به انجمن خوش آمدید

لینک پیشنهادی مدیران تالار همدردی:

 

"گلچین لینکهای خانواده، ازدواج و مهارتها(به روز شد)"

دانلود موسیقی و آرامش
دسترسی سریع به مطالب و مشاوران همـدردی در کانال ایتا

 

کانال مشاوره همدردی در ایتا

صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 33
  1. #1
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 شهریور 91 [ 15:22]
    تاریخ عضویت
    1391-5-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    Arrow حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    سلام
    من 23 سالمه . مهندسم و بی کار . سربازی هم نرفتم . صبر کردم اول 7 ماهی رو برای ارشد بخونم اگه قبول ندشم اون موقع برم سربازی .

    در مورد گذشته ام همین قدر بدونید کودکی ام رو توی یک خانوداه ای بزرگ شدم که از لحاظ مالی و سطح فرهنگی وضعش خوب بود اما از طرفی خیلی پر تنش بود و شاید نصف کودکی ام رو خانه ی پدر بزرگم زندگی کردم و همیشه پدر و مادرم حرفشون طلاق بود اما آخرش هم از هم جدا نشدند.


    از بچگی عاشق علم بودم مخصوصا ریاضیات . چون از ایران دل خوشی نداشتم قصدم این بود که طوری درس بخونم که بورسیه یک دانشگاه غربی بشم و از ایران مهاجرت کنم .تونستم توی کنکور رتبه ی خوبی بیارم و رشته ای که می خوام قبول بشم . دانشگام هم خوب بود اما چرا دروغ بگم توقعم این بود که دانشگاه بهتری قبول بشم تا راحت بورسیه بگیرم و دعواهای پدر و مادرم باعث شد اون دانشگاهی که آرزوش رو داشتم قبول نشم .

    تا قبل از اینکه دانشگاه برم فقط به درسم چسبیدم و ترم یک دانشگاه با یک دختر آشنا شدم البته خارج دانشگاه . 2 سال باش رفیق بودم و عاشقش شدم اما چون فهمیدم با توجه به موقعیتمون بش نمی رسم باش به هم زدم . بعد از اون جریان بد جوری بهم ریختم و در عرض یک سال با چهار یا پنج تا دختر رفیق شدم بلکه بتونم اون رو فراموش کنم .البته در دوستی ام با دخترا یک حدودی رو رعایت می کردم و الانم یک سالی می شه که با هیچ دختری نیستم .


    با خانوادم همیشه نظراتم فرق می کرده و هیچ وقت از من راضی نبودند و بعد از اینکه با دوست دخترم به هم زدم مشکلم خیلی بیشتر شده بود و در کل هیچ وقت نتوستم رفتارهای پدر و مادرم و همین طور جامعه رو درک کنم .اما خب الان چند وقتیه تونستم طوری رفتار کنم که حساسیتشون کم بشه .

    الان مشکلم اینه که با اینکه برای درس خوندنم برنامه ریزی کردم اما حال درس خودن ندارم . هر روز می گم از فردا شروع می کنم برای ارشد بخونم . اما دوباره حرف دیروز رو می زنم . اصلا هیچ کار مفیدی انگار از دستم بر نمی یاد .موندم چکار کنم . واضح تر صحبت کنم حس می کنم مفت خور و تنبل و بی فایده و بی احساس شدم و به هیچ کدوم از آرزو هام نرسیدم . چه از لحاظ عشقی چه از لحاظ تحصیلی چه از لحاظ فرهنگی و سیاسی ...........



