سلام من 29 سالمه با همسر34 ساله ام یک ماهه که عقد کردم وقرار بر اینه که طبقه بالای خونشون زندگی کنیم اما متاسفانه خواهر32 ایشون که شوهرشون فوت کرده با 2 تا بچه یتیم برگشتن خونه پدرشون.وجود ایشون وبجه هاشون باعث دعوای من وهمسرم شده چون مثلا وقتی بخوام باخانوادشون جایی برم این منم که مجبورم با ماشین خودم برم چون توی یک ماشین جا نمیشیم اگر قراربود جدا از شوهرم برم مهمونی خوب چرا ازدواج کردم قبلا خودم هم تنها بودم وخودم میرفتم.همسرم توقع داره از من که شرایط رو درک کنم چون تک پسره خیلی احساس مسئولیت میکنه من احساس اضافه بودن میکنم برای همسرم.فکر میکنم فقط به خاطر اینکه این شرایطشون رو تحمل کنم دوستم دارن.اما من که مسئول وضعیت زندگی اونا نیستم.من یه دختر تحصیل کرده شاغلم که همیشه مستقل وراحت زندگی کردم اما حالا هزار مشکلی که در آینده قطعا خواهم داشت منو ترسونده ودارم از همین حالا سرد میشم به نظرتون چیکار باید بکنم .
علاقه مندی ها (Bookmarks)