امروز کلی توی محل کارم خرابکاری کردم دیروزم همین طور اصلا احساس حماقت و کودنی میکنم دست و پا جلفتی بی عرضه می دونم ادم تا اشتباه نکنه چیزی یاد نمیگیره از دیروز تا حالا هم خیلی چیزا یاد گرفتم اما خیلی حالم بده تمام حواسم رفته پی ازدواج همش فکر میکنم چون مجردم اینقد بی دست و پا هستم اینقد بی عرضه هستم .می دونم این جوری نیست اما تمام ذهنم رو درگیر کرده میدونم خیلی دخترها هم مجردن و خیلی با عرضه هستن و گلیم خودشون رو از اب میکشن بیرون نمونش دختر عمم هم سن هستیم و پدر مادرش هم فوت کردن اما خیلی زرنگه.هر کس هر حرفی میزنه فکر میکنم اون درست میگه و جلوی همه کوتاه میام اصلا عرضه ندارم بی زبون و بی عرضه که هر کس از راه برسه می زنه تو سرش.
علاقه مندی ها (Bookmarks)