به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 26
  1. #1
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    34
    Array

    با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    سلام.
    من 3.5 ازدواج کردم. همسرم اولین عشق زندگیم بوده و بگفته خودش من هم اولین عشق زندگیش بودم. (من حرفشو باور دارم)ما 4 سال قبل از ازدواجمون نامزد بودیم که بعد از اتمام تحصیلو سربازی همسرمو... ازدواج کردیم. برای ازدواجمون خیلی زحمت کشیدیم و واقعا اشتیاق داشیم. سال اول زندگیمون یه زندگی کاملا عاشقانه و در عین حال منطقی داشتیم همسرم به همه وظایفش عمل می کرد. ما ماشین نخریده بودیم اما همه خریدها و کارهای خونه رو با هم انجام میدادیم.من خیلی به هنرهای خانگی اهمیت میدم و با اینکه شاغلم قشنگترین و بهترین غذاها و دسرهایی که همسرم دوست داشتو درست می کردم و یا کارهای ظریف دیگه. ازم تعریف می کرد و این بهم روحیه میداد به تلاشم ادامه بدم.همسرم هیچوقت آدم پرحرفی نبود منتها درمورد تصمیماش همیشه تایید منو میگرفت و حتی در مورد کارهایی که سررشته ای نداشتم ازم مشورت میخواست. با هم فیلم نگاه می کردیم بازی میکردیمو پیاده روی میرفتیم........
    از 1.5سال پیش کار همسرم کم کم بیشتر شد. از همون موقع و حتی شاید قبلترش مشکلاتم شروع شده. الان 2 ساله همسرم یه تیکه ظرف نشسته.....حتی برای اتوی لباسش منو از خواب بیدار میکنه.کاری که هیچ وقت انجام نمیداد.باهام حرف نمیزنه و خونه فقط جایی برایخوابیدنش شده. مدتهاست بهم محبت نکرده و دیگه از تعریف و یا جملات محبت آمیز و عشقولانه خبری نیست. من فشار عصبی زیادی رو تحمل میکنم. همیشه بهش درمورد احساسم میگفتم و انتظارات و نیازهای منو میدونه اما حتی دلیل هم برای کاراش نمیاره. حتی به نظافت خونه هم اهمیت نمیده انگار خونش نیست انگار وسط بیابونه...مثلا آشغالای کیفشو درمیاره و میریزه رو فرش و میره....وقتی میگم میگه مگه چه کار سختی انجام میدی؟ کار خونه چیزی نیست.
    منم تو این یکی دو سال دلسرد شدم دیگه نمیتونم برا خونه کاری کنم. بغضم میگیره. اینقدر ذوق و شوق خرج زندگیم کردم تمام مناسبتهای کوچیکو بزرگو براش سنگ تموم میزارم.اما تو 2سال احخیر فقط یه بار خودش برام کادو خریده.با اینکه میدونه چقر عاشق گلم فقط یه بار برا آشتی گل خرید.
    دیگه خسته شدم ....مگه یه زن چقدر میتونه محبت کنه و محبت نبینه؟؟/
    خیلی آسیب پذیر شدم...فکر کنین الان شاید 1ساله یه تعریف از همسرم نشنیدم.
    خیلی خسته ام جدیدا رفتارم تغییر کرده سرش داد میزنم و حتی تحقیرش میکنم .اما خودم از قبل هم میدونستم نباید انتظار جواب گرفتن ازین روش داشته باشم فقط بنوعی خودمو تخلیه میکنم. نمیدونم چکار کنم. ممنون میشم کمکم کنین

  2. #2
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 دی 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-6-02
    نوشته ها
    78
    امتیاز
    679
    سطح
    13
    Points: 679, Level: 13
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    134

    تشکرشده 135 در 53 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    سلام روژان عزیز
    شرایط بدیه واقعا درک میکنم سخته توی یه رابطه عاشقانه اینهمه منتظر محبت باشی و چیزی دریافت نکنی
    اگه الان این حرفارو به یه جمع مامان بزرگا میزدی همه بهت پیشنهاد بچه دار شدنو میکردن شاید حرفشونم درست باشه
    چون واقعا بعد ازدواج این سردی ها پیش میاد اما نباید خیلی جدیشون گرفت و مقطیعه.
    شما گفتی که کار همسرت بیشتر شده که اینم خیلی تاثیر داره ولی راه حل هم داره این که سعی کنی بعد از برگشتن به خونه آرامشو بهش هدیه بدی باهاش همدردی کنی درکش کنی که همه این موارد میتونه کلامی رفتاری باشه که جواب بده .

