با سلامی دوباره
پدر ومادرم ازدواج فامیلی دارن و الان ۲۷سال ازش میگذره .از موقعی که یادم میاد باهم مشکل داشتن و دعوا میکردن،معمولا سر خانواده هاشون وحای اقوامشون که حتی ما اونارونمیشناختیم .پدرم تو دعوا خیلی بد دهنه ودست بزنم داره،دیدن این صحنه ها خیلی عذاب داره من همیشه دلم واسه برادرام میسوخت چون کوچکتر از من هستن وبیشتر اذیت میشدن.
پدرم نسبت به مادرم سوء رفتار شدید داشت وهنوزم داره،از این مادرم در مورد موضوعی حتی پیش پا افتاده نظر بده ناراحت میشه تکیه کلام همیشگی تو چی میفهمی هستش،زن وبچه اش از نظر خودش هیچی نمی فهمن وعقب افتادن وتنها کسی که حالیشه خودشه.
همیشه از بچه های خواهراش یا فامیلاش پیش ما تعریف میکنه وبه ما میگه شما عرضه ى هیچ کاری رو ندارین این حرفاش همیشه برادرامو بیشتر از من رنج میداد
تو خرجی دادن خیلی خسیسه وخیلی چیزا ازنظرش لازم نیست ،تو کار خونه دخالت میکنه ،باید همه فقط به اون احترام بزارن ،از اینکه ازش انتقاد بشه خیلی بدش میاد
از اینکه ماها دانشگاه بریم خوشش نمیاد چون شهریه دادن براش سخته هیچکدوم از داداشام دانشگاه نرفتن منم فقط دو ترم رفتم و بعدش به خاطرشهریه انصراف دادم ولی الان خونه شوهرم درسمو تموم کردم و لیسانسمو گرفتم
همه اینا در حالیه پدرم توانایی دادن شهریه داره ،یعنی ازنظر مالی مشکلی نداره و در اخرم میگه شما عرضه نداشتین درس بخونین وپیش مردم میگه اینا نمیتونن.خلاصش از تحقیر کردن خانوادش جلوی بقیه لذت میبره ،
هیچ وقت دلیل این کاراشو نفهمیدم
علاقه مندی ها (Bookmarks)