به انجمن خوش آمدید

دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    من 30 سالمه 5/6 ساله ازدواج کرده ام در این مدت روز های شیرین و تلخ زیادی داشتم ولی همسرم خیلی دهن بین و ضمنا مادرش بسیار در زندگی ما مداخله داره کوچکتری مشکلی برای یکی از اقوامش پیش می یاد منو تحت هر شرایطی باشم رها می کنه بعضی وقت ها می گم اگر من تو کما باشم برادرش پنچر کنه ول می کنه و میره وقتی من خوشحالم و همه چی مرتبه اون هم عین پروانه دوره من می چرخه ولی وقتی گرفتاری پیش می یاد مثل فوت برادرم که سال گذشته پیش اومد و یا بیماری سخت پدرم نسبت به من بی تفاوته الان فکر می کنم اصلا هدف از این زندگی چیه وقتی من از نظر مالی و معنوی هیچ احتیاجی به اون ندارم چرا باید هم چین کسی رو در کنار خودم تحمل کنم.

  2. #2
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    ممنون از این همه توجه

  3. #3
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    دوشنبه 27 خرداد 92 [ 14:42]
    تاریخ عضویت
    1390-3-26
    نوشته ها
    244
    امتیاز
    2,982
    سطح
    33
    Points: 2,982, Level: 33
    Level completed: 55%, Points required for next Level: 68
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    452

    تشکرشده 458 در 140 پست

    Rep Power
    37
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    سلام دوست عزیز
    به همدردی خوش اومدین
    دوست عزیز روزای آخر هفته معمولا بازدید های سایت همدردی کمتر میشه این دلیل بر بی توجهی اعضا نیست. در روزهای آتی حتما کارشناسان به تاپیک شما هم سر خواهند زد.
    عزیزم من کارشناس نیستم و فقط نظر خودمو میگم. مشکلی که شما گفتین ، مشکل اکثریت خانواده های ایرانی هست. به نظر من نباید خیلی رو رابطه همسرتون و مادرش حساس بشید. سعی کنید با محبت توجه همسرتون رو به خودتون جلب کنید نه فقط با گلایه کردن.
    امیدوارم زودتر مشکلتون حل بشه.

  4. 2 کاربر از پست مفید parvane123 تشکرکرده اند .

    parvane123 (پنجشنبه 13 مهر 91)

  5. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    سلام سارا جان

    خوش امدی به همدردی

    میشه تعریف کنی دهن بینی یعنی چی؟و مثالی از دهن بینی همسرت بزنی؟

    چرا پیش داوری میکنی و افکارت رو با این فکر که من اگر در کما باشم فلان و بسان....بهم میریزی؟میشه بگی سود این نوع تفکرات چیه؟



    در فوت برادرت یا بیماری سخت پدرت چیکارباید میکرد که نکرد و سطح توقع شمااز ایشون به چه میزانه؟

    خودت جواب بده...واقعا هدفت از زندگی و ازدواج چی بوده؟

    روابط زناشویی دارید یا خیر؟(لطفا به دلیل مقررات تالار به این سوال سربسته جواب بده.)

    بچه هم دارید؟

    شما در گرفتاری ها برای ایشون چیکار میکنی؟




  6. 3 کاربر از پست مفید maryam123 تشکرکرده اند .

    maryam123 (جمعه 14 مهر 91)

  7. #5
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    سلام
    sarah1360 عزيز

    مطمينا همسرت خصوصيات مثبتي هم داشته كه باهاش ازدواج كردي

    5/6 سال پيش هم همين فكرو ميكردي؟كه چون نياز مالي يا عاطفي بهش ندارم باهاش ازدواج ميكنم؟

    ميدونم يه سري مشكلاتت خسته ات كرده اما بايد از خوبيهاي ايشون هم بگي تا راهنمايي بشي

    ازينكه مشكلات خاصي با هم داريد؟

    رفتار ايشون از همون اول اينطور بود؟يا تغيير كرده؟

    احساس ميكنم بيشتر از هم دور شديد و اين حس ازارت ميده

    يه كم بيشتر بگو لطفا


    ارسال من با دو ارسال قبل همزمان شد



  8. 4 کاربر از پست مفید z o h r e h تشکرکرده اند .

    z o h r e h (جمعه 14 مهر 91)