    البته این پیشنهاد مامانبزرگا برای زندگی خواهرم نه تنها بی تاثیر نبوده بلکه خیلی هم عشق و محبتشون بهم بیشتر شده .

    (در ضمن از همه مهمتر این که هیچوقته هیچوقت منتظر محبت توجه یا تشویق کسی نباش حتی همسر چه بسا ممکنه اون فرد توی یه بحران باشه و به کمک شما نیاز داشته باشه که این مورد هم بی ارتباط با اعتماد به نفس نیست سعی کن کمی مستقل رفتار کنی)

  3. 5 کاربر از پست مفید pardis 1995 تشکرکرده اند .

    maryam240 (دوشنبه 06 اردیبهشت 95), pardis 1995 (جمعه 24 شهریور 91)

  4. #3
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    سلام پردیس جون مرسی از راهنماییت. اتفاقا من الان تو شرایطیم که آمادگی بچه دار شدنو دارم اما همسرم کاملا مخالفه و حتی حاضر نیست درموردش حرف بزنه. به نظر شما اینا طبیعیه:
    1-اگر 10-11 ساعتم سر کار باشه یه اس ام اس یا زنگ نمیزنه حالت چطوره
    2-اگه من زنگ بزنم رد تماس میده یا برمیداره میگه سرم شلوغه بعد زنگ بزن.
    3.اگه مذیض باشم و وقت دکتر بگیرم میاد خونه حتی نمیپرسه رفتی؟ چی شد؟
    4-موقع مریضی هیچوقت تا حالا ازم مراقبت نکرده فقط میگه زنگ بزن مامانت بیا پیشت.
    5-اگه دوستامون زنگ بزنن بگن برم سینما میریم اگه تنها باشیم میخوابه میگه خسته ام ولش کن

    جدا از همه مشکلات پردیس جون من هیچوقت محبتمو توجهمو دریغ نکردم 3هفته پیش مریض شد من تا صبح نخوابیدم مواضبش بودم اما فرداش تشکر هم نکرد اما این 2هفته اخیر یه سری مشکلات برام پیش اومد که همه فامیل بسیج شدن تا کمکم کنن و همه کمکم کردن اما همسرم 1کلمه هم کمک فکری نکرد چه برسه به کمک عملی. چند شب از فکر مشغله خوابم نبرد با گریه بهش گفتم تو رو خدا راهنماییم کن چکار کنم ؟؟گفت درگیرم خودت میدونی با کارت چیکار کنی. بعد ازون من بریدم .کارام به سختی تمام انجام شد اما دلم بعد 7 سال عاشقی شکست. وگرنه من این موقع شب تو این سایت چکار میکردم؟؟؟؟ بازم دوست مهربونم از راهنماییت سپاسگذارم ممنونم که بهم توجه داشتی.

    من خیلی احساساتی و برونگرا وهستم و همیشه راحت حسمو انتقال میدم. اون خجالتی و درونگراست ....
    برای همین من همسرمو با کسی مقایسه نمیکنم من الان با قبلا خودش مقایسش می کنم و ناراحت میشم.
    در مورد کار کردنشم همه تلاشش برای بهبود زندگیمون نیست یعنی واقعا ما زندگیمون خوب بود قبلش و مشکل مالی نداشتیم اما برای پیشرفت شخصی و تعالی خودش داره بیشتر تلاش میکنه.
    ما در روز متوسط 1ساعت باهمیم که اونم وقت شامه بقیشم اگه خونه باشه داره کارای سرکارشو انجام میده یا مطالعه میکنه تا اطلاعاتش بروز باشه.

  5. 2 کاربر از پست مفید روژان20 تشکرکرده اند .

