد می دهم این تاپیکها رو مطالعه کنی:

    http://www.hamdardi.net/thread-16906.html
    http://www.hamdardi.net/thread-19076.html
    http://www.hamdardi.net/thread-104-post-443.html#pid443
    http://www.hamdardi.net/thread-17389.html

    اگر جستجو کنی باز هم پیدا می کنی.

    البته دوستان هم در اینجا کمکت خواهند کرد.

    شاد باشی.


  7. 3 کاربر از پست مفید hamed65 تشکرکرده اند .

    hamed65 (دوشنبه 29 آبان 91)

  8. #6
    سرپرست سایت

    آخرین بازدید
    [ ]
    تاریخ عضویت
    1388-1-03
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    8,077
    امتیاز
    155,393
    سطح
    100
    Points: 155,393, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    SocialRecommendation Second ClassCreated Blog entryVeteranOverdrive
    نوشته های وبلاگ
    4
    تشکرها
    27,706

    تشکرشده 36,065 در 7,430 پست

    Rep Power
    1099
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    محمدامین گرامی

    به تالار همدردی خوش آمدی


    پسر خوب و عزیز

    خوشحالیم که راه مشاوره را در پیش گرفتی . و باز هم خوشحالیم که همدردی را انتخاب کرده ای .


    این احساسات مربوط به شرایط سنی شما و دوران بلوغ هست ، فقط نیازه بهش بی توجه باشی . اگه بهش بها بدی و بزرگش کنی تمام احساساتت را درگیر خواهد کرد و به درس و روح و روان و حتی اخلاقیاتت لطمه خواهد زد و ممکنه در ادامه به انحراف بکشاندت . لذا این احساسات را باید کنترل کرد .

    توجه به هرچیزی به صورت افراطی و درگیر کردن ذهن و روح و روان با آن ، اشکال دارد و باعث آسیب به آدم می شود و اگر می شنوی که اینجور عاشقی گناه محسوب میشه به خاطر همین ضررهاشه . یعنی کلاً هرچیزی که بهش میگن گناه یعنی آنچیزی که ضرر به ما می زند و آسیب به ما می رساند .

    لذا اینکه حس خوبی نسبت به این حالت خودت نداری و احساس می کنی ممکنه گناه باشه . این ندای عقل تو هست که میخوادبا این زبان که باهاش آشنایی بهت بگه این احساسات را کنترل کن . چون عقل هم مثل نگهبان یا هشدار دهنده در درون ما عمل میکنه تا احساسات ما ما را به جاهایی که آسیب رسان هست نکشانه .

    اینه که همین عقلت ترا دچار تردید کرده و دعوتت کرده که با کسی مشورت کنی و کمک بگیری و ..... همینکه تو پسر خوب توجه به ندای او کردی و خواستی کمک بشی خدا هم راه رو بهت نشون داده و وارد همدردی شدی .

    سعی کن از تکنیک توقف فکر استفاده کنی . یعنی چه ؟ یعنی اینکه هروقت یاد اون پسر می افتی و احساساتت شدید میشه خودتو وادار کنی که از یاد و فکر او بیرون بیایی ، و خودتو به کاری مشغول کنی .

    اون پسر هم کار خوبی کرده که داره ازت فاصله میگیره . مطمئن باش که اگر تو دست از ابراز علاقه برداری و عاقلانه رفتار کنی او هم برات احترام قائل هست .

    خیلی خدا را شکر کن که اون پسر ازت فاصله میگیره و جواب نامه هایت را نداده ، اگر خدای ناکرده با کسی که مسئله دار هست این رفتار را میکردی چه بسا ازت سوء استفاده می کرد و تو را به انحراف می کشاند .

    بدان که خدا هوای ترا داره ،حواست باشه که خودت هم هوای خودت را داشته باشی که نلغزی .

    من مطمئنم تلاش خواهی کرد که از این وضعیت بیرون بیایی
    .


    .

  9. 6 کاربر از پست مفید فرشته مهربان تشکرکرده اند .

    فرشته مهربان (چهارشنبه 01 آذر 91)

  10. #7
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    یکشنبه 15 بهمن 91 [ 19:45]
    تاریخ عضویت
    1391-4-17
    نوشته ها
    97
    امتیاز
    883
    سطح
    15
    Points: 883, Level: 15
    Level completed: 83%, Points required for next Level: 17
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    93

    تشکرشده 94 در 42 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    منم وقتی دبیرستانی بودم یه مدت نسبت به یکی از همکلاسیهام چنین حسی پیدا کرده بودم. همش توجهم بهش بود. دوست داشتم باهاش شوخی کنم. سر به سرش بگذارم. دوست صمیمی من نبود و تو اکیپ دوستای ما نبود ولی من همش دوست داشتم بهش نزدیک بشم و جایی باشم که اونم باشه. البته نه از نظر وضعیت ظاهری و نه درسی به هم هیچ شباهتی نداشتیم.
    یادمه یه روز که غیبت کرده بود و نیومده بود مدرسه من اینقدر نگرانش شده بودم که حتی نزدیک بود گریه کنم. اون روز واقعاً پکر بودم. تا قبل از اون هیچ وقت حس نکرده بودم که احساسم نسبت به این همکلاسیم غیر عادیه. اما از وقتی که دیدم از 1 روز ندیدنش اینقدر برآشفته شدم فهمیدم که حسم طبیعی نیست. و یه جورایی حس چندش پیدا کردم. فهمیدم که دیگه نباید اجازه بدم این حس در من پر و بال بگیره. واسه همین بعد از اون دیگه زیاد خودمو بهش نزدیک نکردم و سعی کردم فاصله مو ازش حفظ کنم. اون حس هم زود از سرم افتاد و اون دختر برام عادی شد.

