به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 52
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array

    ترس از طلاق

    سلام
    من 26 سالمه و همسرم 31 سالشه
    دورانه نامزدیه سخت اما خوبی داشتیم با همه بدیهاش دوستش داشتم
    اما بعد عروسی وضع غیر قابل تحمل شد
    من دوست دارم به هم محبت شه اما اون دریغ می کنه و بدبختانه این موضوع معمولا واسه خانواده ها دلیل برای طلاق نیست اما اون به جا ارتباط جنسی با من شب ها به جای در کنار من بودن پای فیلم های س ک س میشینه و ازضا میشه دیگه این قضیه داره واسه غیر قابل تحمل میشه
    شوهر من پر از ایراده اما همش رو تا حالا تحمل کردم اما این رو دیگه نمی تونم می خوام جدا شم اما نمی تونم می ترسم که به کسی بگم آخه اصلا چی بکم ؟؟؟؟؟؟؟
    از ایراد های شوهرم
    1 - بیکاره و زیاد هم دنبال کار نیست و زندگیمون از سود ارثی که بهش رسیده می گذره
    2 -قبل ازدواج زیاد مشروب می خورد و این واسه من قابل فبول نبود اما بعد ازدواح ترک کرد
    3 سیگاریه و من به سیگار حالت آسم دام و این موضوع رو مجبورم از همه مخفی کنم
    4 - افراط و تفریطش تو همه چی زیاده یه روز مومن خشک مذهبیه یک روز از صبح تا شب در حال خود ارضایی
    اما تنهایی ام خیلی واسم غیر قابل تحمل مخصوصا برای من که دختر خیلی احساسی هستم
    بهش هم گفتم این قضیه رو و اون به من میگه تو عقده محبت داری
    اما ازدواح یعنی همین وگرنه یک لقمه نون تو خونه پدرم هم می خوردم
    ممنون میشم راهنماییم کنید

  2. #2
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array

    RE: ترس از طلاق

    چرا هیچ کس کمکم نمیکنه ؟؟؟؟؟؟؟؟/
    من جی کار کنم؟

  3. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array

    RE: ترس از طلاق

    وایییییییی
    این همه میان می خونن یکی یه کمک کنه تو رو خدا
    چی کار کنم
    یه راه حل بدین

  4. #4
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 19 بهمن 91 [ 14:00]
    تاریخ عضویت
    1391-2-28
    نوشته ها
    312
    امتیاز
    1,518
    سطح
    22
    Points: 1,518, Level: 22
    Level completed: 18%, Points required for next Level: 82
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    925

    تشکرشده 957 در 224 پست

    Rep Power
    45
    Array

    RE: ترس از طلاق

    سلام ساره جان ..
    عزیزدلم طلاق اولین راه نیست .. بگرد دنبال راه حل نه طلاق خانومی ..
    عزیزم شوهر شما کار نمیکنه چون درامد داره .. خیالش راحته که اگر کار نکنه لنگ نمیمونه .. اما شاید همین بیکاریه که همسرتو میکشونه سمت این فیلمها .. باهاش جدی صحبت کن .. با محبت ولی قاطع .. بگو اینجوری که پیش میریم خدای نکرده زندگیمون خراب میشه .. اینکه دائم تو خونه ست و کنارته باعث میشه هیچ تمایلی به ارتباط باهات نداشته باشه .. چون فرصتی نداره که دلش برات تنگ شه .. بگو عزیزم وقتی شما کار نمیکنی کسل میشی و من دوست دارم شوهرم همیشه با نشاط باشه .. دوست دارم وقتی ار سرکار میای خودم درو برات باز کنم و خسته نباشید بگم بهت .. درسته که ما نیاز مالی نداریم اما همه ی ادما نیاز دارن به کار که از روزمرگی و بیخیالی نجات پیدا کنن ..
    ساره جان سعی کن بیشترین جذابیتو براش داشته باشی .. همشهری بگیر و کارهایی که میبینی براش مناسبه رو نشونش بده و تشویقش کن .. عزیزم هر چقد به مردا نزدیک تر بشی ازت دور تر میشن .. بهش محبت کن اما نه انقدر که دلشو بزنه ..
    همسر منم یه سال و نیم بیکار بود !! چند روزه که داره میره سرکار .. باورت میشه من یه سال و نیم همشهری گرفتم و رفتم خونه شون ؟! انقدر پیگیر شدم که خدارو شکر مجبور شد بره سر کار ..
    چند وقته ازدواج کردین ؟! همسرت تحصیل کرده ست ؟ خودت چطور ؟

  5. 3 کاربر از پست مفید الف-ح تشکرکرده اند .