    روژان20 (جمعه 24 شهریور 91)

  6. #4
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 دی 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-6-02
    نوشته ها
    78
    امتیاز
    679
    سطح
    13
    Points: 679, Level: 13
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    134

    تشکرشده 135 در 53 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    عزیزم جای خوبیو برای دردل انتخاب کردی حتما بقیه دوستانم میان راهنماییت میکنن

    من تجربه زندگی مشترکو ندارم ولی از نزدیک شاهد زندگی خواهرم بودم یه مدت خیلی سختی کشید زمان حاملگی همش از رفتارها و واکنش همسرش عصبی و گریون بود بعد زایمان که خیلی زمان حساسیه و زن به توجه و محبت همسرش نیاز داره تنهاش گذاشت حتی تا چند هفته باهم حرف نمیزدن ولی باید صبر داشته باشی گلم

    و اینقدر خودتو ناراحت نکن پوستت خراب میشه صورتت چروک میشه هاااااااا

    چیزی که بین حرفات متوجه شدم اینه که احساس میکنم همسرت دلخوره چیزی ناراحتش کرده که ترجیح داده تنهات بزاره باید بین رفتارات دقت کنی چی باعث شده اینقدر ازت دور بشه؟؟؟؟
    از چی ناراحته؟؟؟؟ ازش خواهش کن باهات حرف بزنه اگه با تو حرف نزد با یکی که بهش اطمینان داری بگو حرف بزنه غیر مستقیم ازش بپرسه از زندگیت راضی هستی؟؟؟ احساس خوشبختی میکنی؟؟؟؟

  7. 3 کاربر از پست مفید pardis 1995 تشکرکرده اند .

    pardis 1995 (جمعه 24 شهریور 91)

  8. #5
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    قربونت برم پردیس جون اتفاقا اگه برای بچه دار شدن اصرار زیاد نمیکنم از ترس تنها گذاشتنشه. اینکه بیشتر تو پیله خودش فرو بره.و منم آدمی نیستم که بدون کمکش بخوام از پس بچه بزرگ کردن بربیام.
    تنها چیزی که گفته اینه که یه سال بهم فرصت بده همه چیو درست میکنم(1ماه پیش گفت) اما 1دقیقه حرف زدن تو روز. یا تشکر بابت غذا و... چیزی نیست که مشغله کاری مانع گفتنش بشه. مگه کاری داره آخه.
    از همه گذشته نمیتونم بیتفاوتیشو نسبت به مشکلات کاری 10 روز اخیرم ببخشم. از دیروز اصلاا غذا درست نکردم.اونم اهمیتی نداد. از تو یخچال یه چیزی خورد و با تی وی مشغول بود و زود خوابید .

  9. کاربر روبرو از پست مفید روژان20 تشکرکرده است .

    روژان20 (جمعه 24 شهریور 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    جمعه 29 دی 91 [ 13:50]
    تاریخ عضویت
    1391-6-02
    نوشته ها
    78
    امتیاز
    679
    سطح
    13
    Points: 679, Level: 13
    Level completed: 58%, Points required for next Level: 21
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    134

    تشکرشده 135 در 53 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    گلم به نظر من زیاد به رفتاراش حساس نباش مطئنا خودشم از این رفتار در عذابه شاید اینقدر مشغله فکریش زیاد شده که تشکر نمیکنه
    ولی عزیزم تو که اینهمه خوبی داری نباید اینهمه به خاطر یه تشکر خودتو ناراحت کنی


    نقل قول نوشته اصلی توسط روژان20
    تنها چیزی که گفته اینه که یه سال بهم فرصت بده همه چیو درست میکنم(1ماه پیش گفت)
    بهش اعتماد کن اون همیشه محبتهاتو میبینه عزیزم
    اصلا روحیه ات رو از دست نده و خودتو با کارای هنری که دوست داری مشغول کنی منم مثل تو همیشه دنبال تاییدم ولی درست نیست چون همیشه به ضررمون تموم میشه
    پس منتظر تایید و تحسینش نباش خودت خودتو تحسین کن

  11. 3 کاربر از پست مفید pardis 1995 تشکرکرده اند .

    pardis 1995 (جمعه 24 شهریور 91)

  12. #7
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    مرسی پردیس جان خیلی مهربونی دوستم.