  2. #2
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    عزیز جان از خودت خیلی متوقع نباش. مهم ترین و بزرگترین کاری که هر ادمی می تونه بکنه اینه که از شخص خودش خوب مراقبت کنه و بتونه خودش خوشحال باشه. از اون بهتر اینه که بتونه از خانواده ای که تشکیل می ده و بچه اش درست و خوب مراقبت کنه. بار گنده نذار رو دوش خودت. کم کم. مرحله به مرحله کاراتو بکن. اگه الان به اینده ی خیلی دور فکر کنی بدتر حالت بد می شه و هیچ کاری نمی کنی. ببین الان چی می خوای. همونو بکن فقط. مثلا الان فقط به قبولی توی ارشد فکر کن. دونه دونه کاراتو انجام بدی به همه اشون می رسی اما اگه الان بخوای به همه ارزوهات و کارات یه جا فکر کنی فقط اعصابت به هم می ریزه.
    مادر پدر همه جورش هست. ولشون کن. به خودت فکر کن.
    پیشنهاد می کنم هر روز صبح ورزش کنی. مثلا بری بدوی. اگه می تونی روی یه ساعت معین بخواب و بیدار شو. چون بی نظمی توی خواب به بی نطمی فکر هم دامن می زنه. اتاقتو مرتب نگه دار تا یه حدی که باعث نشه فکرت از اینی که هست به هم ریخته تر شه. از وقت و عمرت درست استفاده کنی. خیلی وقت هست تا به چیزایی که می خوای برسی. فقط باید صبور باشی و امیدوار و پیوسته برای رسیدن به چیزایی که می خوای تلاش کنی.
    اگه بعد از تنظیم خوابت و ورزش هر روزه و البته تغذیه مناسب (غذای سالم و کافی و میوه و اینا) بازم احساس رخوت کردی می تونی بری پیش پزشک. می تونی بری مشاوره یا روانشناس یا روانپزشک. اما فکر می کنم با ورزش و خواب کافی و به موقع (مخصوصا شب زود بخواب صبحا زود بیدار شو) و تغذیه مناسب مشکلت حل شه.
    یادت باشه اگه دونه دونه برای ارزوهات تلاش کنی صبور و امیدوار باشی و پیوسته تلاش کنی به همه اشون می تونی برسی. اما اگه الان بخوای به همه اشون برسی و عجله کنی خودتو اذیت می کنی و نمی ذاری درست برای همه اشون تلاش کنی و وقتت خیلی تلف می شه.
    به گذشته و پدر مادرو دعواهاشونو و این چیزا هم فکر نکن. مهم نیست. تو مهمی.

    برای ادامه تحصیل و بورس گرفتن می تونی واسه همین فوقت هم اقدام کنی. کنار اینکه درس می خونی واسه کنکور زبانتو تقویت کن یا اگه زبانت خوبه برو ایلتس یا تافل بده و برای اروپا اقدام کن. الان هم واسه ارشد خودتو امده کن هم روی زبان انگلیسیت کار کن. اگه هم نمی خوای و می خوای واسه دکتری بری بازم خوبه که از الان شروع کنی خودتو واسه امتحانای زبان اماده کنی.
    می تونی یه کلاس کنکور بری یا با یکی از دوستات که می خواد همون ارشد همرشته اتو بده هماهنگ درس بخونی. اینطوری یکنواخت نمی شه زندگیت که دستت به درس خوندن نره.
    موفق باشی.

  3. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 10 مرداد 91)

  4. #3
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 شهریور 91 [ 15:22]
    تاریخ عضویت
    1391-5-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    عزیز جان از خودت خیلی متوقع نباش. مهم ترین و بزرگترین کاری که هر ادمی می تونه بکنه اینه که از شخص خودش خوب مراقبت کنه و بتونه خودش خوشحال باشه. از اون بهتر اینه که بتونه از خانواده ای که تشکیل می ده و بچه اش درست و خوب مراقبت کنه. بار گنده نذار رو دوش خودت. کم کم. مرحله به مرحله کاراتو بکن. اگه الان به اینده ی خیلی دور فکر کنی بدتر حالت بد می شه و هیچ کاری نمی کنی. ببین الان چی می خوای. همونو بکن فقط. مثلا الان فقط به قبولی توی ارشد فکر کن. دونه دونه کاراتو انجام بدی به همه اشون می رسی اما اگه الان بخوای به همه ارزوهات و کارات یه جا فکر کنی فقط اعصابت به هم می ریزه.
    درسته حرفتون رو قبول دارم . اگر برای خودم وظابفی در قبال جامعه ای که توش زندگی می کنم قائلم می تونم اون ها رو خیلی کوچک کنم . راستش الانم اگه به آینده فکر می کنم به یکی دو سال آینده هست نه بیشتر . اون ها رو هم اگه بنویسم شاید بهتر باشه و دیگه بشون فکر نمی کنم .

