بعد از یک سال هیچ حسی نسبت به من نداره

[inception]

من 29 ساله اون 27 ساله تو محیط کار با هم اشنا شدیم بعد از شناخت مختصر 3ماهه رفتیم خواستگاری همه چیز با گذشت 9 ماه خوب پیش میرفت واسه اینکه ببینیم دوست داشتنمون وابستگیه زود گذر نیست گفتیم مدت 3ماه از هم کلا بی خبر باشیم ببینیم حسمون می مونه یا نه الان بعد از گذشت 3ماه از قطع رابطه دختر خانوم میگه که حسش وابستگیه زود گذر بوده و الان هیچ حسی نسبت به من نداره:
1.تحلیل جناب مشاوران از این قطع مقطعی رابطه به منظور شناخت عشق واقعی یا حس واقعی
2. نحوه کنار آمدن من با این موضوع و اینکه من همچنان دوسش دارم ولی اون میگه حسی نداره و تنها دلیلش هم واسه قطع کلی رابطه همینه
ممنون میشم کمکم کنید

[رسپینا]

سلام
دوست عزیز نگفتید خواستگاری تا کجا پیش رفت یعنی نامزد شدید یا نه
فکر نکنم اینکه گفتید سه ماه قطع رابطه کنیم ببینیم حسمون می مونه یا نه درست بوده باشه چون با گذشت زمان و رابطه هاست که احساس محکم و دوست داشتن یا نداشتن معلوم میشه نه دور شدن و قطع رابطه کردن
وقتی شناخت ها بیشتر بشه احساس هم دقیق تر و دوست داشتن هم بیشتر و رابطه هم مستحکم تر می شه

[inception]

سلام
دوست عزیز نگفتید خواستگاری تا کجا پیش رفت یعنی نامزد شدید یا نه
فکر نکنم اینکه گفتید سه ماه قطع رابطه کنیم ببینیم حسمون می مونه یا نه درست بوده باشه چون با گذشت زمان و رابطه هاست که احساس محکم و دوست داشتن یا نداشتن معلوم میشه نه دور شدن و قطع رابطه کردن
وقتی شناخت ها بیشتر بشه احساس هم دقیق تر و دوست داشتن هم بیشتر و رابطه هم مستحکم تر می شه

تا قبل از نامزدی _ مثلا این هم ایده یک مشاور بود که برای سنجش میزان عشق و علاقه پس از مدتی قطع رابطه ، احساسمون رو بسنجیم

فقط یکی به من بگه محل طرح این مشکل همین جا بوده ؟ خیلی احتیاج به کمک دارم وضعیت من یکم عجیب غریبه و خاص، اول خدا بعدشم شماها...

[maryam123]

سلام

من فکر میکنم درست مطرح کردید موضوع رو.

اما یه سوال...شما و اون خانوم که ماشالله کم سن و سال نیستید...میشه بپرسم علت این حرکت اشتباه چی بوده؟
یه مدتی بی خبر بشید از هم که ببینید حستون درست بوده یا نه؟!

اگر این کار درست بود همه میرفتا خواستگاری و یه مدت طولانی با هم رفت و امد میکردن و در نهایت وقتی میدیدن همه چیز خوب پیش میره میگفتن خب حلا بیا یه مدت از هم بی خبر باشیم !

به جای این رفتار بهتر بود در این 9 ماه از هم شناخت درست حسابی بدست میاوردید.و از راه منطقی (نه احساسی) مییدید که ایا به درد هم میخورید یا نه

عشق و وابستگی در زندگی مهمه.اما تمام زندگی نیست.برای یه زندگی خوب موارد زیادی رو باید محک بزنید

به نظرم اصرار به برقراری رابطه نکنید.چون نتیجه عکس میده و ایشون بیشتر از شما دور میشه.بگذارید به حال خودش باشه مدتی.

