سلام میخواستم نظر دوستان رو بدونم که تو این موقعیت بهتره چطور جواب داد.
چون این جور موقعیتا زیاد پیش میاد واسم.
اینارو توی کارگاه چگونه منفعل نباشیم و حتی تایپک قبلی پرسیدم اما قرار شد یه تایپک جدید باز کنم
یکی از دوستای من هست که یهویی شروع می کنه و خیلی تند راجع به کاری که میکنم یا
نظری که دارم انتقاد میکنه.
نه که فقط با من اینجوری باشه کلا هست اینطوری ولی خب شاید بشه گفت مواردی که نظر من
با اون فرق کنه زیاده یا انگار بقیه مثل من رو رفتارش حساس نیستن.
کلا اخلاقش اینه که میره بالا منبر و صداشم بالا میبره. میگه اصلا خوشم نمیاد آدم فلان جور باشه
و یجور بدی حرف میزنه طوری که به آدم برمیخوره..
گاهی با خودم همون موقع که اون حرفو میزنم بحث میکنه که آخه این چجور کاریه؟
گاهی هم سخنرانی هایی میکنه تو جمع!! که مصداق حرفی که میزنه ممکنه شخص خاصی باشه
من نمیدونم باید باهاش وارد بحث شم راجع به همون موضوع و منم بگم به فلان دلیل این کارو میکنم
یا اصلا محل نذارم؟ (اگه محل نذارم تو دلم میمونه البته)
منم باید لحنمو تند کنم و باش تند حرف بزنم؟
مثلا همین چندوقت پیش راجع به یه موضوعی خیلی فکر کرده بودیم با همسرم و هر راه حلی که واسه
اون مسئله وجود داشتو بررسی کرده بودیم. هر راهی یه خوبی هایی و یه بدی هایی داره. خب راهی که
در آخر انتخاب کردیم به نظرمون سودش بیشتر از ضررش بود.
وقتی پرسید که آخر چه تصمیمی گرفتین و گفتم (چند تا از دوستای دیگه هم بودن.)
بازم با صدای بلند! شروع کرد که آخه اینطوری هم که فلان مشکل هست و بهمان مشکل هست و ...
یه طوری برخورد کرد که آخه این چه تصمیمی بود و ...
منم گفتم خب آره دیگه معلومه که هست. ما هم میدونیم. ولی بهترین کاری که به نظر ما اومد این بود.
راستش این تصمیمی که گرفتیم هم مربوط به این قضیه میشد که با همسرم قصد داریم بریم خارج از کشور.
بعد که من از اتاق بیرون اومدم شنیدم که (فکر میکردن صدا نمیاد) بلافاصله شروع کردن و گفتن که اصلا
چرا ادم بخواد بره خارج که فلان مشکل ایجاد شه و ... واسه خودشون اظهارنظر میکردن و میخندیدن
در واقع تصمیمات و کارای منو مسخره میکردن
هم از اون ناراحت شدم و هم از دوستای دیگه.
بهم برخورد. چون احساس میکردم بهم توهین شده. یعنی که انگار من عقل و شعور کافی ندارم و تصمیمام
عاقلانه نیست.
نباید برام مهم میبود که اونا نظرشون چیه؟
به نظر شما باید چطوری جواب میدادم که الان تو دلم نمونده بود.
یه مورد دیگه هم اینکه بعضی وقتا بعضی از اطرافیان من رو تو یه مواردی بالاتر از خودشون میدونن
(البته این فقط دیدگاه خودشونه نه من)
اونوقت هروقت که به یه طریقی به اون موضوع که توش من ازشون بالاترم اشاره ای میکنم اونا برچسب اینکه من
دارم فخر میفروشم یا پز میدم رو بهم میزنن.
**********************
یه مثال میزنم.. که البته در مورد خودم نیست ولی دیدم موردشو!
مثلا فرضا یه نفر رشته پزشکی میخونه.
اونوقت مثلا به عنوان یه اتفاق روزانه که بخواد تعریف کرده باشه میگه ما امروز جنازه تشریح کردیم.
اطرافیان یطوری برخورد میکنن که تو میخوای پز بدی که پزشکی میخونی!
در حالی که اصلا همچین قصدی نداشته.
این شخص باید چطوری جواب بده که هم اونا این رفتارو تکرار نکنن هم اینکه
تو دل خودش نمونه که بهش توهین شده.
علاقه مندی ها (Bookmarks)