    پیشنهاد می کنم هر روز صبح ورزش کنی. مثلا بری بدوی. اگه می تونی روی یه ساعت معین بخواب و بیدار شو. چون بی نظمی توی خواب به بی نطمی فکر هم دامن می زنه. اتاقتو مرتب نگه دار تا یه حدی که باعث نشه فکرت از اینی که هست به هم ریخته تر شه. از وقت و عمرت درست استفاده کنی. خیلی وقت هست تا به چیزایی که می خوای برسی. فقط باید صبور باشی و امیدوار و پیوسته برای رسیدن به چیزایی که می خوای تلاش کنی.
    اگه بعد از تنظیم خوابت و ورزش هر روزه و البته تغذیه مناسب (غذای سالم و کافی و میوه و اینا) بازم احساس رخوت کردی می تونی بری پیش پزشک. می تونی بری مشاوره یا روانشناس یا روانپزشک. اما فکر می کنم با ورزش و خواب کافی و به موقع (مخصوصا شب زود بخواب صبحا زود بیدار شو) و تغذیه مناسب مشکلت حل شه.
    ورزش صیحگاهی و خواب در ساعت های معین به اندازه . این ها رو یک هفته اجرا می کنم ببینم چی می شه
    راستش این احساس رخوتم فقط برای درسم هست . توی بقیه مسائل مثله بیرون رفتن مهمونی یا کارهای شخصی ام و کلا با کاری به جز درس مشکلی ندارم . هم تابستونه و عادت کردم تو تابستون ها استراحت کنم هم شکست عشقی ناجور و مشکلات همیشگی با خانواده و جامعه ی سنتی ایران با هم دیگه باعث شدند حس درس خوندن نداشته باشم و انگار انگیزه ی لازم برای درس خوندن ازم گرفته شده .


    برای ادامه تحصیل و بورس گرفتن می تونی واسه همین فوقت هم اقدام کنی. کنار اینکه درس می خونی واسه کنکور زبانتو تقویت کن یا اگه زبانت خوبه برو ایلتس یا تافل بده و برای اروپا اقدام کن. الان هم واسه ارشد خودتو امده کن هم روی زبان انگلیسیت کار کن. اگه هم نمی خوای و می خوای واسه دکتری بری بازم خوبه که از الان شروع کنی خودتو واسه امتحانای زبان اماده کنی.
    می تونی یه کلاس کنکور بری یا با یکی از دوستات که می خواد همون ارشد همرشته اتو بده هماهنگ درس بخونی. اینطوری یکنواخت نمی شه زندگیت که دستت به درس خوندن نره.
    اعتماد به نفسم رو از دست دادم .بک موقع هایی فکر می کردم صد در صد یک روزی از ایران مهاجرت می کنم اما الان فکر می کنم هر کاری که بکنم هیچ وقت نمی تونم ایران رو ترک کنم . هم اقتصاد غرب به هم ریخته هم بالاخره سازگاری با یک فرهنگ دیگه و بحث ازدواج و کار پیدا کردن اون جا و غربت و ... فکر نکنم بتونم .
    زبانم نسبتا خوبه و در دوران دبیرستان کلاس زبان می رفتم. توی این تابستون هم می خواستم کلاس برم برای آمادگی تافل و حتی ثبت نام هم کرده بودم اما بابام گفته اول کنکور ارشدم رو بدم و بعدش برم سراغ زبان .

  5. کاربر روبرو از پست مفید Ja Vad تشکرکرده است .

    Ja Vad (سه شنبه 10 مرداد 91)

  6. #4
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    [quote=Ja Vad]
    درسته حرفتون رو قبول دارم . اگر برای خودم وظابفی در قبال جامعه ای که توش زندگی می کنم قائلم می تونم اون ها رو خیلی کوچک کنم . راستش الانم اگه به آینده فکر می کنم به یکی دو سال آینده هست نه بیشتر . اون ها رو هم اگه بنویسم شاید بهتر باشه و دیگه بشون فکر نمی کنم .

    جواد جان. تو اول از همه نسبت به خودت مسوولی. خودتو باید دوست داشته باشی و برای موفقیت و شادی خودت تلاش کنی. بعد از اینکه اینکارو کردی خودبه خود بقیه ادما رو دوست داری و در نتیجه ی اینکه خودتو دوست داری و خودت برای خودت محترمی روش زندگیت طوری می شه که خودبه خود به جامعه ات هم خدمت می کنی. الان فقط سعی کن خودتو دوست داشته باشی.

    ورزش صیحگاهی و خواب در ساعت های معین به اندازه . این ها رو یک هفته اجرا می کنم ببینم چی می شه
    راستش این احساس رخوتم فقط برای درسم هست . توی بقیه مسائل مثله بیرون رفتن مهمونی یا کارهای شخصی ام و کلا با کاری به جز درس مشکلی ندارم . هم تابستونه و عادت کردم تو تابستون ها استراحت کنم هم شکست عشقی ناجور و مشکلات همیشگی با خانواده و جامعه ی سنتی ایران با هم دیگه باعث شدند حس درس خوندن نداشته باشم و انگار انگیزه ی لازم برای درس خوندن ازم گرفته شده .