اجازه بدید بتونه با ارامش و دور از فکر و خیال شما تصمیم درست بگیره

[inception]

با تشکر از دوستان
ببینید خود شما بار ها تاکید کردید خیلی از احساسات ناشی از وابستگی زیاده و عشق کورکوارنه هست خب ما هم واسه اینکه در معرض وابستگی بودیم تو این مدت این کارو کردیم تا ببینیم این احساساتمون دائمی هستند یا زودگذر که متاسفانه این اتفاق افتاد من خودم اصلا در شرایط مناسبی نیستم ولی همش به این فکر میکنم که خوب شد بعد از ازدواج به این نتیجه نرسید!
در هر حال دخترا به نظرم خیلی عجیب شدن ای کاش لا اقل از خودم ایراد میگرفت نه اینکه یه دفعه بگه هیچ حسی نسبت بهت ندارم!
با این حساب بعیده که حالا حالاها بتونم به مقوله عشق و ازدواج فکر کنم...

[نازنین آریایی]

سلام inception
این پیشنهاد که سه ماه از هم دور باشید تا ببینیدعلاقتون واقعی هست یا نه!پیشنهادش از طرف شما بوده دیگه!

به نظر من که با توجه به نوع رابطه شما که روند منطقی داشته و پس از سه ماه آشنایی به خواستگاری رسمی رفتید و ایشون هم شما رو قبول کرده و تا 9 ماه همه چیز خوب پیش رفته،این حرف کاملا اشتباه بوده

من شخصا نظر خودم رو می گم شما فرصت کافی برای سنجدین احساستون نسبت به هم داشتید.
و این موضوع رو اگر مثلا خواستگار من مطرح می کرد من فکر می کردم اون به اندازه کافی رو تصمیمش مطمئن نیست
و به اندازه کافی من رو دوست نداره و مسلما بعدش که می اومد بهش میگفتم من پشیمون شدم.درکل حس می کردم می خواد من رو به این بهانه بپیچونه.یا اینکه دختر دیگه ای وارد زندگیش شده که ایشون رو دو دل کرده....


من فکر می کنم دلیل مخالفت کنونی ایشون همین هست و شما باید بهشون بگید این سه ماه پیشنهاد یک مشاور بوده و سعی کنید محبت و عشق تون رو به ایشون نشون بدید.
شاید بهتر باشه از ی نفر سوم استفاده کنید تا با ایشون صحبت کنه مثلا خواهرتون یا خواهر خود اون دختر.
بعد اگر دیدید مشکل از اینجا نبوده و ایشون کلا تو اینمدت به این نتیجه رسیده که شما رو نمی خواد
باید با این واقعیت کنار بیاین و پافشاری نکنید.

[inception]

سلام inception
این پیشنهاد که سه ماه از هم دور باشید تا ببینیدعلاقتون واقعی هست یا نه!پیشنهادش از طرف شما بوده دیگه!

به نظر من که با توجه به نوع رابطه شما که روند منطقی داشته و پس از سه ماه آشنایی به خواستگاری رسمی رفتید و ایشون هم شما رو قبول کرده و تا 9 ماه همه چیز خوب پیش رفته،این حرف کاملا اشتباه بوده

من شخصا نظر خودم رو می گم شما فرصت کافی برای سنجدین احساستون نسبت به هم داشتید.
و این موضوع رو اگر مثلا خواستگار من مطرح می کرد من فکر می کردم اون به اندازه کافی رو تصمیمش مطمئن نیست
و به اندازه کافی من رو دوست نداره و مسلما بعدش که می اومد بهش میگفتم من پشیمون شدم.درکل حس می کردم می خواد من رو به این بهانه بپیچونه.یا اینکه دختر دیگه ای وارد زندگیش شده که ایشون رو دو دل کرده....


من فکر می کنم دلیل مخالفت کنونی ایشون همین هست و شما باید بهشون بگید این سه ماه پیشنهاد یک مشاور بوده و سعی کنید محبت و عشق تون رو به ایشون نشون بدید.
شاید بهتر باشه از ی نفر سوم استفاده کنید تا با ایشون صحبت کنه مثلا خواهرتون یا خواهر خود اون دختر.
بعد اگر دیدید مشکل از اینجا نبوده و ایشون کلا تو اینمدت به این نتیجه رسیده که شما رو نمی خواد
باید با این واقعیت کنار بیاین و پافشاری نکنید.