  13. کاربر روبرو از پست مفید روژان20 تشکرکرده است .

    روژان20 (جمعه 24 شهریور 91)

  14. #8
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    دوشنبه 03 مهر 91 [ 18:15]
    تاریخ عضویت
    1391-6-23
    نوشته ها
    6
    امتیاز
    358
    سطح
    7
    Points: 358, Level: 7
    Level completed: 16%, Points required for next Level: 42
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    7

    تشکرشده 7 در 4 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    سلام روژان جون
    شرايطت رو درك ميكنم خيلي سخته ببيني زندگيت اونجور كه دوست داري عاشقانه نيست . شايد اگه تو نسبت به رفتاراي اون خودت رو حساس نشون ندي بهتر باشه.شايد اون فكر ميكنه تو دركش نميكني واونو حمايت نميكني مثلا وقتي از سر كار مياد تو يه فرصت خوب بهش بگي از كار زياد خيلي خسته شدي و ازش قدرداني كن و تعريفشو كن .بذار احساس كنه تو تغيير كردي .بايد در درجه اول رضايتشو جلب كني .وقتي فقط ازش انتظار توجه داري اون بيشتر بدرفتاري ميكنه چون حس ميكه اونو درك نميكني و فقط خودت مهمي.اگه لحنم ركه شرمنده اينا رو مينويسم واسه اينه كه تجربشو دارم البته نه به اين شدت.

  15. 2 کاربر از پست مفید كيانا تشکرکرده اند .

    كيانا (یکشنبه 26 شهریور 91)

  16. #9
    عضو همراه

    آخرین بازدید
    پنجشنبه 26 مهر 97 [ 09:20]
    تاریخ عضویت
    1390-5-27
    نوشته ها
    1,398
    امتیاز
    13,057
    سطح
    74
    Points: 13,057, Level: 74
    Level completed: 52%, Points required for next Level: 193
    Overall activity: 11.0%
    دستاوردها:
    Social1000 Experience PointsVeteran10000 Experience Points
    تشکرها
    8,610

    تشکرشده 8,998 در 1,493 پست

    Rep Power
    156
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    سلام روژان عزیز

    به همدردی خوش آمدی گل بانو

    شرح زندگیت و نظرات دوستان رو خوندم.

    اول از همه باید بدونی که همیشه ابراز عشق به یک شکل نیست!

    شکل عشق زندگی زناشویی کاملا تغییر می کنه چون هیجانات بین زوجین پس از مدتی فروکش می کنه و جاش رو

    به محبتی عمیق میده.

    یکی از مشکلات زوج های جوان به خصوص آقایون اینه که فکر می کنن چون همسرم میدونه که من دوستش دارم چه

    نیازی هست که بهش اینو بگم. اون با خودش فکر می کنه که این وظایف هر زن خونه ایه همونطور که مرد وظیفش

    کار کردنه.

    البته این فکر درست نیست. گاهی ما آدما مثل همسر شما فکر می کنیم که همیشه وقت برای ابراز محبت هست

    غافل از اینکه خیلی زود دیر میشه.

    همسر شما هم مردی درونگراست بر خلاف خود شما که برونگرایی. احتمالا شکل ابراز محبتش هم متفاوت با

    شماست.

    ایشون احتمالا چیزی فکرش رو به شدت مشغول کرده و همین باعث شده که در لاک خودش فرو بره و رفتاری که

    شما می بینی رفتاری سرد و منزوی هست.

    شما باید ببینی چه چیزی فکر همسرت رو انقدر مشغول کرده که ایشون اینطور شده؟

    روابط زناشویی شما خوب و رضایت بخش هست؟

    تا حالا بررسی کردین که چه چیز باعث شده که همسر شما بگه تا یک ماه دیگه همه چیز درست میشه؟

    آیا اتفاقی افتاده که شما ازش بی خبرین؟

    وقتی سرش داد می زنی واکنش همسرت چیه؟

    میدونی تحقیر یک مرد چیزیه که یک مرد هرگز فراموش نمی کنه؟

    ایشون احتمال داره که به نوعی و به دلیلی دچار کاهش شدید اعتماد به نفس و افسردگی شده باشن با توجه به

    توضیحاتی که دادین.

