سلام. بازم من و یه سوال دیگه.
یادتونه گفتم یه خواستگاری داشتم از اقوام، که البته کانادا بودن و خوب پسر حدود یک ماه ایران اومد و این یک ماه هم رو شناختیم و به اندازه ای که بخوایم تصمیم بگیریم هم رو میشناسیم.
تهش به این نتیجه رسیدیم که به درد هم نمیخوریم.
چرا؟ موضوع اصلی اینه: من تو حرف های این آدم فهمیدم یه ذهن کاذب نسبت به ازدواج داره. پسر خیلییییی خوبی بود ها. از هر لحاظ فوق العاده و کاملا اهل زندگی. اما با تعریف هایی که از روابط قبلیش میکرد، وقتی میگفتم خوب چرا با اون ازدواج نکردی، دلایل کوچیکی میاورد. تو حرفاش فهمیدم به یه دلیلی (که نمیدونم چیه و کاملا هم ناخواسته هست) از ازدواج فراریه.
حالا این آدم، کلی از شخصیت و .... من تعریف و تمجید کرد. اما گفت هنوز هم انگار برای ازدواج آدمش رو پیدا نکرده. پس قضیه در ظاهر منتفی شد.
اما ایمیل ها و چت های عادی ما به راه بود. (مخصوصا این که یه مشکلی براش پیش اومده بود. میگفت تو تنها کسی هستی که من راحت میتونم باهاش حرف بزنم و حرفهات هم منطقیه و .... از این حرفا). فهمیدم وابسته شده، که البته من هم بودم. اما دیدم هم میخواد من رو داشته باشه بابت اینکه تو خیلی از مسائل واقعا دوست خوبی بودم براش و دلگرمیش محسوب میشدم، هم اینکه نمیخواد ازدواج کنه.
خلاصه، من دیدم داره زیاد میشه این ارتباط، بهش گفتم هم من وابسته شدم، هم تو. پس بیا اشتباه نکنیم. وابستگی از راه دور فقط توهم میاره. یا باید راه دور رو از بین برد، یا وابستگی رو. {طی حرف های قبلیم براش واضح بود که دارم میگم یا باید موضوع ازدواج جدی بشه و کنار هم باشیم، یا تموم کنیم این چت و ایمیل و ...} اونم گفت خوب وابستگی تموم شه.
2-3 روز بعد یه آف داد که فلان اتفاق افتاده و نمیدونم چی کار کنم.
منم گفتم: من آخرین حرفم رو به شما گفتم. (که یعنی مگه نگفتیم تموم. پس چرا دوباره آق؟؟؟؟)
دوباره چند وقت بعدش ایمیل زد. نه اینکه حرفی بزنه ها. میل ها رو فروارد میکنه و ....
نمیفهمم چرا این کارا میکنه.
اگه منم مثل خودش در حد میل فروارد کردن عمل کنم، میترسم بابی باشه برای اینکه من رو هم تو زندگیش داشته باشه، هم تعهدی نباشه.
اگه مثل خودش نباشم، خوب میترسم بی احترامی باشه. آخه هرچی باشه هم فامیلیم، هم واقعا پسر محترمیه.
من حساس شدم و فوروارد ایمیل (بعد از این جریانات) طبیعیه، یا اینکه منظوری داره؟؟ اصلا نمیدونم! و نمیدونم چه رفتاری کنم که هم بدونه براش احترام قائلم و بی احترامی نباشه، هم اینکه بدونه نمیشه من رو همینجوری تو آب نمک بخوابونه و همینجوری بخواد تو زندگیش باشم...
علاقه مندی ها (Bookmarks)