    خیلی خوبه. پس حال کلیت خوبه. ورزش سبک مثل هر روز دویدن رو بکن به تغذیه ات هم برس. خواب منظم هم داشته باش. زیادم به خودت نگو که نمی خوای درس بخونی که اثر منفی روت نذاره.
    والا شکست عشقی من نظری ندارم. خودم تازگیا رفتم دکتر قلب و عروق واسه درد قفسه سینه گفت بهم مشکل قلبی ندارم و پرسید شکست عشقی داشتم؟!! واقعا نظری ندارم. کل چیزی که می تونم بگم اینه که اولا تو خودت خواستی که دیگه با اون دختر خانم رابطه ای نداشته باشی. تصمیمی گرفتی و به خواست خودت بوده و باید مسوولیت تصمیمتو بپذیری و ناراحت نباشی. ولی اگه اونم تو رو نمی خواست خوب همه ی ادما انقدر ازادی باید داشته باشن که بتونن خودشون انتخاب کنن با کی باشن و نباشن. مخصوصا قبل از ازدواج. می دونم دل ادم ممکنه یکی رو بخواد. ولی همون قدری که ادم به خودش این اختیارو می ده که یکی رو دوست داشته باشه یا نداشته باشه باید این اختیارو واسه ادمای دیگه هم در نظر بگیره. البته این با بی مرامی و بی وفایی و دروغ فرق داره ها. اینکه یکی به ادم دروغ بگه و بره و این حرفا ادم دلگیر می شه. ولی با فرض راستگویی دو طرف تا حد ممکن باید ازادی و اختیار دوست داشتن یا نداشتنو داد به طرفین.


    اعتماد به نفسم رو از دست دادم .بک موقع هایی فکر می کردم صد در صد یک روزی از ایران مهاجرت می کنم اما الان فکر می کنم هر کاری که بکنم هیچ وقت نمی تونم ایران رو ترک کنم . هم اقتصاد غرب به هم ریخته هم بالاخره سازگاری با یک فرهنگ دیگه و بحث ازدواج و کار پیدا کردن اون جا و غربت و ... فکر نکنم بتونم .
    زبانم نسبتا خوبه و در دوران دبیرستان کلاس زبان می رفتم. توی این تابستون هم می خواستم کلاس برم برای آمادگی تافل و حتی ثبت نام هم کرده بودم اما بابام گفته اول کنکور ارشدم رو بدم و بعدش برم سراغ زبان .

    واسه چی اعتماد به نفستو از دست دادی؟ فقط واسه این شکست عشقی؟
    تو که میگی دانشگاهت خوبه. نمرات و معدلت هم لابد خوبه دیگه. می مونه زبان خوندن که اونم بلدی. فقط باید بری کلاس ایلتس یا تافل. جی ار ای هم اگه نخوای بری اروپا و استرالیا ممکنه لازمت باشه.
    کنکورت کی هست؟ اگه مثلا 4 ماه دیگه است خوب راست می گه بابات. اول اونو بخون بده. بعدش زبان.
    راستی نوشته بودی وضع مالی خونوادت خوبه. شاید بتونن بهت هر ماه پول بدن برای ادامه تحصیل و خرج زندگی.


    واسه اعتماد به نفس و این چیزا
    لینکای مفید رو توی پست 10 گذاشتم:
    http://www.hamdardi.net/thread-23001.html
    اینم مفیده
    http://www.hamdardi.net/thread-19883.html

  7. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (سه شنبه 10 مرداد 91)

  8. #5
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    شنبه 31 فروردین 92 [ 19:02]
    تاریخ عضویت
    1391-5-02
    نوشته ها
    158
    امتیاز
    898
    سطح
    15
    Points: 898, Level: 15
    Level completed: 98%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered500 Experience Points
    تشکرها
    564

