سلام
من ٢٩ سالمه.٥ ساله ازدواج كردم.خانه دار هستم.
وقتي خانواده ي همسرم از من خواستگاري كردند يه سري قولهايي دادند.براي مثال خريد ماشين براي من و همسرم.خريد خانه.خرج تحصيل من و همسرم.
ما خب فكر ميكرديم اينا پاي قول و قرارشون ميمونند ولي اونا زير قول و قرارشون زدند و كاري نكردند.حالا مشكل من اين نيست كه چرا به وعده هاشون عمل نكردن مشكل من اينه كه مدام مادرم ميگه تو شانس نداشتي كو ماشينتون ،چرا دانشگاه نميري ،كو خونتون ....همش ميگه خانواده ي شوهرت من رو سرافكنده كردن و مدام مادرم با اين حرفاش باعث ميشه اعصاب من خرد بشه و با خانواده ي همسرم سر سنگين باشم.
مامانم ميگه تو بي عرضه اي برو حقتو بگير.ميگم مادر من ،من كه نميتونم هر روز دعوا داشته باشم .ولي انگار دست بردار نيست و اعصاب من رو خرد ميكنه.همش زندگي مردم ديگه رو به رخم ميكشه.
يكبار هم به خانواده ي همسرم زنگ زد و بهشون گفت.ميدونم مامانم حق داره ولي من چه كار كنم.ديگه اونا زير قولشون زدن ولي مامانم دست بردار نيست.
علاقه مندی ها (Bookmarks)