سلام
امیدوارم همتون شاد و سلامت باشین
من یک ساله عقدم و چند ماه دیگه ایشالله عروسی میکنم. 24 ساله وشوهرم 25.
اولا که تایپکای قبلی من اینا بود:
http://www.hamdardi.net/thread-24312-page-3.html
http://www.hamdardi.net/thread-24048-page-2.html
حالا میخواستم یه مشکل جدید رو مطرح کنم
اینکه نمیدونم که چظوری به بقیه اجازه ندم که تو کارای من نظر بدن
مثلا لجم میگیره که خواهر شوهرم وقتی حرف کارای عروسی ما میشه همییشه میخواد نظر بده
آخه اون بیشتر اوقات خونه مادرشوهره
اصلا من دلم نمیخواد اون چیزی بگه
یا در مورد هر چیز دیگه ای
همش میخواد نظر بده
مثلا شوهر من تا ظهر میخوابه
اونوقت خواهرش با یه لحنی میگه: بیدارش نمیکنییییییییییییی؟!
اصلا به اون چه که من بیدارش میکنم یا نه
اصلا من باید غر بزنم که چرا داداش جنابعالی اینطوریه که تا لنگ ظهر خوابه
بدم میاد که در مورد هرچیزی میخواد نظر بده
مگه من در مورد رفتاری که باید با شوهرش داشته باشه نظر میدم که اونم میده
یا مثلاً میگه نمیخوای بری سر کار؟ (لحنشو نمیتونم اینجا بیان کنم!)
ولی با یه لحنی که مفهومش اینه که چرا نمیری سر کار؟!
من و شوهرم هر دو دانشجو هستیم
این خانوم انتظار دارن حالا که داداش خودش گاهی میره سرکار بهش فشار میاد
منم برم!!!
مادر شوهرم هم گاهی یه حرفایی میزنه که اصلا خوشم نمیاد تو اون موضوعات دخالتی بکنه
مثلا یبار میخواستم برم دندونمو روکش کنم
گفت: حالا لازمه روکش هم بکنی؟!
تازه اونم با پول خودم !!
از پسرش نمیگیرم که! حالا اگرم فکر کرده بوده از پسرش گرفتم بازم نباید میگفته.
من خیلی از این حرف زورم گرفت.. نباید میگرفت؟!
آخه انگار من باید واسه کارام به اونا توضیح بدم
که حالا لازم هست یا نه!!
نکنه اونا باید یه جلسه بگیرن تا معلوم بشه من لازمه دندونمو روکش کنم یا نکنم!!!!؟؟؟؟
چطوری باید رفتار کنم در مقابل این حرفاشون
بخصوص خواهرشوهر
اصلا خوشم نمیاد بخواد نظر بده راجع به کارای من
(5 سال ازم بزرگتره)
به نظرم حتما باید یه برخوردی بکنم که حساب کار دستشون بیاد وگرنه که
این رفتارشون ادامه پیدا میکنه و بدتر هم میشه
اگه لازمه بازم مثال بزنم یا توضیح بیشتر بدم؟
در حال حاضر که اینارو مینویسم خیلی اعصابم خورده از دستشون
فکر کنم کاملا مشخص باشه!
علاقه مندی ها (Bookmarks)