    تشکرشده 567 در 144 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    جواد آقا...
    سلام
    خوش اومدی
    من فقط پست اولی شما رو خوندم و بقیه پستها رو نخوندم پس اگر حرفام تکراری بود عذر میخوام.
    من فکر میکنم هر کسی یه مواقعی تو زندگیش همچین حالتی براش پیش میاد.آیا شده تا حالا خودت فکر کنی که چرا این حالت بهت دست داده؟
    شاید تعجب کنی اما خیلیها در جواب به این سوال خودشون بهتر از بقیه می تونن جواب خودشونو بدن.
    اما با توجه به پست اولت سوالاتی برام پیش اومده:
    -فکر نمی کنی اون زمان که انگیزش درسیت زیاد بود به خاطر این بود که وارد مسائل عاطفی با دوست دختر نشده بودی؟
    -فکر نمی کنی کمی عجله داری به همه چی برسی؟
    -فکر نمی کنی بعضی وقتا می خوای توامان چند کارو به بهترین شکل جلو ببری؟

    با توجه به شرایطی که داری مهمترین کار آمادگی برای امتحان ارشد به نظر میرسه ولی برای این کار سوختت کم شده درسته؟
    سوختت چیه؟اینم باز جوابشو بهتر از هر کسی دیگه میدونی...
    شاید برای ابتدا مسافرت گزینه خوبی باشه،ورزش هم همینطور و گزینه های دیگه که مختص به خودته و خودت ازشون خبر داری.
    جواد آقا پر روحیه تر میخوامتببینم چه میکنی!

  9. 3 کاربر از پست مفید Amiran تشکرکرده اند .

    Amiran (چهارشنبه 11 مرداد 91)

  10. #6
    عضو عادی

    آخرین بازدید
    سه شنبه 21 آذر 91 [ 09:55]
    تاریخ عضویت
    1390-10-16
    نوشته ها
    53
    امتیاز
    1,025
    سطح
    17
    Points: 1,025, Level: 17
    Level completed: 25%, Points required for next Level: 75
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    1 year registered1000 Experience Points
    تشکرها
    74

    تشکرشده 75 در 31 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    شاید من از انگیزشم برای ارشد و پیشرفت بگم تحریک بشی اقا جواد.
    یک ماه بعد از جداییم از کسی که شش سال باهاش بودم در عین حال که کار میکردم و فشاره کاریم هم بالا بو و کارم سنگین روزی 3 ساعت برای ارشد میخوندم.هروقت بش فکر میکنم باور خودم نمیشه!
    یک جمله معروف یادت باشه : امروز همان فردای هست که دیروز در انتظارش بودیم.
    با یک برنامه ریزی برو جلو ، ورزش ، درس،تفریح،حتی کار در حدی که به درست لطمه نخوره بنظرم خوبه.
    بعضی مواقع وقتی میری سره کار متوجه ارزش درس میشی که برای خودم همین قضیه گیش آمد و بعد 4 سال کار دیدم بی سوادم و گشتم دنبال کسب علم.
    در ضمن کاره خوبی کردی با کسی دوست نشدی.چرا میگی به ارزوهات نرسیدی؟؟ اگر عزمتو جذب کنی و بخودت بیای به راحتی ارشد قبول میشی.سعی کن کمی هم مستقل باشی و تواین سن دیگه به خانواده تکیه نکنی.

  11. 2 کاربر از پست مفید ali__3 تشکرکرده اند .

    ali__3 (سه شنبه 10 مرداد 91)

  12. #7
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 شهریور 91 [ 15:22]
    تاریخ عضویت
    1391-5-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    والا شکست عشقی من نظری ندارم. خودم تازگیا رفتم دکتر قلب و عروق واسه درد قفسه سینه گفت بهم مشکل قلبی ندارم و پرسید شکست عشقی داشتم؟!! واقعا نظری ندارم. کل چیزی که می تونم بگم اینه که اولا تو خودت خواستی که دیگه با اون دختر خانم رابطه ای نداشته باشی. تصمیمی گرفتی و به خواست خودت بوده و باید مسوولیت تصمیمتو بپذیری و ناراحت نباشی. ولی اگه اونم تو رو نمی خواست خوب همه ی ادما انقدر ازادی باید داشته باشن که بتونن خودشون انتخاب کنن با کی باشن و نباشن. مخصوصا قبل از ازدواج. می دونم دل ادم ممکنه یکی رو بخواد. ولی همون قدری که ادم به خودش این اختیارو می ده که یکی رو دوست داشته باشه یا نداشته باشه باید این اختیارو واسه ادمای دیگه هم در نظر بگیره. البته این با بی مرامی و بی وفایی و دروغ فرق داره ها. اینکه یکی به ادم دروغ بگه و بره و این حرفا ادم دلگیر می شه. ولی با فرض راستگویی دو طرف تا حد ممکن باید ازادی و اختیار دوست داشتن یا نداشتنو داد به طرفین.
    مینوش همیشه این طوری نیست که آدم وقتی توی ارتباطش شکست بخوره که طرفش اون رو نخواد . یک موقع هایی هم به خاطر شرایط خانوادگی یا اقتصادی یا فرهنگی و ...... نمی تونند دو طرف به هم برسند .و شکست این طوری هم سخت تره . چون حداقل اون طوری می دونی طرفت برات ارزشی قائل نیست و تورو نمی خواد .
    من اون رو خیلی می خواسنم اما می دونستم که نمی تونم بش برسم و برای همین با اینکه می خواستمش دوستی ام رو باش به هم زدم تا راحت تر منو فراموش کنه . و خیلی هم برام سخت اما حداقل اینه که به رفتاری که کردم افتخار می کنم . می تونستم با این وجود که می دوتم نمی تونیم با هم ازدواج کنیم 4 یا 5 سال سر کارش بذارم و بعدشم بی خیالش بشم .