    الف-ح (سه شنبه 16 آبان 91)

  6. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 03 بهمن 91 [ 02:34]
    تاریخ عضویت
    1391-8-06
    نوشته ها
    32
    امتیاز
    363
    سطح
    7
    Points: 363, Level: 7
    Level completed: 26%, Points required for next Level: 37
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    19

    تشکرشده 19 در 14 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از طلاق

    [font=Trebuchet MS][color=#0000CD]
    سلام ساره جون
    شوهرت خود ارضاییشو پنهان از تو انجام میده یا از تو ابایی نداره و میدونه که میدونی؟
    فقط زمانی که فیلمهای تحریک کننده میبینه این کارو انجام میده یا نیمه شبها هم انجام میده؟
    جز سیگار چیز دیگه ای نمیکشه باید دقت کنی که هر مخدری علائم خودش رو داره
    بچه دارید یا نه؟
    و اینکه ببین در خودت چی کم میبینی که شوهرت هنگام ارتباط جنسی ناراضی بشه یا ناراضیش کنه؟
    اگر نمیدونه که از جریان با خبری غیر مستقیم ازش بپرس که موقع ارتباط جنسی از چه کار هایی راضی میشه؟
    ببین با ارثی که بهش رسیده میشه چه کاری راه بندازه که هم خودش همیک یا چند نفر دیگه ازش درامد کشب کنن کاری که زیاد لازم نباشه شوهرتو خسته کنه چون این جور که میگی تنبل باشه.
    اگه دوسش داری قرار نیست سر هر مسئله ی طلاق به دهنمون بیاد بازم میگم اگه دوسش داری زندگیتو دوس داری حفظش کن.
    ببخش که جسارت کردم اما ببین تو اون فیلمها چی هست که در تو نیست؟
    وقتی میبینی مشغول خودش هست تو هم برو کمکش تا کم کم لذت با تو بودنو بفهمه.
    البته من راه حلی که به نظرم رسید رو گفتم اگر ایرادی هست مشاورین یا مدیر سایت و دوستان بر طرف کنند.
    در ضمن میتونی راضیش کنی برین دفتر مشاوره.
    به خودت برس اون وقتی ببینه تو به فکر خودت هستی و خیلی محتاج محبتش نیستی شاید اثر کنه.
    از عوارضی که خود ارضایی داره بهش بگو.
    ببین ایراد های تو از نظر شوهرت چی هست؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط sare jo0on
    سلام
    من 26 سالمه و همسرم 31 سالشه
    دورانه نامزدیه سخت اما خوبی داشتیم با همه بدیهاش دوستش داشتم
    اما بعد عروسی وضع غیر قابل تحمل شد
    من دوست دارم به هم محبت شه اما اون دریغ می کنه و بدبختانه این موضوع معمولا واسه خانواده ها دلیل برای طلاق نیست اما اون به جا ارتباط جنسی با من شب ها به جای در کنار من بودن پای فیلم های س ک س میشینه و ازضا میشه دیگه این قضیه داره واسه غیر قابل تحمل میشه
    شوهر من پر از ایراده اما همش رو تا حالا تحمل کردم اما این رو دیگه نمی تونم می خوام جدا شم اما نمی تونم می ترسم که به کسی بگم آخه اصلا چی بکم ؟؟؟؟؟؟؟
    از ایراد های شوهرم
    1 - بیکاره و زیاد هم دنبال کار نیست و زندگیمون از سود ارثی که بهش رسیده می گذره
    2 -قبل ازدواج زیاد مشروب می خورد و این واسه من قابل فبول نبود اما بعد ازدواح ترک کرد
    3 سیگاریه و من به سیگار حالت آسم دام و این موضوع رو مجبورم از همه مخفی کنم
    4 - افراط و تفریطش تو همه چی زیاده یه روز مومن خشک مذهبیه یک روز از صبح تا شب در حال خود ارضایی
    اما تنهایی ام خیلی واسم غیر قابل تحمل مخصوصا برای من که دختر خیلی احساسی هستم
    بهش هم گفتم این قضیه رو و اون به من میگه تو عقده محبت داری
    اما ازدواح یعنی همین وگرنه یک لقمه نون تو خونه پدرم هم می خوردم
    ممنون میشم راهنماییم کنید
    [size=x-large]همه افراد به عنوان یک انسان باید مورد احترام قرار گیرند
    اما از هیچکس نباید بت ساخته شود[/size]


