سلام. منم مثل بقیه برای کمک و راهنمایی شما اینجا هستم. دختری هستم 26 ساله 2 ساله با آقایی صحبت می کنم البته فقط به قصد ازدواج. مشکل اینجاست که اولا اون قبلا ازدواج کرده و تو عقد خانمشو طلاق داده. کمی هم در جریان طلاق خانمش بودم. اخه می شناسمش. خانمش درخواست طلاق داده بود .یادمه اون موقع خیلی ناراحت بود و حتی خانمشو قسم داده بود که الکی زندگیشونو بهم نزنه اما اون گوش نداده بود و طلاق گرفتن. بعد از 3 سال از طلاق اونا ما با هم حرف زدیم و بعد از 1 سال که از حرف زدنمون می گذشت اون بهم ریخت و اصلا حال خودش نبود .بهانه های مختلفی می اورد و به من میگفت برو دنبال زندگی خودت. 2-3 ماه بعدش تا 3 ماه بعد دیگه با هم حرفی نزدیم تا اینکه خودش دوباره برگشت .طی این مدت من هم داشتم تلاش می کردم فراموشش کنم. وقتی برگشت فکر کردم همه چی درست شده اما همش موضوعو کش میداد تا یه هفته پیش فهمیدم تمام این مدت ناراحتیش دلیلش این بوده که خانمش بهش زنگ زده و گفته اون مقصره و زندگیشو خراب کرده و خلاصه اونو تو عذاب وجدان گذاشته البته طبق گفته های خود آقا. حالا هم آقا می گه بیشتر باید فکر کنم تا خدایی ناکرده زندگی تو رو بهم نزنم. اما من یه چیزو نمی فهمم و اون اینه که یعنی نتونسته تو این مدت با خودش کنار بیاد یا نمی تونه اونو فراموش کنه .خلاصه اینکه چشه؟ و در برخورد با اون من باید چی کار کنم؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)