سلام به همه دوستان خوبم
امروز تولدمه، مرتب گوشیم زنگ میخوره برای تبریک اما یه حسه بدی دارم!
امشب مامان تولد گرفته اما این جشن و دوست ندارم
دوره 20 تموم شد و هنوز هیچ کار خاصی تو زندگی نکردم، نه مداله خاصی تو ورزش نه کار هنری خاص، نه پروفسور شدم ونه از لحاظ روحی و عرفانی و عقلی پیشرفت خاصی داشتم.....افسوس دوره جوونی 20 ساله من تموم شد که 6 سالش در سختی و رنج و عذاب رفت!
وای خدایا چقدر آرزوهای دور و دراز داشتم اما حالا حس میکنم افتادم تو سراشیبی پیری، نکنه جسمم هم متوجه شه؟
البته فکر کنم امروز صبح چند تا تار موی سفید جدید دیدم!
نکنه دیگه استخوانهام یاری نکنه؟ نکنه دیگه مسابقات نتونم برم؟
دیروز فکر میکردم نه تنها هیچ کار خاصی نکردم، حتی یه مادر 30 سالم نیستم، باز خیلیها، به جایگاه مادری رسیدن اما من هنوز اندر خم یه کوچم،
چه قدر سخته باورش، امروز همش میگم تا ساعت 10 دقیقه به نیمه شب که زمان تولدم هست هنوز وقت دارم، این ساعتها رو چطور میتونم به بهترین شکل و عالی ترین درجه بگذرونم؟
کسی مثل من شده؟ وواقعا این حسم طبیعیه یا ....
یعنی دوره 30 سالگی چه جوریه؟
.....
علاقه مندی ها (Bookmarks)