  7. #6
    ((( مشاور خانواده )))

    آخرین بازدید
    دیروز [ 14:17]
    تاریخ عضویت
    1386-6-25
    نوشته ها
    9,602
    امتیاز
    308,765
    سطح
    100
    Points: 308,765, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 75.0%
    دستاوردها:
    VeteranCreated Blog entryTagger First ClassSocial50000 Experience Points
    نوشته های وبلاگ
    7
    تشکرها
    23,763

    تشکرشده 37,309 در 7,141 پست

    حالت من
    Sepasgozar
    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از طلاق

    با سلام و احترام
    وقتی ما تحت فشار واقع می شوم نمی توانیم تصمیم هم جانبه بگیریم.
    گاهی آنقدر فشار تنهایی و احساسی بهمان فشار می آورد که حتی می توانیم با فردی ازدواج کنیم که معیارهایش با ما نمی خورد. و هنگامیکه فشار کارهای اشتباه چنین مردی به ما فشار می آورد به راحتی به طلاق فکر می کنیم.

    شما در مواجهه با مشکلتون از همین ابتدا 2 خطر برای خود فراهم کردید.
    1 - خطر طلاق
    2 - خطر ترس
    و این تعارض کشنده ای هست.

    شما نه نیاز هست که از ابتدا به طلاق فکر کنید.
    نه نیاز هست اینقدر بترسید.


    در گام نخست باید مشکل خود را ارزیابی کنید و امکان سنجی کنید تا چه اندازه می توانید در حل آنها کمک کنید و همسرتان چه باید بکند.

    بعضی نکاتی که الف-ح گرامی اشاره کردند مهم هست. زمینه لذت خواهی همسرتان با مصرف مشروب، عدم کار و دیدن فیلم کاملا واضح هست. و به راحتی همان هنگام ازدواج هم می توانستید حدس بزنید.
    بنده در پست ذیل مواردی را برای مراجع گوشزد کردم که شما هم می توانید بهره بگیرید:

    نکاتی در مورد قاطعیت در مورد مرزهای خانواده و تعامل و بخشش درون این مرزها

    شما باید ضمن جذاب بودن، و پذیرا بودن نسبت به بعضی موارد قاطع باشید.
    مسئله سیگار به عنوان نمونه عرض می کنم.
    در گام اول او باید به سلامتی شما احترام بگذارد. می تواند در فاز اول سیگار بکشد. اما به هیچ وجه داخل منزل نباید نزد شما سیگار بکشد.
    با او در این زمینه قاطع صحبت کنید.

    در مواقعی آرامش با او زیاد صحبت کنید. و بگو مگو و امر و نهی نداشته باشید. در این لحظات از او بخواهید که در مورد برنامه های زندگیتون برای شما صحبت کنید.
    او را در جایگاه مدیر خانواده بنشانید و بگویید که برای عالی کردن خانواده امان چه تصمیماتی دارد. به او بگو هرچه که برای کمک به خانواده نیاز هست ، شما در خدمت او هستی.