    منتظر پاسخ سوالاتتون هستم.

    ما به کمک شما برای حل مسائل زندگی مشترکتون نیاز داریم.



  17. 6 کاربر از پست مفید bahar.shadi تشکرکرده اند .

    bahar.shadi (جمعه 24 شهریور 91)

  18. #10
    عضو کوشا آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 26 شهریور 95 [ 14:54]
    تاریخ عضویت
    1391-6-24
    نوشته ها
    215
    امتیاز
    4,122
    سطح
    40
    Points: 4,122, Level: 40
    Level completed: 86%, Points required for next Level: 28
    Overall activity: 16.0%
    دستاوردها:
    1000 Experience PointsTagger Second ClassVeteran
    تشکرها
    566

    تشکرشده 594 در 190 پست

    Rep Power
    34
    Array

    RE: با همسر سرد و بی احساس و کم حرفم چه کنم؟

    [
    1-شما باید ببینی چه چیزی فکر همسرت رو انقدر مشغول کرده که ایشون اینطور شده؟

    2-روابط زناشویی شما خوب و رضایت بخش هست؟

    3-تا حالا بررسی کردین که چه چیز باعث شده که همسر شما بگه تا یک ماه دیگه همه چیز درست میشه؟

    آ4-یا اتفاقی افتاده که شما ازش بی خبرین؟

    5-وقتی سرش داد می زنی واکنش همسرت چیه؟

    6-میدونی تحقیر یک مرد چیزیه که یک مرد هرگز فراموش نمی کنه؟


    [/color][/b]
    [/quote]
    سلام بهار عزیز واقعا نمیدونم چطوری از شما و بقیه دوستانی که خواستن در این زمینه بهم کمک کنن حتی اگه تجربه مشابهی نداشتن تشکر کنم.واقعا ممنون
    اما در مورد سوالاتتون:
    1-همسرم تو 1.5 سال گذشته از کار قبلیش کم کم اومد بیرون(حتی چند ماهی دو تا کارو باهم انجام میداد) و الان خودش شرکت خودشو داره که نزدیک 100 کارمند داره.خوب اینکه کار و مشغله داره طبیعیه. اما ازین ناراحتم که در طول کل روز حتی یکبار و حداکثر 5 دقیقه هم برا من وقت نمیذاره. شبم که خونه میاد کاراشو انجام میده و اگه کاری نباشه مطالعه میکنه. یعنی حتی عذاب وجدان نداره لااقل یکم به من و خونه و زندگیمون توجه کنه. حتی اولویت سومم نیستم. یه روز که مریض شدم و مامانم منو برد بیمارستان 2 ساعت بستری شدم و سرمو... اما نیومد فقط زنگ زد. شبم اومد چند دقیقه اول یادش نبود من چم شده بعد چند دقیقه حالمو پرسید.
    2-روابط زناشوییمون مرتب کم و کم تر میشه. البته وقتی خسته است من توقع زیادی ندارم ازش. اما نمیدونم این طبیعیه یا نه.
    3-آره چون یکی از پروژه ها که خیلی وقتشو میگرفت تا آخر سال تموم میشه. اما از حالا دنبال گرفتن یه مناقصس که ده برابر قبلی کار میبره و من میدونم که اینطوری بقولش عمل نمیکنه. چون قبلا هم قول داده بود آخر اردیبهشت کاراشو روبراه کنه.
    4-نمی دونم اما چند تا از نیروهای زیردستش بهش نارو زدن و وسط اوج کار رفتن دنبال کاراشون. اما چون بیشتر کارای مالیشو مامانم براش انجام میده و گاهی خودم. میدونم طلباشونو ندادن و اونم به مشکل برخورده.
    5-من مشکلی که دارم اینه که نمیتونم احساساتمو کنترل کنم. در حالت طبیعی همسرم خیلی صبوره. و میدونه بی محلی به حرفام عصبانی ترم میکنه. اما این چند دفعه اخیر وقتی داد زدمو گریه کردم ناراحت شد و رفت گرفت خوابید یعنی بدترین کاری که میوتونه باهام بکنه. چون تا فرداش نخوابیدمو وبیشتر شب گریه کردم.
    6-خیلی ازین موضوع ناراحتم. چون زبونم تلخ و گزنده شده. اما وقتی به گریه یا دعواهامم توجه نمیکنه نمیتونم خودمو کنترل کنم و تحقیرش میکنم.