  9. #6
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    من و همسرم همکلاس دوره فوق لیسانس بودیم و همچنین همکار
    4 ساله که برای تحصیل خارج از کشور زندگی می کنیم و بچه نداریم تصمیم داشتیم ولی من فعلا منصرف شدم چون اصولا 2 ماهه رابطه ای نبوده. وقتی یه مشکلی پیش می یاد براش من سعی می کنم دوش به دوش باهاش همراهی کنم حتی اگر کار خاصی از دستم براش بر نیاد. خودش معتقد تو این مدت سارا همیشه مثل کوه پشتم بوده پس نیازی به توضیح اضافی نیست . من ازش توقع خاصی ندارم که بیاد و بخواد در زمان فوت برادرم یا بیماری پدرم کاری برای من انجام بده حتی در هر دو مورد بهش گفتم که نیا ایران بمون و به کارت برس. اون پدرم رو عاشقانه دوست داره ولی تو این مدت 10 روز که اومده همش از من بهونه گیری می کنه بی محل می کنه منو بخوام واضح تر حرف بزنم مواقعی که من خیلی خوشم همه چی خوبه عین پروانه دورمه یه کوچولو که برای من مشکل پیش می یاد ایشون برای من میشه مشکل مضاعف.
    ذاتا آدم خوبیه و این خوب بودن و خیر بودنش گاهی واسه زندگی مشترکمون دردسر شده من هم دوست دارم اگر برای کسی کاری می تونم انجام بدم دریغ نکنم ولی همیشه تو زندگی به اولویت ها توجه کردم به اسم دیدن پدر من اومده ایران از روزی که اومده دایم دنبال خونه خریدن به یه خالس و چون یه خاله دیگش تازه اومده نزدیک خونمون مرتب می ره پیش اون در صورتیکه قبلا ما هیچ وقت بدون هم جایی نمی رفتیم مگر خونه پدر و مادر

  10. #7
    عضو کوشا

    آخرین بازدید
    چهارشنبه 11 بهمن 91 [ 02:46]
    تاریخ عضویت
    1391-4-07
    نوشته ها
    487
    امتیاز
    1,771
    سطح
    24
    Points: 1,771, Level: 24
    Level completed: 72%, Points required for next Level: 29
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered1000 Experience Points
    تشکرها
    3,685

    تشکرشده 3,700 در 587 پست

    Rep Power
    60
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم


    سارا جان خيلي پراكنده گويي ميكني, يه بار از دهن بين بودن و مداخله مادرشوهر ميگي,يه بار از عدم توجه همسرت به خونواده ات و...

    كل مشكلات شما ريشه اش دور شدن از همه

    مسلما اول ازدواج همسرت اين نبود يا اين بي علاقگي بينتون نبود و به مرور زمان يه جايي كمرنگ شده

    4 سال خارج از ايران بودن مسلما استقلال بيشتري بهتون داده و اين دخالت ها كه ميكي كمرنگ شده

    اما با اين وجود روي خانواده هاي هم حساسيد

    حالا يا مشكلي بينتون از يه جايي شروع شده يا يكيتون زودرنج شده و يا....

    نميشه اينطور نظر داد و يه حرف كلي زد اونم با اين ذهن اشفته تو

    اميدوارم بقيه راهنمايي بهتري بهت بكنن چون من اصولا يكطرفه به قاضي رفتنو قبول ندارم

    علاقه چيزي نيست كه با رفتارهاي مادرشوهر و ... از بين بره

    يه چيزيه بين شما و همسرت مثل يه طناب كه ميشه محكم بشه يا شل اونم با رفتارهاي شما دونفر

    در ضمن مشخصه پر از هيجان و ناراحتي هستي , پيشنهاد ميكنم اول خودتو اروم كني و بعد مشكلاتتو بگي

    موفق باشي

  11. کاربر روبرو از پست مفید z o h r e h تشکرکرده است .

    z o h r e h (یکشنبه 16 مهر 91)

  12. #8
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    زهره جون ممنون از جوابت همسرم رو خانواده من حساس نسیت بلکه خیلی هم رابطه گرمی داره و این همه راه رو فقط به خاطر دیدن پدرم اومده ایران تو هفته 6 شبش خونه ماست و یک شب فقط می ره پیش پدر و مادرش
    بحث سر اینه وقتی که من ناراحتم خوب طبیعتا مثل قبل حواسم بهش نیت اون هم به همون نسبت از من دور میشه من با خودم می گم تحت هر شرایطی من هر کاری تونستم براش کردم چون واقعا عاشقش بودم ولی برخورد مادرش دخالت هاش منو ازش دور کرد تا جایی که نسبت بهش هر روز بی تفاوت تر شدم رابطه این مادر و پسر فراتر از یک رابطه فرزندی گاهی من فکر می کنم اینا دوست دختر دوست پسر هستند البته این قضیه در اثر مرور زمان این مساله کمرنگ تر شد ولی هنور ریز ترین مسایل زندگی مشترک ما گزارش می شه و مادر ایشون کلا عادت دارن راجع به همه چی و همه کس نظر بدن مثلا ما وقتی تو جمع خونوادمون وقتی حرف می زنیم راجع به خودمونه ولی اینا همش حرف مردم و ایناس مادرش خودشو موظف می دونه اگر دوزترین فامیل اتفاقی واسش افتاده سریع زنگ بزنه به همسر من گزارش کنه گاهی فوت اقوام رو ما اونجا زودتر از اونایی که تو ایرانن می فهمیم یا دایم این کارو کن اون کارو کن این لباسو بپوش در صورتیکه من کلا خیلی شخصیت مستقلی دارم دوست ندارم این کاراشو یه بار هم بهش گفتم ولی کسی که 60 ساله اینجوریه با یه حرف درست نمیشه. هفته اول آبان عروسی برادر زادمه می خوام بعدش برم تقاضای طلاق بدم ولی از طرفی می گم چرا من بدو بدو کنم فعلا که همدیگه رو نمی بینیم گاهی در حد 30 دقیقه می یاد مامانمو و بابامو می بینه میره منم به خودم میگم این دوست پدرمه