    باید نقش فاعلیت او را افزایش دهید.
    باید نقش های مثبت و سازنده به او بدهید.
    و به جای نقاط ضعفش روی نقاط مثبتش متمرکز شوید.
    باید خودپنداره اش را نسبت به خودش تغییر دهید.
    او خودش می داند که الان چه خطاهایی دارد. و برای رهایی و آرامش بیشتر به این مسائل اعتیادآورد رجوع می کند. شما باید از این سیکل معیوب خارجش کنید.
    زمانهایی که از خودش و اشتباهاتش فاصله می گیرد مورد تشویق و نوازشش قرار بده و بابت اشتباهاتش سرزنشش نکن.
    به او بگو که تکیه گاهت هست. و دوست داری هر روز که جلو می روی بیشتر بهش تکیه کنی و از ظرفیت هایش استفاده کنی.
    تلقین مثبت روی خصوصیات مثبت او بسیار کارگشا خواهد بود.






  8. 9 کاربر از پست مفید مدیرهمدردی تشکرکرده اند .

    مدیرهمدردی (شنبه 20 آبان 91)

  9. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array

    RE: ترس از طلاق

    ممنون از تمام راهنماییتون
    شاید بهتر بشه یکم دقیق تر حرف بزنم
    شوهر من متاسفانه دیپلم هم نداره به همین دلیل براش کار کمه و بدبختانه زیر بار هر کاری هم نمیره مثلا آزانس یا کارگر یه کارخونه با تلاش بعد 2 سال ازش خواستم که بره دیپلمش رو بگیره و در کلاس دوره ای تاسیسات نام نویسی کرد اما باورتون نمیشه که الان به جای سر کلاس بودن خوابیده تا ساعت 2 3 یه وقاتایی تا عصر هم خوابه
    خانواده من چیزی نمی کن اما من دارم کم کم سرخورده میشم . نمیذاره منم برم سر کار جدیدا هم با این وضع گرونی داریم از اصل پولمون هم مصرف می کنیم . و ایراد دیگه شوهرم اینه که دوست نداره من زیاد در مورد زندگی نظر بدم .الان هم یه هفته است که با هم قهریم و حتی جدا از من می خوابه سعی کردم برم طرفش اما اون فاصله می گیره منم غرور دارم . ( سر همین خودارضایش دعوامون شد ، هر چند که جلوی من این کار رو نمی کنه )اما میره تو اتاق و تا صبح پای این فیلم ها بیداره . از بس سر هر قضیه ای من پا پیش گذاشتم اون پر رو شده . و بدبختانه میدونه من از خوانواده ای هستم که جرات جدا شدن ازش رو ندارم . و این گستاخترش میکنه .الان نمی دونم اصلا چه جوری آشتی کنیم .؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    حالم بده

    ضمنا من فوق لیسانس اقتصاد دارم
    و اینکه ایندفعه من نمی خوام واسه آشتی پا پیش بذارم
    آیا این کارم درسته ؟
    از طرفی می ترسم اگه پا پیش نزارم اون هیچوقت پا پیش نزاره
    یه چندتا مورد دیگه هم نیاز است که بگم
    شوهر من بچه تهران بود و من بچه شمال (ساری) اون بخاطر من اومد و دارخ شمال زندگی میکنه و سر این قضیه همیشه حق به جانب و من همیشه به این دلیل خیلی کوتاه میومدم و سعی کردم زیاد بهش فشار نیارم و تنهاش نزارم .
    اما اینکه نشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ البته الان هم بهش میگم که اگه سختشه بریم تهران اما اون میگه تو نمیتونی و افسرده میشی
    و دعوا این سریمونم خونه مامانش تو تهران صورت گرفت البته هیچ داد و بیدادی نبود و کسی نفهمید
    اون رفته بود تو اتاق تا صبح فیلم س ک س میدید منم صبح با یک اسمسش واسش قاطی کردم و دیگه باهاش حرف نزدم
    آخه نمیشه که اون همش من و خونه مامان ش این ها تنها می ذاره و صبح تا لنگ ظهر می خوابه مامانش هی راه میره میگه آخ بچه ام افسرده شد . خبر نداره بچه اش ......
    اگه میشه بیشتر راهنماییم کنید
    شوهر من زیاد گوش شنیدن نداره دوست نداره من زیاد حرف های نصیحت آمیز بزنم
    یه موضوع دیگه هم هست
    موقع عقدمون بابام مهریه زیاد گذاشته بود و من بهش گفتم قبول کنه بعد من میرم کمش می کنم
    الان با این اوضاع این کار رو بکنم !!!!!!!!!
    یا بیخیال حرفم شم ؟