    شاید بهتر بود با اون در این مورد صحبت می کردم و بش می گفتم چرا می خوام باش به هم بزنم . اما فکر می کنم همین طوری که رفتار کردم راحت تر فراموشم کرده .

    واسه چی اعتماد به نفستو از دست دادی؟ فقط واسه این شکست عشقی؟
    تو که میگی دانشگاهت خوبه. نمرات و معدلت هم لابد خوبه دیگه. می مونه زبان خوندن که اونم بلدی. فقط باید بری کلاس ایلتس یا تافل. جی ار ای هم اگه نخوای بری اروپا و استرالیا ممکنه لازمت باشه.
    کنکورت کی هست؟ اگه مثلا 4 ماه دیگه است خوب راست می گه بابات. اول اونو بخون بده. بعدش زبان.
    راستی نوشته بودی وضع مالی خونوادت خوبه. شاید بتونن بهت هر ماه پول بدن برای ادامه تحصیل و خرج زندگی.
    حتما این شکست عشقی هم موثر بوده . چون کسی رو که می خواستم و منو می خواست ترک کردم به خاطر اینکه فکر می کردم نمی تونم بش برسم . اما به جز این انتظارم از خودم بیشتر بود و می خواستم یک انسان بزرگ و نمونه بشم .فکر می کنم اگه شرایط خانوادگی ام خوب بود و توی یک خانواده ی پر تنش بزرگ نمی شدم و شرایط اجتماعی خوبی هم داشتم و در ایران بزرگ نمی شدم الان خیلی موفق تر می شدم . شاید هم انتظاراتم غیر منطقی بوده .

    زمان کنکور بهمن ماه هست حدود 7 ماهی فرصت دارم . من الان با کلی رفتار های خاص توستم اینترنت و ماشین ازشون بگیرم . اگه بخوان از نظر مالی براشون مشکلی نداره که خرج ادامه ی تحصیلم رو خارج بدهند اما فکر نمی کنم قبول کنند . البته اگه قرار باشه بعد از ادامه تحصیل ایران برگردم خیلی برام مهم نیست که ایران ادامه ی تحصیل بدم یا غرب .

    لینک هایی رو هم که معرفی کردید امشب که دیر وقته و باید بخوابم اما فردا می خونم .

  13. کاربر روبرو از پست مفید Ja Vad تشکرکرده است .

    Ja Vad (چهارشنبه 11 مرداد 91)

  14. #8
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    ببین وقتی توی بقیه کارات حالت خوبه و فقط واسه درس بی حوصله ای یعنی حال عمومیت خوبه. می تونی خودتو جمع و جور کنی و درسو بخونی عزیز.
    توقع زیادی از خودت نداشته باش. اگه از خودت توقع زیاد نداشته باشی و همیشه امیدوار باشی و پیوسته تلاش کنی احتمال اینکه یه انسان نمونه و بزرگ بشی خیلی هم زیاده. اما اگه از خودت توقع زیاد داشته باشی یه حسی پیدا می کنی که انگار یه بار بزرگ رو دوشته و فرصت کافی به خودت نمی دی که برای دونه دونه ی چیزایی که می خوای به اندازه ی کافی تلاش کنی و واسه همینم وقتت خیلی تلف می شه. (تجریه ی خودم بود)
    می تونی روزی یه ساعت مثلا لغت بخونی. یه ساعت یا کمتر. مثلا لغات ضروری تافل. البته اگه دلت می خواد. می تونی هم بذاری بعد از ارشدت. اگه زبانت خوبه کلاس می ری یا خصوصی می گیری و می تونی نمره خوبی بگیری بعدا.
    خوب نگو بهشون که نمی خوای برگردی اگه بری ادامه تحصیل. بگو برمی گردی اینطوری شاید هزینه تحصیل بهت بدن. سعیتو بکن بورس بگیری ولی اگه نشد پذیرش راحت تر می دن بی بورس. اروپا بعضی از کشوراش هست که هزینه دانشگاهش خیلی کم می شه اما خرج زندگی رو باید داشته باشی. اپلای ابرود رو سرچ کن میاد چیزایی که واسه اپلای لازم داری رو می تونی اونجا پیدا کنی.
    موفق باشی.