  13. #9
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    سه شنبه 28 فروردین 03 [ 01:56]
    تاریخ عضویت
    1390-10-11
    محل سکونت
    تهران
    نوشته ها
    2,483
    امتیاز
    37,786
    سطح
    100
    Points: 37,786, Level: 100
    Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsRecommendation Second ClassVeteranOverdriveTagger Second Class
    تشکرها
    8,332

    تشکرشده 10,024 در 2,339 پست

    حالت من
    Ashegh
    Rep Power
    372
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    دوست عزیز

    بازم سلام

    اینکه میگی ناراحتی و موقع ناراحتی همسرت ازت دور میشه میتونه برگرده به تز فکری همسرت.

    مثلا بگه حالا که سارا ناراحته من کمتر دو رو برش باشم و کاری نکنم که اون بیشتر ناراحت بشه.بذارم تنها باشه.(دقیقا خواسته ای که یه مرد از یه زن داره)

    همسرت داره کاری رو برات میکنه که از نظر خودش بهترین کاره .اما اینجا بین جنسیت مرد و زن گیر کرده.پس زیاد سخت نگیر.

    داری بزرگترین اشتباه رو میکنی:

    اشتباهات خانواده همسرت رو به پای همسرت نذار.این رو دارم از روی تجربه بهت میگم.
    به نظرم لازمه شما پایه های زندگی مشترکت رو محکم تر کنی .چرا که با یه دخالت نباید اینجوری زندگی شما بهم بریزه و شما دیدگاهت به کل تغییر کنه.

    همسرت رو یک انسان مستقل در نظر بگیر با همه خوبیها و بدیهاش و خانوادش رو بذار کنار.

    من درکت میکنم چون مارد همسر خودم هم دقیقا همین اخلاق رو داره.به خصوص در انتقال خبرهای بد.اگر به قول شما کسی فوت کنه ما زودتر میفهمیم.اما اگر عروسی و یا تولدی باشه ما اخرین نفری هستیم که مطلع میشیم.

    اما موقیعت من و شما یه فرق بزرگ باهم داره:
    شما صدها کیلومتر با خانواده همسرت فاصله داری و من فقط چند پله...!!

    دوست عزیز

    طلاق گرفتن اون هم از نوع توافقیش 3 ساعت بیشتر طول نمیکشه.شما هم مختاری و زندگی شخصیت به خودت مربوط میشه.

    اما اجازه نده با دخالت یک زن 60 ساله شما و همسرت زندگیتون از هم بپاشه.

    یک چیز رو هم رک بهت بگم:

    شما دنبال بهونه هستی.وگرنه کسی که همسر و زندگیش رو دوست داشته باشه اصلا با دخالت در لباس پوشیدن و ...به طلاق و جدایی فکر نمیکنه.

    من بهت توصیه میکنم (متوجه نشدم ایرانی الان یا نه) حتما به یه مشاور خانواده حضوری مراجعه کن.تمام تلاشت رو برای حفظ زندگیت بکن.
    دوران بعد از طلاق خودش مشکلات خاص خودش رو داره.

    انقدر زود وارد راهروی دادگاه نشو.از طرفی چون عدله محکمی نداری برای طلاق مجبورت میکنن برگردی سر خونه زندگیت.
    اما اون موقع شرایط دیگه خیلی فرق میکنه.

    موفق باشی

    امیدوارم خوب فکر کنی و تصمیم درست رو بگیری


  14. کاربر روبرو از پست مفید maryam123 تشکرکرده است .

    maryam123 (یکشنبه 16 مهر 91)

  15. #10
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 11 آبان 91 [ 18:52]
    تاریخ عضویت
    1391-7-12
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    375
    سطح
    7
    Points: 375, Level: 7
    Level completed: 50%, Points required for next Level: 25
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    0

    تشکرشده 0 در 0 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: دیگه هیچ علاقه ای بهش ندارم

    شوهر من معتقد که من چون زیادی عاشقش هستم نمی تونم بدون اون یک روز هم زندگی کنم یه زمانی این جوری بودم ولی الان وقتی نیست راحت ترم این حرفش منو رنج میده چیکار کنم


 

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1403 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 18:34 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.