    مدیر عزیز در مورد قاطع صحبت کردن ازم نخوایید که با این کار خونمون جنگ جهانی میشه
    حتی اگه احساس کنه من میخوام یکم قاطع باشم
    الان در مرحله اول بهم بگید من واسه آشتی پا پیش بزارم یا نه ؟

  10. #8
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    یکشنبه 21 اردیبهشت 93 [ 10:46]
    تاریخ عضویت
    1391-8-12
    نوشته ها
    283
    امتیاز
    1,981
    سطح
    26
    Points: 1,981, Level: 26
    Level completed: 81%, Points required for next Level: 19
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    Tagger Second Class1000 Experience Points1 year registered
    تشکرها
    439

    تشکرشده 527 در 189 پست

    Rep Power
    41
    Array

    RE: ترس از طلاق

    چچرا تنهام گذاشتید

  11. #9
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 01:43]
    تاریخ عضویت
    1391-7-22
    نوشته ها
    84
    امتیاز
    502
    سطح
    10
    Points: 502, Level: 10
    Level completed: 4%, Points required for next Level: 48
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    120

    تشکرشده 123 در 48 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: ترس از طلاق

    سلام عزیز دلم من میخوام یه چیزی بدونم و اون اینه که واقعا دلیل ازدواج شما با این آقا و نحوه آشناییتون چطور بوده؟
    اینو حتما بگید.


    در باره طلاق /عزیز دلم به گفته مدیر همدردی ما به خاطر حل خیلی مشکلات و شاید فرار از تنهایی تن به ازدواج هایی این چنینی میزنیم و بعد به خاط تحمل نکردن مشکلات بعد ازدواج به طلاق فکر میکنیم.اینو قبول کنید که شما وقتی دختری باکره وبا خصوصیات مناسب خود بودید چنین ازدواجی داشتید وحالا به این فکر کنید بعد از طلاق مساله گذشته +دردسر های بیوه بودن رو در پیش داری و حتما برای فرار کردن از اون مشکلات هم مجبور به تن دادن به ازدواج نامناسب تری خواهی شد و این داستان ادامه دارد.
    1-تحت هیچ شرایطی تصمیم به مادر شدن نگیر چون فقط فشار بیشتر رو تو این شرایط برات فراهم میکنه.
    2-مشکل شما آشتی کردن و یا قهر کردن و اینکه کی پا پیش بزاره نیست شما باید به این فکر کنید که بعد ا آشتی کردن چه رفتارهایی باید پیش بگیرید که مشکلاتتون با همسرت کم بشه نه این که آشتی کنید و بعد از چند روز و به طبع نشدن رفتار همسرت بازم قهر کنید و باز این داستان ادامه دارد.
    3-حضور دائمی شما و همسرتون کنار هیچ فرصتی برای دل تنگ شدن و محبت نیست شما مدام کنار هم هستید و مدام به هم ایراد میگیرید مدام قهر و آشتی دارید و اینها کلی بیمیلی به هم ایجاد و در نتیجه راه کار فرار از یهمدیگرو پیش میگیرید.
    توصیه های من به شما سعی کن در طول روز چند ساعتی از شوهرت دور باشی که حتی اگه ذره ای هم هست برای هم دل تنگ بشید.
    وقتی دست به خود ارضایی میزنه شما به کمکش برید و اجازه بدید راحتر ارضا بشه که لذت حضور شما در مسائل جنسی رو درک کنه.
    محبت همیشه خوبه و راه گشاست ولی حالتی که از حد خارج و افراطی بشه تبدیل به یه معذل میشه.
    به خودتون و شخصیتتون احترام بزارید تا همسرتون به شما احترام بزاره.
    ترس شما به عنوان نقطه ضعفی در دست همسر شماست .بهتر اینه که نقاط قوت خودتو به نمایش بگذارید تا روی شما حساب کنن نه به عنوان یک آدم ترسو به شما نگاه کنن.
    [undefined=undefined]مشکلات یک روزه به وجود نیومده که یک روزه تموم شه اراده داشته باشید و در مقابله با مشکلات خستگی ناپذیر باشید.