  15. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (چهارشنبه 11 مرداد 91)

  16. #9
    عضو عادی آغازکننده

    آخرین بازدید
    جمعه 10 شهریور 91 [ 15:22]
    تاریخ عضویت
    1391-5-10
    نوشته ها
    16
    امتیاز
    498
    سطح
    9
    Points: 498, Level: 9
    Level completed: 96%, Points required for next Level: 2
    Overall activity: 0%
    دستاوردها:
    3 months registered250 Experience Points
    تشکرها
    11

    تشکرشده 11 در 10 پست

    Rep Power
    0
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    از بابت معرفی سایت اپلای ابرود ازتون ممنونم . اونجا یک فرومی داره شبیه همین جا که کارش مشاوره دادن برای ادامه تحصیل و مهاجرت از ایرانه و خیلی از مشاورانش هم کسایی هستند که خودشون یک زمانی توی همین وضعیت بودند .
    خیلی می تونم از این سایت برای مهاجرتم از ایران کمک بگیرم .

    با پدر و مادرم در مورد درس خوندنم خارج کشور صحبت کردم و بشون گفتم که اگه می خوام توی ایران یک کسی بشم باید برم اون ور آب درس بخونم و بیشتر آدم های مهم تو دانشگاه های غرب درس خوندند و اگه برم اون ور درس بخونم بیام ایران یک کاره ای می شم و می تونم به مملکتم خدمت کنم و ......
    با رفتار های خاصی هم که توی این مدت انجام دادم و اون ها رو هم مدیون یکی از اعضای همدردی هستم که همین جا لارم می دونم ازش تشکر کنم تا حدودی اعتمادشون رو هم از لحاظ اعتقادی هم سیاسی به دست آوردم . بابام هم گفت حرفی نداره و برای تحصیل من هر چقدر که لازم باشه خرج می کنه . البته قبلا هم خیلی گفته بود که هر پولی که در زمینه ی تحصیلی بخوام بم می ده .

    بابام می گه از همین الان یواش یواش تحقیق کنم که در صورتی که ارشد قبول نشدم برم خارج یا اینکه اگه ارشد یک جای خوب قبول شدم برای دکترا اقدام کنم . بابام می گه یا مالزی برم یا آمریکا . این حرفم برای این می زنه که اونجاها دوستاش رفتند برای تحصیل یا زندگی . نمی دونم شاید منظور دیگه ای هم داره

    مامانم و داداشم که مخالف کردند . آخرشم که مامانم راضی شده می گه اگه می خوام ادامه ی تحصیل بدم برم اروپا چون اونجا به ایران نزدیکه آخه بچه ی همسایمون داره آمریکا درس می خونه چند سال یکبارم ایران نمی یاد می گه راهش طولانیه . منم اصلا توی حرفاشون دخالت نکردم .

    فقط بابام گفته اگه می خوام برم ادامه تحصیل بدم باید تا 6 یا 7 سال دیگه قید ازدواج رو بزنم تا اونجا درسم تموم بشه و اونجا نمی تونم با زن و بچه درس هم بخونم . تصمیمم رو هم گرفتم که از شنبه شروع به درس خوندن برای ارشد کنم و همین طور بک کتابی هم برای آمادگی تافل بگیرم روزی یک ساعت بخونمش .

    الانم که فکر می کنم اگه من 5 یا 6 سال توی یک کشور غربی درس بخونم اون موقع دیگه گرفتن تابعیت و پیدا کردن کار اونجا برام خیلی آسونه . اگه با یک دختر از همون کشور هم ازدواج کنم که تابعیت گرفتن آسون تر هم می شه .

