سلام
خوبید؟؟
همونطور که تو تاپیک حال و احوال گفتم امروز از کارم انصراف دادم..بعد از اون همه عذابی که بخاطر رفتار و گفتار زننده مدیر عاملمون داشتم..تحمل گیر دادناش برام خیلی سخت بود...خیلی اذیت شدم..خیــــــــــــلی.دلم نمیخواس فرار کنم ولی...:(
هر لحظه یه بهونه پیدا میکرد..چرا بهم اخم کردی؟؟؟چرا روی اون مبل عقبی میشینی؟؟چرا فلان مورد (که ابدا به من مربوط نبود و مربوط به خودش بود) یادت رفت؟؟؟
امروزم که ناراحت بودم و خودش بهم گفت خیلی ناراحته که چرا منو ناراحت کرده اما من دیگه نمیکشیدم..
اون کسی رو میخواست که راحت باشه.
میگفت واقعا از قلبا نظر شخصیتی دوست دارم..خیلی دختر خوبی هستی..هر جا رفتم تعریفتو کردم و..
حق و حقوقم رو کامل داد و حتی جبران مدتی که ممکنه بیکار بمونم رو هم کرد..تا لحظات اخر که میخواستم بیام مدام باهام صحبت میکرد..اما من دیگه نمیتونستم..و خودشم فهمیده بود خیلی اذیت شدم.
نمیدونم من بی عرضه ام یا شرایط اونجا واقعا سخت بود؟؟خودش که میگفت قبول داره شرایط سختی بوده..
در هر صورت از اونجا اومدم بیرون و الان نمیدونم به خونوادم چی بگم؟؟بعد یه مدت کوتاه چه بهونه ای بیارم؟؟فقط دلم نمیخواد به چشمشون یه دختر بی عرضه بیام
به بقیه چی بگم؟؟؟:(
اینم لینک تاپیکای قبلیم تو این زمینه برای کسایی که نمیدونن قضیه از چه قراره؟؟
رفتارهای ناخوشایند کارفرما.رعایت نکردن حریمها..برای تصمیم گیری به کمکتون نیاز دارم
رفتارهای ناخوشایند کارفرما
موفق باشید
علاقه مندی ها (Bookmarks)