سلام
من مریم 23 سال دارم ازطریق یه سایت با یه پسر اشنا شدم
اول برای کارهای سایت بود تا اینکه پسره درباره دوست دخترش گفت که بینشون بهم خورده و من برای اشتی دادنشون اقدام کردم ولی متاسفانه دخترک عاشق یه پسره بزرگتر از خودش بود
بگذریم بعد چند روز از اشنایی پسره بهم گفت استخاره کردم میگه بهت بگم 3 بار استخاره کرد جواب استخاره ها رو برام فرستاد
منم گفتم بگو
بهم گفت دوست دارم
الان با همیم
مادر من ومادر پسر میدونند
میخوام بدونم باید چکار کنم
بهش گفتم باید حتما بریم مشاوره تا راهنمایی کنند
اخه سن من 3 سال ازش بیشتره
و حتی شاید از نظر فکر 6 سال ازش بزرگتر بشم
ولی هر کار میکنم بهش بگم نه نمیتونم
بهش گفتم حتما باید مشاوره بریم و اون میگه بذار کارم راه بیافته بعد
چند مورد دیگر هم هست
بجز سن من دارم برای پزشکی میخونم اون برای کامپیوتر
و من کرجم اون تبریز
بدجور گرفتار شدم نمیتونم بهش بگم نه نمیدونم چرا و خواهش میکنم کمک کنید تصمیم بگیرم
من عاشق ایمانشم تا به حال با پسرایی که بودم هیچ کدوم اینقدر با ایمان نبودند
علاقه مندی ها (Bookmarks)