    جلوی پدرو مادرم نگفتم اما من عاشق سوئد هستم . یعنی می شه برم سوئد درسم رو بخونم و اونجا تابعیت هم بگیرم . فکر نکنم که خیلی هم براشون هزینه ای داشته باشه . قبلا که مامانم بم گفته بود اگه ازدواج کنم پول اندازه ای بم می ده که بک خونه ای داشته باشم یا بسازم . الانم فکر نکنم هزینه ای که بایام لازمه برای تحصیل من بده خیلی بیشتر از اون مقدار بشه که مامانم تا الان می خواست بده برای خونه ی من .

    خیلی خوشحالم . هنوزم باورم نمی شه یک موقعی از ایران خارج بشم و هیچ وقتم لازم نباشه اینجا برگردم

  17. کاربر روبرو از پست مفید Ja Vad تشکرکرده است .

    Ja Vad (پنجشنبه 12 مرداد 91)

  18. #10
    عضو فعال

    آخرین بازدید
    دوشنبه 17 آبان 95 [ 15:15]
    تاریخ عضویت
    1391-2-26
    نوشته ها
    2,672
    امتیاز
    25,995
    سطح
    96
    Points: 25,995, Level: 96
    Level completed: 65%, Points required for next Level: 355
    Overall activity: 3.0%
    دستاوردها:
    Tagger First ClassOverdriveSocialVeteran25000 Experience Points
    تشکرها
    6,844

    تشکرشده 7,555 در 2,378 پست

    Rep Power
    353
    Array

    RE: حوصله ی انجام هیچ کاری رو ندارم

    می تونی از کتاب essential words برای تافل شروع کنی. یه کتاب دیگه هم هست انگار برای تافل می خونن که اسمش دلتا ست.
    توی تاپیک مشاوره به منظور آمادگی برای امتحان تافل iBT در قسمت زبان انگلیسی می تونی ببینی چی رو پیشنهاد می کنن. یه کلاس هم برو یا معلم خوب پیدا کردی خصوصی بگیر چند جلسه.
    برای امریکا احتمالا gre هم بخوای.
    حالا کم کم و مرحله به مرحله. الان برای ارشد خوب بخون. کنارش هم لغت برای تافل شروع کن به یاد گرفتن یا هر روز نیم ساعت لیسنینگ واسه تافل کار کن. کم وقت بذار واسش و برای ارشدت خوب وقت بذار. ارشدو که دادی می ری یه کلاسی واسه تافل. اونوقت برای زبانت خیلی وقت بذار. بعدش که نمره ی امتحانتو گرفتی واسه تافل می تونی به این فکر کنی که کجا و چه کشوری می خوای بری. مرحله به مرحله.
    اروپا بعضی کشوراش رایگانه و حدود 700 یورو در ساله فقط اما ماهی 700 یورو درمیاد واسه زندگی اگه اشتباه نکنم. اینا رو توی اپلای ابرود می ری می تونی توی تاپیک مربوط بهش پیدا کنی و بخونی توی وقتای ازادت.
    موفق باشی.

  19. کاربر روبرو از پست مفید meinoush تشکرکرده است .

    meinoush (پنجشنبه 12 مرداد 91)


 
صفحه 1 از 4 1234 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بیحوصلگی شدید
    توسط esm در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: شنبه 09 تیر 97, 19:39
  2. سردرگمی و بی حوصلگی
    توسط اسناء در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 6
    آخرين نوشته: پنجشنبه 10 مرداد 92, 12:56
  3. چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم؟
    توسط ویدا@ در انجمن علمی و آموزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: شنبه 08 تیر 92, 15:08
  4. با شكها و بي حوصلگي و سردي شوهرم چه كنم ؟
    توسط تنها مانده در انجمن عقد و نامزدی
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: چهارشنبه 05 تیر 92, 23:26
  5. اگه حوصله داشتين حرفاي من بي حوصله رو بخونين
    توسط sstanha در انجمن روانشناسی عمومی و طرح مشکلات فردی
    پاسخ ها: 30
    آخرين نوشته: یکشنبه 04 اسفند 87, 00:43

علاقه مندی ها (Bookmarks)

علاقه مندی ها (Bookmarks)
Powered by vBulletin® Version 4.2.5
Copyright © 1404 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.
طراحی ، تبدبل ، پشتیبانی شده توسط انجمنهای تخصصی و آموزشی ویبولتین فارسی
تاریخ این انجمن توسط مصطفی نکویی شمسی شده است.
Forum Modifications By Marco Mamdouh
اکنون ساعت 23:07 برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +4 می باشد.