  12. کاربر روبرو از پست مفید aphd تشکرکرده است .

    aphd (سه شنبه 16 آبان 91)

  13. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 16 اردیبهشت 94 [ 09:58]
    تاریخ عضویت
    1389-9-28
    محل سکونت
    ایران_شیراز
    نوشته ها
    3,166
    امتیاز
    21,370
    سطح
    92
    Points: 21,370, Level: 92
    Level completed: 2%, Points required for next Level: 980
    Overall activity: 9.0%
    دستاوردها:
    SocialTagger First ClassOverdrive1000 Experience Points10000 Experience Points
    تشکرها
    14,388

    تشکرشده 15,106 در 3,401 پست

    حالت من
    Shad
    Rep Power
    339
    Array

    RE: ترس از طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط مدیرهمدردی
    با سلام و احترام
    وقتی ما تحت فشار واقع می شوم نمی توانیم تصمیم هم جانبه بگیریم.
    گاهی آنقدر فشار تنهایی و احساسی بهمان فشار می آورد که حتی می توانیم با فردی ازدواج کنیم که معیارهایش با ما نمی خورد. و هنگامیکه فشار کارهای اشتباه چنین مردی به ما فشار می آورد به راحتی به طلاق فکر می کنیم.

    شما در مواجهه با مشکلتون از همین ابتدا 2 خطر برای خود فراهم کردید.
    1 - خطر طلاق
    2 - خطر ترس
    و این تعارض کشنده ای هست.

    شما نه نیاز هست که از ابتدا به طلاق فکر کنید.
    نه نیاز هست اینقدر بترسید.


    در گام نخست باید مشکل خود را ارزیابی کنید و امکان سنجی کنید تا چه اندازه می توانید در حل آنها کمک کنید و همسرتان چه باید بکند.

    بعضی نکاتی که الف-ح گرامی اشاره کردند مهم هست. زمینه لذت خواهی همسرتان با مصرف مشروب، عدم کار و دیدن فیلم کاملا واضح هست. و به راحتی همان هنگام ازدواج هم می توانستید حدس بزنید.
    بنده در پست ذیل مواردی را برای مراجع گوشزد کردم که شما هم می توانید بهره بگیرید:

    نکاتی در مورد قاطعیت در مورد مرزهای خانواده و تعامل و بخشش درون این مرزها

    شما باید ضمن جذاب بودن، و پذیرا بودن نسبت به بعضی موارد قاطع باشید.
    مسئله سیگار به عنوان نمونه عرض می کنم.
    در گام اول او باید به سلامتی شما احترام بگذارد. می تواند در فاز اول سیگار بکشد. اما به هیچ وجه داخل منزل نباید نزد شما سیگار بکشد.
    با او در این زمینه قاطع صحبت کنید.

    در مواقعی آرامش با او زیاد صحبت کنید. و بگو مگو و امر و نهی نداشته باشید. در این لحظات از او بخواهید که در مورد برنامه های زندگیتون برای شما صحبت کنید.
    او را در جایگاه مدیر خانواده بنشانید و بگویید که برای عالی کردن خانواده امان چه تصمیماتی دارد. به او بگو هرچه که برای کمک به خانواده نیاز هست ، شما در خدمت او هستی.

    باید نقش فاعلیت او را افزایش دهید.
    باید نقش های مثبت و سازنده به او بدهید.
    و به جای نقاط ضعفش روی نقاط مثبتش متمرکز شوید.
    باید خودپنداره اش را نسبت به خودش تغییر دهید.
    او خودش می داند که الان چه خطاهایی دارد. و برای رهایی و آرامش بیشتر به این مسائل اعتیادآورد رجوع می کند. شما باید از این سیکل معیوب خارجش کنید.
    زمانهایی که از خودش و اشتباهاتش فاصله می گیرد مورد تشویق و نوازشش قرار بده و بابت اشتباهاتش سرزنشش نکن.
    به او بگو که تکیه گاهت هست. و دوست داری هر روز که جلو می روی بیشتر بهش تکیه کنی و از ظرفیت هایش استفاده کنی.
    تلقین مثبت روی خصوصیات مثبت او بسیار کارگشا خواهد بود.







 
صفحه 1 از 6 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 07:52 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.