    راستی چند روز تعطیلی رو که اصلا ظرف نشستمو غذا درست نکردم بحدی که دیگه ظرفی برا استفاده نمونده بود. حالت قهرم داشتم یعنی حرفهای ضروری رو میزدم اما حتی جکم تعریف میکرد نمیخندیدم(میدونه اینکارش همیشه باعث میشه بی خیال ناراحتی هام بشم) جمعه ظهر از خواب پا شد فشارم افتاده بود (شبش مثل امشب بیدار بودم استرس کاری خودم هم بود)برام چای درست کرد و رفت ناهار خریدو اورد و گفت ازین ببعد میخوام بیشتر بهت کمک کنم.منم دوباره خوب شدم. اما امروزم که اومد از سر کار باز حاضر نشد منو تا دفترم برسونه که چیزی رو که جا گذاشته بودم بردارم و وقتی دید زنگ زدم آژانس با غرغر منو برد و تا اومدیم بدون یک کلمه حرف رفت خوابید. در حالیکه همش نیم ساعت طول کشید.تازه با اینکه میدونست امروز همش برا کارام بیرون بودم گفت من فردا لباس آماده ندارم. منظورش این بود که برام اتو کن. با اینکه این چند وقت ازبس وسیله جابجا کردم کمردردم اصلا نمیتونم بشینم رو زمین اتو کنم.

    نقل قول نوشته اصلی توسط كيانا
    سلام روژان جون
    شرايطت رو درك ميكنم خيلي سخته ببيني زندگيت اونجور كه دوست داري عاشقانه نيست . شايد اگه تو نسبت به رفتاراي اون خودت رو حساس نشون ندي بهتر باشه.شايد اون فكر ميكنه تو دركش نميكني واونو حمايت نميكني مثلا وقتي از سر كار مياد تو يه فرصت خوب بهش بگي از كار زياد خيلي خسته شدي و ازش قدرداني كن و تعريفشو كن .بذار احساس كنه تو تغيير كردي .بايد در درجه اول رضايتشو جلب كني .وقتي فقط ازش انتظار توجه داري اون بيشتر بدرفتاري ميكنه چون حس ميكه اونو درك نميكني و فقط خودت مهمي.اگه لحنم ركه شرمنده اينا رو مينويسم واسه اينه كه تجربشو دارم البته نه به اين شدت.
    کیانای عزیزم مرسی از اینکه به فکرم بودی. من خیلی حمایتش کردم یعنی اصلا شروع کارش بخاطر حمایت من بود. خودش میدونه حتی قبلا زیادم میگفت.تو این مدت ازش توقع سفر نکردم با اینکه خودم شرایطشو داشتم ....از رفتو آمدم زدم تا حدی که روحیمو تحت تاثیر قرارداده و به شادی قبلم نیستم....از خرید و خلاصه همه خرجای اضافه زدم چون تمام پس اندازو بیشتر درآمدمون رفت سمت شروع کار جدیدش. اما الان بعد 1.5 سال کم آوردم. شبا وقتی میره میگیره میخوابه همش گریه میکنم. روحیم بهم ریخته و افسرده شدم. ما هیچ جا باهم نمیریم. همیچ خریدی با هم انجام نمیدیم. وقتی میرم خونه دوستان و اقوام همه زوجا با همن من تنهای تنها. ...
    خودت دیگه میدونی چی میگم نمیتونم تحمل کنم یعنی دیگه دست خودم نیست.

  19. کاربر روبرو از پست مفید روژان20 تشکرکرده است .

    روژان20 (یکشنبه 26 شهریور 91)


 
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 02:08 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.