  11. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    231
    سطح
    4
    Points: 231, Level: 4
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    اره راست میگی من هم یه روزکه نیومده بودخییییییییلی ناراحت بودم واصلاحال وحوصله دوست های دیگه م رونداشتم؟؟؟دوستان اگرهرکسی هست که این تجربه هاروداره بگه ؟؟؟کمک کنید؟؟؟

  12. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 02:34]
    تاریخ عضویت
    1391-8-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    363
    سطح
    7
    Points: 363, Level: 7
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    افرین محمد امین جان تو پسر عاقلی هستی که تصمیم گرفتی دنبال راه حلی مناسب باشی
    سعی کن بیشتر از عقلت استفاده کنی تا احساست ببین که چی اخه نتیجش چیه عزیزم من هم تو دوم راهنمایی این حسو به دوتا هم کلاسیم داشتم چقدرم براشون خرج کردم و کادو میدادم
    اونا رو با نامه از حس خودم با خبر کردم البته که اونا هم نه میتونستن بلایی سرم بیارن نه انقد بد بودن هیچی هم از من سر تر نداشتن ها شاید این نظر الانم باشه ولی واقعا نداشتن.
    میدونی محمد امین داداش کوچیکه عزیز من شاید نتونم حس جنس مذکر و درک کنم اما من اون عشق مسخرمو نتیجه چشم گوش بسته بودن افراطی خودم و شاید یا حتما کمبود محبت میدونم فقطم تو همون سال بودو تموم شد تو سالهای بعدم میدیدمشون ها ولی زیاد برام مهم نبودن سعی کن به راه حلهایی که کارشناس و مدیر محترم دادن توجه کن عزیزم و اینو بدون که اگه من الان با اون عشق بچه گونه و پوچم بلایی سرم نیومده به این دلیل بوده که با وجود ساده دلیم به خدا خیلی نزدیکتر از الان بودم و دختر ها زیاد نمیتونن مثل پسرها بد باشن شما دقت کن که این زمونه با زمون من خیلی فرق کرده حتی یه بچه دوم دبستانم خییلی چزارو میفهمه پس مطالعتو زیاد کن سعی کن این حستو با احتمالهای بد و بدتر و خیلی بد تر بسنجی
    سعی کن رهاش کنی و به فکر آیندت باشی که میتونی بعد تحصیلت و کسب کار یه هم صحبت و عشق مقدس داشته باشی که هیچ بد نباشه و به روح و روانت هم کمک کنه تا ارامش پیدا کنی(مثل ازدواج)

  13. کاربر روبرو از پست مفید آوا2 تشکرکرده است .

    آوا2 (دوشنبه 29 آبان 91)

  14. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 13 بهمن 91 [ 15:35]
    تاریخ عضویت
    1391-8-25
    نوشته ها
    5
    امتیاز
    231
    سطح
    4
    Points: 231, Level: 4
    Level completed: 62%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered100 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: من اون رو مثل برادرم دوستش دارم، چرا عاشق یک پسر شدم؟!

    خیلی ممنون آواخانم ازراهنمایی خوبتون...ولی نمیدونم چراتااینکه ابرازعلاقه کردم ازمن دورشد؟؟؟همون یه ذره دوستی مون هم ازبین رفت؟؟؟البته من بادوست های صمیمی وجون جونی اون هم دوستم وتوی حیاط باهم هستیم ولی اون موقع که اوناپیش من هستن اون سرش روجای دیگه گرم میکنه؟؟؟


 
صفحه 1 از 2 12 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستان همدردی بنظر شما بهترین سن ازدواج در دختران و پسران چه سنی هست؟
    توسط آخیش در انجمن مقالات و مطالب آموزشی در مورد خانواده
    پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: شنبه 22 اسفند 94, 09:36
  2. چگونه به پسری که دوستش دارید بگویید که قبلا ازدواج کرده اید
    توسط samir65 در انجمن ارتباط دختر و پسر(عشق)
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: سه شنبه 03 تیر 93, 20:29
  3. راهنمایی دوستان،مخالفت خانوادم با پسر هم کلاسی به خاطر فرهنگ لر بودن
    توسط engit در انجمن اختلاف با خانواده در انتخاب همسر
    پاسخ ها: 16
    آخرين نوشته: پنجشنبه 14 آذر 92, 01:23
  4. آیا با دوستایی که دوست پسر دارن ارتباط داشته باشم یا نه ؟؟
    توسط مهنا67 در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: چهارشنبه 08 آذر 91, 13:10
  5. دوستش دارم (دوستی با پسری که نمی تواند حرف بزند)
    توسط anastazia18 در انجمن سئوالات ارتباط دختر و پسر
    پاسخ ها: 12
    آخرين نوشته: پنجشنبه 15 تیر 91, 15:58

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 04:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.