ای کاش دختر دیگه ای در کار بود یا توی دوست داشتنم تردید بود یا این چیزایی که گفتید...
کلا میگن آفتاب که بزنه خاطره یک شب بارونی زود از بین میره...

[d r e a m]

سلام.این پیشنهاد که 3 ماه از هم دور باشید تا بتونید دور از احساس و کاملا منطقی دوباره راجع به اینکه واقعا به هم علاقه دارید فکر کنید کار درستی بوده ...این روش رو من از یکی از بهترین مشاور ها شنیدم و این طور که ایشون توضیح دادند و من هم امتحان کردم روش کاملا منطقی هست چون هرکس مخصوصا خانوما وقتی یه مدت کنار کسی باشن احساس وابستگی پیدا میکنند (این به نظرم یه حس غیر قابل اجتتاب هستش ) اما وقتی برای یه مدت از هم دور باشن از اون حس وابستگی فاصله میگیرن و اون وقت هستش که این توانایی رو دارن که درست فکر کنند که ایا طرفشون رو واقعا دوست دارند یا نه
اگر عشق واقعی باشه بعد از این مدت خاموش نمیشه و بعد از بازگشت شما برخورد سابق رو دارند
اما اگر به خاطر وابستگی و مسائل عاطفی و...... بوده باشه بعد از این مدت نسبت یه طرف مقابل سرد میشن و یا هیچ حس علاقه ای نسبت یه طرف مقابل حس نمیکنن

"عشق حقیقی در فراق و وصال معشوق شعله ور است"

[نادیا-7777]

من با نازنین موافقم..اگه پسری بعد از خواستگاری و یه مدت آشنایی برگرده به منم این حرف و بزنه یکم میرم تو خودم و به یه چیزایی شک میکنم ولی خب همون موقع دلیل اینکارو میپرسم از پسره.
مثلا خواستگار من هم (البته میخواست خودشو لوس کنه) برگشت گفت: نادیا بیا یه مدت از هم دور باشیمو اصلا همین اس ام اس خشک و خالیم به هم ندیم (آخه بابام شرط کردند که همدیگرو نبینیم و فقط با تلفن با هم در ارتباطیم البته شرایط من فرق داره)

خلاصه که منم راحت گفتم باشه..ایرادی نداره..اگر تو اینجوری میخوای حرفی نیست فقط دلیلشو بگو!! زودی گفت: حالا من یه چیزی گفتم چرا تو انقدر زود قبول کردی؟؟؟

پس برادر من بدون که دخترا خوششون نمیاد از این پیشنهاد اونم در اون شرایط و اگرم قبول کنند دلشون میخواد پسره بگه نهههههه من نمیتونم طاقت بیارم حالا یه چیزی گفتم....

[mr6262]

بعد از اون سه ماه شما حضوری ایشون رو دیدید؟ چند بار؟

متاسفانه بعضی از مشاورها فکر می کنند هر چی پیشنهاد های عجیب غریب تر بدن کار درست ترن. اصلا نگاه نمی کنن ببینن طرف تو چه موقعیته و بر اساس اون موقعیت نظر بدن. چه راحت با زندگی بقیه بازی می کنن بعضی ها.

عشق درست با شناخت به دست می یاد معلومه که تو 9 ماه اول حتی 0.01 شناختی هم که باید باشه کسب نمیشه پس عشقی در کار نیست که.

ولی با وجود اینکه کار مشاور صحیح نبوده، شما یه تلاش کوچیک برای برگردوندن ایشون بکنید که احیانا از روی دلخوری و اینها نباشه. مطمئن شید که ایشون واقعا نمی خوادتون. البته من خودم واسه چیزی که می خوام تا حدی که جا داره تلاش می کنم که دیگه جای پشیمونی نمونده باشه. ممکنه دختر از این حرکت ازرده شده باشه.