چیزی که میگم، درد من نیست. درد اکثر هم نسلان من هست. و این مسئله تقریبا 2 سالی میشه ذهنم رو درگیر کرده. 2 روز پیش به این نتیجه رسیدم شاید من (یا نسل ما) پرتوقع هستیم.
موضوع رو اینجا مطرح میکنم، که اگر واقعا مشکل از توقع بالای من از زندگی هست، خودم رو اصلاح کنم.
من فقط یک مثال از زندگیم رو میزنم. و اون هم جنبه درس خوندن هست.
1) اگر ایران بمونم:
وضعیت دکترای ایران رو که میدونید. عملا خود اساتید میگن نمون و برو. ارزش نداره اینجا موندن. سال ورود ما 50 نفر لیسانس میگرفتن، حالا فوق لیسانس80 نفر گرفتن! دیگه خود بخوان حدیث مفصل.
از طرفی لیسانس و فوق رو در دانشگاه خوبی بودم. دلم نمیخواد دکترا هم همینجا بمونم. رفتم دانشگاههای دیگه، میبینم وضعیت خوابگاه ها افتضاحه. اصلا درک نمیکنم دانشجوی دکترا توی یک اتاق 4 نفره چطور میتونه درس بخونه؟ این فقط یک مثاله که به وضوح نشون میده ذره ای احترام برای دانشجوی دکترا قابل نیستن. حدود شخصی و زندگی شخصی داشتن تعریف نشدست.
این همه تلاش و بدبختی و کلی اهانت (از نگهبان خوابگاه بگیر تا رئیس دانشگاه) تحمل میکنی، یک قرون پول که نمیگیری، تازه کلی هم باید هزینه کنی.
من تا کی باید دستم تو جیب بابام باشه؟؟ (عملا نمیشه دانشجوی دکترای خوب بود، و هم زمان کار با حقوق عادی داشت در رشته ما )
2) اگر از ایران برم:
دوری از وطن و خانوده که هست
برخوردهایی که تهش نشون میده به تو به اندازه یه کارگر افغانی در ایران اخترام میگذارن (حتی اگر در ظاهر نباشه)
مسئله ازدواج هم که میدونید چقدر سخت میشه اونجا
برای همین ترس از آینده و تنها بودن گریبانت میشه
اگر بخوای بمونی و راحت زندگی کنی عملا مجبوری 180 درجه تغییر کنی، وگرنه باید به فکر ساعات تنها بودن خودت باشی....
و هزاران مشکل دیگه
این قضیه عملا زندگی من رو داره مختل میکنه. احساس میکنم خیلی مسئله بغرنجیه (چون تمام آیندم وابسته به تصمیم الانم هست) بمونم یه جور هزینه باید بدم، برم یه جور.
حالا سوال من:
من (و هم نسلان من) زیادی مرفه بزرگ شدیم که این مسائل واقعا برامون دردناکه، و هر تصمیمی بگیرم آخرش شاد نیستیم، چون هزینه هایی که باید بدیم زیادی برامون سنگینه و گاهی از پا در میایم.
یا واقعا این مسائل بغرنج هستن و من نباید به خودم سخت بگیرم و از خیلی مسائل و سختی ها کوتاه بیام.
نمیخوام بگید این یک مسئله شخصیه و خودم باید تصمیم بگیرم. حرفم اینه: نسل بزرگتر از ما، آیا ما نازپرورده هستیم و باید خودمون رو اصلاح کنیم، یا شرایط فعلا سخته و باید تحمل کنیم؟
لطفا نسل دهه 60 به قبل به من جواب بدن. چون من خودم دهه 60 هستم، پس نیاز دارم کسانی که دیدگاه و روش و دوران بزرگ شدن متفاوتی دارن به من جواب بدم.
دهه 60 ها که همه هم درد هستن
علاقه مندی ها (Bookmarks)